داوود حشمتی در مثلث نوشت:از مشخص‌ترین چهره‌ای ضدجریان انحرافی و تیم مشایی داوود احمدی‌نژاد برادر رئیس دولت قبل است. مهرماه امسال دار فانی را وداع گفت. درحالی که بار دیگر از برادر جدا شده بود. اما با این‌حال حرفی نزده بود. با حضور احمدی‌نژاد در ریاست‌جمهوری به سمت مسئول بازرسی او منصوب شد. اما بسیار زودتر از دیگران از این تیم جدا شد

جداشدگان/ چه کسانی از محمود احمدی‌نژاد اعلام برائت کرده‌اند؟
پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

قطار هواداران و اطرافیان احمدی‌نژاد در این سال‌ها مسافران زیادی را از همراهی با خود از دست داده است. برخی از آنها از قطار بیرون انداخته شدند و زودتر از موعد به سفر همراهی خاتمه دادند. اما عموما این خود بودند که‌ ترجیح دادند همسفر قطاری که مشخص نیست به کجا می‌رود نباشند.

این دسته عموم کسانی را تشکیل می‌دهند که از احمدی‌نژاد و اطرافیانش جدا شدند. با این مدل است که می‌بینیم همزمان که یک دسته از نزدیکان احمدی‌نژاد مرتبا متصلب‌تر و وفادار‌تر می‌شوند، بخش زیاد‌ دیگری نیز از او جدا شده و به خیل مخالفانش می‌پیوندند.

این مخالفان در سال‌های حضور او در دولت و حتی چند سال اولیه مراعات رفتارهای او را می‌کردند. از یک سو اعقتاد داشتند که او همچنان در قدرت است و نباید چندان او را نقد کرد. بعدها نیز که از پاستور خارج شد، نقد او را سبب باز‌شدن فضایی برای مخالفان اصولگرایان می‌دانستند. از همین جهت آنچنان که در‌خور و شایسته‌ نقد او بود دست به انتقاد نزدند.

اگرچه از همین مراعات باعث شد تا از یک‌سو اصلاح‌طلبان آن را تعبیر به سکوت از سر ‌ترس کنند و از سوی دیگر خود احمدی‌نژادی‌ها هم دچار یک خطای محاسباتی شوند که بر مبنای‌ آن به این باور برسند که نقدی به آنها وجود ندارد.

با این حال، اما کم نیستند کسانی که تیغ نقد به روی احمدی‌نژاد کشیدند و با نوشتن نامه‌های تندوتیز ‌یا مصاحبه‌های تندتر او و حلقه نزدیکش در محمودیه را نقد کردند. گذشته از افرادی که بنا بر مسائل شخصی و درگیری‌های مدیریتی از سیستم احمدی‌نژاد جدا شدند، سه حادثه به‌طور عمده سبب ریزش اطرافیان و اعلام برائت‌ها از او شد. اول: معاون‌اولی مشایی دوم: خانه‌نشینی در سال 89 و دست آخر انتخابات سال 96

  پیاده‌شدن از قطار در 88

بودند کسانی که در همان دور اول ریاست‌جمهوری احمدی‌نژاد متوجه خصلت‌های او شدند و آرام و بی‌صدا از او کناره‌گیری کردند. یکی از اخلاق‌هایی که احمدی‌نژاد هم می‌پسندید، همین بود. او تمایل زیادی داشت که آنها که از او بریده و کنار می‌روند، بدون حاشیه این کار را بکنند. نمونه بارز آنها پرویز داوودی بود که در دور اول ریاست‌جمهوری احمدی‌نژاد معاون اولش محسوب می‌شد اما قبل از پایان دور دوم ریاست‌جمهوری و درست چند هفته بعد از انتخابات سال 88 جای خود را به اسفندیار رحیم‌مشایی داد و بی‌صدا و آرام رفت.

همین اتفاق بسیاری را از کنار احمدی‌نژاد دور کرد‌؛ از‌جمله می‌توان به ماجرای خروج تعدادی از وزرای او در یک جلسه هیات دولت اشاره کرد که شامل: محسنی‌اژه‌ای، (وزیر اطلاعات)، کامران باقری‌لنکرانی (وزیر بهداشت)، پرویز فتاح (وزیر نیرو) و البته دو تن دیگر که برای از رسمیت‌نیفتادن دولتش تا روزهای آخر در کابینه اسما باقی ماندند، نام برد.

