عباس سلیمی‌نمین می‌گوید: «برخی نخواستند آقای جهانگیری، رئیس‌جمهور را در حاشیه قرار دهد. در رقابت‌های انتخاباتی هم، ظهور و بروز شخصیت آقای جهانگیری به نوعی بود که تلقی جامعه یک نوع در سایه قراردادن رئیس‌جمهور بود. این خیلی نمی‌توانست مطلوب باشد برای اطرافیان آقای روحانی. » او البته معتقد است: «من فکر می‌کنم افرادی مثل آقای نهاوندیان باید از دولت حذف شوند، چرا که یک مسیر درستی را از ابتدا در حوزه اقتصاد دنبال نمی‌کردند. » با او درباره ماجرای استعفای جهانگیری از دولت گفت‌وگو کرده‌ایم.


 نهاوندیان از دولت برود
پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

آقای سلیمی‌نمین! موضوع استعفای معاون اول رئیس‌جمهور در گذشته هم یکبار تکرار شده بود و این‌بار هم با حادشدن مشکلات اقتصادی این موضوع دوباره مطرح شده است. تحلیل شما از چرایی این موضوع چیست؟ چه اختلافاتی در دولت وجود دارد؟

   این مساله یک نوع فرصت‌طلبی سیاسی از جانب یک جریانی است که تصور می‌کند اگر در شرایط کنونی مسیر خودش را از آقای روحانی جدا کند، قادر خواهد بود در آینده از شانس بهتری برای کسب جایگاه ریاست قوه مجریه برخوردار باشد، در حالی که موقعیت کنونی هرگز این اجازه را به ما نمی‌دهد که به فکر منافع گروهی و فردی باشیم. آمریکا با آشکارکردن چهره واقعی خودش یک نوع زورگویی و قلدری نژادپرستانه‌ای از خودش بروز داده که در صورت عدم توجه به ضرورت زمان، قطعا این می‌تواند لطمه جدی به کشور بزند. البته در صورت اتحاد و یکپارچگی هرگز آن نوع عداوت‌ها راه به جایی نمی‌برد چنانچه در گذشته راه به جایی نبرده است. ‌اما اگر گروه‌های سیاسی این‌گونه عمل کنند که این عملکرد را فرصت‌طلبی سیاسی تلقی می‌کنم، قطعا شرایط کشور خیلی برای ما مناسب نخواهد بود. البته همان‌طوری که شما اشاره کردید، این بحث یک‌بار مطرح شد، برخی افراد مطرح‌کننده دیدند که خیلی به نفع‌شان تمام نمی‌شود و تلقی جامعه خیلی مثبت نخواهد بود، حرف‌شان را تغییر دادند. فکر می‌کنم این بار هم همین حالت به وجود بیاید، چون اصلا جامعه نمی‌پسندد که هر کسی در این شرایط راه و منافع خودش را در پیش بگیرد.

به نظرتان عمده مشکلات آقای جهانگیری در دولت چیست؟ او احساس می‌کند نمی‌تواند در شرایط حاضر راهکارها و پیشنهادهای خود را پیش ببرد؟ یعنی فردی است که به او بها داده نمی‌شود و این بحث‌ها پیش می‌آید؟

   من این را خیلی گزاره دقیقی نمی‌بینم که آقای جهانگیری فرصت بروز و ظهور توانمندی‌هایش را نداشته باشد. گرچه بین تیم اقتصادی اختلافاتی وجود دارد و این اختلافات قطعا می‌بایست به نوعی حل‌وفصل شود، ‌اما این بدان معنی نیست که آقای جهانگیری شرایط لازم جهت پیشبرد اقتصاد مقاومتی یا حل مشکلات را به هیچ وجه نداشته باشد. طبعا بدون مشکل نیست؛ من هم قبول دارم مشکلاتی در سر راه دست‌اندرکاران وجود دارد که خود آقای جهانگیری به کرات به این ‌امر معترض بودند که هیچ‌کدام از مشکلات در کشور بدون راه‌حل داخلی نیست، یعنی هیچ مشکلی وجود ندارد که ما راه‌حل داخلی برایش نداشته باشیم. اگر این سخن ایشان مبتنی بر یک باور است، طبعا باید تلاش لازم در این وادی صورت بگیرد که خب مشکلات موجود با راه‌حل‌های داخلی پیگیری شود، ‌اما همزمان با شنیدن این نوع اظهارات می‌بینیم که برخی از مسائل با راه‌حل بیرونی پی‌گرفته می‌شود؛ مبتنی بر واردات یا راه‌های غیراصولی دیگری که ریشه در خود دولت دارد. این را آقای جهانگیری قطعا می‌تواند مدیریت کند، ولی اگر مدیریتی برای این قضیه صورت نمی‌گیرد، ما به ازای آنرا می‌توانیم در جاهای دیگر دنبال کنیم. ‌اما با وجود همه ضعف‌ها و کم‌توانی‌ها یا کم‌انگیزگی‌ها در هیات دولت، این بحث که کادر را با مصلحت‌جویی‌های فرضی ضعیف‌‌تر کنند، تیم خودشان را ضعیف‌تر کنند، به‌هیچ‌وجه قابل قبول نیست.

