اصولگرایان آستین‌ها را بالازده‌اند تا طرحی نو برای کار تشکیلاتی خود در اندازند و از قرائن و شواهد بر می‌آید که به توافقات ضمنی هم رسیده‌اند. جلسات سیدابراهیم رئیسی ‌گویا به نتیجه رسیده و قرار است شورایی تشکیل شود که مکانیزم انتخاباتی اصولگرایان برای مجلس آینده را تعریف کند. سیدمحمد حسینی، عضو شورای مرکزی جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی گفت: «جلسات با حضور نمایندگان جبهه مردمی، آقای رئیسی و کاندیداهای دیگر جریان اصولگرا در انتخابات ریاست جمهوری برگزار می‌شود. این جلسات می‌تواند موجب همگرایی بین شخصیت‌های موثر اصولگرا برای اتخاذ مواضع و راهکارهای مناسب جهت عبور از مشکلات و چالش‌های معیشتی و اقتصادی شود.»

صحبت درباره رئیس مجلس آینده زود است
پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

 جمنا در انتخابات ریاست‌جمهوری سال 96 دستاوردهایی داشت و توانست تمام گرایش‌های اصولگرایی را زیر یک چتر جمع کند و یک کاندیدا را به صحنه بیاورد که موجب یک کاسه‌شدن پایگاه اجتماعی این جریان شد. اصولگرایان برای تقویت این تجربه موفق در گام‌های بعدی باید چه کار کنند؟

 گروه‌های سیاسی در شرایط دشوار فعلی باید مسائل و مشکلات کشور را تبیین و روشنگری کنند و دست به دست هم دهند و به یکدیگر یاری رسانند تا کشور از این وضعیت خارج شود، بنابراین از حالا پرداختن به مباحث انتخاباتی زودهنگام است. سال 1398 فرصت کافی برای بررسی و اقدام درخصوص انتخابات وجود دارد و اینکه چه سازوکاری برای وفاق و همگرایی نیروهای اصولگرا درنظر گرفته شود. 

در حال حاضر تشکل‌ها، احزاب و گروه‌های اصولگرا فعالیت خود را کماکان انجام می‌دهند. اگرچه این اشکال به همه گروه‌های سیاسی اعم از اصولگرا و اصلاح‌طلب وارد است که غالبا نزدیک انتخابات فعال می‌شوند و در بقیه ایام وظیفه تشکیلاتی و حزبی اعم از کادرسازی و شناسایی و آموزش نیرو و ارائه راهکار برای موضوعات مهم کشور انجام نمی‌‌دهند. جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی هرچند مانند دوره انتخابات فعال نیست اما جلسات هیأت‌رئیسه به طور منظم یکشنبه هر هفته برگزار می‌شود و کمیته‌های تخصصی اقشار مسائل خود را پیگیری می‌کنند.

 بناست که همچون انتخابات سال 1396 جمنا در صحنه رقابت باشد و بتواند همه نیروهای متدین، انقلابی و ارزشی اصولگرا را در کنار هم جمع کند، یعنی جبهه مردمی ایفاگر نقش محوری باشد. تاکنون هم باوجود گذشت بیش از یک‌سال از انتخابات ارائه هیچ ایده جدیدی را شاهد نبوده‌ایم، به این معنا که راهکار مناسب‌تری برای همگرایی از سوی گروه‌های اصولگرا مطرح نشده است. تنها بعضی اشخاص نقدهایی مطرح کرده‌اند که بسیاری از آن اشکالات مورد قبول ما هم هست. البته در ایامی که انتخابات نداریم بحث مکانیزم رسیدن به گزینه یا گزینه‌های مورد وفاق ضرورت و اولویت چندانی محسوب نمی‌‌شود، گرچه همفکری و هم‌اندیشی برای اتخاذ موضع‌گیری مشترک درباره مسائل مختلف بسیار خوب است ولی اختاف‌نظرها بیشتر در زمان انتخابات مطرح می‌شود. مثلا در سال 92 و سال 94 یا در انتخابات شوراها در سال ۹۶ به لیست واحد مورد نظر در سراسر کشور نرسیدیم. به هر حال همچنان جبهه مردمی می‌تواند با ظرفیت و سرمایه اجتماعی که دارد در ایجاد وفاق بین عناصر انقلابی و گروه‌های اصولگرا نقش‌آفرینی کند. از طرفی انتخابات مجلس بیشتر به تصمیم‌گیر‌ی استان‌ها و شهرستان‌ها مربوط می‌شود‌. 