صفار‌هرندی و صادق محصولی تا آخر در دولت ماندند. صفارهرندی که وزارت ارشاد را برعهده داشت، صراحتا گفت که به‌عنوان یک عدد در هیات دولت حضور دارد تا دولت دهم از رسمیت نیفتد. این اولین نقطه‌های آغاز خروج از دولت احمدی‌نژاد بود.

  ساکتین حلقه

از میان آنها که از دولت جدا شدند، برخی ‌بی‌سروصدا به زندگی خود بازگشتند و درباره دولت او هیچ نگفتند. بر عکس کسانی بعد از خروج از دولت احمدی‌نژاد و خصوصا با برکناری‌های او، موضع‌گیری‌های تندی علیه او انجام دادند. از شاخص‌ترین این دسته از افراد می‌توان به پرویز داوودی، سعید‌لو، محرابی و حتی علی‌آبادی اشاره کرد. در میان آنها تنها علی‌آبادی بود که در اردوگاهی متفاوت از احمدی‌نژادی‌ها در سال 92 نیز دیده شد. او در همایش انتخاباتی علی‌اکبر ولایتی حضور پیدا کرد که باعث خشم و ناراحتی احمدی‌نژادی‌ها را فراهم کرد.

امروز دیگر خبری از داوودی و سعیدلو نیست. نه علیه احمدی‌نژاد مصاحبه می‌کنند و نه در کنارش قرار می‌گیرند. با حدی از فاصله در سکوت فرو‌رفتند. اما در مقابل اینها دسته دیگری بودند که اکثریت را شامل می‌شوند‌؛ کسانی که بعد از خروج از پاستور و کابینه، علیه احمدی‌نژاد موضع‌گیری کردند. یک دسته نیز تا روز آخر با او بودند اما پس از آن به اختلاف برخورد کردند.

  اولین مخالف جریان انحرافی

از مشخص‌ترین چهره‌ای ضدجریان انحرافی و تیم مشایی داوود احمدی‌نژاد برادر رئیس دولت قبل است. مهرماه امسال دار فانی را وداع گفت. درحالی که بار دیگر از برادر جدا شده بود. اما با این‌حال حرفی نزده بود. با حضور احمدی‌نژاد در ریاست‌جمهوری به سمت مسئول بازرسی او منصوب شد. اما بسیار زودتر از دیگران از این تیم جدا شد. هنوز یک سال به انتخابات 88 باقی مانده بود که او برکنار شد و علت را در درگیری با همین تیم انحرافی عنوان کرد. تندترین انتقادات به تیم انحرافی را داوود احمدی‌نژاد مطرح کرده بود. در جایی حتی از حرکت آنها به سمت اقدامات مسلحانه (در سال 91) نیز پرده ‌برداشته بود. در بهمن ماه 88 داوود احمدی‌نژاد به‌شدت به اظهارات فرهنگی و دینی اسفندیار رحیم‌مشایی تاخت. طرح بحث «مکتب ایرانی» از سوی رحیم‌مشایی نیز با واکنش برادر احمدی‌نژاد روبه‌رو شد. داوود در همه سخنرانی‌های خود علیه تئوری «مکتب ایرانی» و مشایی سخن می‌گفت. احمدی‌نژاد یک‌بار درباره  اظهارات او در مصاحبه با روزنامه ایران موضع‌گیری کرد. اما رابطه همچنان برقرار بود. تا اینکه در ماجرای خانه‌نشینی تیرخلاص به این رابطه اصابت کرد.

در سال 93 درباره رابطه مشایی و محمود احمدی‌نژاد گفت: «این دو چون لیلی‌و‌مجنون می‌مانند که جدایی‌شان از یکدیگر به معجزه خداوند نیازمند است.» او تاکید کرد: «به برادرم گفتم تا مشایی و اطرافیانش را دور نریزی، ما نیستیم.» با این‌حال و بعد از آنکه در سال 94 و ابتدای 95 گفته شد که مشایی برای همیشه صحنه سیاست را ترک کرده او در کنار احمدی‌نژاد در یکی از سفرهایش به مشهد دیده شد. اما باز با نزدیک‌شدن این افراد به احمدی‌نژاد و بحث انتخابات از آنها جدا شد.

