امروز چهارشنبه، روز موعود است؛ روزی که گفته شده دولت ایران در قبال خروج آمریکا از برجام، بازگرداندن تحریم‌ها و همین‌طور همراهی دولت‌های اروپایی یعنی فرانسه، انگلیس و آلمان با آمریکا در مسیر تاثیرگذاری هرچه بیشتر تحریم‌ها، اقدام متقابل خواهد کرد.

امروز ایران محاسبات طرف مقابل را به هم می ریزد
پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:
امروز چهارشنبه، روز موعود است؛ روزی که گفته شده دولت ایران در قبال خروج آمریکا از برجام، بازگرداندن تحریم‌ها و همین‌طور همراهی دولت‌های اروپایی یعنی فرانسه، انگلیس و آلمان با آمریکا در مسیر تاثیرگذاری هرچه بیشتر تحریم‌ها، اقدام متقابل خواهد کرد و احتمالا بخشی از تعهدات خود در قالب برجام را کاهش خواهد داد.گزینه‌های پیش روی ایران متعدد است؛ از خروج از NPT گرفته تا خروج از برجام، از آماده شدن برای رسیدن به نقطه گریز هسته‌ای تا قرار گرفتن در مسیر تولید 190 هزار سو توان هسته‌ای و حتی گزینه‌هایی چون توسعه زنجیره‌ها برای تولید سوخت 20 درصد و... . از میان این گزینه‌های متعدد انتخاب گزینه‌ای که بتواند حامل مناسبی برای پیام ایران باشد، از همه چیز مهم‌تر است. در یکی دو روز گذشته خیلی‌ها دست به انتخاب یا ارائه پیشنهاد زده‌اند و گفته‌اند که کدام‌یک از این اقدامات می‌تواند به‌عنوان مرحله اول گزینه مناسبی باشد و آمریکا و اروپا را از جدیت ایران باخبر سازد.


در میان این گزینه‌ها اما مساله مهمی که بسیاری از کارشناسان داخلی بر آن متمرکز شده‌اند، توقف اقدامات داوطلبانه ایران در توافق هسته‌ای است؛ اقداماتی که مهم‌ترین آنها ایجاد بستر برای دسترسی بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای به تاسیسات ماست. کارشناسان سیاسی و هسته‌ای معتقدند بازگشت به بازرسی‌های نرم و معمول آژانس و توقف اجرای پروتکل الحاقی بعد از آنکه 14 گزارش آژانس تایید‌کننده همکاری صددرصدی ایران و اجرای تمام و کمال توافق هسته‌ای بوده، هم هزینه‌های کمتری برای کشور دارد هم دارای ابعاد قابل‌توجهی است که می‌تواند محاسبات طرف مقابل را به هم ریخته و نشانی جدی از تغییر در سیاست‌های ایران باشد.


علاوه‌بر این خیلی‌ها معتقدند در کنار اقدامات مرتبط با برجام و مسیری که می‌تواند به کاهش تعهدات ایران ذیل توافق هسته‌ای منجر شود، ایران باید دست به اقدامات فرامتنی هم بزند و همان‌گونه که ایالات متحده در مسیر فشار به ایران همه گزینه‌های خود را فعال کرده است، ایران نیز از همه امکانات خود استفاده کند. در این راه توصیه‌های بیشتر به اصلاح نوع سیاست‌ها و ادبیات دولت حسن روحانی است؛ پیشنهادهایی که با چاشنی انتقاد ابراز می‌کنند که پیام وابستگی دولت ایران به برجام نباید به خارج ارسال شود یا اینکه نباید اقدامی صورت بگیرد که تداعی‌کننده اقدامات آتی دولت حسن روحانی برای حفظ و ادامه برجام باشد. البته کارشناسان معتقدند در بعد خارجی ایران گزینه‌های زیادی هم در منطقه و هم فضای بین‌المللی دارد که در صورت انتخاب آنها می‌تواند بخش دیگری از فشارها را نیز بی‌اثر کند. همزمان با روز اعلام نظر دولت در قبال تعهدات ایران در برجام، سراغ کارشناسان رفته و شرایط را بررسی کرده است. علیرضا زاکانی، رئیس کمیسیون ویژه بررسی برجام در مجلس نهم است. او درباره مهم‌ترین گزینه‌های ایران سخن گفته و اثرگذارترین‌ها را عنوان کرده است.

دیاکو حسینی، پژوهشگر ارشد مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست‌جمهوری خبر داد: «در حال حاضر آنچه برای جبران خروج آمریکا از برجام و مقابله‌به‌مثل در برابر بدعهدی طرف‌های دیگر برجام طراحی شده، یک سلسله اقدامات فنی در رابطه با خود برجام است که به لحاظ حقوقی در برجام مجوز آن داده شده و ایران این حق را دارد و می‌تواند با استناد به این حرف کارهایی را صورت دهد و برخی از فعالیت‌ها به‌ویژه فعالیت‌های داوطلبانه را متوقف کند.»

