پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

رکس تیلرسون، وزیر خارجه ایالات متحده آمریکا طی سفری دوره‌ای به خاورمیانه و حضور در عربستان سعودی در جلسه مشترک پادشاه عربستان، ملک‌سلمان و حیدر العبادی، نخست‌وزیر عراق شرکت کرد که به نظر می‌رسد اصولا این جلسه با تلاش واشنگتن برای نزدیک‌کردن عربستان و عراق صورت گرفته باشد. بنابراین اکنون این سوال مطرح است که هدف از این نزدیک‌سازی چیست؟برای پاسخ به این سوال، ضروری می‌نماید که مروری کوتاه به سابقه حضور ایالات متحده آمریکا در عراق داشته باشیم. آمریکا در جنگ تحمیلی، کاملا جانب عراق را گرفت. با قبول قطعنامه 598 شورای امنیت از جانب ایران و آغاز مکاتبات طرفین مربوط به رفع مشکلات مابین که از سوی صدام حسین خطاب به مرحوم آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی، رئیس‌جمهور وقت آغاز شد، اشغال کویت توسط صدام حسین، آمریکا را به‌ دشمن عراق تبدیل کرد و حملات آمریکا علیه عراق برای باز‌پس‌گیری کویت آغاز شد. در ادامه بوش پدر به قصد سقوط صدام حملات را به داخل عراق ادامه داد. اما حوادثی مانع ادامه تحرکات نیروی نظامی آمریکا شد؛ تنها مقررات پرواز ممنوع بر فراز منطقه شمال عراق و اقلیم کردستان برقرار شد و صدام نیز بر جا ماند تا حدود 10 سال بعد با حمله مجدد بوش پسر به عراق، صدام را ساقط کردند و شرایط روی کار‌آمدن اکثریت شیعه در عراق فراهم شد.

 قانون اساسی جدید این حاکمیت، امتیازات ویژه‌ای برای اقلیم و نیز اهل سنت عراق در نظر گرفت تا در قالب حکومت فدرالی بتوانند همزیستی مسالمت‌آمیز را داشته باشند. با نارضایتی اهل سنت و در نهایت خروج مقامات آنان از پارلمان و سمت‌های دولتی‌، زمینه‌های تهاجم گروه‌های تروریستی مورد حمایت عربستان سعودی از سویی و ترکیه از سوی دیگر فراهم شد تا آنکه با همکاری و خیانت مقامات محلی متمایل به بعثی‌های باقی‌مانده در عراق و سکوت و یا حتی مساعدت ایالات متحده آمریکا، داعش بر بخش قابل ملاحظه‌ای از عراق و سوریه مسلط شود.

با اعمال تروریستی و اقدامات بسیار خشن و سبعانه داعش و از بین‌رفتن حیثیت و اعتبار آنان نزد همه جهانیان و به‌خصوص حامیان آنان، مانند عربستان و به تبع آن، آمریکا، نگاه‌ها به این موضوع تغییر کرد. آمریکای باراک اوباما، خود را مبرا از حمایت داعش خواند و نه‌تنها تلاش کرد فاصله معنادار خود را با داعش آشکار کند، بلکه با حامی ‌اصلی او یعنی عربستان نیز زاویه پیدا کرد و روابط سردی بین دولت ملک‌عبدالله و اوباما حاکم شد.

اینک در دوره دونالد ترامپ، تلاش ایالات متحده آمریکا آن است تا اولا روابط خود را با عربستان به سطح متحد استراتژیک ایالات متحده آمریکا در منطقه ارتقا دهد و تمامی ‌مشکلات ایجاد‌شده  مابین دو کشور را حل و فصل نماید؛ به‌خصوص آنکه اقتدار حکمرانی عربستان عملا به‌دست محمد بن‌سلمان، پسر پادشاه بیمار و فرتوت فعلی عربستان افتاده که با برخی اصلاحات ظاهری تلاش دارد تا وجهه خود و عربستان را در نزد جهانیان ‌ترمیم نماید.

نکته دوم آنکه هنوز عربستان برای آمریکا از پتانسیل و امکانات قابل توجه اقتصادی و تجاری برخوردار است و بنابراین می‌تواند دوباره برای آمریکا، جایگاه قبلی‌اش را احراز کند. سوم آنکه ریاض بیش از دیگر بازیگران این منطقه می‌تواند برای آمریکا به‌عنوان یک نیروی پر‌نفوذ در میان اعراب پولدار اقدام کند و چهارم آنکه بازویی قوی برای آمریکا در پیشبرد اهداف آن کشور در منطقه از جمله حفظ امنیت اسرائیل تلقی می‌شود. پس تلاش برای امید‌دادن به عربستان دارای اشکالات فراوان در این منطقه از جمله ناکامی‌ شدید در موضوع یمن، می‌تواند انگیزه‌های فراوانی برای فعالیت دور جدید سیاست‌های آمریکا در این منطقه باشد.

ثانیا نقطه قوت سیاست‌های جبهه مقابل یعنی ایران در منطقه اتصال خط ارتباطی عراق و سوریه تا مرز اسرائیل است که باید این خط قطع شود؛ بهترین نقطه نیز عراقی است که نفوذ فرهنگی و مذهبی ایران و پایگاه مردمی‌اش در آن کشور بسیار قوی است و علاوه بر آن به دلیل مساعدت‌هایی که به عراق کرده تا مناطق تحت اشغال داعش را آزاد کند و آرامش نسبی را بازگرداند، نقش‌آفرینی و نفوذش در این کشور افزایش یافته است.

 بنابراین آمریکا در تلاش است با توان مالی عربستان و نیاز شدید عراق در چنین وضعیتی به کمک‌های اقتصادی (زیرا عراق هم از شمال و ناحیه کردستان، هم از ناحیه مناطق اهل سنت‌نشین و هم حتی مناطق شیعه‌نشین و برخی جریانات مثل مقتدا صدر تحت فشار مضاعف است) عراق را از ایران دور کرده و ارتباط معنادار مثبت فعلی دو کشور را باتوجه به وجود موانع و مشکلات عدیده‌ مخدوش سازد.

ابتدا مقتدا صدر به عربستان دعوت می‌شود و اظهارات ضد‌ایرانی او در آنجا برجسته می‌شود و اینک هم با وساطت مقام آمریکایی ملاقات حیدر العبادی، نخست‌وزیر عراق با پادشاه عربستان تدارک دیده می‌شود. این در حالی است که عربستان، کشوری است که بیشترین گرفتاری برای عراق را از طریق حمایت گسترده از داعش و دیگر گروه‌های تروریستی در منطقه ایجاد کرده است. با این شرایط این پرسش مطرح است که آیا عراق به این دام خواهد افتاد و تلاش‌های آمریکا و اسرائیل برای غلبه بر ناکامی‌های متعددشان در منطقه با این اقدام جدید به ثمر خواهد نشست؟

ثالثا، نکته این است که آمریکا موفق خواهد شد که عراق را همراه با عربستان در تقابل با ایران قرار دهد. زیرا عراق کنونی از سویی دارای روابط خوب با ایران و از سوی دیگر با آمریکا است. آمریکا حتی در موضوع همه‌پرسی اقلیم کردستان عراق، جانب دولت مرکزی عراق را گرفت و با عدم حمایت از اقلیم از سویی و سکوت در برابر ورود نیروهای عراقی به کرکوک و مناطق مورد منازعه از سوی دیگر، تلاش در جلب حمایت عراق داشته و دارد. این مساله که‌ آیا عراق با کمک عربستان و آمریکا در تقابل با ایران قرار خواهد گرفت یا خیر، نیاز به گذر زمان

 دارد.