احتیاج نیست که از تهران جزئیات امور هدایت و راهبری شود. البته در صورت نیاز از تهران کمک می‌شود اما کار اصلی با خود شهرستان‌ها و استان‌ها خواهد بود. امیدواریم نیروهای متعهد و انقلابی در استان‌ها و شهرستان‌ها بتوانند همبستگی خوبی بین خود به وجود آورند که قطعا این مساله در نتیجه انتخابات نیز تأثیر خواهد داشت.

 تفرق و پراکندگی از صدماتی بود که ما در انتخابات شوراها و مجلس متحمل شدیم، مثلا در شهری که یک نماینده می‌خواست سه یا چهار کاندیدا داشتیم یا در انتخابات شوراها چند لیست در یک شهر داشتیم که همین مساله عامل عدم موفقیت ما در این دو انتخابات شد. تجربه دو انتخابات گذشته درس عبرتی برای اصولگرایان است که با تشتت، تفرقه، خودمحوری و خودبینی راه به جایی نمی‌‌برند. باید برای مصالح کشور، مردم، نظام و انقلاب گذشت کنند و با همدلی درمورد کاندیداها به وفاق برسند.

 آقایان میرتاج‌الدینی و ترقی می‌گویند قرار است مکانیزم ائتلاف انتخاباتی اصولگرایان از مدل کار تشکیلاتی اصولگرایان جدا شود تا سازوکاری که برای کار تشکیلاتی تعریف می‌شود ماندگارتر باشد و بعد از هر انتخابات مکانیزم ائتلاف انتخاباتی تغییر کند نه سازوکار تشکیلاتی. داستان این تصمیم چیست؟

 دوستان عزیز ما در اصول وکلیات متفق‌القولند، در روش‌ها و تاکتیک‌ها چه‌بسا نظرات کارشناسی متفاوتی داشته باشند که مانع نیل به وحدت نیست. در گذشته هم این رویه مطرح بود که هر حزب و تشکیلات فعالیت و برنامه‌های خود را انجام می‌داد اما در زمان انتخابات سازوکار ائتلافی طراحی می‌شد که موقتی بود تا از این طریق به لیست‌هایی مورد حمایت همگان برسند. نتیجه برخی از این مکانیزم‌ها موفقیت‌آمیز بود و برخی نیز به توفیقی دست نیافت. مثلا در انتخابات سال 84 شورای هماهنگی نیروهای انقلاب نامزدی را معرفی کرد اما هر کدام از سلایق اصولگرا راه خود را رفتند و چندین کاندیدا پا به صحنه رقابت گذاشتند. جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی برای این تشکیل شد که کارهای مقطعی در فصل انتخابات صورت نگیرد و بعد از انتخابات نیز به فراموشی سپرده شود. البته نقدهایی به کار جبهه مردمی وارد و آسیب‌شناسی‌هایی انجام شد که می‌تواند محل توجه باشند.