این تحلیلگر ارشد مسائل استراتژیک تاکید کرد: «این یک مرحله از کارهایی است که ما امروز انجام می‌دهیم و طبیعتا اگر کشورهای غربی، چه اروپا و چه ایالات متحده، تغییر رویه اساسی در مواجهه با برجام ندهند و تعهدات خود را اجرا نکنند، شدت و تعداد این نوع توقف‌های مربوط به اقدامات داوطلبانه در آینده بیشتر خواهد شد و چنین موضوعی به اطلاع آنها هم خواهد رسید.»
وی پاسخ به جزئیات اقدامات متقابل ایران در گام اول را به بیانیه امروز موکول کرد و خبر داد: «جزئیات در بیانیه امروز به همراه فکت‌شیتی که قرار است منتشر شود، اعلام می‌شود؛ چیزی که در حال حاضر من می‌توانم بیان کنم این است که هنوز ما به مرحله خروج از برجام نرسیده‌ایم و چنین قصدی برای حال حاضر وجود ندارد. لیکن در عین حال راه بسته نیست و در صورت ادامه سیاست‌های آمریکا، درنهایت می‌توانیم به مرحله خروج از برجام برسیم.»

حسینی اشاره داشت: «حداقل در این مرحله ما به اقدامات فرامتن برجام آن‌طور که به نظر می‌رسد توجه نکردیم، ولی این توجه نکردن به معنای آن نیست که این نوع گزینه‌های مختلف را که می‌تواند جنبه‌های مربوط به هسته‌ای یا غیرهسته‌ای داشته باشد را کلا از دایره انتخاب‌ها حذف می‌کنیم. اقدامات متقابل فرامتن برجام در آینده به‌عنوان گزینه‌های محتمل وجود خواهند داشت، ولی در مرحله فعلی که اولین گام از اقدامات متقابل ایران نسبت به خروج آمریکا از برجام و عمل نکردن اروپایی‌ها و البته روسیه و چین به تعهدات دقیق در برجام است، یک سلسله اقداماتی در نظر گرفته می‌شود که امیدواریم منجر به تغییر رویه شود، اما اگر در آینده این تغییر رویه در طرف‌های مقابل ایجاد نشود، طبیعی است که ایران همچنان می‌تواند چه درون برجام و چه فراتر از برجام از اهرم‌های لازم استفاده کند.»


این تحلیلگر ارشد مسائل استراتژیک تاکید کرد: «نکته کلیدی که می‌خواهم اشاره کنم این است که نیت و هدف ایران از این نوع تلافی‌جویی‌ها قانون‌شکنی نیست و قصد ندارد درهای مذاکره را ببندد، بلکه برعکس ایران در تلاش است به غرب و کلیه کشورهای امضا‌کننده برجام، تکالیفی را که طبق قوانین بین‌المللی برعهده دارند، یادآوری کند. از این رو ما امیدواریم وضعیت برجام از حالت یکجانبه خارج شود و کشورها به تعهدات خود عمل کنند.»
این پژوهشگر ارشد مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست‌جمهوری تصریح کرد: «طبیعی است از روزی که این تصمیم اجرایی شود و جمهوری اسلامی این را رسما اعلام کند، در عمل توپ در زمین کشورهای عضو برجام است و آنها باید تصمیم بگیرند. ایران در مراحل آتی همچنان به توقف اقدامات داوطلبانه خود ادامه می‌دهد، چه‌بسا حتی در آینده از برجام کاملا خارج شود و این توافق فروبپاشد. از این رو آنها هستند که باید تصمیم بگیرند مطابق با این سند بین‌المللی تعهدات خود را به‌طور کامل و دقیق انجام دهند و علاوه‌بر آن خسارت‌های ناشی از خروج غیرقانونی آمریکا از برجام را باید جبران کنند.»
وی با یادآوری بدعهدی‌های طرف‌های غربی، اقدامات متقابل ایران را سلسله اقداماتی پلکانی خواند و درخصوص توازن این اقدامات متقابل نسبت به بدعهدی طرف‌های غربی گفت: «ما یک سلسله اقدامات پلکانی را مدنظر داریم و نه اینکه فقط یک اقدام مشخص باشد که در همین نقطه هم به پایان برسد، بنابراین وقتی در کلیت به این رفتار ایران نگاه کنید، کاملا این را احساس می‌کنید که یک توازن را به وجود می‌آورد. ولی مهم‌تر از این توازن در بدعهدی، توازنی است که باید در اجرای تعهدات برای طرفین شکل گیرد. در واقع این توازن در برجام مراعات شده بود، ولی این توازن به واسطه خروج آمریکا از برجام و رفتارهای نادرست کشورهای دیگر که نشان‌دهنده اراده ضعیف آنها برای پیگیری تعهدات آنها است، به‌هم خورده و این باید احیا شود.»
حسینی ابراز امیدواری کرد که درنهایت این اقدام هشداردهنده ایران توازن مثبت را احیا کند؛ توازن مثبتی که همه طرفین براساس متن برجام به تعهدات خود عمل می‌کنند.در غیر این صورت توازن منفی برقرار خواهد شد که مبتنی‌بر عمل نکردن به تعهدات طرفین است.

