محمود احمدی نژاد ایده جدیدی برای انتخابات دارد
تاکتیک نه چندان پیچیده
محمود احمدینژاد که این روزها بار دیگر دچار بیشفعالی سیاسی شده است گویا تدابیر ویژهای دارد برای انتخابات ریاستجمهوری. میگویند او برای اردیبهشت سال آینده یک طرح جدید دارد.
«بنده به اتفاق چند نفر از اصولگرایانی که به نوعی طرفدار احمدینژاد بودهایم جلسهای با وی داشتیم و اشتباهاتش را به وی گوشزد کردیم. او دلایل و توجیهات خودش را دارد و حتی در نامههایی که به مراجع نوشته خودش را تبرئه میکند و اشتباهاتش را قبول نمیکند.» این روایتی از یکی از آخرین ملاقاتهای محمود احمدینژاد است. راوی، ولی اسماعیلی نماینده سابق و سخنگوی فراکسیون اصولگرایان در مجلس هشتم است.
این تازهترین خبری است که درباره محمود احمدینژاد منتشر شده که حاکی از مواضع اوست.حالا همه نگاهها به این دوخته شده که او آیا تصمیمش را برای حضور در انتخابات گرفته یا اینکه بنا دارد در نهایت با حمایت از یک چهره خاص در معادلات انتخابات تاثیرگذار باشد.
پاسخ شیخ به دکتر
محمود احمدینژاد هفته گذشته باز هم خبرساز بوده است. در یکی از مهمترین تحولات در این مورد حسن روحانی در یک سخنرانی به نامه او به رئیسجمهور ایالاتمتحده واکنش نشان داده است. احمدینژاد هفته قبل از آن با ارسال نامهای به اوباما خواستار رفع توقیف دومیلیارد دلار از داراییهای توقیف شده از حسابهای ایران در نیویورک شده بود.
حسن روحانی در واکنشی به این نامه از دستگاه قضایی خواست تا اهمال صورت گرفته در خارج نکردن اموال کشور از دسترس آمریکا را پیگیری کند و گفت: «دولت یازدهم در دادگاه بینالمللی لاهه طرح شکایت کرده و دفاع از حق مردم را وظیفه خود میداند.»
حسن روحانی با تاکید بر اینکه دولت نسبت به حقوق مردم از حساسیت بسیار بالایی برخوردار است، افزود: «مقامات قضایی آمریکا در سال ۸۸، یک میلیارد و ۸۰۰ میلیون دلار از پول بانک مرکزی را توقیف کردند و در بهمن سال ۹۱ با رای دادگاه، این مبلغ را در تصرف خود درآوردند. البته شکایاتی در سال ۹۳ و ۹۴ به منظور تجدیدنظرخواهی انجام شد که نهایتا همان حکم اولیه سال ۹۱ تایید گردید، در حالی که امکانپذیر بود که در بین سالهای ۸۶ تا ۸۷ و در حدود ۱۰ ماه فرصت طلایی که در اختیارمان قرار داشت، همه پول خود را از دسترس آمریکاییها خارج کنیم.
اما در این زمینه اهمال صورت گرفته و دستگاه قضایی و شورای عالی امنیتملی و سایر نهادهای ذیربط وظیفه دارند که این موضوع را پیگیری کنند.دولت یازدهم بلافاصله در رابطه با این موضوع در دادگاه بینالمللی لاهه طرح شکایت کرده و آن را تا احقاق حقوق مردم ایران پیگیری خواهد کرد و این دولت دفاع از حق مردم را یکی از وظایف مهم خود میداند.»
ناگفتههای حدادعادل
اما مطلب دیگر در مورد محمود احمدینژاد را هفته گذشته غلامعلی حدادعادل اعلام کرد. حدادعادل در گفتوگو با روزنامه اعتماد گفت که نسبت به 11 روز خانهنشینی احمدینژاد پیشنهادات تندی مطرح شد اما وی با آنها همنظر نبوده و معتقد بوده احمدینژاد عقبنشینی خواهد کرد. حدادعادل در همین باره توضیح میدهد: «روزهای اول یا دوم این اتفاق بود که آقای لاریجانی، رئیس مجلس از حدود ٣٠ نفر از نمایندگان فعال و سرشناس مجلس دعوت به حضور در دفتر کارشان کردند تا رایزنی کنند. من هم در آن جلسه بودم و نزدیک به آقای لاریجانی نشسته بودم.»