 بالاخره جبهه مردمی نیروهای انقلاب پنج‌ماه مانده به زمان انتخابات ریاست‌جمهوری سال 96 اعلام موجودیت کرد، بنابراین نتوانست از همه ظرفیت‌ها استفاده کند اما اکنون فرصت و زمان لازم وجود دارد تا پیشنهادهای اصلاحی در قالب جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی مورد توجه قرار گیرد و کار تشکیلاتی در همین چارچوب ادامه پیدا کند. ما معتقدیم این سرمایه نقدی که ایجاد شد و این نگاه مثبتی که به وجود آمد را نباید کنار گذاشت، به امید راهکار نسیه‌ای جدیدی که معلوم نیست‌ بتواند مورد اقبال خواص و جامعه قرار گیرد. از این جهت فعالیت‌های جبهه مردمی نیروهای انقلاب را ادامه می‌دهیم و در نیمه دوم امسال شاهد فعالیت‌های بیشتری 

خواهیم بود.

 امروز رابطه جبهه مردمی نیروهای انقلاب با آقای رئیسی چطور تعریف می‌شود؟ آیا برای انتخابات پیش رو مکانیزمی تعریف خواهد شد که از ظرفیت او استفاده شود؟

 آقای رئیسی کاندیدای نهایی جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی در انتخابات ریاست‌جمهوری بود و فراتر از جبهه هم از پایگاه مناسبی برخوردار شد. انتظار است که ایشان از پایگاه و پشتوانه مردمی‌اش برای انتخابات مجلس، شوراها و ریاست‌جمهوری آینده استفاده کند. آقای رئیسی از عناصر تأثیرگذار ‌بین نیروهای اصولگرا محسوب می‌شوند. جلساتی هم در حال برگزاری است که علی‌القاعده مفید و موثر خواهد بود تا دیدگاه‌ها به هم نزدیک شود.

 این جلسات مشترک بین آقای رئیسی و جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی است؟

 جلسات با حضور نمایندگان جبهه مردمی، آقای رئیسی و کاندیداهای دیگر جریان اصولگرا در انتخابات ریاست جمهوری برگزار می‌شود. این جلسات می‌تواند موجب همگرایی بین شخصیت‌های موثر اصولگرا برای اتخاذ مواضع و راهکارهای مناسب جهت عبور از مشکلات و چالش‌های معیشتی و اقتصادی شود. 

 جلسات بین آقای رئیسی و سایر دوستان با هماهنگی جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی برگزار می‌شود؟

 رئیس و دو نایب‌رئیس جبهه مردمی و افراد دیگر در آن جلسات شرکت می‌کنند. در واقع بین آنها هماهنگی وجود دارد. در مجموع همراهی و همدلی در این رابطه

 وجود دارد.

 گفته می‌شود که یک شورای وحدتی شکل گرفته است، آیا رئیس و دو نایب‌رئیس جبهه مردمی و آقایان رئیسی، رضایی، قالیباف، جلیلی و حدادعادل اعضای این شورا هستند؟

 جلسات آقای رئیسی اسمی خاصی ندارد. خبری از شورای دیگری به‌عنوان وحدت ندارم.

 آیا آقای رئیسی می‌تواند به عنوان یک نامزد دارای سبد 16 میلیون رأیی محور همگرایی‌ها را برعهده بگیرد؟

 ‌به هر حال ایشان چون موقعیت ممتازی بین نیروهای انقلاب دارد. ما فکر می‌کنیم حتی عمده کسانی که در آن دوران مرعوب تبلیغات اصلاحات و حامیان روحانی و رسانه‌های خارجی شدند و به آقای روحانی رأی دادند، امروز نگاه‌شان به آقای رئیسی مثبت شده چون فهمیده‌اند که اشتباه کردند.

 آقای روحانی وعده‌هایی داد که تحقق پیدا نکرد و در آن زمان نسبت‌های نادرستی به آقای رئیسی و تیم او دادند که بعد از مدت کوتاهی خلاف‌بودن این نسبت‌ها مشخص شد. آقای رئیسی یک جایگاه قابل توجه و موثری ‌بین نیروهای انقلاب دارد و نظر خود ایشان هم این است که از این موقعیت برای ایجاد هماهنگی بین نیروهای انقلاب و موفقیت در انتخابات پیش رو استفاده 

شود.

