آیا اصولگرایان باید روی تهران سرمایه‌گذاری سنگین انجام دهند؟ این سوال از آن جهت اهمیت یافته که در انتخابات دور قبل اصولگرایان در تهران ناموفق بودند و حتی یک نفر نیز نتواست به پارلمان راه یابد.

بهارستان به‌جای پاستور؟
پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

حالا که چند‌ماهی از انتخابات ریاست‌جمهوری گذشته، گویا یخ فضای سیاست در حال شکسته‌شدن است. باز پای انتخابات به میان آمده و حرف و حدیث‌های زیادی پا گرفته است. در میان اصولگرایان البته چند بحث جدی وجود دارد. صورت‌بندی آنها برای انتخابات مجلس یازدهم می‌تواند به این شکل باشد:

1- آیا همچنان می‌توان از محوریت جمنا برای رسیدن به فهرست واحد استفاده کرد؟

2- آیا باتوجه به نتایج انتخابات تهران در دوره قبل، این بار باید چهره‌های مهم را از جایی غیر از مرکز وارد عرصه رقابت کرد؟

3- آیا در مواجهه با لیست اصلاح‌طلبان می‌توان از چهره‌های مهم و حتی سرلیستی مشهور مانند محمد‌باقر قالیباف یا ابراهیم رئیسی بهره جست؟

4- آیا در بعد جامعه‌شناسی سیاسی فضای تهران همچنان مانند دوره قبل است که اصولگرایان شانس چندانی نداشتند یا اینکه بعد از وقایع اخیر ناآرامی‌ها نشانه‌های عبور بدنه اصلاح‌طلبان از آنها نمایان شده است؟ اصولگرایان تا چه اندازه شانس بهره‌برداری از این ریزش بدنه اصلاح‌طلبان را دارند؟

جستار در یافتن پاسخ این سوالات می‌تواند فضای شفاف‌تری را در اختیار تحلیلگران مسائل سیاسی قرار دهد.

  جمنا؛ بازگشت به روزهای خوب

نکته اول این است که اعلام یک خبر در مورد توقف فعالیت‌های جمنا در تهران موجب شد تا اصلاح‌طلبان با اقدامات رسانه‌ای این‌گونه القا کنند که حیات جمنا پایان یافته است. بلافاصله بعد از این اقدام روانی، مسئولان جمنا به تکذیب این خبر پرداختند. پرویز سروری در یک گفت‌وگو اعلام کرد که توقف فعالیت‌های جمنا صحت ندارد و این فضای سیاسی است که همچنان سرد است. برخی چهره‌های دیگر هم به اعلام خبرهای تازه در این مورد پرداختند. در همین راستا بود که یحیی آل‌اسحاق عضو شورای مرکزی جبهه مردمی ‌نیروهای انقلاب ساختار جدید تشکل متبوعش را برای برگزاری مجامع استان‌ها تشریح کرد. یحیی آل‌اسحاق درباره تشکیل هیات موسس 10 نفره در تشکل متبوعش در استان‌ها، گفت: «باتوجه به شرایط جدید کشور و ضرورت بازنگری در کار جمنا، شورای مرکزی و هیات‌رئیسه آن تصمیم گرفتند در حوزه‌های مختلف سیاسی تجدید‌نظری در ساختار داشته باشند. در تعریف ساختار جدید از همه پیشنهادات استفاده شده است و بر این اساس در هر استانی هیات موسس 10‌نفره با شاخصه‌های جدید تشکیل خواهد شد. در دوره جدید فعالیت‌ها، جمنا با دید جامع‌تری به مسائل نگاه خواهد کرد. ‌هیات‌هایی از مرکز به استان‌ها اعزام شده‌اند تا مقدمات تشکیل هیات‌های موسس استانی را فراهم کنند. امیدواریم جبهه مردمی ‌نیروهای انقلاب بتواند نهادی برای همه نیروهای انقلاب باشد و با نگاه جامع‌تر از همه ظرفیت‌های اجتماعی کشور استفاده کند.

