اصلاح‌طلبان در چهار‌سال گذشته در قالب ائتلاف با اعتدالیون توفیقاتی را در آوردگاه‌های سیاسی به دست آوردند، اما همانقدر که سهم‌شان در قدرت و اداره امور کشور بیشتر شد، بیشتر در معرض قضاوت افکارعمومی قرار گرفتند. امروز پایگاه اجتماعی جناح اصلاحات عملکرد نمایندگان خود در ارکان مختلف حاکمیت اعم از مجلس شورای اسلامی، دولت و شوراها را ارزیابی می‌کند و برخی تحلیلگران سیاسی و فعالان اصلاح‌طلب معتقدند براساس عملکردی که از روحانی، عارف و نجفی دیدند سبد رای‌شان نسبت به چندسال گذشته سبک‌تر شده است اما پروانه مافی عضو فراکسیون امید مجلس دیدگاه دیگری دارد‌. او می‌گوید: «از الان پیش‌بینی معادلات رقابت سیاسی دو سال آینده اقدامی‌ نیست که قرین به واقع شود و در هر انتخاباتی روزهای آخر تعیین می‌کند چه نتیجه‌ای رقم خواهد خورد.»

روحانی باید انتظارات رأی دهندگان را برآورده کند
پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

چهار سال پیش اصلاح‌طلبان سهمی‌از قدرت نداشتند، اما از سال 92 به بعد دوباره در ارکان‌های مختلف حاکمیتی مدیریت‌هایی را برعهده گرفتند، به نظر شما الان نگاه مردم به عملکرد اصلاح‌طلبان در مجلس شورای اسلامی، دولت و مدیریت شهری چه طور است؟

  هم اکنون اصلاح‌طلبان شورای شهر تهران را در اختیار دارند و بر دولت و مجلس شورای اسلامی نیز نگاه اعتدال‌گرایان و اصلاح‌طلبان حاکم است. در این مدت انسجام نسبتا مناسبی وجود داشت‌ و هماهنگی و همراهی مناسبی بین افراد برای پیشبرد کارها برقرار بود. البته کشور با مشکلات عدیده و مهمی‌مواجه است، بخشی از مشکلات مربوط به گذشته‌های دور و برخی هم مربوط به گذشته نزدیک یعنی 10 سال اخیر می‌شود که در مجموع پیچیدگی‌های خاصی را به وجود آورده است. علاوه بر این مساله برخی قدرت‌ها مثل آمریکا به لحاظ عنادی که دارند، مشکلات تحریمی‌را برای ایران ایجاد می‌کنند و روز به روز حرکت‌های خاصی را برای نیل به مقصود خود می‌آفرینند، طبیعتا آن فارغ‌‌بال‌ و آرامش ذهنی که مدیران تصمیم‌گیر لازم است مدیران برای خوب فکر کردن، خوب اندیشیدن و خوب عمل کردن داشته باشند کمتر وجود دارد، اما در مجموع انسجام بهتری بین مدیران بخش‌های مختلف کشور اعم از مدیریت شهری و مدیریت کلان به وجود آمده است که نشان از بهبود اوضاع در آینده دارد. یعنی به‌طور قطع و یقین عرض می‌کنم که ما با پیشرفت‌های جدی برای حل معضلات مهم کشور در آینده روبه رو خواهیم بود که پایه‌هایش الان در حال گذاشته شدن است بنابراین برعکس بسیاری از افراد که مأیوسانه به موضوعات و مسائل می‌نگرند، آینده کشور را با همه مشکلاتی که امروز شاهد هستیم روشن می‌بینم و امیدوارم این تلاش‌ها و زحمت‌هایی که با انسجام و هماهنگی به وجود آمده سریع‌تر به ثمر بنشیند و ما موفق به حل معضلات و مشکلات اصلی و عمده کشور شویم.