  رامین: احمدی‌نژاد نیازمند روانپزشک است

تنها 13 ماه در دولت احمدی‌نژاد معاونت مطبوعات را برعهده داشت اما، یکی از پرسروصداترین مسئولیت‌هایش بود. روزنامه‌هایی که توقیف شدند و تذکراتی که به مطبوعات داده شد در این مقطع سروصدای زیادی به پا کرد. کار تا آنجا پیش رفت که او به لوگوی روزنامه تهران امروز هم انتقادی متفاوت داشت و آن را نشانه‌ای از یک زن دانست که می‌رقصد. بسیاری معتقد بودند که طرح موضوع هولوکاست از سوی احمدی‌نژاد در سال‌های اولیه ریاست‌جمهوری از او نشات گرفته شده بود. با همین نگاه هم بسیاری او را در پشت پرده دولت احمدی‌نژاد بسیار پرنفوذ ارزیابی می‌کردند.

اما ستاره بخت و اقبالش با یک حرف ناصحیح در یک مصاحبه رادیویی افول کرد. او از معاونت مطبوعاتی برکنار شد. با این حال تا همین اواخر انتقاداتی تند‌و‌تیز به احمدی‌نژاد و بقایی نداشت. در ماجرای توصیه نهی به عدم وجود احمدی‌نژاد به انتخابات، انتقاداتی مطرح شد و در مساله ورود بقایی به عرصه برای انتخابات 96 تندترین انتقاد‌ها را به احمدی‌نژادی‌ها داشت. او مشایی، بقایی و احمدی‌نژاد را در یک مقاله «سه دلقک بهاری»‌ خوانده بود. در آخرین اقدام به نامه احمدی‌نژاد به رهبری واکنش نشان داد و نوشت: اتهاماتی نظیر «غیرآزاد-غیرمردمی-مهندسی»‌بودن انتخابات‌ها با دخالت شورای نگهبان و نیروهای نظامی و امنیتی، تکرار مواضع سران فتنه 88‌ است که دولت دهم را فلج کرد و ایران را تا آستانه فروپاشی و قتل‌عام ملی در اردوکشی‌های خیابانی سوق داد.

عجیب‌تر اینکه او ضمن شبیه‌سازی این نامه با بیانیه‌های مسعود رجوی پیش از قیام مسلحانه، احمدی‌نژاد را نیازمند «روانپزشک»‌ دانسته و می‌نویسد: «تمام مدعیان دانایی و توانایی از میان مخالفین نظام «امت-امامت»، به‌خصوص افراد زیر، در منزل ناپلئون بناپارت فرضی ایران یعنی محمود احمدی‌نژاد جمع بشوند و در حضور یک تیم «روانپزشکی» مورد وثوق جمعی آنها از اروپا و آمریکا، ضمن طرح دیدگاه‌های اصلی خویش، بیانیه مشترکی را برای اصلاح امور مملکت تنظیم و منتشر کنند و به آرا‌ی عمومی بگذارند‌.»

  معاون اول پاکدست؟

اگر در دولت دهم مشایی دست راست احمدی‌نژاد بود، رحیمی ‌چپ او به حساب می‌آمد‌؛ کسی که از همان ابتدا تعابیر غلو‌آمیزی علیه او به کار برده بود. تا آنجا که در یک اظهارنظر این نقل‌قول را مطرح کرده بود که: اگر قرار بود بعد از پیامبر فرد دیگری ظهور کند آن فرد احمدی‌نژاد بود. رحیمی ‌از همان ابتدا پرونده‌ای در ارتباط با مجلس هشتم داشت. افرادی مانند نادران، زاکانی و توکلی نیز از او با عنوان قل‌دوم مدرک دکترای کردان یاد می‌کردند که اتفاقا میانشان نیز رفاقت زیاد و دیرینه‌ای وجود داشت.