در اظهارنظری دیگر مهدی چمران، عضو شورای مرکزی جبهه مردمی‌ نیروهای انقلاب اسلامی هم گفت: «اصرار ما بر این است که حتی‌الامکان از نیروهای جوان و همچنین بانوان در بدنه جبهه مردمی ‌نیروهای انقلاب اسلامی بهره گرفته شود و اعتقاد داریم این مساله به‌عنوان یک اصل باید دنبال شود.» جبهه مردمی ‌نیروهای انقلاب اسلامی به این اعتقاد دارد که در انتخابات اخیر ریاست‌جمهوری تا حد زیادی به اهداف مورد نظر خود رسیده و این هدف ایجاد هم‌افزایی و وحدت در بین نیروهای این جبهه بود که رای ۱۶میلیونی ملت را به‌دنبال داشت. چالش‌های کنونی پیش‌روی جمنا عمومی بررسی و راهکار لازم برای آن اندیشیده شده و دغدغه این را داریم که تمام گروه‌های همسو و هم‌جهت با جمنا را حول یک محور جمع کنیم که در این مسیر، سخت‌پذیری برخی گروه‌ها یک چالش و دغدغه است. برنامه آتی جبهه مردمی ‌نیروهای انقلاب اسلامی، سازماندهی جمنا در استان‌ها و تشکیل مجموع عمومی است تا در این مجمع بتوانیم بهره‌گیری از نیروهای جوان و کارآمد را محقق کنیم، در مسیر حل مشکلات مردم راهکار و پیشنهاد ارائه دهیم و ارتباطات چهره‌به‌چهره مردمی ‌جمنا را گسترش ببخشیم. جمنا برای نقدهای دلسوزانه و حتی اعتراضات مردمی‌ در مسیر قانونی، ارزش قائل است و به آنها حق می‌دهیم، اما مطالبه‌گری با شورشگری و اغتشاش سازمان‌یافته که ازسوی دشمن هدایت شود متفاوت است و با آن موافق نیستیم، خوشبختانه مردم در وقایع اخیر خیلی زود متوجه این اقدامات دشمن شدند و بلافاصله خط خود را از اغتشاشگران تفکیک کردند. باتوجه به وقایع اخیر، بهتر است جایگاهی برای بیان مطالبات مردمی ‌در نظر گرفته شود، مساجد می‌توانند یکی از این ‌تریبون‌ها باشند تا مشکلات مردم منعکس شوند و به این ترتیب با اقدام برای اصلاح امور و مشکلات، رضایتمندی مردم را افزایش و اقتدار نظام اسلامی را ارتقا دهیم.

  تهران؛ چالش اصولگرایان؟

این وسط یک نکته مهم دیگر هم ذهن تحلیلگران را به خود مشغول کرده است. آیا اصولگرایان باید روی تهران سرمایه‌گذاری سنگین انجام دهند؟ این سوال از آن جهت اهمیت یافته که در انتخابات دور قبل اصولگرایان در تهران ناموفق بودند و حتی یک نفر نیز نتواست به پارلمان راه یابد.

حالا مساله این است که چهره‌های شاخص باز هم باید از تهران وارد انتخابات شوند؟ درباره این موضوع گویا هنوز جمع‌بندی خاصی بین نظرات مطرح صورت نگرفته است اما یک نکته ویژه به صورت سربسته مطرح شده است. برخی چهره‌های اصولگرا از سرلیست‌شدن ابراهیم ‌رئیسی سخن گفته‌اند. این مساله هم حرف‌و‌حدیث به راه انداخته و هم تحلیل‌های زیادی در پی داشته است.

اولین فردی که این مساله را در چند روز اخیر مطرح کرده، ناظمی‌اردکانی است. او گفته: «آقای رئیسی، به جهت ظرفیت‌هایی که داشت در انتخابات ریاست‌جمهوری مورد اجماع جریان‌های ارزشی، اصولگرا و انقلابی قرار گرفت و از طرفی منهای تخریب‌های شخصیتی که از سوی رقیب وی صورت گرفت، باعث شد تا نام و چهره او به‌عنوان یک شخصیت سیاسی - اجتماعی و فراگیر مطرح شود و مقبولیت او در طیف وسیعی از جامعه رقم بخورد. این ظرفیت ساخته‌شده می‌تواند در انتخابات 1398 آزاد شده و بسته به مقتضیات فضای سیاسی و رقابتی عامل همگرایی قرار گیرد.»

پس از او میرتاج الدینی، دیگر عضو جمنا نیز گفت: «آقای رئیسی یک شخصیت محبوب و مقبول در میان جریان نیروهای انقلاب و اصولگرا است و همان نکته‌ای که گفته شد اجماع درباره او خیلی راحت صورت گرفت. تقریبا همه طیف‌های نیروهای انقلاب و جریان اصولگرایی روی حمایت از او در انتخابات ریاست‌جمهوری اتفاق کردند و رای 16 میلیونی هم که به دست آمد، کم نبود. همواره آقای رئیسی را یک شخصیت مقبول و اخلاقی و موثر در حوزه سیاسی می‌شناسیم. تاثیرگذاری در مسائل سیاسی همیشه این‌طور نیست که فردی خودش بیاید، محور یک تشکیلات باشد یا کارهای سیاسی و تشکیلاتی را به دست بگیرد و مدیریت کند. البته حضور پدرانه و معنوی یک فرد مقبول در جامعه موثر است، آقای رئیسی می‌تواند این نقش را ایفا کند یعنی نقش معنوی و نقش هدایت‌های کلان را در مسائل سیاسی انجام دهد.»

