حشمت‌الله فلاحت‌پیشه گفت: تنش‌های نظامی اخیر بیشتر ناشی از نبود نوعی خط قرمز یا همان تلفن قرمز میان ایران و آمریکاست من باور دارم که باید تلفن قرمزی میان ایران و آمریکا وجود داشته باشد تا نقش کنشگران آشوب‌سازداز بین برود.

فلاحت‌پیشه: باید تلفن قرمزی میان ایران و آمریکا وجود داشته باشد
پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

اقدامات تحریک‌کننده آمریکا در منطقه باعث شده است که سطح تنش میان ایران و آمریکا بالا برود و این درحالی است ایران در چندروز اخیر به دفعات اعلام کرد که قصد جنگ ندارد اما در صورت لزوم به صورت همه‌جانبه از خود دفاع می‌کند. برخی از کارشناسان باور دارند که از دونالد ترامپ بعید نیست که پس از شکستش در انتخابات آمریکا برای تغییر اوضاع سیاسی به نفع خود در پی ایجاد بحرانی نظامی با ایران باشد. «نامه‌نیوز» برای بررسی این موضوع با حشمت‌الله فلاحت‌پیشه، عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس دهم به گفت‌وگو نشست که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید.

تنش‌های اخیری که اخیرا آمریکا در منطقه ایجاد کرده است را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

من باور دارم تنش‌های نظامی اخیر بیشتر ناشی از نبود نوعی خط قرمز یا همان تلفن قرمز  میان ایران و آمریکاست. زمانی من این موضوع را مطرح کردم و برخی گفتند که فلاحت‌پیشه خواهان مذاکره با آمریکاست و حتی از من شکایت کردند. واقعیت این است که ایران و آمریکا در اوج جنگ سرد به سر می‌برند و شرایطی شبیه به سال1960 را تجربه می‌کنیم که میان آمریکا و شوروی جنگ سرد در میان بود و هر لحظه بیم جنگ اتمی می‌رفت. انها در نهایت به این نتیجه رسیدند که باید میان خود خط قرمز بگذارند زیرا عالم سیاست، عالم مدیریت‌هاست و همه چیز را و حتی دشمنی را می‌توان مدیریت کرد. در شرایط کنونی آمریکایی‌ها آسیب‌پذیرند و تردیدی نیست که اگر وارد جنگ با ایران شوند، چندهزار نفر آمریکایی کشته می‌شوند و البته به ایران هم آسیب‌های بسیاری وارد می‌شود. همه و حتی آمریکایی‌ها می‌دانند که جنگ به نفع هیچ‌یک از طرفین نیست و تاریخ به ما نشان داده است که هرچه جنگ طولانی‌تر شود، آسیبش به کشورهای درگیر بیشتر می‌شود.

اگر مقامات آمریکا می‌داند که در صورت بروز جنگ احتمالی با ایران هزینه‌های بسیاری را متحمل می‌شوند، چرا در آستانه تغییر دولت در این کشور دست به اقداماتی تحریک‌آمیز می‌زنند؟

بازهم تأکید می‌کنم که چون تلفن قرمزی میان ایران و آمریکا وجود ندارد تا دو طرف از نیت واقعی هم باخبر شوند. در سیاست‌ورزی آمریکا عواملی آشوب‌ساز وجود دارند که به عنوان یک مثلث از آنها یاد می‌شود. یک ضلع این مثلث را بنیامین نتانیاهو  تشکیل می‌دهد، ضلع دیگرش مرتجعین عرب منطقه‌اند که نظام‌های سیاسی‌شان با بحران مشروعیت شدید روبه‌رو است و ضلع سوم هم شخص ترامپ و اطرافیانش هستند که دیدیم نتیجه انتخاباتِ آمریکا نپذیرفتند و مدام ادعای تقلب در انتخابات را مطرح کردند و وقتی از تلاش‌های خود ناامید شدند سعی کردند که با ایجاد آشوب وضعیت را به نفع خود تغییر دهند. ما باید بدانیم که ترامپ شخصیتی آشوب‌زا دارد و از او برمی‌آید که با ایران وارد جنگ شود؛ به همین دلیل ما نباید بازیچه امیال آنها شویم. سال گذشته هم در مصاحبه‌ای گفتم که دوران ترامپیسم می‌گذرد و ما نباید در کمینگاه اخیر گرفتار شویم. البته ما باید آمادگی لازم برای دفاع از خود را داشته باشیم که داریم. متأسفانه برخی در داخل با موضع‌گیری‌هایی به احتمال جنگ دامن می‌زنند. من هشت سال تجربه جنگ را در مناطق مرزی داشتم و می‌دانم که جنگ چه خساراتی بر کشور تحمیل می‌کند. ما توانستیم بعد از جنگ هشت ساله با عراق در دام آمریکایی‌ها در کارزارهایی مانند افغانستان، عراق و... گرفتار نشویم و باید همین خط را ادامه دهیم. این بد است که افرادی در داخل اظهاراتی را مطرح می‌کنند که بر زمینه جنگ دامن زده می‌شود. مواضع آنها منشأ تصمیم در جمهوری اسلامی نیست اما باعث سوءاستفاده مثلث آشوب‌ساز می‌شود.

