مهدی تاج و فوتبال/ بی تردید یکی از تاریک ترین نقاط مدیریتی مهدی تاج در فدراسیون فوتبال به دوران حضور کارلوس کی روش به‌خصوص در سال‌های آخر مربیگری اش در تیم ملی برمی‌گردد. آنجا که رئیس فدراسیون فوتبال ابدا موفق نشد رابطه اش با سرمربی تیم ملی را به شکلی حرفه ای تنظیم کند.

پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

مهدی تاج  و فوتبال/ بهتر است با زبان آمار و ارقام عملکرد این فدراسیون و در راس آن مهدی تاج را بررسی کنیم. بی‌تردید یکی از تاریک‌ترین نقاط مدیریتی مهدی تاج در فدراسیون فوتبال به دوران حضور کارلوس کی‌روش به‌خصوص در سال‌های آخر مربیگری‌اش در تیم ملی برمی‌گردد؛ آنجا که رئیس فدراسیون فوتبال ( iran football federation) ابدا موفق نشد رابطه‌اش با سرمربی تیم ملی را به شکلی حرفه‌ای تنظیم کند؛ در نتیجه این مربی پرتغالی بود که هر روز پا را از حیطه اختیاراتش فراتر می‌گذاشت و در واقع در فوتبال ایران نوعی آنارشی به وجود آورده بود. نوعی آنارشی که رئیس فدراسیون فوتبال ابدا توان کنترل یا اداره آن را نداشت. این رابطه آن‌قدر به هم ریخته بود که مهدی تاج اساسا نمی‌توانست از کی‌روش مطالبه دقیق و درستی داشته باشد؛ بنابراین انتظار نظارت این مربی بر دیگر تیم‌های ملی هر روز بیش از روز قبل رنگ می‌باخت.

 

انتخاب‌های فدراسیون اما برای هدایت و تقویت تیم‌های پایه تا جایی نزول پیدا کرد که تیم ملی نوجوانان ایران با وجود همه شایستگی‌هایی که داشت در نهایت از آسیا حذف شد تا رسانه‌ها با این تیتر به سراغ این ناکامی بروند: «گل‌های ایران پرپر شد/ حذف تلخ نوجوانان از آسیا». تیم ملی فوتبال نوجوانان ایران سال گذشته در سومین دیدار از مرحله گروهی مسابقات قهرمانی فوتبال آسیا به مصاف ویتنام رفت و توانست این تیم را با ۵ گل شکست دهد و اولین پیروزی خود را به دست بیاورد اما این برد پرگل نیز به داد تیم چمنیان نرسید. ایران پایین‌تر از اندونزی و هند ۵ امتیازی در رده سوم جای گرفت و نتوانست به مرحله حذفی مسابقات صعود کند.

مهدی تاج

مهدی تاج  و فوتبال/ این در حالی بود که ناکامی‌های دیگری نیز برای فوتبال رده‌های پایه ایران به ثبت رسید. دو سال پیش این تیم ملی فوتبال جوانان بود که با قرارگرفتن در رده دوم گروه خود از صعود به مرحله نهایی مسابقات قهرمانی فوتبال آسیا بازماند. تیم ملی ایران در این مسابقات با پنج امتیاز در رده دوم قرار گرفت و به دلیل امتیاز کمتر نسبت به سایر تیم‌های دوم این دوره از مسابقات، نتوانست به مرحله نهایی صعود کند تا یک ناکامی دیگر در کارنامه فوتبال ایران ثبت شود. ایران در این دوره از مسابقات مقابل اردن و سوریه با تساوی متوقف شد تا پیروزی پرگل برابر فلسطین هم چاره‌ساز نشود. حذف ایران در حالی است که جوانان ایران در سال 95 توانستند با هدایت امیرحسین پیروانی به مرحله نیمه‌نهایی قهرمانی آسیا صعود کنند و مجوز جام‌جهانی را به دست بیاورند اما در این دوره فرهاد پورغلامی نتوانست تیمش را تا مرحله نهایی رقابت‌ها هم برساند.

