بی قراری بی بی برای خودکشی؛
آیا در لحظه حمله اسراییل به عراق قرار داریم؟
هر اقدام اسرائیل علیه عراق، به جای برتری تلآویو، شعلههای مقاومت را گستردهتر کرده و صهیونیستها را درگیر انتحار راهبردی میسازد.

مصطفی صادقی: روزنامه الاخبار لبنان اخیراً گزارشی منتشر کرده که در آن احتمال حمله رژیم صهیونیستی به عراق مطرح شده است. این خبر در حالی بازتاب گسترده یافته که منطقه غرب آسیا در ماههای اخیر شاهد تحولاتی بیسابقه بوده است: از شکستهای میدانی اسرائیل در غزه گرفته تا ناتوانی این رژیم در مهار توان بازدارندگی حزبالله لبنان. اکنون پرسش اساسی این است که چرا عراق بهعنوان «هدف بعدی» مطرح میشود و چه پیامدهایی میتواند برای ایران و محور مقاومت داشته باشد؟
عراق؛ حلقه راهبردی محور مقاومت
عراق تنها یک کشور همسایه برای ایران نیست؛ بلکه بخشی اساسی از محور مقاومت است. حضور حشدالشعبی بهعنوان نیروی مردمی و برخاسته از فتوای مرجعیت، نشان داده که عراق در معادلات منطقهای، وزنهای سنگین است. تجربه شکست داعش در عراق و سوریه نشان داد که اتحاد میان ایران، عراق، سوریه و حزبالله توانست بزرگترین پروژه تکفیری–صهیونیستی را در منطقه خنثی کند. از این منظر، عراق برای تلآویو نه یک هدف فرعی، بلکه یک تهدید بنیادین است که باید تضعیف شود.
تهدید دوگانه؛ تهاجم بیرونی و جنگ نرم درونی
بررسی الگوهای رفتاری رژیم صهیونیستی نشان میدهد تهدید علیه عراق تنها به سناریوی حمله مستقیم محدود نمیشود. تجربههای پیشین در سوریه و لبنان آشکار ساخته که دشمن همواره از دو محور بیرونی و درونی بهره میگیرد:
-
تهاجم بیرونی: عملیات هوایی یا حملات محدود برای فرسایش قدرت مقاومت و هدفقراردادن زیرساختها.
-
جنگ نرم درونی: نفوذ امنیتی، تحریک جریانهای افراطی سلفی و دامنزدن به شکافهای اجتماعی.
این همان چیزی است که کارشناسان از آن با عنوان استراتژی جنگ ترکیبی یاد میکنند؛ یعنی فشار همزمان نظامی، امنیتی، روانی و رسانهای برای شکستن مقاومت. در عراق نیز همین الگو محتمل است: اسرائیل میکوشد با تهدید بیرونی، محور مقاومت را به واکنش سریع بکشاند و در داخل، با استفاده از گروههای افراطی و شبکههای نفوذی، کشور را درگیر ناامنی داخلی کند.
جنگ ارادهها؛ نظریه کلیدی در تحلیل مقاومت
برای فهم عمیقتر این وضعیت، باید آن را در چارچوب «جنگ ارادهها» بررسی کرد. در این نظریه، قدرت واقعی نه صرفاً در توان تسلیحاتی، بلکه در استقامت ملتها و پایداری هویت جمعی تعریف میشود. رژیم صهیونیستی با بهرهگیری از ابزارهای گوناگون میکوشد اراده ملتها را در هم بشکند؛ از محاصره اقتصادی گرفته تا ترور شخصیتهای مقاومت. اما تجربه نشان داده که هر جا ملتها بر پایه هویت ملی و دینی خود ایستادهاند، پروژههای دشمن شکست خورده است.
در عراق نیز اراده مقاومت برآمده از دو منبع اساسی است:
-
ایمان و هویت دینی–ملی که ریشه در تاریخ این سرزمین دارد.
-
پشتوانه مردمی حشدالشعبی که در سالهای جنگ با داعش، مشروعیت و مقبولیت خود را اثبات کرده است.
از این رو، هرچند رژیم صهیونیستی میتواند تهدید بیرونی ایجاد کند یا هستههای تکفیری را تحریک نماید، اما در سطح راهبردی توان درهمشکستن اراده ملت عراق را ندارد.
پیامدهای حمله احتمالی
چنانچه تلآویو سناریوی حمله به عراق را عملی کند، پیامدهای آن بسیار فراتر از یک درگیری محدود خواهد بود:
-
تبدیل عراق به جبهه جدید مقاومت: همانگونه که جنگ غزه باعث گشودهشدن جبهه لبنان شد، حمله به عراق نیز میتواند جبههای تازه علیه اسرائیل ایجاد کند.
-
واکنش متحدین ایران: هرگونه تعرض به نیروهای حشدالشعبی یا مستشاران ایرانی، واکنش هماهنگ محور مقاومت را در پی خواهد داشت. این واکنش میتواند از حملات محدود فراتر رفته و معادلات منطقهای را تغییر دهد.
-
گسترش دامنه جنگ به مرزهای اسرائیل: پیام روشن محور مقاومت این است که تجاوز به عراق بیپاسخ نخواهد ماند و دامنه جنگ میتواند به مرزهای فلسطین اشغالی کشیده شود.
چرا اسرائیل به دنبال عراق است؟
از منظر راهبردی، هدف نهایی رژیم صهیونیستی نزدیکشدن به مرزهای ایران است. اسرائیل با شکست در غزه و ناکامی در مهار حزبالله، میداند که تنها از مسیر «محاصره منطقهای ایران» میتواند امیدی به توازن قوا داشته باشد. عراق به دلیل موقعیت ژئوپلیتیک و پیوندهای عمیق با ایران، حلقهای کلیدی در این معادله است. اما این محاسبه اسرائیل یک خطای راهبردی است؛ زیرا هرگونه اقدام علیه عراق نه به انزوای مقاومت، بلکه به انسجام بیشتر آن خواهد انجامید.
تهدیدات اخیر علیه عراق، چه در قالب حمله نظامی و چه از مسیر نفوذ داخلی، بخشی از استراتژی ترکیبی رژیم صهیونیستی برای تضعیف جبهه مقاومت است. با این حال، تجربه نشان داده که این الگوها در برابر قدرت نرم مقاومت و «جنگ ارادهها» محکوم به شکست است. عراق با پشتوانه حشدالشعبی، مرجعیت دینی و حمایت محور مقاومت، نه تنها سد محکمی در برابر توطئههای صهیونیستی است، بلکه میتواند به خط مقدم دفاع از منطقه در برابر تجاوزات رژیم صهیونیستی تبدیل شود.
پیام این معادله روشن است: هرگونه تجاوز به عراق، نه آغاز برتری اسرائیل، بلکه نقطهای تازه در فروپاشی هیبت پوشالی این رژیم و تقویت جبهه مقاومت خواهد بود
دیدگاه تان را بنویسید