 این مساله البته با واکش یک سایت اصلاح‌طلب هم مواجه شده است. سایت نامه در این مورد در مطلبی نوشت: «آینده سیاسی رقیب مشهدی روحانی فقط در انتخابات 1400 خلاصه نشده است، این روزها نام رئیسی پیوندی جالب‌تر با یک انتخابات دیگر خورده است؛ انتخابات مجلس 98. اما رئیسی برای ماندگاری در سیاست چه در قامت کاندیدای انتخابات مجلس 98 یا ریاست‌جمهوری 1400  یا قرار‌گرفتن در جمع لیدرهای اصولگرا نیازمند فراهم‌سازی برخی زمینه‌هاست. همراه‌کردن طیف‌های مختلف اصولگرایی به تنهایی کمکی به او نخواهد کرد، او نیازمند فضایی در افکارعمومی است که نگاه‌ها را از سمت دولت روحانی به سمت او بچرخاند، یک فضا علیه روحانی.» در واکنشی دیگر به این ماجرا رئوفیان، از چهره‌های اصولگرا گفته است: «رئیسی قطعا با نگاه به انتخابات ریاست‌جمهوری 1400 برای انتخابات مجلس یازدهم لیست می‌بندد تا زمینه جذب آرای بیشتر به منظور حضورشان در انتخابات 1400 فراهم شود.»

رئوفیان با اظهار اینکه «وجود لیست‌های متعدد در انتخابات مجلس باعث نشاط انتخاباتی می‌شود و نشاط انتخاباتی یک ضرورت است»، تاکید کرد: «قطعا رئیسی به عرصه انتخابات مجلس ورود خواهد کرد؛ البته نه به‌عنوان نامزد چون ایشان به احتمال زیاد برای انتخابات ریاست‌جمهوری 1400 بار دیگر کاندیدا خواهد شد.» این فعال سیاسی اصولگرا با بیان اینکه «با توجه به اینکه اصلاح‌طلبان در انتخابات مجلس آینده دیگر شرایط‌شان مانند سال 94 نخواهد بود رقابت بین اصولگرایان و اصلاح‌طلبان نفسگیر است»، اظهار کرد: «در انتخابات مجلس یازدهم اصولگرایان به لیست واحد نخواهند رسید و این‌طور نمی‌شود که اگر آقای رئیسی لیست دهد لیست او فهرست نهایی اصولگرایان شود. ولی ایشان می‌تواند کرسی‌های متعددی از پارلمان را برای افرادی که در لیست مورد حمایتش قرار می‌گیرد اختصاص دهد.» رئوفیان در همین حال یادآور شد: «من به‌عنوان یک فعال سیاسی از ورود آقای رئیسی به عرصه انتخابات مجلس استقبال می‌کنم منتها ایشان باید با قاعده درست وارد عرصه رقابت‌ها شود و برخی اشتباهات را که در انتخابات ریاست‌جمهوری کرد و باعث ریزش آرایش شد تکرار نکند. مثلا ایشان فکر می‌کرد اگر در کنار تتلو قرار گیرد می‌تواند آرای خاکستری را به میدان بیاورد که این یکی از بزرگ‌ترین اشتباهات ایشان بود.» عضو جبهه پیروان خط‌امام و رهبری اضافه کرد: «آقای رئیسی باید با آسیب‌شناسی از انتخابات ریاست‌جمهوری برای انتخابات مجلس آینده برنامه‌ریزی و به دور از تخریب رقبای خودش وارد عرصه رقابت‌ها شود.» رئوفیان هدف رئیسی از ارائه لیست برای انتخابات مجلس 98 را تقویت زمینه‌های پیروزی در انتخابات ریاست‌جمهوری 1400 ارزیابی کرد و گفت: «رئیسی قطعا با نگاه به انتخابات ریاست‌جمهوری 1400 برای انتخابات مجلس یازدهم لیست می‌بندد تا زمینه جذب آرای بیشتر به منظور حضورشان در انتخابات 1400 فراهم شود.»