این پژوهشگر ارشد مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست‌جمهوری، مخاطب اصلی اقدام متقابل ایران را همه کشورهای امضا‌کننده برجام خواند و گفت: «مخاطب اصلی این اقدام ایران همه کشورهای امضاکننده برجام هستند، چه آن کشوری که از توافق خارج شده و چه آن کشورهایی که هنوز به توافق پایبند هستند. این صرفا یک هشدار است و براساس تشویق پیگیری حسن‌نیت برای همه طرف‌ها بنا شده، نه براساس تشدید تنش‌ها و درنهایت تضعیف برجام و فروپاشی آن.»
حسینی تاکید کرد: «هدف ایران مثبت و سازنده است. امیدوار هستیم این مشوقی برای جدی گرفتن همه تعهدات و جلوگیری از فروپاشی برجام باشد که نتیجه لاجرم آن این خواهد بود که ما به سمت احتمالا برخوردهای نظامی حرکت خواهیم کرد و این به نفع هیچ کشوری در جهان نیست.»

علیرضا زاکانی 5 گزینه برجامی و اقدامات فرامتنی در مسیر مقابله با آمریکا را بررسی کرد

از پروتکل الحاقی شروع کنید

علیرضا زاکانی، نماینده ادوار مجلس شورای اسلامی است. او در مجلس گذشته یعنی مجلس نهم مسئولیت مهمی برعهده داشت؛ ریاست کمیسیون ویژه بررسی توافق هسته‌ای یا همان برجام. او در این مسئولیت با 14 عضو دیگر کمیسیون جلسات متعددی را برگزار کرد و جزء‌به‌جزء توافق را مورد بررسی قرار داد. هرچند در پایان نتیجه لازم را به دست نیاورد و با بررسی 17 دقیقه‌ای، برجام از تصویب پارلمان گذشت، اما او به دقایق این توافق واقف است و حالا نیز نظرات قابل‌توجهی درباره اقدامات متقابل ایران دارد

با توجه به گمانه‌زنی‌ها درباره برنامه ایران برای انجام اقدامات متقابل در برابر خروج آمریکا از برجام و آغاز بخشی از فعالیت‌های هسته‌ای، به اعتقاد شما جمهوری اسلامی ایران در این راستا چه گزینه‌هایی را در اختیار دارد؟

گرچه اقداماتی که دولت انجام می‌دهد بسیار دیرهنگام است و عملا این انفعال باعث می‌شود دشمنان ملت ایران جری‌تر شوند و ظلمی که در ضدیت با حقوق طبیعی و منافع ملی ما هست را تشدید کنند، اما به هر حال انتظار می‌رود اقدامات موردنظر دولت موثر باشد و فقط به شعار کفایت نشود و رئیس‌جمهور حرف‌درمانی نکنند. اقدامی کنند که آمریکا و اروپا متوجه شوند نمی‌توانند صرفا با وعده و وعید و عدم انجام تعهدات خود وضع کنونی برجام را توجیه کنند.
اولین گامی که دولت می‌تواند انجام دهد، ابتدا مسکوت گذاشتن انجام داوطلبانه پروتکل الحاقی و الزاماتی است که از کنار این پروتکل امروز گریبانگیر ماست. طرح جدی این هشدار این پیام را به آنها مخابره خواهد کرد که اگر اقدامات مقتضی را انجام ندهند، ما هم از پایبندی به تعهدات اضافی سر باز خواهیم زد.
گام دومی که بسیار مهم نیز به نظر می‌رسد، عملیاتی کردن سایت فردو و ایجاد یک چیدمان جدید مبتنی‌بر سانتریفیوژهای نسل‌های بالاتر است که با موفقیت نیز تست شده‌اند. به بیان دقیق‌تر باید بستر لازم برای فعال‌سازی سایت فردو به‌عنوان یک سایت حیاتی غنی‌سازی مدنظر قرار گیرد.
مناسب‌ترین محمل برای گام سوم، تاسیسات آب سنگین اراک است. احیای آب سنگین اراک گرچه به دلیل جایگزینی اجزای و عناصری که اکنون غیرقابل استفاده هستند حتما زمان‌بر، خواهد بود، اما می‌تواند به‌عنوان یک اقدام ویژه در دستور کار بازطراحی قرار گیرد.
اقدام دیگر ناظر به راه‌اندازی چرخه تولید ماشین‌های سانتریفیوژ و زنجیره‌سازی آنها است که هم دانش آن و هم امکان و شرایطش امروز در کشور وجود دارد و در سطوح بالاتر می‌تواند در شمار گزینه‌های روی میز باشد. به‌طور طبیعی این اقدام عبور صریح از محدودیت‌های برجام خواهد بود و به این واسطه در ردیف اقدامات سطح بالا تعریف می‌شود.
قدم بعدی ناظر به سقف اورانیوم غنی‌شده است که کشور نیاز فوق‌العاده بالایی نسبت به آن دارد، لذا در این بخش از ماجرا هم پذیرش محدودیت‌ها برای ما ممانعت‌هایی را ایجاد کرد. بر این اساس عبور از محدودیت‌های مشخص‌شده در برجام برای سقف انبار‌سازی آب سنگین و اورانیوم غنی‌شده در داخل تدبیری است که باید به‌طور جدی در دستو کار قرار گیرد.
این ذخایر هم می‌توانند ناظر به نیازهای داخلی کشور مورد استفاده قرار گیرند و هم می‌توانند گزینه مناسبی برای صادرات باشند. هرچه باشد، ایران کشوری است که صنعت هسته‌ای دارد و می‌تواند از مواهب صلح‌آمیز آن نهایت بهره را ببرد، لذا در یک کلام هم باید محدودیت‌ها را کنار زد و هم ظرفیت‌های جدیدی که به‌خصوص در فردو و اراک برای ما ایجاد شده بود و این ظرفیت‌ها را محدود کردیم، در کنار بازسازی و توسعه نطنز مدنظر قرار گیرند. نهایت امر آنکه در حوزه دانش و توسعه دانش هسته‌ای در کشور باید اقدامات جدی و اساسی صورت داد تا محصول این تلاش‌ها در راستای توسعه و آبادانی کشور و منافع ملی به صورت حداکثری مورد استفاده قرار گیرد.