علت یأس‌ها را از کجا می‌دانید؟ چرا برخی اصلاح‌طلبان مأیوس شدند؟

  کسانی که منافع ملی را می‌بینند و در نظر می‌گیرند، نگاه روشنی به آینده دارند؛ بر همین اساس برنامه ملی را بر منافع شخصی‌ترجیح می‌دهند و کمتر دچار یأس می‌شوند. معتقدم یأس ریشه‌های مختلفی دارد، برخی ریشه‌های یأس ناشی از سرخوردگی‌های فردی، گروهی و جریانی است. به عبارت دیگر وقتی انتظارات نامعقول، غیرمنطقی و خیلی ایده‌آلیستی برآورده نمی‌شود، این مسا‌له می‌تواند ایجاد یأس کند. نکته دیگر آنکه متاسفانه روحیه انحصارطلبی در ما ایرانیان وجود دارد و هر‌گاه انحصار از دست جریان، گروه، حزب یا شخص سیاسی خارج می‌شود، این موضوع هم می‌تواند موجب یأس شود. سومین عاملی که می‌توان برای بروز یأس نام برد نگاه به بیرون و نگاه به پیشرفت کشورهای منطقه است. باید اذعان کنیم که در پرداختن به مسائل اساسی و مشکلات مهم نسبت به برخی کشورهای همسایه مقداری دیر جنبیدیم چون آنها جلوتر از ما هستند و حتی توفیقاتی نیز داشتند، در حالی که ما بیشتر درگیر قوانین و مقررات و رقابت‌های درون سازمانی، درون گروهی و درونی تشکیلاتی هستیم و نتوانستیم پیشرفت‌های لازم را متناسب با گذشت زمان کسب کنیم. اما باتوجه به ساختارهای اساسی که در مجموعه مدیریت شهری و مدیریت کلان کشور امروز وجود دارد تا اندازه‌ای این یأس نا‌بجاست. یک بخشی از یأس نیز مصنوعی است یعنی کسانی که چه در درون و چه در بیرون کشور به هر صورت با نظام جمهوری اسلامی موافق نیستند با انتشار دروغ‌هایی در فضای مجازی یا ارتباطات فردی ایجاد یأس می‌کنند و می‌کوشند بدی‌ها، سختی‌ها و ناکارآمدی‌ها را خیلی بزرگ جلوه دهند تا پیشرفت‌ها و موفقیت‌ها کمتر دیده شود. دولت و مجلس و نهادهای دیگر مصمم هستند فضای کسب و کار را رونق دهند و توفیقاتی هم حاصل شده، ان‌شاءالله در آینده این توفیقات بیشتر خواهد بود. معتقدم رونق در حوزه کسب و کار به‌ویژه برای جوانان تحصیلکرده موجب می‌شود بخشی از این یأس تصنعی کاملا از بین برود. بنابراین امروز جهاد مقدس در کشور، تلاش در راه ایجاد اشتغال، رونق فضای کسب و کار و رفع قوانین و مقررات دست و پاگیر است که مانع از رشد و انجام کارهای نوین می‌شود.

برخی در اردوگاه اصلاحات معتقدند «برای انتخابات مجلس یازدهم و انتخابات ریاست‌جمهوری سال 1400 چالش ایجاد انگیزه در مردم برای مشارکت پرشور و حداکثری وجود دارد که یکی از عوامل سرخوردگی و دلسردی پایگاه اجتماعی اصلاح‌طلبان به عملکرد فراکسیون امید بر‌می‌گردد»‌. خودتان شاهد بودید که اصلاح‌طلبان خارج از پارلمان در بزنگاه‌های مختلف وقتی عملکرد فراکسیون امید را وزن‌کشی و ارزیابی می‌کردند، زبان به انتقاد می‌گشودند، آیا این وضعیت در دو سال آینده عوض خواهد شد؟ آیا خودتان امروز به عملکرد فراکسیون امید نمره قبولی می‌دهید یا معتقدید در دو سال ابتدایی مجلس دهم فراکسیون امید در حال تحکیم پایه‌های کار تشکیلاتی بود و نتیجه این مساله دو سال آینده بیشتر قابل مشاهده است؟