شما از ضرورت وجود تلفن قرمز یا همان خط قرمز میان ایران و آمریکا سخن گفتید. قدری این موضوع را تشریح کند. چه پیام‌هایی از طریق این خط تلفن میان مقامات ایران و آمریکا باید ردوبدل شود؟

در زمان جنگ سرد یک خط تلفن ویژه میان آمریکا و شوروی وجود داشت که اگر موشکی شلیک یا آشوبی ایجاد می‌شد دو طرف برای آنکه از اصل ماجرا بدون هیچ واسطه‌ای مطلع شوند، از آن خط تلفن استفاده می‌کردند که به تلفن قرمز یا خط قرمز معروف شد. با آن تلفن ویژه آمریکا و شوری متوجه می‌شدند که نیت واقعی یکدیگر چیست. این سازوکار باعث شد که نقش واسطه‌ها قطع شود و عملا از بروز جنگ جلوگیری کرد. در مقطع کنونی ایران و آمریکا هم نیاز به چنین سازوکاری دارند؛ باید تلفن قرمزی میان ایران و آمریکا وجود داشته باشد تا نقش کنشگران آشوب‌سازداز بین برود. من تردید ندارم که در ماجرای حمله به سفارت عربستان موساد و دولت‌های مرتجع عربی نقش مهمی داشتند و برخی نیروهای داخلی بازیچه اقدامات آنها شدند یا در بسیاری از تنش‌هایی که میان ایران و آمریکا رخ می‌دهد، واسطه‌ها نقش‌آفرین اصلی هستند. من نمی‌گویم ایران و آمریکا با هم مذاکره کنند، بلکه برای دانستن واقعیت موضوع یک تلفن ویژه باید وجود داشته باشد تا در حد رفع سوءتفاهم‌ها با هم ارتباط داشته باشند.

اخیرا مجلس در مصوبه‌ای مقرر کرد که دولت از پروتکل الحاقی خارج شود. این اقدام مجلس را در میان تنش‌های موجود بین ایران و آمریکا چگونه ارزیابی می‌کنید؟