آیا راه‌های پیش رو تنها محدود به چارچوب برجام و اقدامات هسته‌ای خواهند بود یا می‌توان گزینه‌هایی خارج از این چارچوب را هم برای ارسال پیام مناسب به طرف آمریکایی و اروپایی و جلوگیری از گسترش فشارها علیه ایران انتظار کشید؟

بزرگ‌ترین فرامتن برجام ایده‌ای بود که برجام مبتنی‌بر آن شکل گرفت؛ یعنی اینکه دو نگاه در داخل کشور برای رفع مشکلات کشور وجود دارد. یک نگاه می‌گوید به ظرفیت‌های داخلی تکیه کنیم و از همه ظرفیت‌های منطقه‌ای و جهانی هم سود ببریم. این یک نگاه اصلی است که رهبری از آن دفاع کرده و ترغیب می‌کنند در این مسیر حرکت کنید.
نگاه دوم را آقای روحانی و دوستان ایشان و قبل از آن در دوم خرداد مطرح کردند که مشکلات داخلی خود را از مسیر خارج از کشور حل کنیم و با اعتمادی که به آمریکا و سایر کشورهای مرتبط با آمریکا می‌کنیم، مشکلات داخل کشور را حل کنیم. حتی در مقدمه برنامه چهارم در دولت آقای خاتمی آوردند که ما در تخاصم با آمریکا و رژیم صهیونیستی نمی‌توانیم مشکل بیکاری و تورم و... را حل کنیم.
این ایده سبب شد عملا به دشمن امتیاز داده شود و فراتر از رویه منطقی، دشمن را طوری به حساب آوردند که آن را حلال مشکلات داخلی کشور برشمردند و این ایده و رویکرد غلط بود که از دل آن برجام و امثال برجام خارج شد، لذا به نظر می‌رسد در فرامتن این ماجرا دولت دو ویژگی را می‌تواند دنبال کند؛ ویژگی اول این است که رویکرد خود را تغییر دهد و حتی جایگزینی عناصر جدید هم با این نگرش انجام شود. ایده این جریان که البته از ابتدا هم نادرست بودن آن بارها گوشزد شده بود، امروز به بن‌بست رسیده و عملا روشن شده که مشکلات آن بسیار فراتر از آنی است که قبلا آنها به زبان می‌آوردند.
نکته دوم اینکه دولت محترم صادقانه با مردم صحبت کند. صداقت در اعلام اینکه نوعی خوشبینی وجود داشت و امروز آن خوشبینی به نتیجه نرسیده، آسیبی به جایگاه دولت وارد نمی‌کند و چهره کریه آمریکا را بی‌پرده به جامعه ما نشان می‌دهد. ضمن آنکه به صورت توأمان باید به مردم و به ظرفیت‌های داخلی تکیه شود و تولید و رونق تولید در دستور کار قرار گیرد.
در کنار آن می‌توان با تقویت ارتباطات با 15 کشور همسایه این پالس را به بیرون فرستاد که با تغییراتی که در رویه کشور در مواجهه با برجام و صنعت هسته‌ای صورت گرفته، از امتیازاتی که قبلا به آمریکا و اروپا داده شده چشم‌پوشی به عمل آمده و مسیر جدیدی برای تامین منافع ملی در دستور کار قرار گرفته است.