  وقتی ما می‌خواهیم یک ارزیابی عادلانه و عاقلانه از موضوعی داشته باشیم، اول باید شرایط را در مکان و زمان بشناسیم. یک ارزیابی بدون شناخت و بدون در نظر گرفتن شرایط منسوخ است و ارزشی ندارد. فراکسیون امید در چه شرایطی ایجاد شد و شکل گرفت؟ همه آن اوضاع را می‌دانیم و نمی‌خواهم به گذشته برگردم. نیازی به گفتن و تکرار دوباره نیست ولی اشاره می‌کنم که ‌تندروی‌های برخی‌ها را در مجلس نهم فراموش نمی‌کنیم که چه حرف‌های تندی را از‌تریبون مجلس بیان می‌کردند که متأثر از اقدامات آنها بسیاری از مردم از این وضعیت سرخورده شده بودند. بعد نیز محدودیت‌هایی برای حضور افراد در انتخابات مجلس دهم به وجود آمد. اگر اینها را با هم جمع کنیم و حاصل جبری‌اش این لیستی بود که در قالب ائتلاف امید به مجلس راه پیدا کرد بنابراین براساس درنظر گرفتن وضعیت زمانی و مکانی می‌توانیم به فراکسیون امید نمره قبولی دهیم، چون حداقلش آن است که مجلس دهم از یک انسجام و آرامش مناسبی برخوردار است که در مجلس گذشته وجود نداشت. امروز فضای مجلس از تندروی‌ها و افراطی‌گری مبرا است. این را در تصمیمات عاقلانه، مصوبات و نگاه معتدل و جامعه‌پسندش مشاهده می‌کنیم. شاید انتظار برخی افراد از فراکسیون امید یک انتظار مافوق تصور است. من در دفاع از فراکسیون نمی‌خواهم صحبت کنم چون به فراکسیون امید نقد دارم ولی می‌گویم نقد به فراکسیون امید باید منصفانه باشد. وقتی به نقد منصفانه اعتقاد داشته باشیم و شرایط و دستاوردها را مقایسه کنیم می‌توانیم نمره قبولی دهیم و این نمره قبولی می‌تواند پایه مناسبی برای دو سال آینده باشد. معتقدم کسانی از اصلاح‌طلبان که آن نقد یادشده در سوال را مطرح کردند، حتما تندرو بودند، یعنی اینکه بگویند «مردم برای مشارکت در انتخابات مجلس یازدهم و انتخابات ریاست‌جمهوری سیزدهم انگیزه ندارند» چون شرایط انتخابات در کشور ما نشان داده که معادلات خیلی قابل پیش‌بینی نیست، یعنی ما باید به آن دو سال آینده برسیم. در آن زمان مشخص وضعیت سیاسی کشور، احزاب، گروه‌ها و نگاه مردم مشخص می‌شود. به عبارت دیگر اوضاع آن روزهای نزدیک به برگزاری انتخابات تعیین می‌کند چه خواهد شد، بنابراین پیش‌بینی‌های امروز طوری نیست که حتما ‌عینیت پیدا کنند.

درباره فراکسیون امید یک انتقادهایی هم به هدایت آقای عارف برمی‌گردد‌. منتقدان می‌گویند «آقای عارف نتوانست آن کار تشکیلاتی را که انتظار می‌رفت در مجلس دهم انجام دهد و به منصه ظهور برساند»‌ به نظر شما انتقادهایی که خارج از پارلمان در حوزه اصلاح‌طلبی به آقای عارف می‌شود، چقدر درست است؟