گفته می‌شود طیف مقابل آقای جهانگیری در دولت، آقای نوبخت و آقای واعظی هستند که یکسری اختلافاتی بینشان دارند. به نظرتان آقای روحانی، آقای جهانگیری را به آنها ترجیح می‌دهد و سعی می‌کند آقای جهانگیری را در دولت داشته باشد و او به کارش ادامه دهد؟

   اخبار متعددی در این زمینه به گوش می‌رسد و این تلقی هم وجود داشت که بعد از انتخابات آقای جهانگیری زمینه زیادی برایش فراهم نباشد که همچنان به نوعی رئیس‌جمهور در سایه قرار بگیرد. این بحثی بود که در دوران انتخابات مطرح شد، چون آقای جهانگیری در دوران انتخابات در برخی از مناظره‌ها قوی‌تر ظاهر شد. برخی صاحبنظران معتقد بودند تداوم این روند در ترکیب آینده دولت ممکن نخواهد بود و منجر به حذف آقای جهانگیری خواهد شد. خب حالا این اتفاق نیفتاده است؛ به هر دلیل آقای روحانی همچنان آقای جهانگیری را در جایگاه معاون اولی حفظ کرده و ایشان مقام دوم کابینه به حساب می‌آید. یا باید ایشان دلایل مشخصی را به جامعه اقامه کند، یا با قدرت عمل کند و به دنبال پاسخگویی فرصت‌طلبی‌های برخی از دوستان خودش نباشد. من فکر می‌کنم راه‌حل دوم برای آقای جهانگیری زمینه‌های لازم را دارد و می‌تواند ایشان قوی‌تر عمل کند، ‌اما برخی مسائلی که که ایشان مسئولیت مستقیمش را به‌عهده دارد، در ارزیابی‌ها ایشان را خیلی قوی نمی‌توانیم بیابیم، به‌خصوص ستادی که ایشان به‌عهده داشت در ارتباط با اقتصاد مقاومتی، خیلی نتایجی برایش مترتب نمی‌بینیم، نتایج پررنگی را در این زمینه شاهد نیستیم. این به شکل دقیق  به اختلافات برنمی‌گردد، هرچند آن چیزی که شما اشاره کردید، تا حدی درست است. من فکر می‌کنم افرادی مثل آقای نهاوندیان باید از دولت حذف شوند، چرا که یک مسیر درستی را از ابتدا در حوزه اقتصاد دنبال نمی‌کردند؛ چه در اتاق بازرگانی و چه در جایگاه دیگری که داشتند. حالا این بستگی به آقای رئیس‌جمهور دارد و خیلی به نظرات ما ارتباطی نخواهد داشت یا نظرات ما در این زمینه تاثیر نخواهد داشت، ‌اما فکر می‌کنم به این ضرورت رسیده‌اند که در تیم اقتصادی تغییراتی ایجاد کنند. قطعا تغییراتی که حاصل خواهد شد، جایگاه آقای جهانگیری را تقویت خواهد کرد، یعنی حذف برخی افراد چه در بانک مرکزی، چه در وزارت تجارت و معادن، وزارت اقتصاد، این‌ها می‌تواند یک مقداری جایگاه آقای جهانگیری را تقویت کند. منتها این‌ تغییرات چه صورت بگیرد و چه نگیرد، هیچ توجیهی برای رویکرد فرصت‌طلبانه سیاسی وجود نخواهد داشت. با هر شرایطی علی‌القاعده باید ما تلاش خودمان را برای تقویت کشور در برابر هجم نژادپرستانه سیاستمداران‌آمریکایی داشته باشیم و تلاش‌مان را تقویت کنیم.

یعنی با این تفاسیر می‌فرمایید که وقتی به کارنامه آقای روحانی به‌صورت کلی و کارنامه آقای جهانگیری در دولت نگاه می‌کنیم، آقای جهانگیری به آن صورت یک نقطه قوت برای دولت نبوده است؟

   چرا، برعکس نقطه بوده و به همین دلیل هم برخی نخواستند آقای جهانگیری، رئیس‌جمهور را در حاشیه قرار دهد. در رقابت‌های انتخاباتی هم، ظهور و بروز شخصیت آقای جهانگیری به نوعی بود که تلقی جامعه یک نوع در سایه قراردادن رئیس‌جمهور بود. این خیلی نمی‌توانست مطلوب باشد برای اطرافیان آقای روحانی.

نظرتان در رابطه با انتخابات ریاست جمهوری 1400 چیست؟ به نظرتان آقای جهانگیری می‌آید و این موضوع مورد قبول آقای روحانی هست یا خیر؟

   الان نمی‌شود قضاوت کرد. اگر آقای جهانگیری در این شرایط بتواند منشأ تاثیر باشد، ذهنیت جامعه از او مثبت خواهد بود، اگر الان فرصت‌طلبی کند و توانمندی خوبی از خودش عرضه نکند، خیر؛ خیلی به نظر من شانسی نخواهد داشت. در مجموع در شرایط کنونی ایشان هم سهیم است، به همین دلیل هم برخی از کسانی که پیشنهادات فرصت‌طلبانه به ایشان می‌دهند، بر اساس این تلقی است که ایشان در صورت ماندن در دولت، همه کارت‌های برنده خودش را از دست خواهد داد، یعنی کارنامه دولت را به گونه‌ای ارزیابی می‌کنند که آقای جهانگیری هم در آن سهیم است و جاذبه‌ای برای تصمیمات آینده مردم برای شکل‌دهی قوه‌مجریه نخواهد داشت.