سیاست آمریکا در قبال خاورمیانه و بویژه ایران، وارد فازه تازه ای شده که حکایت از افزایش تنش در دو سطح منطقه ای و بین المللی دارد.

خدمت یا خیانت ؛ پوتین کدام گزینه را درباره ایران انتخاب می کند؟
پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

دکتر حسن مرهج در رای الیوم نوشت:  سیاست آمریکا در قبال خاورمیانه و بویژه ایران، وارد فازهتازه ای شده که حکایت از افزایش تنش در دو سطح منطقه ای و بین المللی دارد؛ چرا که دولت آمریکا سیاستهایی را در پیش گرفته است که همگان می دانند در نهایت منجر به وقوع جنگی می شود که منطقه را به سمت پایانی غیر قابل پیش بینی سوق می دهد. همانطور که دونالد ترامپ به صراحت جنگ اقتصادی علیه ایران را اعلام کرد؛ امری که حسن روحانی را بر ان داشت تا پاسخ مستقیمی به تصمیمات ترامپ داده و مستقیما تهدید به بستن تنگه هرمز کند.

به گزارش  «انتخاب»؛ در ادامه این مطلب آمده است: ترامپ، ایران، قدرت و تاثیر منطقه ای و بین المللی آن را در لیست اهداف خود قرار داده و در این مورد، بر رخدادهای قدیمی تکیه دارد، از جمله گروگانگیری کارمندان سفارت آمریکا در تهران، در سال 1979، تا انفجار مقر نیروهای آمریکایی در بیروت در سال 1983.

با این حال، حماقتهای استراتژیک ترامپ در چگونگی توجیه سیاستش در قبال ایران، همچنان پیچیده باقی مانده است. اما در مقابل،  تهران کاملا متوجه خطر شده است. بویژه آنکه دولتهای خلیج فارس نیز با اقدامات امریکا همراهی می کنند. این در حالی است که روسیه نگران پیامدهای سیاست آمریکا در منطقه است و فراموش نمی کنیم که اسرائیل در انتظار برای تماشای نتیجه تحولات است.

به نظر می رسد که ایران اماده امتیاز دهی در مورد پرونده توافق هسته ای نیست. موضع ایران از تمسک دولتهای اروپایی به این توافق سرچشمه می گیرد. علاوه بر اینکه برنامه های موشکی ایران، باعث برانگیخته شدن خشم تل آویو و واشنگتن شده است. این مسائل نشان می دهد که سلاح استراتژیک تهران منحصر به بخش نظامی نمی شود، بلکه وقایع سیاسی که ایران در منطقه براساس آن پیش می رود، واشنگتن را از دایره تاثیر سیاسی و نظامی خارج نموده است. حضور آمریکا در منطقه کاهش یافته است؛ این نکته بسیار واضحی است که تعدادی از فاکتورها در آن نقش داشته اند. اما نمی توان در مورد علت کاهش نقش آمریکا در خاورمیانه تنها بر آن تکیه کنیم، بلکه می توان گفت انتقال ثقل استراتژیک آمریکا به خاور دور، یعنی دریای چین و مدیترانه، برای مقابله با نفوذ چین، عقب نشینی نظامی از عراق، امضای توافق هسته ای با تهران، تردید در استفاده از قدرت علیه اسد، پس از عبور او از خطوط قرمز واشنگتن، که در دوره ریاست جمهوری اوباما اتفاق افتاد، همگی عواملی است که به عقیده برخی تحلیلگران، باعث کاهش قدرت آن در اثرگذاری بر منطقه خاورمیانه شد.

بوضوح به نظر می رسد که قدرت محور ایران و هم پیمان استراتژیکش، روسیه، سیاست آمریکا و پرونده های آن در منطقه را با دشواری مواجه کرده است.

بر این اساس، روسیه در کنار ایران، از دو نقطه وارد عمل شده، اول، بازداشتن واشنگتن از توسعه نفوذ در خاورمیانه و دوم، درک مسکو از اینکه موفقیت واشنگتن در تحمیل سیاستهایش بر دیگر کشورها و منطقه، بی شک منجر به تسری آن، برای محاصره روسیه و سیاستهای منطقه ای و بین المللی این کشور می شود. همانطور که روسیه می داند ایران، حامی اصلی سیاستهای متوازن و معتدل روسها در منطقه است و صرفنظر از رابطه روسیه و اسرائیل، پیوندهای مشترک زیادی وجود دارد که رابطه استراتژیک طولانی مدت بین مسکو و تهران، بر اساس آن استوار است.

اگر نظری داشته باشیم به قدرت عبور ایران از تحریمهای اقتصادی که پیش از اینها علیه آن اعمال شده است، سلاح تحریمهای آمریکا علیه ایران، هرگز موفق نمی شود. علاوه بر اینکه در حال حاضر، روسیه، چین و ترکیه با تحریمهای آمریکا مخالف هستند و این امر به تهران اجازه تنفس اقتصادی و دور از خطرات این تحریمها را می دهد. در ادامه، ایران تلاش می کند یک منظومه اقتصادی با سه دولت مذکور ایجاد کند تا در نتیجه باعث شکست واشنگتن و سیاستهای اقتصادی آن در منطقه شده و ترامپ را در دام توهماتش ساقط کند.