رهبر انقلاب در سخنرانی نوروزی خود گلایه‌ای از مجلس داشتند مبنی‌بر اینکه مجلس در مقابله با مسائل بین‌المللی واکنش مناسبی نداشته است. در این حوزه آیا مجلس می‌تواند کمک‌حال دولت باشد یا حداقل اقدامی موثر انجام دهد؟

به نظر من یکی از مشکلات جدی و اساسی کشور مجلس ما است که آن نقش اصلی و اساسی خود را ایفا نمی‌کند. اولا دقتی به کارهای کارشناسی و ضرورت‌های موجود کشور ندارد و همیشه به حواشی می‌پردازد. ثانیا آن نقش‌آفرینی خود را که باید در حوزه قانون‌گذاری و نظارت داشته باشد به نسیان و فراموشی سپرده و عملا نقش‌آفرین نیست و منفعل است؛ لذا من معتقدم مجلس باید اصلاح جدی را از خود شروع کند و در یک موضع فعال و دقیق و کارشناسی قرار بگیرد. مسیری را دنبال کند که در این مسیر بتواند آنچه را خواست ملت رشید ایران است و آنچه منافع ملی و مصالح انقلابی ما را تامین می‌کند، دنبال کند و این اهداف جدی را در دستورکار قرار دهد، ولی متاسفانه آنچه مشاهده می‌شود، غیر از این است.

در ماجرای هسته‌ای می‌توانند کار ویژه‌ای کنند؟

بله. می‌توانند مصوبات دقیقی داشته باشند، می‌توانند مسیری را بروند که تمام آنچه را که دشمن به آن امید بسته، به ناامیدی و یأس تبدیل کنند، اما این نیاز به کار کارشناسی دقیق و بهره‌مندی از ظرفیت‌های علمی کشور دارد. متاسفانه مجلس دچار انقطاع از این ظرفیت‌های علمی و کارشناسی دقیق بوده و باز نیازمند اهتمام ویژه است. به هر روی با انفعالی که در مجلس وجود دارد و واقعیاتی که اکنون مشاهده می‌شود، نه آن جنبه کارشناسی و دقت وجود دارد و نه این جنبه اهتمام و علاقه به منظور پیشتازی برای تغییر.

برجام ؛ دیگی‌که برای اقتصاد ایران نمی جوشد

یک‌سال از خروج آمریکا از برجام گذشت. در این بین با توجه به اینکه قرار است رئیس‌جمهور در سالگرد خروج آمریکا از برجام اقدامات متقابل ایران را در این زمینه اعلام کند، این سوال مطرح است که ماندن یا نماندن ایران در برجام آیا به‌لحاظ اقتصادی منافعی برای ایران دارد یا نه؟ برای پاسخ به این سوال لازم است آنچه به‌عنوان دستاوردهای برجام از آنها یاد می‌شود، مورد بحث و بررسی قرار گیرد. در گزارش حاضر چندین مولفه برای ارزیابی منافع اقتصادی ایران از برجام بررسی شد. مطابق بررسی‌ها، با خروج آمریکا از برجام و سپس اعمال تحریم‌های یک‌سال اخیر، همه آن چیزی که طرف‌های توافقنامه برجام به آنها به‌عنوان دستاوردهای برجامی استناد می‌کردند، کارایی خود را از دست داده است.

صادرات نفتی، سیستم مالی و بانکی، نظام بیمه‌ای، بخش‌های حمل‌ونقل و سرمایه‌گذاری خارجی در بخش انرژی ایران ازجمله مواردی هستند که در سال‌های 90 و 91 تحریم شده بودند و با اجرای توافقنامه برجام، این تحریم‌ها لغو یا تعلیق شدند که طی یک‌سال اخیر که آمریکا از توافقنامه برجام خارج شده، همه این بخش‌ها تحت تحریم آمریکا قرار گرفتند. اما پس از خروج آمریکا از برجام یکی از دلایل ماندن ایران در این توافقنامه، علاوه‌بر حسن نیت و پایبندی ایران به توافقنامه‌های بین‌المللی، امیدی بود که دولتی‌ها به تعهدات اعضای برجامی اتحادیه اروپا برای حفظ برجام داشتند.

