تناقض‌های اصلاح‌طلبان همواره در مواجهه انتخابات وجود داشت و خاصه نیروهای رادیکال این جبهه سیاسی انتخابات را در صورتی مفید می‌دانند که باعث روی کار آمدن خودشان شود!

دموکراسی به سبک اصلاح‌طلبان!
پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

گروه سیاست « مثلث‌آنلاین»: مواضع انتخاباتی اصلاح‌طلبان سراسر از تناقض است؛ تناضی‌هایی که گاهی نشان از منفعت‌طلبی سیاسی هم در آنها دیده می‌شود. برای بررسی این موضوع می‌توان به انتخابات مجلس هفتم بازگشت؛ زمانی که تعداد زیادی نمانیدگان ردصلاحیت‌شده در مجلس تحصن کردند و سپس در یک استعفای دسته‌جمعی از مسئولیت نمایندگی کناره‌گیری کردند تا به زعم خود نظام را دچار چالش کنند؛ آنها با محوریت جبهه مشارکت آن انتخابات را تحریم کردند؛ هرچند خاتمی و کروبی به عنوان رئیس‌جمهور و رئیس‌مجلس تحریم انتخابات را اقدامی افراطی دانستند. از آنجا بود که اصلاح‌طلبان هر زمان که عرصه را بر خود تنگ ببنند، دم از تحریم انتخابات و قهر سیاسی می‌زنند و هر جا که احساس کنند شانسی برای پیروزی دارند، به مردم چنین می‌گویند که تنها راه نیل به دموکراسی انتخابات است.

پس از انتخابات پر حاشیه 88 هم اصلاح‌‌طلبان به نتیجه انتخابات تمکین نکردند تا حوادث بعد از آن انتخابات به بحرانی بزرگ بدل شود. اصلاح‌طلبان در انتخابات مجلس سال90 هم انتخابات را تحریم کردند-به جز خاتمی- و با مانور دادن بر گفتمان خود در سال88 انتخابات را بی‌اثر جلوه دادند. این القائات وجود داشت تا آنکه در سال92 در ائتلاف با حسن روحانی احساس کردند که می‌توانند به پیروزی برسند؛ برای همین منظور از مردم درخواست کردند که در انتخابات شرکت کنند. در سال94 و 96 در دو انتخابات مجلس و ریاست‌جمهوری هم همین موضوع تکرار شد تا با «تَکرار» خاتمی سرمایه اجتماعی اصلاح‌طلبان پای صندوق‌های رأی حاضر شوند. این روند با انتقادهایی که عملکرد دولت و فراکسیون امید مجلس وجود داشت برای اصلاح‌طلبان در سال98 قطع شد و دیگر مردم به درخواست آنها عمل نکردند و اصولگرایان توانستند پیروز قاطع انتخابات مجلس باشند.

اصلاح‌طلبان که در همین ساختار انتخاباتی شرکت کرده بودند، بعد از انتخابات مجلس دیگر بار شروع به انتقاد از روند برگزاری انتخابات و روند نظارت شورای نگهبان کردند تا حدی که برخی از شخصیت‌های اصلی این جریان از جمله سعید حجاریان و عباس عبدی دیگر نه به عملکرد نهادهای مختلف در انتخابات که به اصل انتخابات حمله کردند. برای مثال عباس عبدی در یادداشتی نوشت: «اگر به جای انتخابات غیر راهگشای سال بعد، نهاد نخست وزیری را در قانون زنده کنند، خیلی بهتر است. حداقل رییس جمهور منتخب و دولت او ۴ یا ۸ سال روی دست ساختار نمی‌ماند. به نحوی که نه می‌توانند آن را قورت دهند، و نه می‌توانند آن را بالا بیاورند. ولی نخست وزیری این مشکل را ندارد. می‌توان هر ماه یا هر سال یک نخست وزیر جوان و زبده و انقلابی را امتحان کرد، و پس از مدتی، یا تجربه کسب می‌کنند و پیچ و خم کارها دست آنان می‌آید و مشکلات حل می‌شود. اگر هم نتوانستند مثل اب خوردن می‌توان او را تغییر داد و یک امید کاذب و سراب دیگر به روی مردم گشود. حداقل از حالا کمتر دچار مشکل خواهند شد. ضمن این که با احیای نهاد نخست‌وزیری، حوصله مردم هم از این فرآیندهای پرهزینه و بی‌ثمر و البته پر سر و صدا، دیگر سر نمی‌رود. بعلاوه پس از ۴۰ سال باید پیشرفتی کرده باشیم و خلاصه ببینیم که اصلا انتخابات به معنای غربی لازم است یا خیر؟ در اسلام هست؟ این روزها برخی از دانشمندان جدید و حاضر در ساختار قدرت فرصت پیدا کرده‌اند تا چنین پرسشهایی را جهت رفع چنین شکاف‌هایی برای اولین بار طرح کنند».

سعید حجاریان هم در تکمیل یادداشت عبدی با ادبیاتی مادون یک سیاستمدار و به تمسخر نوشت: «من برای آنکه نظر آقای عبدی لحاظ شود و ترکیب قانون اساسی برهم نخورد، پیشنهاد ایشان را این‌گونه اصلاح می‌کنم که در انتخابات آتی فقط یک نامزد از سوی شورای نگهبان برای تصدی سمت ریاست جمهوری معرفی و تأیید شود. به این ترتیب اولا احزاب و نیروهای سیاسی تکلیف کار خود را پیش از موعد می‌دانند. ثانیا مردم سود و زیان ورود یا عدم ورود به انتخابات را دقیق‌تر محاسبه می‌کنند. ثالثا دعوایی میان نهاد اجرایی و نظارتی پدید نخواهد آمد، وانگهی در مصرف صندوق صرفه‌جویی می‌شود. رابعا در تولیدات سمعی و بصری و متنی صرفه‌جویی می‌شود و خبری از برنامه تلویزیونی و ستاد انتخاباتی و پوستر و… نخواهد بود».

این سخنان به نوعی عبور از اصل انتخابات و جمهوریت تلقی شد و بسیاری از فعالان سیاسی به اظهارات عبدی و حجاریان واکنش نشان دادند که اصلاح‌طلبان وقتی منافع خودشان از انتخابات تأمین نشود، اصل انتخابات را انکار می‌کنند. اما همان‌طور که انتظار می‌رفت بازهم اصلاح‌طلبان در یک چرخش محسوس و برای اینکه گویا هنوز نسبت به قدرت رسیدن در 1400 امیدارند، قدری از چنین بحث‌هایی فاصله گرفته‌اند و دوباره خود را برای شرکت در انتخابات ریاست‌جمهوری آماده می‌کنند؛ چنانکه مهم‌ترین نشانه حضور آنها در انتخابات ورود رسمی مجمع روحانیون مبارز، تشکیلات متبوع محمد خاتمی به عرصه انتخابات است.

به هر روی تناقض‌های اصلاح‌طلبان همواره در مواجهه انتخابات وجود داشت و خاصه نیروهای رادیکال این جبهه سیاسی انتخابات را در صورتی مفید می‌دانند که باعث روی کار آمدن خودشان شود!