ابهام در «قانون شهرداری برای قرار دادن کیوسک نگهبانی در ورودی کوچه ها!
مثلث آنلاین؛ گروه شهری و اجتماعی - امنیت، واژهای که در سالهای اخیر به یکی از کلیدیترین دغدغههای شهروندان در کلانشهرها، بهویژه تهران، تبدیل شده است. افزایش گزارشهای مربوط به سرقتهای خرد و تلاش برای ایجاد فضایی امنتر در محیط زندگی، ساکنان بسیاری از محلات و مجتمعهای مسکونی را به سمت راهحلهای خودگردان سوق داده است. یکی از ملموسترین و شاید ابتداییترین این راهحلها، استقرار نیروی نگهبان در ورودی کوچهها و مجتمعها بوده است؛ اقدامی که به نوبه خود، چالش شهری جدیدی را متولد کرده است: پدیده «کیوسکهای نگهبانی».
این سازههای کوچک که اغلب با هدف نظارت بر ورود و خروج و ایجاد یک مانع روانی برای سارقان نصب میشوند، به سرعت به یکی از نقاط کور و چالشبرانگیز در مدیریت شهری تبدیل شدهاند. از یک سو، شهروندان حق دارند برای ارتقای امنیت محل زندگی خود اقدام کنند، اما از سوی دیگر، شهرداریها به عنوان متولی نظم شهری، با پدیدهای مواجهاند که اغلب منجر به سد معبر، آشفتگی بصری و تصرف غیرقانونی مشاعات عمومی میشود. در این میان، آنچه این تعارض را پیچیدهتر میکند، «ابهام» جدی در «قانون شهرداری برای قرار دادن کیوسک نگهبانی در ورودی کوچه ها» است؛ ابهامی که هم شهروندان را سردرگم کرده و هم دست نهادهای نظارتی را برای اعمال یک رویه واحد بسته است.

ریشه چالش: امنیت ضروری، سازههای غیراستاندارد
نیاز به امنیت یک واقعیت غیرقابل انکار است. هیئت مدیره ساختمانها و شورایاریهای محلات، تحت فشار ساکنین برای ایجاد امنیت، اغلب سادهترین و در دسترسترین راه را انتخاب میکنند: استخدام یک نگهبان و تعبیه یک سرپناه برای او. اینجاست که معضل آغاز میشود. در غیاب یک استاندارد مشخص و یک تولیدکننده مرجع، شاهد ظهور سازههایی هستیم که اغلب به صورت غیراستاندارد و با استفاده از جوشکاری در محل ساخته میشوند.
این اتاقکهای فلزی که بدون هیچگونه محاسبۀ مهندسی و صرفاً برای رفع نیاز آنی برپا میشوند، چندین مشکل اساسی ایجاد میکنند:
- سد معبر: این کیوسکها اغلب در پیادهروها یا بخشی از ورودی کوچه قرار میگیرند، مسیر عبور عابران پیاده و گاهی خودروها را مسدود میکنند و مستقیماً با اصل ۵۵ قانون شهرداریها در تضاد هستند.
- آلودگی بصری: ظاهر نازیبا، استفاده از ورقهای فلزی نامرغوب، رنگآمیزی غیراصولی و ابعاد نامتناسب این سازهها، به آشفتگی سیمای شهری دامن میزند و هویت بصری محلات را تخریب میکند.
- خطرات ایمنی: این سازههای دستساز اغلب فاقد عایقبندی مناسب هستند. در فصول سرد، نگهبانان مجبور به استفاده از وسایل گرمایشی غیراستاندارد مانند پیکنیک یا بخاریهای نفتی میشوند که ریسک آتشسوزی و خفگی را به شدت بالا میبرد.
در مواجهه با این وضعیت، شهرداریهای مناطق با انبوهی از شکایات مردمی (از سوی مخالفان سد معبر) و درخواستهای مجوز (از سوی موافقان امنیت) روبرو هستند و پاسخ روشنی برای هیچکدام ندارند.
ابهام در قوانین شهرداری برای کیسوکهای نگهبانی محلات
چالش اصلی در این پرونده، نبود یک دستورالعمل شفاف و مدون است. وقتی یک شهروند یا هیئت مدیره ساختمانی برای دریافت مجوز «کیوسک نگهبانی» به شهرداری مراجعه میکند، با یک خلاء قانونی مواجه میشود. آیا این سازه یک «بنا» محسوب میشود که مشمول قوانین کمیسیون ماده ۱۰۰ گردد؟ یا یک «دکه» است که نیازمند مجوز اصناف و واحد زیباسازی است؟ یا صرفاً یک «سازه موقت» قابل حمل است؟