در ماجرای خانه‌نشینی احمدی‌نژاد رحیمی ‌هم‌کاره‌ دولت بود. بعدها خودش مدعی شد که با او برای در اختیار‌گرفتن دولت و عزل احمدی‌نژاد مذاکره شده بود اما او این را نپذیرفته بود. بلافاصله بعد از دولت احمدی‌نژاد رحیمی ‌حکمش تایید شد و به زندان رفت. این موضوع ضربه زیادی به احمدی‌نژاد هم وارد کرد. اما او برای فرار از زیربار افکارعمومی در نامه‌ای سرگشاده نوشت که تخلفات رحیمی‌مربوط به گذشته است و به دولت او هیچ ارتباطی ندارد. در پاسخ اما رحیمی‌ به‌شدت برآشفته شده و برایش نوشت: «هربار که به مشورت می‌نشستیم به سروش آسمانی کذایی بیشتر توجه می‌کردید تا مشورت‌های ناشی از تجربه‌های مختلف من... . در جریان قهر شما پس از ماجرای آقای مصلحی بسیاری از دوستان شما تلاش کردند که من هم کار را رها کنم تا دولت بخوابد و بسا کسانی که به من گفتند آماده باشم برای عهده‌دار‌شدن کفالت ریاست‌جمهوری. اما گفتم حوصله کنید احمدی‌نژاد باید برگردد.» شاه‌بیت آن نامه جایی بود که او خودش را قربانی احمدی‌نژاد معرفی کرد و نوشت: «شاید فراموش کرده‌اید که رحیمی ‌محکوم امروز، چوب لجبازی‌ها و آبروبری‌های گاه‌و‌بیگاه شما را می‌خورد.»

اما احمدی‌نژاد با این بهانه که وی به خاطر مسائل پیش‌آمده و زندانش ناراحت است، از ادامه پاسخگویی به او صرف‌نظر کرد و حرف‌هایش را بدون پاسخگویی گذاشت.

  امام جماعت مسجد پاستور

یکی دیگر از کسانی که علیه احمدی‌نژادی‌ها تندترین حرف‌ها را بر زبان آورد، امام جماعت مسجد نهاد ریاست‌جمهوری بود. او در آخرین مصاحبه حتی گفت که «بقایی اصلا نماز نمی‌خواند در تمام این سال‌ها که آنجا بود ندیده است که بقایی برای نماز بیاید». امیری‌فر البته یک بار به خاطر ماجرای انتشار سی‌دی‌های مستند ظهور نزدیک است، دستگیر شده بود‌؛ مستندی که در آن شرایط کشور را در آستانه ظهور معرفی کرده و او را در حد یکی از اصلی‌ترین یاران امام زمان با عنوان «شعیب ابن صالح» معرفی می‌کرد. او متهم بود که در ماجرای ساخت و انتشار وسیع این مستند نقش داشته است.

اما بعدها ورق برگشت و در‌مورد احمدی‌نژاد گفت: «او خادم بقایی است نه خادم ملت.» او تاکید کرده بود: «من دلایلی دارم که امروز نمی‌توانم آنها را بیان کنم و باید زمان بگذرد تا فرصت مناسبی برای طرح آن باشد. اما همان‌طور که قبلا گفتم، امروز هم معتقدم بقایی، احمدی‌نژاد را به نابودی کامل می‌کشاند و تنها یک اسم از او باقی می‌ماند.»

حجت‌الاسلام امیری‌فر همچنان از منتقدان احمدی‌نژاد و نزدیکانش به حساب می‌آید. در پاسخ به او جوانفکر در نامه‌ای یادآور شد که می‌تواند تغییر رنگ دهد اما مروت و حق نان و نمک را باید رعایت کرد.

  باجناق خیالی در مقام مخالف

مسئول بنیاد شهید دوران احمدی‌نژاد از‌جمله کسانی بود که در سال‌های ابتدایی حضورش در شهرداری با او همراه شد. او آن‌قدر رشد کرده بود که از او با عنوان یکی از باجناق‌های احمدی‌نژاد نام برده می‌شد. خبری که احمدی‌نژاد در مناظره‌های سال 88 هم به آن گریزی زد و با تسمخر ‌گفت: «هر روز برای ما یک باجناق می‌تراشند.» جایگاه او روز به روز در نزد تیم احمدی‌نژاد بهتر و بهتر می‌شد.