  انتقادها می‌تواند افراطی، تفریطی یا منطقی و معتدل باشد. من نگاه معتدل و منطقی دارم. نگاه افراطی همان است که نمونه‌اش در سوال آمد. یعنی انتظاراتی مافوق آنچه وجود دارد بیان می‌شود، نگاه تفریطی هم عکس آن است. معتقدم آقای عارف یک انسان تحصیلکرده، فرهیخته، سیاسی و بااخلاق است. هر شخصیت سیاسی از یکسری ظرفیت‌ها برخوردار است، ما نمی‌توانیم مجموعه ظرفیت‌هایی را که شاید در چندین نفر وجود داشته باشد از یک نفر بخواهیم. البته ممکن است برخی افراد همه ظرفیت‌های مورد انتظار برای لیدری یک مجموعه سیاسی را داشته باشند اما تعداد آنها محدود است. در واقع معدود آدم‌هایی پیدا می‌شوند که همه ویژگی‌های مثبت یک فرد را به‌عنوان لیدر و رهبر کاریزما دارند. ما آقای عارف را به‌عنوان یک شخصیت تحصیلکرده، سیاسی، بااخلاق و برخوردار از یک روحیه متعادل و محافظه‌کار می‌شناسیم، بنابراین نمی‌توانیم نظرات و انتقادهای افراطی را درباره آقای عارف بپذیریم. بر همین اساس من بیشتر از آنکه انتقادم به شخص آقای عارف باشد، به هیات‌رئیسه فراکسیون امید است چون وقتی جایی شورایی و هیات‌رئیسه‌ای اداره می‌شود، افرادی که در آن شورا یا در آن هیأت قرار می‌گیرند، خیلی مهم هستند چون آنها می‌توانند جهت‌ها و برنامه‌های مجموعه را تنظیم کنند. پس برعکس همه دوستان انتقاد من به هیات‌رئیسه فراکسیون امید است که برنامه‌ریزی و نگاه برنامه محور درباره مسائل سیاسی، تقنینی و سایر موضوعات پارلمانی ندارد یا نگاهش به این مسائل ضعیف است. از هیأت رئیسه فراکسیون امید انتظار دارم برنامه مشخص و روشنی را برای موضوعات مختلف طراحی کند، به‌طوری که معلوم باشد در هر موضوع برنامه از کجا شروع و به کدام نقطه ختم می‌شود و در این مسیر هدف چه خواهد بود. چنین انتظاری از هیات‌رئیسه فراکسیون امید داشتم اما هیچ گاه آن را ندیدم چون عموما برنامه‌ریزی‌ها روزمره است و این مساله انتظارات از یک فراکسیون سیاسی را برآورده نمی‌کند. اگر اعضای هیات‌رئیسه فراکسیون امید از مدیرانی استراتژیست بودند، به خوبی می‌توانستند در تدوین برنامه‌ها دخالت مناسبی داشته باشند که در این صورت نقش آقای عارف نیز بسیار بسیار پررنگتر از آنی می‌شد که الان است، ضمن آنکه خود فراکسیون هم می‌توانست توفیقات بیشتری به دست آورد. من به چرخش مدیران اعتقاد دارم، بر همین اساس انتظار داشتم در سال دوم مجلس دهم اعضای هیات‌رئیسه فراکسیون امید تغییر کنند تا نیروهای دیگر بیایند و خون جدید به مدیریت فراکسیون تزریق شود اما این اتفاق رخ نداد. در مجموع من بیشتر انتقادها را ساختاری و مدیریتی می‌بینم تا آنکه متوجه شخص رئیس فراکسیون شود.