در این زمینه از آنجاکه تحریم‌های آمریکا دو بخش بانکی- مالی و تجارت خارجی ایران را هدف قرار داده بود، اروپایی‌ها متعهد شدند برای دور زدن تحریم‌های آمریکا یک سازوکار مالی طراحی کنند که تحریم‌های بانکداری، تامین مالی و بیمه، تحریم‌های مربوط به بخش نفت و گاز و پتروشیمی، ممنوعیت‌های بخش حمل‌ونقل، ترانزیت و کشتی‌سازی، تحریم‌های طلا و فلزات باارزش و... را پوشش دهد، اما درنهایت این سازوکار مالی با تقلیل بسیاری، به یک ابزار تسویه‌ای تبدیل شده که نه‌تنها به‌لحاظ فنی و اجرایی قدرت لازم را برای دور زدن تحریم‌ها ندارد، بلکه در بیانیه‌ای که برای همین منظور از سوی اروپایی‌ها صادر شده، در بهترین حالت فقط می‌تواند اقلام بشردوستانه در بخش‌هایی همچون اقلام دارویی، تجهیزات پزشکی و اقلام غذایی را جابه‌جا کند. بررسی‌های آماری نیز نشان می‌دهد در تجارت خارجی، مبادلات مالی و سرمایه‌گذاری خارجی نیز غالب منافع مورد انتظار دولت از برجام محقق نشده است.

کانال مالی اروپایی آب رفت

پس از خروج آمریکا از برجام، کشورهای اروپایی عضو برجام سعی کردند با رویکرد منفعلانه و گفت‌وگودرمانی طوری القا کنند که برای ماندن در برجام حاضرند اقداماتی را برای کاهش تاثیر تحریم‌های آمریکا علیه ایران انجام دهند. در همین راستا، 28 اردیبهشت سال 97 بود که کمیسیون اروپا طی بیانیه‌ای اعلام کرد از آنجاکه اصلی‌ترین مانع روابط تجاری ایران و اروپا، تحریم‌های آمریکا در حوزه مالی و بانک خواهد بود، اروپا برای حفظ برجام اقداماتی را جهت کاهش تاثیر تحریم بر تجارت کشورهای اروپایی با ایران انجام خواهد داد تا روابط بانکی با ایران را حفظ کند. اما این ادعای اروپایی‌ها در حد یک حرف باقی ماند تا اینکه پنجم مهر 97 بود که گروه 1+4 در بیانیه‌ای از ایجاد سازوکار مالی موسوم به SPV خبر دادند. به اذعان برخی تحلیلگران، این اقدام اتحادیه اروپا به‌نوعی هم فداکاری اعضای این اتحادیه و هم دهن‌کجی اروپا به آمریکا بود. با این حال بازهم با تاخیر چندماهه اروپایی‌ها در راه‌اندازی سازوکار مالی موسوم به SPV سرانجام در 11 بهمن 97 یک ابزار مالی تقلیل‌یافته‌ای به نام INSTEX را به‌جای SPV برای تبادلات مالی ایجاد کردند. از تاخیر چندین و چندماهه اعضای اروپایی برجام هم که بگذریم، در تقلیل SPV به INSTEX چندین مورد مطرح است که نشان می‌دهد اروپایی‌ها هرگز از راهبرد مشترک خود با آمریکا صرف‌نظر نخواهند کرد. اولین نکته عدم حسن نیت اروپایی‌ها در ایجاد سازوکار مالی و تقلیل کانال مالی SPV به ابزار تسویه‌ای INSTEX است. بر این اساس SPV که ساختار یک شرکت مالی را داشت و از شبکه بانکی جدا بوده و به‌نوعی شکل تعدیل‌شده طرح‌های بانکی بود و برای جابه‌جایی پول و منابع مالی در یک منطقه ارزی یا کشور بیشترین قدرت را پس از بانک‌ها داشت، جای خود را به INSTEX داد که عمدتا ابزاری برای حمایت از تبادلات تجاری بوده و یک سازوکار تسویه‌ای است که در آن اسناد و اطلاعات مربوط به تبادلات دو شرکت ارائه و تبادل می‌شود. لذا INSTEX عملا قدرت اجرایی SPV را برای تسهیل تجارت به‌ویژه در فضای تحریمی ندارد.

نکته دوم در ایجاد سازوکار مالی بین اتحادیه اروپا و ایران، تقلیل تجارت با ایران به تجارت بشردوستانه در بخش‌هایی همچون اقلام دارویی، تجهیزات پزشکی و اقلام غذایی است. بر این اساس اروپایی‌ها در بیانیه INSTEX با استفاده از واژه «تجارت مشروع» به وضوح اعلام کرده‌اند اراده‌ای برای دور زدن تحریم‌های آمریکا ندارند. این در حالی است که اروپایی‌ها پس از خروج آمریکا از برجام، طی بیانیه‌ای اعلام کرده بودند تلاش خواهند کرد تحریم‌های بانکداری، تامین مالی و بیمه، تحریم‌های مربوط به بخش نفت و گاز و پتروشیمی، ممنوعیت‌های بخش حمل‌ونقل، ترانزیت و کشتی‌سازی، تحریم‌های طلا و فلزات باارزش و... را بردارند که این موارد ابتدا در بیانیه سوم مهرماه 1397 به بخش نفت و گاز و پتروشیمی تقلیل پیدا کرد و سرانجام با راه‌اندازی INSTEX، اروپایی‌ها با ادعای کذب اینکه ایران درآمدهای نفتی خود را صرف گسترش تروریسم و موشک‌های بالستیک می‌کند، INSTEX را طوری طراحی کرده‌اند که فقط بخش کوچکی از فعالیت‌های دوجانبه تجاری و اقتصادی با ایران را پوشش دهد و عملا بیشترین کاربردش همان انتقال اقلام تجاری بشردوستانه (دارویی، تجهیزات پزشکی و اقلام غذایی) به ایران باشد.