در واکنشی دیگر به این ماجرا احمد شیرزاد، فعال سیاسی اصلاح‌طلب درباره احتمال نامزدی رئیسی برای انتخابات ریاست‌جمهوری 1400 گفت: «آقای رئیسی از لحاظ سنی در شرایطی قرار دارند که اوج فعالیت سیاسی ایشان به نظر می‌رسد. قبلا هم عمدتا مشاغل قضایی داشتند. ایشان تازه وارد سیاست شده، انگیزه دارد و تازه‌نفس است. او در مجموعه اردوگاه اصولگرایان چهره پرکاری خواهد بود. یعنی لااقل تا 20 یا 30 سال آینده دیگر او چهره فعالی است؛ اما اینکه ایشان برای بار دوم کاندیدای اصولگرایان برای انتخابات ریاست‌جمهوری شود بستگی به دوستان اصولگرا دارد ولی من بعید می‌دانم که زمینه مناسبی برای ایشان فراهم باشد.» او در همین حال یادآور شد: «در فرهنگ سیاسی سایر کشورها اگر کسی یک بار در انتخابات شکست خورد دیگر نامزد نمی‌شود. مثلا در آمریکا معمولا کاندیدای شکست‌خورده دوباره به صحنه انتخابات نمی‌آید و در جای دیگری فعالیت می‌کند. مثلا جان کری نامزد انتخابات ریاست‌جمهوری بود اما وقتی رای نیاورد دیگر نیامد و وزیر امور خارجه شد. بنابراین کسی که به‌عنوان کاندیدای شکست‌خورده مطرح است دفعه بعد آمدنش درست نیست. این تجربه را آقای قالیباف و رضایی هم انجام دادند که موفق نبودند. معمولا کاندیدای شکست‌خورده شانسی در انتخابات بعدی ندارد که امیدواریم این به‌عنوان سنت برای سیاستمداران ما هم جا بیفتد.» شیرزاد اضافه کرد: «البته آقای جهانگیری در انتخابات کاندیدای انصرافی بودند. اگر ایشان در انتخابات می‌ماند و رای کمی می‌گرفت آمدنش مجدد امکان‌پذیر نبود. این سنت در همه جای دنیا هست و مبتنی بر یک تجربه جهانی است که کاندیدای شکست‌خورده امکان بازگشتش نیست.» او تصریح کرد: «البته این معنایش کنار‌رفتن آقای رئیسی نیست. آقای رئیسی ممکن است بتواند در جاهای دیگر موثر واقع شود. ممکن است در انتخابات مجلس شرکت کند و رئیس مجلس شود یا حتی ممکن است زمانی رئیس قوه قضائیه شود.» عضو جبهه مشارکت با بیان اینکه «آقای رئیسی به‌عنوان یک رجل سیاسی که تازه فعالیت سیاسی خود را شروع کرده به تحرکات سیاسی خود ادامه می‌دهد»، گفت: «ایشان ممکن است حزب سیاسی یا جبهه سیاسی را رهبری کند که از قضا اتفاق خیلی خوبی است. ایشان اگر مسئولانه بیایند و یک حرکت سیاسی و حزبی اعلام‌شده داشته باشند ما از آن استقبال می‌کنیم. ولی چیزی که در این‌میان نامناسب است این است که نباید این کارها تحت لوای آستان قدس انجام شود.»

  تهران در اختیار اصلاح‌طلبان؟

آیا تهران همچنان در اختیار اصلاح‌طلبان است؟ حالا دیگر نمی‌توان به‌راحتی پاسخ این سوال را داد. بعد از وقایع ناآرامی‌های اخیر در تهران و چند شهر دیگر یکی از نکات مهمی ‌که به صورت بارز مطرح شد عبور بدنه اصلاح‌طلبان از آنهاست. این مساله که البته قبل از ناآرامی‌ها در ماجرای هشتگ پشیمانی از دولت روحانی رو‌نمایی شد. اکنون اصولگرایان اگر بتوانند با تدبیر عمل کنند می‌توانند شهر را به‌راحتی از اصلاح‌طلبان باز‌پس بگیرند فقط کافی است درست فکر کنند، درست برنامه‌ریزی کنند و درست حرف بزنند. افتراق و دودستگی و حرف‌های نظری آنچه صادق محصولی در مورد محمد‌باقر قالیباف و انتخابات ریاست‌جمهوری اخیر گفته، نمونه آن‌دست سخنان تفرقه‌افکن است که باز هم کار را مشکل خواهد کرد.