من هنوز باور دارم که مجلس باید در رأس امور باشد و هیچ‌وقت نباید نقش قانونگذارانه مجلس تضعیف شود اما با قبول داشتن همه این‌ها در عین حال باید بدانیم که تصمیمات مجلس مانند هر نهاد دیگری مقدس نیست. حتما منافع ایران با ماندن در برجام تأمین می‌شود، نه با خروج از آن. اگر شرایط به قبل از برجام بازگردد، ایران ذیل بند هفتم منشور ملل می‌رود و می‌دانیم جز ایران هیچ کشوری نتوانست از بند هفت خارج شود و هر کشوری که ذیل آن رفت یا با تغییر رژیم مواجه شد یا با جنگ و ایران تنها مثا نقض این ماجراست که توانست با مذاکره از این بند خارج شود و حتی امتیاز هم گرفت و خارج شد. امروز همه کشورها سعی می‌کنند مورد هدف جامعه بین‌المللی قرار نگریند. من یک شب قبل از امضای برجام در شبکه دو سیما گفتم که پاشنه آشیل برجام، مکانیزم ماشه است؛ یعنی ما هم می‌دانیم برجام ضعف‌هایی دارد اما ماندن در آن حتما بهتر از خروج از آن است. اکنون کشورهایی که خون ایرانی در آنها ریخته شده مانند لبنان و عراق هم حاضر نیستند به نفع ایران رأی دهند. آنها به دنبال منافع خودشان هستند و ما هم باید در پی منافع کشور و مردممان باشیم. پرسش از نمایندگان مجلس این است که چرا طرح خروج دولت از پروتکل الحاقی را پیش از انتخابات آمریکا به تصویب نرساندید؟ ایران در زمانی که ترامپ در کاخ سفید مستقر بود می‌توانست این طرح را تصویب کند تا میان آمریکا و کشورهای اروپایی هم اتحادی شکل نگیرد اما وقتی قرار است جو بایدن روی کار بیاید، اگر نتوانیم در مذاکره کاری از پیش ببریم، آمریکا با اروپا متحد می‌شود. در واقع همان‌قدر که بایدن توانایی اجماع‌سازی برای احیای برجام یا برداشتن تحریم‌ها را دارد، توانایی اجماع‌سازی علیه ایران را هم دارد؛ شاخصه‌ای که ترامپ نداشت زیرا معمولا دموکرات‌ها سیاست چندجانبه‌گرایی در پیش می‌گیرند. اما به هر حال امیدواریم دولت از طرح مجلس به عنوان یک عامل برای بازگرداندن طرف‌های برجام پای میز مذاکره استفاده کند.

برخی می‌گویند مجلس طرح خروج ایران از پروتکل الحاقی را تصویب کرد تا زمینه هر گونه مذاکره با مسدود کند. آیا این گزاره درست است؟

من باور دارم که نمایندگان چنین هدفی را در تصویب این طرح دنبال نکردند و صرفا خواستند متفاوت از دولت باشند. نکته آن است که ما همیشه در سیاست خارجی وحدت عملی داشته‌ایم و به همین دلیل است که معمولا تصمیم‌های مهم در شورای عالی امنیت ملی گرفته می‌شود. در موضوع اخیر یعنی الزام مجلس به دولت مبنی بر خروج از پروتکل الحاقی هم به دلیل آنکه سطح مجادله میان دولت و مجلس بالا رفت، دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی اعلام کرد که مجلس با شورا در تماس بوده است.

برخی باور دارند که آمریکا حتی در دوران ترامپ فقط قصد تنش‌زایی دارد و در نهایت جنگی در نخواهد گرفت. به عنوان بحث پایانی بفرمایید که این گزاره چه‌قدر نزدیک به واقعیت است؟

آمریکایی‌ها هم می‌دانند که نباید جنگی ایجاد شود زیرا آنها هم نمی‌خواهند ایام کریسمس‌شان رنگ جنگ بگیرد؛ از طرفی مردم آمریکا نشان دادند که سیاست‌های ترامپ را قبول ندارند و حتما در جامعه آمریکا از ایجاد جنگ استقبال نمی‌شود. علاوه بر این‌ها ایران سال‌هاست که تمام راهبرد دفاعی خود را برای مقابله با آمریکا تنظیم کرده است و آمریکا به خصوص بعد از سقوط پهباد آمریکایی و حمله به پایگاه عین‌الاسد گزینه نظامی علیه ایران را از روی میز برداشت. در آمریکا راهبردی برای جنگ وجود دارد که اگر تمام معیارهای آن راهبرد عملیاتی نباشد، رئیس‌جمهور نباید حمله کند؛ مثلا یکی از موارد آن است که در ازای هزار کشته از طرف مقابل نباید بیش از یک آمریکایی کشته شود. وقتی بیم آن وجود داشته باشد، طرف مقابل که مثلا در این جا ایران باشد، قدرت دفاعی بالایی دارد، حمله‌ای رخ نمی‌دهد اما باز هم تأکید می‌کنم که نباید از قدرت مثلث‌ آشوب‌ساز غافل شویم. آنها می‌خواهند آمریکا به سمت یک انتحار برود. با در نظر داشتن همه این شرایط حتما و قطعا بهترین راه تکیه بر دیپلماسی است تا این دوران تمام و سایه جنگ از سر کشورمان برداشته شود. در پایان به عنوان فردی که دیگر هیچ مسئولیتی ندارم به صراحت می‌گویم که لگدزدن به دیپلماسی، ظلم آشکار به منافع ملی ایران است.