پروفسور «مهران کامروا» استاد دانشگاه جرج تاون آمریکا معتقد است که سیاست‌های محمدبن سلمان، ولیعهد عربستان هزینه‌های بسیار سنگینی را به این کشور وارد کرده است.

پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

کمتر از دو ماه پیش امارات اعلام کرد که نظامیان خود را از میدان جنگ در یمن بیرون خواهد کشید تا به زعم خود راه حل سیاسی و دیپلماتیک را دنبال کند.

با وجود آن که یمن همچنان صحنه تجاوزات ائتلاف عربستان سعودی است، اما امارات هدف خود از خروج نیروهایش از این جنگ را تشدید تنش در منطقه همزمان با تشدید اختلافات تهران و واشنگتن در خلیج فارس عنوان کرد. از سوی دیگر برخی منابع از وجود مذاکراتی میان اماراتی‌ها با ایران خبر داده و این اقدام را در راستای کاهش تنش در منطقه عنوان کرده‌اند.

سفیر عربستان در سازمان ملل نیز به تازگی اعلام کرده که کشورش آماده مذاکره با ایران است، هرچند همزمان برخی ادعاهای ضدایرانی خود را تکرار کرده است.

به اعتقاد برخی کارشناسان این گونه اظهارنظرها از سوی مقامات سعودی بی‌ارتباط با خروج امارات از جنگ یمن نیست و حداقل نشان می‌دهد که این روزها با وجود تحریم‌ها ضدایرانی آمریکا اما کفه معادلات منطقه‌ای چندان به نفع محور عربستان و امارات نیست.

در این راستا خبرگزاری مهر گفتگویی را با پروفسور «مهران کامروا» استاد دانشگاه جرج تاون آمریکا انجام داده که در ادامه می‌آید.

کامروا رئیس مرکز مطالعات بین المللی و منطقه‌ای دانشگاه جرج تاون آمریکا است. وی دکترای خود را در علوم اجتماعی و علوم سیاسی از دانشگاه کمبریج اخذ کرده و صاحب مقالات و کتابهای زیادی است. کتابهای «قطر؛ کشور کوچک، سیاست بزرگ»، «خاورمیانه معاصر، تاریخ سیاسی پس از جنگ جهانی اول» و «انقلاب فکری ایران» از جمله آثار وی به شمار می‌رود.

*ارزیابی شما از توافق اخیر امارات با ایران و تمایل سعودی ها به گفتگو با ایران را چگونه ارزیابی می کنید؟

من خیلی معتقد نیستم که امارات و عربستان به دنبال ایفای نقش به عنوان میانجی در روابط پرتنش ایران و آمریکا هستند. اگر ایران و آمریکا شروع به مذاکره کنند، این گفتگو یا بصورت مستقیم و بی واسطه خواهد بود و یا از طریق میانجی‌گری بازیگران مورد اعتمادتری مانند عمان صورت خواهد گرفت. فکر نمی‌کنم که حرکت اخیر امارات در کاهش تنش با ایران خیلی زیاد مهم و با اهمیت باشد. این حرکت امارات در واقع اقدامی تاکتیکی و در راستای کاهش محدود تنش با ایران به گونه‌ای است که امارات بتواند منافع خود را حفظ کند، اما همزمان نگرش خصمانه امارات نسبت به ایران ادامه دارد و امارات به تقابل تمام عیار با ایران ادامه می‌دهد.

در عین حال این کاهش تنش می‌تواند تحولی مثبت به شمار رود، و البته ممکن است دلایل مشخصی پشت این موضوع هم باشد. همچنین باید توجه داشته باشیم که کاهش تنش در خلیج فارس بسیار بسیار دارای اهمیت است و ممکن است عربستان سعودی هم با مشاهده حرکت اخیر امارات، به سمت کاهش تنش با ایران متمایل شود، چون اخیرا هم برخی نشانه‌های محدود از سوی ریاض برای کاهش تنش دیده شده است. در هر صورت امیدوارم که عربستان سعودی فرصت گفتگو و تبادل نظر با ایران را از دست ندهد.