این روزها انتقادهایی هم به آقای روحانی وارد می‌شود، چندی پیش آقای کواکبیان گفت «نمی‌دانیم روحانی اصولگرا شده یا اصولگرایان اصلاح‌طلب شدند»‌.‌ همچنین برخی تحلیلگران سیاسی معتقدند «آقای روحانی بعد از انتخابات به سمت جناح راست چرخش کرده است»، شما نماینده مردم در مجلس هستید و با اقشار مختلف جامعه ارتباط دارید، آیا آن انتظارهایی که رای‌دهندگان از آقای روحانی دارند برآورده شده یا او شعارهای انتخاباتی‌اش را به دست فراموشی سپرده است؟

  آقای روحانی قطعا محدودیت‌های متعددی دارد و در قالب چارچوب‌ها و محدودیت‌ها باید حرکت کند تا وضعیت کشور را بتواند به خوبی به سامان برساند. من قصد دفاع کامل ندارم اما مشکلات مدیریت کلان را می‌دانم، چون خودم مدیر اجرایی بودم و سختی‌های این حوزه را لمس کردم و متوجه هستم مدیران با چه مشکلاتی مواجهند که حتی نمی‌توانند آنها را بازگو کنند. بنابراین این محدودیت‌ها طبیعتا وجود دارد اما علاوه بر این محدودیت‌ها به نظرم آقای روحانی باید انتظارات رای‌دهندگان خصوصا اکثریت رای‌دهندگان را برآورده کند. اکثریت که مشخص است چه گرایش سیاسی دارند.

یعنی این انتظارات از آقای روحانی هنوز برآورده نشده است؟

  خیر، مجلس همراهی زیادی با آقای روحانی کرد، بسیاری از وزرایی که معرفی شدند مورد اقبال فراکسیون امید نبودند، ولی ما هدفمان همراهی با دولت و رئیس‌جمهور بود چون فعالیت‌ها و کارها بهتر پیش برود. ما معضلات و گرفتاری‌ها را می‌شناختیم و هدفمان حل مشکلات و گرفتاری‌های مردم بود اما باتوجه به تسامحی که ما درباره رای‌اعتماد به وزرا داشتیم و همراهی خوبی که با دولت نشان دادیم، انتظار نداریم برخی وزرا بعد از گرفتن رای اعتماد متفاوت شوند. بنابراین الان مجلس ابزارهای نظارتی خودش را مثل تذکر، سوال واستیضاح به دقت اعمال می‌کند و وزرا دائما برای پاسخگویی به سوالات به مجلس می‌آیند. در مجموع ما برادری خود را ثابت کردیم ولی مفهومش این نیست که از نظارت، کنترل و رصد فعالیت دولت و دستگاه اجرایی چشم‌پوشی کنیم.

پس شما این حرف را که آقای روحانی بعد از انتخابات چرخش به راست کرده، قبول ندارید؟

  من این حرف‌ها را خیلی قبول ندارم. چون خودم مدیر اجرایی بودم. محدودیت‌های مدیر اجرایی در سطح کلان را می‌شناسم، اما در عین حال معتقدم آقای روحانی باید نظرات اکثریت رای‌دهندگان را جلب می‌کرد که در این حوزه هنوز خیلی اتفاقی نیفتاده است.

درباره آقای نجفی نیز انتقادهایی وجود دارد گرچه او دو، سه‌ماهی است کارش را در شهرداری تهران آغاز کرده‌، اما انتصاب‌هایی داشت که انتقاد نمایندگان مردم در شورای شهر تهران را برانگیخت به‌طوری که آنها خواستار بازنگری در این انتصاب‌ها شدند. آقای نجفی نیز اعلام کرد هیچ جای دنیا کسی که تازه منصوب شده را تغییر نمی‌دهند، نظر شما چیست؟

  هیچ جای دنیا هم مدیری نمی‌گوید، من هیچ‌گاه از نظرم بر‌نمی‌گردم. اعضای شورای شهر با رای مردم انتخاب می‌شوند و به نوعی می‌توان گفت شهردار تهران نیز با رای غیر‌مستقیم مردم انتخاب و مشغول کار می‌شود، بنابراین آقای نجفی از همان پشتوانه رای چند میلیونی اعضای شورای شهر استفاده کرده و به این جایگاه رسید.