زریبافان تا رفتن احمدی‌نژاد به ساختمان ولنجک هم به تعبیر خود با او همراه بود. اما از آن به بعد چرخش داشت. تمام مسائل را نیز از چشم مشایی می‌دید. در 30 مرداد امسال نامه تندی به احمدی‌نژاد نوشت و از او خواست در مقابل اظهارات مشایی واکنش درخور‌شأنی نشان دهد: «نباید در مقابل حرف‌های ‌بی‌پایه و گستاخانه فردی که با واژه‌هایی که فقط در‌مورد خودش مصداق دارد، ساکت بنشینید و زمینه غصه و اندوه مردم متدین و انقلابی ایران و به‌خصوص حضرت آقا را فراهم آورید. کسی این حرف‌های سخیف را بر زبان آورده که خود اولین و موثرترین فردی بود که باعث ایجاد فاصله، ابتدا بین نیروهای ولایی و انقلابی با آقای احمدی‌نژاد و سپس فاصله ایشان با ولی امر مسلمین شد.»

زریبافان در این انتخابات به جمنا پیوست و البته پرونده مربوط به تحقیق و تفحص از بنیاد شهید که او دوران مسئولیتش را برعهده داشت از سوی احمدی‌نژادی‌ها نیز به رخش کشیده می‌شد‌؛ پرونده‌ای که هنوز هم سرنوشت آن معلوم نیست. زریبافان هم در مصاحبه‌ای می‌گفت: احمدی‌نژاد ولنجک‌نشین دیگر آن فرد سابق نیست.

  جمنایی‌ها

تعدادی از افراد تیم احمدی‌نژاد و مدیران او بعد از جدا‌شدن از دولتش بر علیه او سخن گفتند. تیمی مهم از این مدیران زیر نام «یکتا» تلاش کرد در سال 94 وارد کارزار انتخابات مجلس دهم شود. اما موفق نشد. بعدها این تیم در جمنا حل شد. بسیاری از این افراد به جبهه متحد نیروهای انقلابی پیوستند و از آن مسیر وارد انتخابات ریاست‌جمهوری سال 96 شدند. میان آنها تنها علی نیکزاد بود که مستقیما با حجت‌الاسلام رئیسی کارش را آغاز کرد. نیکزاد در جمنا نیز از کاندیداها بود. همچنان که پیش از آن نیز در سال 92 بسیاری معتقد بودند که او می‌تواند جایگزین مناسبی برای احمدی‌نژاد باشد. اما تیم احمدی‌نژاد اجازه ثبت‌نام به او نداد. کار او با احمدی‌نژاد به جایی رسید که آنها بعد از ردصلاحیت بقایی و احمدی‌نژاد در اطلاعیه‌ای عنوان کردند که حضور افراد در ستادهای انتخاباتی دیگران به منزله همراهی دولت دهم با این افراد نیست. مشخصا آنها نیکزاد را مدنظر داشتند که ریاست ستاد انتخاباتی رئیسی را برعهده داشت. آنها نگران بودند که اعتبار کارهای عمرانی انجام‌شده در دولت قبل باتوجه به حضور نیکزاد به حساب آقای رئیسی ریخته شود.

علاوه بر او افراد دیگری نیز در این دسته حضور داشتند. محمد حسینی، وزیر ارشاد و دکتر دستجردی از مهم‌ترین این افراد به حساب می‌آیند. این درست است که حسینی از سوی احمدی‌نژاد بر‌کنار نشد. اما از‌جمله کسانی بود که وقتی کار به این تقابلات اخیر کشیده شده است، حاضر نشد گوشه قبایش هم با آب احمدی‌نژادی‌ها ‌تر شود.

برای همین بیشتر و بیشتر با جمنا مانوس شد. دکتر وحیددستجردی و وزیر بهداشت دولت دهم هم به شورای مرکزی جمنا پیوست و انتقاداتش به احمدی‌نژاد نیز بر سر جای خود باقی است. او نیز البته مانند بسیاری نقش تیم اطرافیان احمدی‌نژاد را در رفتارهای او بی‌تاثیر نمی‌بیند.