این در حالی است که شرایط تیم ملی امید هم چندان امیدوارکننده به نظر نمی‌رسد و این تیم هم با چالش‌های زیادی برای صعود به المپیک روبه‌رو است. ناکامی تیم‌های ملی نوجوانان و جوانان در سال‌های اخیر در شرایطی انتقادها را متوجه برنامه‌ریزی و مدیریت مهدی تاج در فدراسیون فوتبال می‌کند که همین تیم‌ها در دوره قبل از مدیریت وی در فدراسیون فوتبال موفق شده بودند به جام‌جهانی صعود کنند و در آسیا نیز شرایط خوبی را پشت سر گذاشته بودند؛ بنابراین رسانه‌ها امروز بیش از هر زمان دیگری این سوال را مطرح می‌کنند که انتخاب‌های فدراسیون فوتبال برای سپردن تیم‌های ملی نوجوانان و جوانان تا چه حد انتخاب‌های درست و حرفه‌ای بوده است؟ رسانه‌ها این سوال را درباره تیم ملی امید نیز مطرح می‌کنند و به سرمربی اشاره می‌کنند که اگرچه نزد هواداران استقلال به‌شدت محبوب است اما این محبوبیت باعث نمی‌شود او را مربی باتجربه‌ای هم برشمریم و هدایت تیم ملی امید را بی‌چون و چرا به او بسپاریم؛ بنابراین این سوال که انتخاب فرهاد مجیدی برای سرمربیگری تیم ملی امید درست بوده است نیز تاکنون بی‌جواب مانده است.

مهدی تاج و موضوع قانون منع فعالیت بازنشستگان

نکته بعدی که می‌شود درباره‌اش بحث مفصلی داشت، موضوع قانون منع فعالیت بازنشستگان است؛ قانونی که مهدی تاج و برخی همراهانش در فدراسیون فوتبال به‌شدت نسبت به آن واکنش نشان دادند. رئیس فدراسیون فوتبال که یکی از مدیران بازنشسته محسوب می‌شد در واکنش به کناره‌گیری خود از فدراسیون فوتبال واکنش منفی نشان داد و تاکید کرد که فدراسیون فوتبال نهادی دولتی نیست و دخالت در امور این فدراسیون باعث تعلیق فوتبال ایران از سوی فیفا خواهد شد. او همچنین به این موضوع اشاره می‌کرد که برای ادامه فعالیت خود در فدراسیون فوتبال مجوز لازم را دارد. با این حال خیلی‌ها اعتقاد داشتند که مهدی تاج و برخی نزدیکان بازنشسته او در فدراسیون فوتبال همه تلاش خود را به کار گرفته‌اند تا به‌نوعی قانون منع فعالیت بازنشستگان را دور بزنند.

مهدی تاج اما این پیچ را هم به سلامت عبور کرد تا بعد از نرسیدن پول دولت به فوتبال در نشستی خبری شمشیر را برای سیاسیون از رو ببندد و بگوید: «اعتقاد دارم دولت باید دست از سر فوتبال بردارد و اجازه دهد فوتبال عادی پیش برود، یعنی به‌گونه‌ای عمل شود که درباره پخش فوتبال صحبت کنند. اگر قرار است دخالتی صورت بگیرد، پولش را پرداخت کنند؛ بنابراین، امکان اینکه ورزشگاه را بسازیم یا تعمیر کنیم، برای فدراسیون فوتبال وجود ندارد و انجام نخواهد داد.»

اما قاضی‌زاده یکی از مهم‌ترین منتقدان مهدی تاج که عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی نیز هست در بیانیه‌ای مفصل به سیاست‌های رئیس فدراسیون فوتبال ایران تاخت و او را متهم به ناتوانی در اداره فدراسیون کرد. او تاکید کرد که کاپیتولاسیون در ایران جایی ندارد و او نباید مسئولان را از فیفا و شیخ‌نشین‌های عرب کنفدراسیون آسیا بترساند.