انتصابات آقای نجفی را مناسب ارزیابی می‌کنید؟

  من رئیس کمیسیون مشترک درآمدهای پایدار شهرداری‌های مجلس هستم بنابراین از نوع کار شهرداری‌ها اطلاع دارم. انتصابات آقای نجفی می‌توانست بهتر از این باشد اما امیدواریم او در آینده تجدیدنظرهایی را در انتصاباتش داشته باشد، یعنی این خواست رای‌دهندگان میلیونی است که رای خود را به اعضای فعلی شورای شهر دادند. البته تغییرات بسیار سخت و سنگین است و محدودیت هم وجود دارد، وقتی افراد جایگاه‌هایی را می‌گیرند و تغییرشان سخت می‌شود. در دوره گذشته شهرداری انتصاباتی داشتیم که افراد نه سواد، نه تحصیل و نه تجربه لازم را برای حضور در آن‌جایگاه‌های مدیریتی داشتند اما به آن‌جایگاه‌های مدیریتی منصوب شدند. یعنی قرار است یک کار به هم ریخته‌ای سامان پیدا کند، بنابراین کار آقای نجفی مشکل است‌. اگر انتظار داشته باشیم، او یک دفعه بیاید و همه چیز را تغییر دهد و عوض کند، این افکار ایده‌آلیستی و غیرمنطقی است. آقای نجفی شرایط سختی را در مجموعه ورشکسته شهرداری تهران دارد. چون امروز شهرداری تهران با 30 هزار میلیارد تومان بدهی مواجه است و درآمد پایداری هم ندارد. مسئولان گذشته نیز به فروش‌ تراکم و گرفتن عوارض بسنده کردند، عواقب این مساله هم شلوغ شدن شهر و برهم خوردن نظام مدیریتی‌اش شد. ضمن آنکه دیگر از آن درآمدهای غلط نیز خبری نیست. متأسفانه مردم قضاوت می‌کنند در حالیکه قضاوت‌شان در شرایط و با درنظر گرفتن موقعیت زمانی و مکانی نیست که موجب یأس می‌شود. عملکرد مدیران را باید براساس شرایط و ویژگی‌هایی که دارند ارزیابی کرد. آقای نجفی مدیریت مجموعه‌ای با 30 هزار میلیارد بدهکاری را برعهده گرفت و انشاء الله موفق شود

 ولی انتظارات نیز مالایطاق است.

با‌‌توجه به انتقادهایی که به عملکرد هیات‌رئیسه فراکسیون امید، آقای روحانی و انتصابات آقای نجفی به‌عنوان شهردار تهران وجود دارد، به نظر شما اصلاح‌طلبان ظرف دو سال آینده باید چه کار کنند تا بتوانند به پارامترهای مثبت در عملکرد دست یابند؟

  من یک مدیر عملگرا هستم. معتقدم اصلاح‌طلبان باید کمتر حرف بزنند، کمتر انتقاد کنند، کمتر همدیگر را تخریب کنند و بیشتر به جایگاه‌ها و فضاهایی که در آن قرار گرفتند بیندیشند و با فکر و برنامه‌ریزی مسائل را حل کنند. یعنی با حرف زدن، تخریب و توجیه مسائل نتیجه‌ای حاصل نمی‌شود. به عمل کار برآید به سخنرانی نیست. اگر در حوزه انجام فعالیت‌ها برای حل معضلات اساسی مردم و مشکلات عمده جامعه عزم جدی، عزم ملی و عزم جناحی وجود داشته باشد، از دوستانی که حتی در گروه سیاسی ما نیز نیستند اما به ملت و کشور و به منافع ملی معتقد و علاقه‌مندند و منافع ملی را ارج می‌نهند استفاده می‌کنیم. این اتفاق خود به خود اصلاح‌طلبان را پیروز خواهد کرد. در واقع کار و فعالیت است که می‌تواند کارنامه

 اصلاح‌طلبان را روشن ‌کند.