هدف واشنگتن از دفرمهسازی متن مذاکرات با ایران
رمزگشایی از پیامهای متعارض دولت ترامپ

آمریکا در حال پیادهسازی یک فرمول نخنما در مواجهه با پدیده مذاکرات هستهای است: اینکه در یک بستر زمانی واحد، چندین سیگنال متعارض و پارادوکسیکال را به کشورمان و نظام بینالملل مخابره کند تا به قول خود، ابعاد فرامتنی مذاکرات را دفرمه سازد.
گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم: درست در زمانی که قرار بود دور چهارم مذاکرات هستهای غیرمستقیم تهران -واشنگتن در رم پایتخت ایتالیا برگزار شود، شاهد به تعویق افتادن این مذاکرات بودیم. منابع گوناگون خبری و تحلیلی، گمانهزنیهای زیادی در این خصوص مطرح کردند که مهمترین آنها عبارتند از: وضع تحریمهای جدید از سوی دولت آمریکا علیه ایران، تهدید امنیت ایران توسط وزیر دفاع دولت ترامپ، اختلافات داخلی در دولت آمریکا بر سر مذاکرات، عقبنشینی آمریکا از پذیرش اصل غنیسازی در خاک ایران و ...
واقعیت امر این است که همه این دلایل هست و در حقیقت هیچ یک از آنها "نیست"! در این خصوص نکاتی وجود دارد که لازم است مدنظر قرار گیرد:
نخست اینکه ترامپ نسبت به رویکرد سلبی افرادی مانند مایک والتز و روبیو در قبال مذاکرات هستهای با ایران آگاه است و این مسئله، در عرض 24 ساعت اخیر برای رئیس جمهور آمریکا محرز نشده است! به عبارت بهتر، برکناری والتز معلول مخالفت وی با روند مذاکرات نبوده و باید در این خصوص بهدنبال دلایلی دیگر بود.
نکته دوم اینکه مخالفت افرادی مانند مارک روبیو وزیر خارجه آمریکا با غنیسازی در خاک ایران (حتی در حد 3.67 درصد) نیز موضوع تازهای نیست و ترامپ حتی قبل از آغاز اولین دور مذاکرات مسقط نسبت به این مسئله آگاه بوده است. نکته حائز اهمیت اینکه ویتکاف نماینده آمریکا در مذاکرات، از همان دور نخست مدعی بود که کاخ سفید مشکلی با فرآیند غنیسازی صنعتی در خاک ایران ندارد و اکنون، شاهد ارسال پیامهای متفاوتی در این خصوص هستیم!
نکته سوم اینکه دولت آمریکا بهصورت غیررسمی تعهد داده بود که در دوران برگزاری مذاکرات، تحریمی علیه ایران وضع نکرده و تهدیدی نیز علیه کشورمان صورت ندهد. اما نهتنها وزرای دفاع و امور خارجه آمریکا، بلکه شخص رئیس جمهور این کشور صراحتاً هم کشورمان را تهدید نموده و هم ما را تحریم کردند!
چینش این مولفهها در کنار یکدیگر نشان میدهد که آمریکا در حال پیادهسازی یک فرمول نخنما در مواجهه با پدیده مذاکرات هستهای است: اینکه در یک بستر زمانی واحد، چندین سیگنال متعارض و پارادوکسیکال را به کشورمان و نظام بینالملل مخابره کند تا به قول خود، ابعاد فرامتنی مذاکرات را دفرمه سازد. هدف واشنگتن از این دفرمهسازی، تاثیرگذاری بر متن مذاکرات و تغییر خطوط قرمز جمهوری اسلامی ایران است.
واقعیت امر این است که جمهوری اسلامی ایران، عاقلانه و قاطعانه در حال رصد ماهیت و شکل بازی تاکتیکی دولت ترامپ در مذاکرات بوده و هرگز اجازه نخواهد داد واشنگتن با دستکاری افکار عمومی و ارسال پیامهای چندگانه و متناقض، خطوط قرمز ایران در پرونده هستهای را تغییر داده یا حتی کمرنگ سازد.
آنچه ترامپ از آن بهعنوان عقلانیت تاکتیکی یاد میکند، در آیندهای نزدیک میتواند تبدیل به پاشنهآشیل سیاست خارجی وی شود. آمریکا فرصت بسیار اندکی جهت جبران مافات در مذاکرات هستهای با تهران است.
بهتر است او صبر استراتژیک ایران را بیش از این در مواجهه با توطئههای تکراری خود محک نزند.
دیدگاه تان را بنویسید