سرمایه‌گذاری خارجی در حد حرف باقی ماند

یکی دیگر از دستاوردهای مورد انتظار برجام، افزایش سرمایه‌گذاری خارجی است. در این زمینه نیز به‌رغم وعده جذب 30 میلیارد دلار سرمایه‌گذاری خارجی در دو سال اول پسابرجام، بررسی‌های آماری (جدیدترین آمار سازمان برنامه و بودجه) نشان می‌دهد مجموع سرمایه‌گذاری خارجی و فاینانس‌های جذب‌شده ایران از 2.3 میلیارد دلار در سال 1387 به 5.2 میلیارد دلار در سال 90، به 6.3 میلیارد دلار در سال 91 و به 6 میلیارد دلار در سال 1392 رسیده که این میزان طی سال‌های 93 و 94 به ترتیب به 2.9 و 1.5 میلیارد دلار کاهش پیدا کرده است. اما در پسابرجام دولت توانسته است در سال 95 حدود چهارمیلیارد دلار و در سال 96 نیز حدود پنج‌میلیارد دلار (دقیقا پنج‌میلیارد و 19 میلیون دلار) سرمایه‌گذاری خارجی و فاینانس جذب کند. بر این اساس وعده دولت و البته انتظارات پسابرجامی برای افزایش سرمایه‌گذاری خارجی نه‌تنها تحقق نیافته، بلکه میزان سرمایه‌گذاری خارجی در بهترین حالت خود طی سال‌های 95 و 96 کمتر از سال‌های 91 و 92 است که ایران تحت شدیدترین تحریم‌های آمریکا، اتحادیه اروپا و سازمان‌ملل بوده است.

تحریم‌هایی که برجام را لوله کرد

بررسی‌ها نشان می‌دهد در پسابرجام برخی تحریم‌های اعمال‌شده در سال‌های 2010 و 2012 و قبل از آن برداشته شده است که شامل: 1- پس از برجام نظام ممنوعیت و اخذ مجوز نقل و انتقال مالی از ایران، 2- تحریم‌های مربوط به فعالیت‌های بانکی شامل افتتاح شعب بانکی و همکاری‌های بین‌بانکی، 3- تحریم‌های بیمه، 4- ارائه خط اعتباری صادرات، ضمانتنامه و بیمه‌نامه به افرادی که قصد تجارت با ایران دارند، 5- تحریم‌های مربوط به کمک‌های بلاعوض، کمک‌های مالی و وام‌های ترجیحی، 6- تحریم‌های مربوط به انتشار اوراق قرضه تضمین‌شده توسط دولت ایران، 7- تحریم‌های مربوط به واردات نفت از ایران، 8- تحریم‌های مربوط به واردات فرآورده‌های پتروشیمی ایران، 9- تحریم‌های مربوط به سرمایه‌گذاری در بخش‌های نفت، گاز و پتروشیمی، 10- تحریم‌های مرتبط به کشتیرانی و کشتی‌سازی، 11- تحریم‌های مربوط به بخش حمل‌ونقل، 12- تحریم‌های مربوط به طلا، فلزات گرانبها و الماس، اسکناس و سکه، 13- تحریم سوئیفت و 14- گشایش اعتبارات اسنادی (ال‌سی‌ها) است. بر این اساس با تحریم‌هایی که آمریکا در مرداد و آبان سال 1397 اعمال کرد، به‌جز تحریم‌های مربوط به فرآورده‌های پتروشیمی، عملا همه موارد مذکور بازهم پس از خروج آمریکا از برجام تحریم شده‌اند و درنهایت نیز از نیمه دوم اردیبهشت سال جاری معافیت خرید نفت ایران به پایان رسید و حالا می‌توان گفت همه پازل‌های اقتصادی که دولت آنها را ماحصل برجام می‌دانست، از هم گسسته و شرایط به روزهای قبل از برجام برگشته است.