احسان قاضی‌زاده‌هاشمی گفت: «جای تعجب ندارد وقتی شخصی التزام عملی خود به نظام و کشورش را با مستمسک‌قراردادن رئیس فیفا و کنفدراسیون فوتبال آسیا، برای حفظ میز و صندلی ریاست بر یک فدراسیون ورزشی زیر سوال می‌برد و در آن هتل معروف شمال‌شهر به‌عنوان صحنه‌گردان اصلی، نیمه‌شب پشت دوربین آن برنامه ورزشی معروف نشسته و قانون مجلس کشورش را زیر سوال برده و باعث می‌شود تا رئیس فیفا ( Gianni Infantino)علیه قوانین مصوب کشورش موضع بگیرد. همچنین فرمایش بنیان‌گذار جمهوری اسلامی را نیز فراموش می‌کند که «مجلس در راس امور است». همچنان که حضرت امام (ره) فرمودند ملاک حال فعلی افراد است، نه سوابق و خدمات گذشته‌شان.»

وی در واکنش به اظهارات تند مهدی تاج درباره کمک نخواستن از دولت و اینکه دولت باید دست از سر فوتبال بردارد، این‌گونه واکنش نشان داد: «آقای تاج! در مصاحبه خود عنوان کردید دولت باید دست از سر فوتبال بردارد؛ آیا زمانی که ۱۳ میلیارد تومان منابع مالی فدراسیون خود را از بودجه کشور می‌گرفتید هم این‌گونه پرده‌دری می‌کردید؟ آیا زمانی که دو و نیم میلیون دلار، طلب سرمربی گذشته تیم ملی از بودجه کشور پرداخت شد نیز همین نظر را داشتید؟ آیا در خلال جام ملت‌ها که مسئولان وزارت ورزش با خود دلار به امارات آوردند تا به تیم تزریق شود و به‌خاطر این مساله ساعت‌ها در فرودگاه دبی دچار مشکل شدند تا سرمربی تیم با اشارات شما، آبروی کشور و نظام را در امارات نریزد نیز همین عقیده را داشتید؟‌ کاش حداقل نیم‌ساعت روی حرف خود می‌ماندید و در همان مصاحبه نمی‌گفتید از مسئولان کشور می‌خواهیم کمک کنند چون وضعیت خوبی نداریم. شما می‌خواهید کشور پول و بودجه به مجموعه شما را پرداخت کند اما احدی مجموعه فوتبال را ممیزی نکند. در کدام کلاس و دوره مدیریتی این شیوه را به شما آموزش داده‌اند؟»

سوال اینجاست؛ اگر فدراسیون فوتبال نهادی غیردولتی است، چرا از دولت انتظار کمک مالی دارد؟ چرا مهدی تاج از بانک مرکزی تقاضای کمک 10میلیون دلاری کرد؟ 

موضوع دیگری که می‌شود درباره فدراسیون فوتبال نسبت به آن نقد جدی وارد کرد، شیوه اداره این فدراسیون است. مهدی تاج ساختار این فدراسیون را طوری تنظیم کرده که تحت تاثیر نام‌ها قرار نگیرد. در فدراسیون آقای تاج دو گروه مدیریتی دیده می‌شود؛ گروه اول مدیران بازنشسته‌ای که سابقه یا به‌عبارت بهتر، کارنامه مشخص و قابل‌اعتنایی در فوتبال ندارند اما به هر قیمتی در فدراسیون فوتبال حفظ شدند تا به‌نوعی منافع مهدی تاج نیز تامین شود. درواقع تنها شاخصه‌ای که به انتخاب مدیرانی مثل بهاروند و طالقانی در فدراسیون فوتبال منجر شده، لابی‌های آنها در زمان انتخابات ریاست فدراسیون فوتبال برای جمع‌آوری رای و حمایت از مهدی تاج بوده است. در واقع نفوذ این مدیران در بین اعضای مجمع فدراسیون فوتبال باعث شد تا پس از انتخابات و رئیس‌شدن مهدی تاج در فوتبال به‌نوعی سهم‌خواهی و کرسی‌های مهم فدراسیون را از تاج مطالبه کنند. به این افراد می‌توانیم علی کفاشیان و فریدون اصفهانیان را هم اضافه کنیم که در انتخابات ریاست فدراسیون فوتبال به نفع مهدی تاج فعالیت کردند و نقش مهمی در رای‌آوردن وی داشتند. این دو نفر بعد از انتخابات به عضویت در هیات‌رئیسه فدراسیون فوتبال درآمدند اما بعد از مدتی و با اعلام نهادهای نظارتی مبنی بر بازنشسته بودن‌شان برای مهدی تاج به مهره‌هایی سوخته تبدیل شده و از حلقه اول نزدیکان تاج حذف شدند؛ اما گروه دوم مدیریتی در فدراسیون فوتبال مدیران جوان و کم‌تجربه‌ای هستند که صرفا به فدراسیون فوتبال آمده‌اند تا از نام‌شان برای خرید مقبولیت استفاده حداکثری شود. گزینه‌هایی مثل ابراهیم شکوری، نیما نکیسا و سعید دقیقی در حوزه مدیریتی و البته فرهاد مجیدی در حوزه فنی افرادی جوان و کم‌تجربه هستند که این فدراسیون به‌خوبی از نام اینها به نفع خود بهره جسته است. این افراد اگرچه در حوزه مدیریت و مربیگری کارنامه قابل دفاعی ندارند اما نام‌های نسبتا شناخته‌شده‌ای هستند که مهدی تاج سعی می‌کند در قبال استفاده از آنها برای فدراسیون خود مشروعیت بخرد.