 احتمال دارد یکی از آقایان رئیسی، رضایی، قالیباف، جلیلی و حدادعادل نامزد تشکیلات اصولگرایی برای ریاست مجلس آینده باشند؟

 اگر اکثریت نمایندگان مجلس آینده با این نگاه همراهی داشته باشند، قطعا فردی برای ریاست انتخاب خواهد شد که با نگاه این مجموعه همخوانی داشته باشد.

 قبل از انتخابات فرد مورد حمایت جبهه مردمی برای ریاست مجلس آینده مشخص می‌شود یا بعد از انتخابات؟

 هنوز بحث و جمع‌بندی صورت نگرفته است؛ بالاخره در انتخابات اگر فردی را به عنوان سرلیست تهران یا شهرهای مهم قرار دهند، آن فرد می‌تواند گزینه مورد حمایت برای ریاست مجلس هم باشد ولی هنوز بحث انتخابات مجلس اصلا مطرح نیست چون با مشکلات اقتصادی که امروز مردم دارند، اقبالی به بحث‌های انتخاباتی نشان نمی‌‌دهند، حتی نخبگان و فعالان سیاسی هم تمایلی به ورود زودهنگام به مباحث این‌چنینی ندارند. تمام توجهات به اوضاع نابسامان اقتصادی و مدیریتی است که با تحلیل واقع‌بینانه و تبادل‌نظر راهکارهایی ‌برای عبور کشور از وضعیت موجود 

پیشنهاد شود.

 دوره قبل آقای حدادعادل سرلیست جریان اصولگرا در تهران قرار گرفت اما نتوانست به مجلس راه پیدا کند. بعد از حذف او، اصولگرایان شخصیت دومی نداشتند. آیا این دوره تقسیم کار می‌شود که چه کسانی از میان آقایان رئیسی، رضایی، قالیباف، جلیلی و حدادعادل به انتخابات مجلس وارد شوند و چه کسانی به صحنه انتخابات ریاست جمهوری ورود کنند؟

 این بستگی به تمایل افراد دارد که آیا تمایلی به ورود به انتخابات مجلس دارند یا خیر. ثانیا باید دید جمع به چه نظری می‌رسند. احتمال دارد اشخاص علاقه‌ای به کاندیداتوری در انتخابات مجلس نداشته باشند اما چون تصمیم جمعی حضور چهره‌ها در لیست تهران و دیگر شهرهای بزرگ را ضروری بداند به بعضی شخصیت‌ها تکلیف شود که در انتخابات ثبت‌نام کنند و این تصمیم جمعی در آینده مشخص می‌شود. البته در همین مجلس هم شخصیت‌هایی همچون دکتر حاجی‌بابایی بودند که کاندیدای ریاست شدند اما چون اصولگرایان اکثریت مجلس را در اختیار نداشتند نتوانستند به نتیجه مورد نظر برسند.

 آقای لاریجانی در رقابت با آقایان حدادعادل و عارف نشان داده که اگر نامزد انتخابات مجلس شود و به پارلمان راه یابد خیلی موقعیت قوی‌ای برای کسب کرسی ریاست دارد، به نظر شما آیا مجلس آینده رئیس جدید 

خواهد داشت؟

 خیلی زود است که از الان درباره رئیس مجلس آینده صحبت کنیم. تحولات امسال و سال آینده خیلی تأثیر خواهد داشت. اما قطعا هم جریان اصلاح‌طلب و هم جریان اصولگرا تلاش می‌کنند اکثریت مجلس را به دست بگیرند، در چنین حالتی انتخاب رئیس و هیأت‌رئیسه و روسای کمیسیون‌های تخصصی دیگر کارچندان سختی نخواهد بود.

 از بین آقایان رئیسی، رضایی، قالیباف، جلیلی و حدادعادل کدام فرد می‌تواند به کرسی ریاست مجلس نزدیک‌تر باشد؟

 چهره‌های دیگری را هم می‌توان به این تعداد افزود ولی فعلا هرچه گفته شود در حد گمانه‌زنی است و قابل اتکا نیست.