سقوط آزاد تجارت ایران و اروپا

کاهش 23 درصدی کل تجارت دوجانبه بین ایران و اتحادیه اروپا و کاهش 30 درصدی صادرات کالاهای غیرنفتی ایران به اتحادیه اروپا یکی دیگر از موضوعاتی است که پس از خروج آمریکا از برجام اتفاق افتاده است. بر این اساس (مطابق نمودار) بررسی‌ها نشان می‌دهد مجموع تجارت دوجانبه ایران و اتحادیه اروپا در سال 87 نزدیک به 18 میلیارد دلار بوده که این میزان در تحریم‌های دوره دولت احمدی‌نژاد تا 8.7 میلیارد دلار در سال 92 کاهش پیدا کرده بود که در پسابرجام این میزان تا سال 96 به 13.2 میلیارد دلار نزدیک شد اما طی یک‌سال اخیر با کاهش 23 درصدی، تجارت دوجانبه ایران و اتحادیه اروپا به 10.1 میلیارد دلار رسیده است.
همچنین میزان صادرات ایران به 28 عضو اتحادیه اروپا در بهترین شرایط خود مربوط به سال 1389 با دومیلیارد دلار بوده که این میزان در تحریم‌های دوره احمدی‌نژاد در بدترین شرایط و با وجود اعمال همزمان تحریم‌های آمریکا، تحریم‌های سازمان‌ملل و تحریم‌های اتحادیه اروپا، در سال 1392 به یک‌میلیون و
30 میلیون دلار رسید اما طی یک‌سال اخیر به‌رغم اینکه ایران از سوی اتحادیه اروپا و سازمان‌ملل تحریم نشده، صادرات کالایی ایران به 28 عضو اتحادیه در سال 97 با کاهش 30 درصد از 1.5 میلیارد دلار در سال 96 به یک‌میلیارد و 60 میلیون دلار رسیده است.

اروپا نفت ایران را نخرید

در سال 2017 ایران 777 میلیون بشکه نفت صادر کرد که 62 درصد آن به کشورهای آسیایی و 38 درصد آن به کشورهای اروپا صادر شده بود. بین مشتریان اروپایی نفت ایران، هفت درصد از کل نفت صادراتی ایران به قاره اروپا را ایتالیاو نزدیک به پنج درصد از خرید نفت ایران را فرانسه در دست داشت. علاوه‌بر این کشورها، یونان نیز دیگر کشوری بود که مقادیر قابل‌توجهی نفت از ایران می‌خرید. اما پس از خروج آمریکا از برجام، از خرداد سال گذشته واردات نفت از ایران را محدود و تا قبل از تحریم آمریکا در آبان به صفر رساندند. همچنین دو کشور اروپایی یونان و ایتالیا در فرصت 180 روزه آمریکا به‌رغم داشتن معافیت، هیچ نفتی از ایران خریداری نکردند.

کاهش تعهدات برجامی چه آسیبی به اقتصاد ایران می‌زند؟

حال با توجه به اینکه مقرر شده رئیس‌جمهور در سالگرد خروج آمریکا از برجام اقدامات متقابل ایران را در این زمینه اعلام کند، سوال این است که آیا با کاهش تعهدات برجامی ایران از جنبه اقتصادی ضرر به بخش‌های اقتصادی ایران خواهد رسید؟ به‌نظر می‌رسد پاسخ به این سوال کاملا نامعلوم است، اما در اینجا نیز به دو نکته اشاره می‌شود. نکته اول: بررسی اظهارات مسئولان وزارت خارجه ایران و همچنین روند اجرای تعهدات اروپایی‌ها نشان می‌دهد آنها از همان ابتدا نیز ریسک دور زدن تحریم‌های اعمال‌شده از سوی آمریکا را نداشته‌اند. همچنین از آنجاکه مسئولان دیپلماسی ایران هیچ توقعی از دو عضو دیگر برجام یعنی چین و روسیه نداشتند، مشخص است که ماندن ایران در برجام بیش از آنکه دلایل و توجیه اقتصادی داشته باشد، به‌خاطر خود برجام بوده است. نکته دوم: این سوال مطرح می‌شود که آیا تحریم‌های فعلی پس از اقدامات متقابل ایران گسترده‌تر خواهد شد؟ در پاسخ به این سوال باید گفت آمریکایی‌ها با شناخت و اشراف اطلاعاتی که روی منابع کسب درآمد ایران داشتند، تا به‌امروز همه بخش‌های تحریم‌پذیر یعنی صنایع بالادستی ایران را تحریم کرده‌اند. چنانکه خود آنها نیز بر این موضوع اعتراف کرده‌اند که اگر ایران به‌جای صنایع بالادستی، بر توسعه صنایع پایین‌دستی متمرکز می‌شد، امکان این حجم از تحریم علیه آنان وجود نداشت.

بر این اساس از آنجاکه صنایع پایین‌دستی ایران یک شبکه مویرگی فروش محصول را در دنیا دارد، حالا پس از تحریم نفت، شبکه مالی و بانکی به‌لحاظ اقتصادی اهرم دیگری در اختیار آمریکا نیست که در روزها و ماه‌های آتی بتواند بر طرح آنها مانور بدهد. چنانکه این موضوع در مورد تحریم پتروشیمی نیز مطرح است و بررسی‌ها نشان می‌دهد دور زدن تحریم مایعات پتروشیمی شاید کمی سخت باشد اما دور زدن جامدات پتروشیمی تحریم‌پذیر نیستند.

منبع : فرهیختگان

بازگشت به صفحه رسانه‌‌ها