به‌طور مثال ابراهیم شکوری که هیچ سابقه کاری اداری و مدیریتی در کارنامه‌اش دیده نمی‌شود برخلاف متن صریح اساسنامه، سرپرست دبیر کلی فدراسیون فوتبال را بر عهده گرفته است، درحالی‌که در اساسنامه تصریح شده است دبیر کل باید آشنا به زبان انگلیسی و دارای حداقل سابقه 10ساله در مدیریت فوتبال باشد؛ اما ابراهیم شکوری نه در فوتبال و نه در هیچ حوزه مدیریتی دیگری چنین سابقه‌ای ندارد. از سویی دوره سرپرستی موقت و سه‌ماهه است اما از دوره سرپرستی شکوری هفت‌ماه گذشته و همچنان در این بخش اتفاق خاصی رخ نداده است.  همین نقد به حضور نیما نکیسا و سعید دقیقی هم وارد است که اصلا معلوم نیست با چه کارنامه مدیریتی وارد عرصه اداری و مدیریتی فدراسیون فوتبال شده‌اند و قرار است چه تحولی را در این بخش باعث شوند؛ اما هر چه هست این نام‌ها برای مهدی تاج از این حیث ارزشمند است که بتواند در نشست‌های خبری و مصاحبه‌های خود با رسانه‌ها این نام‌ها را ردیف و ادعا کند فدراسیونی را اداره می‌کند که در آن دست به جوان‌گرایی زده است. جوان‌گرایی در واقع برای مهدی تاج به یک پوشش تبدیل شده چون کمتر کسی است که نداند او در اداره فدراسیون فوتبال نزدیکان بازنشسته‌اش را بیش از جوانان مورد رجوع قرار می‌دهد.

مهدی تاج

یکی دیگر از نقدهای جدی به فدراسیون مهدی تاج این است که او با تک‌صدایی و یکنواخت‌کردن قدرت به نفع مدیران اصفهانی فوتبال ایران را اداره می‌کند. بدین‌معنی که جز صدای مثلث «اصفهانی، تاج و اسلامیان» صدای دیگری در فدراسیون فوتبال به گوش نمی‌رسد. انحصار قدرت در این ساختار طوری شکل گرفته که مثلا محمدرضا ساکت که پست دبیر کلی را در اختیار داشته با ازدست‌دادن این پست از معادلات قدرت کنار نرفته است و حالا همزمان سرپرستی تیم ملی فوتبال بزرگسالان و عضو کمیته فنی فدراسیون فوتبال و ریاست سازمان تیم‌های ملی را برعهده دارد. در واقع قدرت حداکثری در این حوزه‌ها به محمدرضا ساکت سپرده شده است، درحالی‌که اساسا فعالیت و ابقای ساکت در این پست‌های مهم در فدراسیون فوتبال غیرقانونی و تخلفی آشکار محسوب می‌شود.

این همه نقدهایی نیست که به مهدی تاج و فدراسیون فوتبال وارد است. باید دید وی در ادامه این راه با چالش‌های پیش‌رو چگونه برخورد خواهد کرد و برای فدراسیونی که سال‌هاست ادعای درآمدزایی برای آن را دارد چه قدم‌های برمی‌دارد.