*بعد از تحریم نفتی ایران، برخی اعلام کردند که خلا نفتی بازار عمدتا توسط شرکت آرامکو تأمین می شود. آیا اساساً آرامکو توان تأمین خلأ نفت ایران در بازار را دارد؟

در حال حاضر بازار نفت با مازاد عرضه روبرو است. ممکن است حدف کامل نفت ایران از بازار به جهش قیمت نفت منجر شود، اما این افزایش قیمت برای مصرف کنندگان عمده چندان دردسر ساز و فاجعه بار نیست.

به عبارت دیگر بازار جهانی نفت حتی بدون نفت ایران نیز به حیات خود ادامه خواهد داد، اما این که آیا آرامکو به تنهایی می‌تواند خلا ناشی از حذف نفت ایران را جبران کند، چندان مشخص نیست.

بی تردید آرامکو تولید نفت خود را پس از حذف ایران از بازار نفت افزایش خواهد داد؛ ولی ما شاهد فعالیت تولیدکنندگان دیگری نیز از جمله مکزیک، آمریکا، نیجریه و... در بازار نفت هستیم که می‌توانند از فشار برای افزایش قیمت نفت جلوگیری کنند. لذا برای ایران خیلی مهم است که اتکای خود به نفت را کاهش دهد.

*با توجه به اینکه اقتصاد عربستان وابستگی زیادی به نفت دارد، آینده اقتصادی آن را چگونه ارزیابی می کنید؟

در حال حاضر تغییرات ساختاری قابل توجهی در اقتصاد عربستان سعودی در حال اجراست که البته موفقیت آن‌ها به فاکتورهای سیاسی و اقتصادی متعددی بستگی دارد. با این حال وابستگی اقتصاد عربستان به نفت همچنان در سال‌های آتی نزدیک ادامه خواهد داشت.

با این حال با توجه به تغییرات جاری ، پادشاهی این کشور نیز خودش را با این تغییرات همگام خواهد کرد و به دنبال راه های درآمدزایی دیگری است و فکر نمی‌کنم که آینده اقتصادی عربستان چندان تیره و تاریک باشد، اگرچه سرعت رشد اقتصادی می‌تواند تا حدودی آهسته شود. در عین حال فرصت‌های اقتصادی جدید و بهبود فضای کسب و کار به نتایج خوب و مثبتی در اقتصاد عربستان سعودی منجر خواهد شد و تردیدی در این موضوع نیست.

*چه نقاط ضعف ساختاری در اقتصاد عربستان وجود دارد که می تواند چشم انداز اقتصادی این کشور را تهدید کند؟

بطورکلی اقتصاد عربستان دارای دو ضعف ساختاری و اساسی است. یکی مسئله یمن است و دیگری مسائل مرتبط با محمد بن سلمان است.

عربستان پس از حمله به همسایه جنوبی خود، یمن، برای خودش چالش و دردسری بزرگ را ایجاد کرد که حل و فصل آن حداقل در کوتاه مدت و آینده نزدیک غیرمحتمل است.

موضوع دوم، مرتبط با تصمیم‌گیری‌ها در دستگاه پادشاهی است که به طور مستقیم بر اقتصاد عربستان تاثیر می‌گذارد. انتظار می‌رود که در سال‌های آتی، تصمیم گیرنده اصلی در عربستان، یعنی محمدبن سلمان تجربیات بیشتری به دست آورد و تصمیمات غیرمنطقی و غیرعقلانی کمتری اتخاذ کند. در واقع تا به امروز رفتار غیرمنطقی و تصمیمات کوته نظرانه محمدبن سلمان هزینه‌های به شدت زیادی را بر عربستان و اقتصاد این کشور تحمیل کرده است.
انتهای پیام/