گرچه به تجربه روشن بود که اگر سمت و سوی سیاسی مسئول مربوط در جهت مقابل بود، اصلاح‌طلبان چه بلوایی از موج‌سازی علیه کل جریان به راه می‌انداختند. با این حال، غوغازیستی اصلاح‌طلبان آن همه است که باز هم سیاسی‌کاری را چاشنی یک پرونده جنایی کردند و صحنه‌هایی زشت از بی اخلاقی را به نمایش گذاشتند.

پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

روزنامه جوان نوشت:قتل همسر یک سیاستمدار می‌توانست صرفاً اتفاقی جنایی باقی بماند و همچون همه رویدادهای این‌چنینی در حوزه خودش بررسی شود. نگاه سیاسی به یک قتل خانوادگی، اخلاقی نیست و سوی سیاسی مخالف نجفی هم تمایلی برای زیر پا نهادن اخلاق و سوءاستفاده سیاسی از قاتل شدن رقیب پیشین نشان نداد.

گرچه به تجربه روشن بود که اگر سمت و سوی سیاسی مسئول مربوط در جهت مقابل بود، اصلاح‌طلبان چه بلوایی از موج‌سازی علیه کل جریان به راه می‌انداختند. با این حال، غوغازیستی اصلاح‌طلبان آن همه است که باز هم سیاسی‌کاری را چاشنی یک پرونده جنایی کردند و صحنه‌هایی زشت از بی اخلاقی را به نمایش گذاشتند.

از اولین قصه‌هایی که خبرنگاران اصلاح‌طلب در فضای مجازی ساختند، «پرستو» بودن مقتول بود. پرستو در اصطلاح نام زنانی است که مأمور می‌شوند تا با استفاده از جاذبه‌های جنسیتی اطلاعاتی را از سوژه موردنظر کسب کنند. این موج هیچ سندی نداشت و کاربران مجازی اصلاح‌طلب برای توجیه قتل صورت گرفته، نهادهای اطلاعاتی کشور را متهم به فرستادن پرستو برای نجفی کردند. ادعایی که هیچ سندی برای آن نداشتند و صرفاً ساخته و پرداخته ذهن‌هایی بود که نمی‌خواستند باور کنند مسئول هم جناحی‌شان می‌تواند قاتل همسرش باشد. از سویی آنان فراموش کرده بودند که همین یک سال پیش این ازدواج دوم را چقدر عادی جلوه می‌دادند و خبری از نهادهای امنیتی نبود. کسی هم نپرسید این سیاستمدار ورشکسته که از عهده مسئولیت‌های خود در سال‌های اخیر هم برنیامده و استعفا داده، چقدر به عنوان یک سوژه امنیتی می‌تواند مورد توجه باشد!

سناریوی دیگری که اصلاح‌طلبان در همین راستا دنبال کردند، تقدیس متهم و در عین حال ربط دادن نقطه عطف تغییر به آنچه افشاگری‌هایش علیه قالیباف نامیدند، بود. در واقع آنان کوشیدند بگویند ورود این خانم به زندگی نجفی نقشه‌ای از سوی محمدباقر قالیباف بوده است! کسانی که شاید بهتر بود پس از این فاجعه پیش آمده، فکر تهمت‌هایی باشند که به او زدند و مسیر حلالیت طلبی بپیمایند، اما همچنان بر طبل تهمت و بی اخلاقی کوبیدند.

در ادامه، برخی خبرنگاران اصلاح‌طلب فضا را از فرط ابتذال به اوج رساندند و با تهمت به مقتول، از قول نجفی مدعی شدند که همسر او خائن بوده و به سبب ارتباط با مردی دیگر مهدورالدم محسوب شده و به همین دلیل توسط نجفی به قتل رسیده است. نجفی، اما هیچ گاه ادعای خیانت همسرش را نکرده بود و این گزاره بعدتر توسط نزدیکان قاتل و خود او تکذیب شد. اصلاح‌طلبان فراموش هم کرده بودند که تا پیش از این منتقد قتل‌های ناموسی بوده‌اند. حمایت از قاتل و قبیله گرایی در برخورد با جنایتی این‌چنین باعث شده بود تا اصلاح‌طلبان هر سناریوی کثیفی را در فضای مجازی منتشر کنند. رویدادی که اگر اقتدار دستگاه قضایی در برخورد با تهمت زنندگان بود، نمی‌توانست مجال ظهور و بروز بیابد.

اصلاح‌طلبانی که تا پیش از این، فلان مدیر تلویزیونی را با چند واسطه به منتقدین سیاسی خود ربط می‌دادند یا کوچک‌ترین خطای یک مذهبی یا زیرمجموعه‌های حکومت را به پای کل نظام می‌نوشتند و یا ماه‌های متمادی با کلیدواژه هفت‌تیر کشی در باب خطای یک مداح موج سواری می‌کردند، حالا مدام پی توجیه قتل بودند. گرچه اگر می‌خواستند نگاهی انسانی به اشتباهات گذشته خود بیندازند، بهتر بود مسیر توبه از بی اخلاقی‌های گذشته در پیش بگیرند، اما ترجیح دادند با قوت بیشتر بی اخلاقی کنند!

نجفی اگر با شلیک پنج گلوله، همسرش را به قتل رساند، اصلاح‌طلبان، اما با گلوله‌های متعدد، مرگ اخلاق را رقم زدند تا شاید برای مرگی که او خود معترف است که انجام داده، توجیهاتی دست و پا کنند. توجیه تراشی برای گناهی که یک دوست مرتکب شده، با انگیزه‌های اخلاقی می‌تواند انسانی باشد؛ اما اتهام زنی به عالم و آدم تا هم جناحی خود را تبرئه کنند، نقطه مقابل انسانیت است. قاتل بودن نجفی که محرز است و توجیه هم نمی‌پذیرد، اما اصلاح‌طلبان پس از این اتفاق حتی نمی‌توانند بگویند گرچه باختیم، اما جوانمردانه بازی کردیم. ابتذالی که آنان با زیر پا نهادن اخلاق رقم زدند، کم از قتل یک انسان ندارد.