بسیاری از این کیوسکها فاقد فونداسیون ثابت هستند و قابلیت جابجایی دارند. این ویژگی، آنها را از تعریف کلاسیک «احداث بنا» خارج میکند. از سوی دیگر، قرارگیری آنها در فضای عمومی (مشاعات کوچه یا پیادهرو) نیازمند مجوزی است که سازوکار مشخصی برای آن تعریف نشده است. این ابهام قانونی منجر به برخوردهای سلیقهای شده است. در یک منطقه، شهرداری با اغماض از کنار این سازهها عبور میکند و در منطقهای دیگر، واحد اجراییات اقدام به جمعآوری و تخریب آنها میکند.
این برخوردهای دوگانه، شهروندان را به سمت دور زدن قانون و نصب غیر اصولی این سازهها سوق میدهد و عملاً یک چرخه معیوب از تخلف و برخورد ایجاد میکند که نتیجه آن، نارضایتی هر دو طرف و قربانی شدن نظم و امنیت شهری است.
حرکت به سوی استانداردسازی
به نظر میرسد راهحل این تعارض پیچیده، نه در حذف کامل کیوسکهای نگهبانی (که نیاز امنیتی ساکنان را نادیده میگیرد) و نه در نادیده گرفتن سازههای غیراستاندارد (که به حقوق شهروندی و زیبایی شهری لطمه میزند) نهفته است. راهحل، در «استانداردسازی» است.
چالش اصلی شهرداریها نه با اصلِ وجود کیوسک، بلکه با سازههای غیراستاندارد، با ابعاد نامشخص، فاقد ایمنی و چهره نازیبای شهری است. مدیریت شهری به جای پاک کردن صورت مسئله، باید با تعریف ضوابطی مشخص، این نیاز شهروندان را به رسمیت بشناسد و آن را مدیریت کند.
این ضوابط میتواند شامل موارد زیر باشد:
- تعیین ابعاد حداکثری و استاندارد برای کیوسکها به طوری که کمترین میزان سد معبر را ایجاد کنند.
- الزام به استفاده از مواد و مصالح استاندارد، عایقبندی مناسب (ضد حریق) و طراحی هماهنگ با معماری شهری.
- الزام به قابل حمل بودن سازه و عدم ایجاد فونداسیون ثابت در معابر عمومی.
نقش تولیدکنندگان متخصص در حل بحران
خوشبختانه، این استانداردسازی نیازمند اختراع مجدد چرخ نیست. در حال حاضر، شرکتها و تولیدکنندگان متخصصی در صنعت سازههای پیشساخته وجود دارند که با درک این چالش دوگانه (امنیت و ضوابط شهری)، اقدام به طراحی و تولید کیوسکهایی کردهاند که پیشاپیش با این استانداردها همخوانی دارند.
این سازههای مهندسیشده، برخلاف نمونههای غیر استاندارد، در کارخانه و تحت نظارت فنی تولید میشوند. برای مثال، کیوسکهای نگهبانی استاندارد که توسط شرکت کانکس سامان طراحی و تولید میشوند، هم از نظر ابعاد (با داشتن پلانهای مهندسیشده برای جلوگیری از سد معبر) و هم از نظر طراحی بصری (با استفاده از نماهای مدرن مانند کامپوزیت یا سایدینگ)، با فضای شهری مدرن هماهنگ هستند. این سازهها دارای عایقبندی کامل، سیستم برقکشی ایمن و طراحی ارگونومیک برای راحتی نگهبان هستند.

استفاده از این رویکرد استاندارد، تعارض میان ساکنین و مدیریت شهری را به حداقل میرساند. وقتی شهرداری با درخواستی مواجه میشود که در آن، به جای یک سازه جوشکاری شده در محل، نقشه و مدل یک کیوسک استاندارد از یک تولیدکننده معتبر ارائه شده، فرآیند صدور مجوز بسیار شفافتر و سریعتر خواهد بود. این امر میتواند به عنوان الگویی برای تدوین ضوابط شفافتر شهرداری مورد استفاده قرار گیرد.
از ابهام قانونی تا ضابطهمندی شهری
ابهام در «قانون شهرداری برای قرار دادن کیوسک نگهبانی در ورودی کوچه ها» نشاندهنده یک خلاء در مدیریت شهری است که مستقیماً بر امنیت و آرامش شهروندان تأثیر گذاشته است. ادامه روند فعلی، یعنی نصب سازههای غیراستاندارد و برخوردهای سلیقهای، تنها به افزایش تنش میان مردم و شهرداری منجر خواهد شد.
شورای شهر و شهرداری تهران موظفند با همکاری فرماندهی انتظامی، ضوابطی شفاف، مشخص و کارآمد برای این موضوع تدوین کنند. در این ضوابط، باید ضمن به رسمیت شناختن حق امنیت محلات، بر لزوم استفاده از سازههای استاندارد، ایمن و هماهنگ با سیمای شهری تاکید شود. از سوی دیگر، هیئت مدیره ساختمانها نیز باید با رویکردی مسئولانه، به جای انتخاب ارزانترین راهحل غیراستاندارد، به سراغ راهحلهای مهندسیشده و استانداردی بروند که هم امنیت آنها را تامین کند و هم به حقوق سایر شهروندان و زیبایی شهر احترام بگذارد. این یک بازی برد-برد است که در آن، امنیت و نظم شهری، هر دو در کنار هم محقق میشوند.
دیدگاه تان را بنویسید