محمدرضا تاجیک گفت: جریان اصلاح‌طلبی رو به احتضار است؛ گفتمان قدیم اصلاح‌طلبی در حال احتضار است و چیز نویی برای ارائه کردن ندارد.

جریان اصلاح‌طلبی در آستانه مرگ است
پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

محمدرضا تاجیک، فعال سیاسی اصلاح‌طلب در گفت‌وگویی با سایت اعتماد آنلاین» جریان اصلاح‌طلبی را مورد نقد قرار داده است که بخش‌هایی از آن را در ادامه می‌خوانید.

 

*اصلاح‌طلبان امروز را لاجرم به اصلاح‌طلبان رسمی و اسمی و اصلاح‌طلبان غیررسمی تقسیم می‌کنم.

 

*اصلاح‌طلبانی که به یک معنا حیات و ممات خودشان را در بازی قدرت و سیاست جست‌وجو می‌کنند، جزئی از این بازی بزرگ هستند و همواره تلاش می‌کنند جزئی از این بازی بزرگ باقی بمانند.

 

*در میان آنها کسانی هستند که کماکان به دنبال یک نوع ائتلاف با جریان‌های نه چندان اصلاح‌طلب می‌گردند و به دنبال گزینه‌هایی هستند که فرض‌شان بر این است که می‌توانند پیرامونش یک نوع اجماع ایجاد کنند و به یک بیان به آن دخیل ببندند و به آن آویزان بشوند و حیات خودشان را در صحنه قدرت، در ذیل سایه او، به شکلی بازتولید کنند، تا کسانی که به دنبال همین گزینه‌های مرسومی هستند که بارها تکرار شدند و نمایش نه چندان موفقی از خودشان بروز دادند، تا کسانی که بخواهند چهره‌های جدیدی را وارد فضا کنند که این چهره‌های جدید هم چندان جدید نیستند. از این جهت جدید هستند که قبلاً وارد چنین فضای انتخاباتی نشدند، اما شانسی برای اینکه مورد اقبال عمومی مردم قرار بگیرند ندارند.

 

*کیسه به تن شبه‌اصلاح‌طلبانی می‌کشم که از جریان اصلاح‌طلبی یک ابزار قدرت ساختند وآن رااز محتوا تهی کردند و به آن خیانت کردند.

 

*کسانی که این‌چنین سخن می‌گویند هیچ‌گاه تلاش نکردند این جریان را در قد و قامت یک گفتمان تقریر و تدوین کنند و آن را تئوریزه کنند. یک مفاهیم گنگ و گیجی از اصلاح‌طلبی در ذهنشان هست، به هر حشیشی متوسل می‌شوند، هر مسیری را امتحان می‌کنند، با هر جریانی نرد عشق می‌ورزند به نام نامی جریان اصلاح‌طلبی.

 

*اصلاح‌طلبان باید پوست بیاندازند؛ تنها راه نجات جریان اصلاح‌طلبی را این می‌دانم که آن جریان اصلاح‌طلبی اصیل را از زیر این روکش زمخت جریان اصلاح‌طلبی مرسوم و رسمی بیرون بکشند.

 

*اصلاح‌طلبان صدای منتقد را خفه می‌کنند.

 

*جریان اصلاح‌طلبی ما در درونش یک نوع توتالیتالیسمی برپاست که در وجود انسان‌ها لانه کرده. در زبان به راحتی می‌تواند پست‌مدرن صحبت کند، به راحتی می‌تواند ساعت‌ها راجع به دموکراسی و کثرت اجتماعی صحبت کند، اما کسی در نقدش سخن بگوید به راحتی برنمی‌تابد و خشونت گفتمانی آنجا خودش را نشان می‌دهد.

 

*کمااینکه می‌بینید که بسیاری از دوستان اصلاح‌طلب خودِ من را برنمی‌تابند...کسی که همین الان بیشترین ادبیات را در فضای اصلاح‌طلبی ایجاد می‌کند و بیشترین دفاع را می‌کنند امثال ما هستیم، ولی چون پژواک صدای آنها نیستیم و بالاخره مثل آنها سخن نمی‌گوییم و این نوع کنش اصلاح‌طلبانه را به نقد می‌کشانیم، طبیعتاً تحمل نمی‌کنند و طبیعتاً صدا را اصلاً پژواک نمی‌دهند.

 

*صدای یک اصلاح‌طلب را در فضای اصلاح‌طلبی پژواک نمی‌دهند. یک جریان غیراصلاح‌طلب آن صدا را پژواک می‌دهد اما آن جریان اصلاح‌طلبی آن صدا را پژواک نمی‌دهد، اجازه نمی‌دهد آن فرد رویت شود.

 

*تا ما این را به بیرون پرتاب نکنیم، تا از خودمان عبور نکنیم، تا به خودمان خیانت نکنیم ما نمی‌توانیم... «ذات نایافته از هستی‌بخش/ کِی تواند که شود هستی‌بخش». من که هنوز خویگان استبداد در درون و در تک‌تک سلول‌های بدنم حضور دارد چگونه می‌توانم این فضا را ایجاد کنم؟ برای همین هیچ اتفاقی نمی‌افتد.

 

*در آینده نزدیک حتی از نام اصلاح‌طلبی عبور خواهد شد.

 

*به اعتقاد من جریان اصلاح‌طلبی موجود و مرسوم به طور فزاینده به حاشیه می‌رود. این جریان موجود و مرسوم نه از این امکان و نه از این استعداد برخوردار است که بالاخره طرح نو دربیندازد و گفتمان جدیدی را تقریر و شکوفا کند، بنابراین در کلیشه‌های خود و در پستوهای کلیشه‌ای گفتمان خودش کماکان به سر می‌برد [و] از استعداد آفرینش‌گری و خلق امر نو برخوردار نیست.

 

*جریان اصلاح‌طلبی مرسوم در آینده با ریزش‌های بیشتری مواجه خواهد شد. با شقاق‌ها و فراق‌های بیشتری مواجه خواهد شد و در آینده نزدیک به اعتقاد من حتی از نام اصلاح‌طلبی عبور خواهد شد و جریان‌های جدیدی اگر شکل بگیرند پرهیز می‌کنند که به نام اصلاح‌طلبی نامیده شوند [و] به دنبال عنوان و نام جدیدی می‌گردند هر چند همان کنش اصلاح‌طلبانه و مدنی را داشته باشند.

 

*افکار عمومی جامعه ما هم هر تغییری را در فضای اصلاح‌طلبی به شکل یک تاکتیک برای بقا می‌فهمد، چون احساس می‌کند که اصلاح‌طلبان مرسوم این ره که می‌روند به یک معنا به قبرستان است و بنابراین اگر تغییری حاصل کنند [و] بخواهند خودشان را به یک شکلی احیا کنند خیلی پذیرا نیستند.

 

*جریان اصلاح‌طلبی رو به احتضار است؛ گفتمان قدیم اصلاح‌طلبی در حال احتضار است و چیز نویی برای ارائه کردن ندارد.

 

*جریان اصلاح‌طلبی در حال حاضر در چنین شرایطی است که همان‌طور که از قول گرامشی گفتم، «قدیم در حال احتضار است، جدید امکان تولد ندارد»؛ یعنی آن گفتمان قدیم اصلاح‌طلبی در حال احتضار است، چیز نویی برای ارائه کردن ندارد، اما جدید هم امکان تولد ندارد. در یک دوران آستانگی به سر می‌برد.