شیرین بینا عکسی از خود و دوستانش را در فضای مجازی منتشر کرد.

شیرین بینا در کنار تنها دلخوشی های روزهایش
پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

به گزارش پایگاه خبری خانه فوتبال: شیرین بینا با انتشار این عکس نوشت:

ساعتی بودن در کنار دوستان همراه ، تنها دل خوش کنک این روزها

شیرین بینا متولد 29 مرداد 1343 در مرند آذربایجان شرقی، بازیگر است. شیرین بینا فارغ التحصیل کارشناسی رشته علوم تربیتی از دنشگاه آزاد است، کتاب خواندن رو خیلی دوست دارد، خواهر نیز از بازیگران معروف است، ازدواج کرده ولی زیاد اهل آشپزی و خانه داری نیست.

شیرین بینا از سال 72 وارد دنیای سینما شد و در فیلم و سریال های زیادی ایفای نقش کرده است. او خواهر نگین صدق گویا بازیگر کشورمان است.

شیرین بینا که این روزها فعالیت پررنگی در شبکه های اجتماعی دارد، طی مصاحبه ای اعلام کرد: هر شب قبل از خواب اینستاگرام را می‌بینم و عکس و خبر می‌گذارم، اما خیلی خودم را درگیر فضای مجازی نمی‌کنم. چون ممکن است ساعت‌ها سرگرم فضای مجازی شویم که کاربرد چندانی هم ندارد. به همین دلیل من نگاهم به شبکه‌های اجتماعی به اندازه اطلاع‌رسانی از اخبار است. در ضمن اگر کاری داشته باشم از این فضا برای معرفی استفاده می‌کنم. به عنوان نمونه وقتی تئاتر اجرا می‌کردیم برای تبلیغ کار در فیسبوک و اینستاگرام عکس‌های متنوع از کار می‌گذاشتیم. از هر چیزی به اندازه نیاز باید استفاده کرد، چرا که افراط در هر کاری جز ضرر، چیز دیگری نخواهد داشت.

ما شهرت شیرین بینا به سریال های پرطرفدار چون گوهر کمال در سال 1378 و مسافری از هند در سال 1382 بر میگردد البته او در سریال مریم مقدس نیز در سال 1379 بازی کرده بود.

خاطرات شنیدنی شیرین بینا

شیرین بینا:خاطره جذابی که از دوران مدرسه در ذهن من همیشه مانده است که معمولا با شاگرد کناری دوست می شدیم و زمانی که معلم درس می داد,چون نمی توانستیم با هم صحبت کنیم,گوشه کتاب ها برای هم می نوشتیم و حرفهایمان را اینطوری به گوش هم می رساندیم و حالا که به آن فکر می کنم,احساس خوبی به من دست می دهد و برایم تبدیل به یک خاطره به یاد ماندنی شده است. فرزندان ما هنوز هم در این سال ها همان قصه های پرخاطره زمان مدرسه مادرها را در کتاب های درسی شان دارند.همه ما از زمان مدرسه تصمیم کبری و چوپان دروغگو را به یاد می آوریم.این قصه ها تا امروز و فرداها همراه بچه ها هستند.تنها شاید به نسبت تغییر بعضی از متون درسی,قصه های جدیدی برای بچه ها نوشته شده تا آنها هم مثل مادرهای خود این قصه ها را تا زمان فرزندانشان ببرند و برایشان ایجاد خاطره کنند.دخترم پریناز با اینکه چندین سال پس از من به مدرسه رفته,هنوز هم داستان های زمان مدرسه ما مثل دهقان فداکار و تصمیم کبری را دوست دارد و از آن خاطره دارد.حتی به خاطر دارم چند سال پیش وقتی فریدون حسن پور فیلم این قصه را ساخت,پریناز با ذوق و شوق آن را تماشا می کرد.فکر می کنم امروزه زمانی که بچه ها به سن 17 و 18 سالگی می رسند دوران تحصیل برای آنها جذابیت خاصی داشته باشد ولی ناگهان استرس کنکور و سخت گیری های بی مورد این دوران را برای بچه ها زجر آور می کنند.باید با روش های خاص خود با بچه ها رفتار کنیم تا بتوانند بدون هیچگونه زجر و ناراحتی این دوران را با خاطرات شیرین سپری کنند و به تحصیلات خود ادامه بدهند