وی ادامه میدهد: «هرکسی یک صحبتی کرد. انواع و اقسام پیشنهادها و واکنشهای تند مطرح شد. اقدامات حادی مطرح شد. من ساکت بودم. آخر سر همه تعجب کردند و گفتند که فلانی نظرش چیست؟ من گفتم که من که آقای احمدینژاد را میشناسم، رهبری را هم میشناسم. نیازی نیست که مجلس هیچ اقدامی بکند. آقای احمدینژاد عقبنشینی میکند و به سر کارش برمیگردد شما حرص نخورید. همین. فردا و پس فردا آمد و یک هفته شد. نمایندگان میآمدند و میگفتند که دیدی پیشبینیات محقق نشد؟ اما من همچنان معتقد بودم که برمیگردد که روز یازدهم آمدند و گفتند که به سرکارش بازگشته است.»
رونمایی از پیشنهاد عجیب احمدینژاد
محمدجواد لاریجانی هم هفته گذشته خبر مهمی در مورد محمود احمدینژاد داد. او با اشاره به مواضع احمدینژاد و هوادارانش در مورد مسائل هستهای گفته است: «دوستانی که با آقای احمدینژاد و سایتهای نزدیک به آنها کار میکنند از این دسته هستند. اینها حرفهایی میزنند که بنده تعجب میکنم؛ زیرا خود ایشان در سالهای آخر ریاستجمهوریاش بدتر از این برجام را پیشنهاد میکرد. احمدینژاد پیشنهاد داشت همه مواد غنیشده هستهای را یک جا بدهیم و خودش هم با اوباما مذاکره و مساله را حل کند! مشخص است که این نوع نقد نیز نقد به درد بخور و کارسازی نیست.»
رویای دوقطبی
اما از این اخبار که بگذریم نکته مهم این است که به واقع محمود احمدینژاد چه در سر دارد؟ احمدینژاد گرچه تا چندی پیش در سخنرانیهایش کلیگویی میکرد و به مباحثی چون عدالت، مدیریت جهانی و انقلاب و... میپرداخت اما حرفهای تازه او متفاوت از قبل است.
او در این اظهارات شیب انتقاداتش را به وضع موجود افزایش داده و تمام تلاشش را کرده تا هم خود را در وضعیت منتقد وضعیت موجود قرار دهد و هم اینکه دولت مستقر را مسئول آنچه وضعیت نامناسب فعلی میداند معرفی کند.
سادهتر بگوییم او زیرکانه برای وضعیت فعلی دو طرف ایجاد کرده است؛ یک طرف حسن روحانی و «دولتش» و یک طرف محمود احمدی و نژاد و «ملت».
احمدینژاد ایجاد دو قطبی ۹۶ را کلید زده است. این اولین نکتهای است که میتوان از تحلیل محتوای سخنرانی اخیر او داشت.
دو قطبی او برخلاف دوقطبی است که از سال ۹۲ پدید آمده است. او یک جنبش بازگشت به عقب را طرح ریزی کرده و دنبال شیفت دوقطبی فعلی به همان دوقطبی سال ۸۴ است. به یک معنا او میخواهد از دوگانه «دلاور / دلواپس» گذشته و به دوگانه «عدالت / ثروت» بازگردد. این را به خوبی میتوان از تحلیل محتوای سخنرانیهای او فهمید. میتوان شماره کرد که چند بار از کلیدواژههای «ثروت / عدالت / فقر / فرصت / تاجر/ مردم / حق » استفاده کرده است. اما چرا به این تحلیل رسیده است؟
برخی میگویند محمود احمدینژاد معتقد است هیچکس نمیتواند در دوقطبی «برجامیان و نابرجامیان» حسن روحانی را شکست دهد. چنین است که او تصمیم گرفته همان صحنه سال ۸۴ را زنده کند. او البته در حال عکس نشان دادن واقعیتهاست و مانند همین نامه اخیرش به باراک اوباما میخواهد آنچه بوده و هست را بهگونهای دیگر نشان دهد.در همین نمونه آخر که نامهاش به رئیسجمهور ایالاتمتحده بوده او آنچنان خود را در کاراکتر قهرمان و ناجی ملت قرار داده که گویی همه فراموش کردهاند در این اتفاق دولت او هم مقصر بوده است.
محمود احمدینژاد راهی جز این ندارد. جای دفاعی باقی نمانده؛ او تنها چارهاش این است که بخشهای مهمی از تاریخ صدارتش را از نظرها پنهان نگه دارد.
او البته در اقدامی پیشدستانه ممکن است از برخی اتفاقات بد دوران خودش استفاده انتخاباتی هم بکند. چه اینکه خیلیها معتقدند این نامه اخیر او در زمره برنامه انتخاباتی او برای رقابت سال آینده است. در همین راستا است که محسن کوهکن میگوید:«اگر احمدینژاد هزار بار هم قسم بخورد که کارش انتخاباتی نبوده، اکثر سیاسیون باور نمیکنند و حرکت وی را انتخاباتی تلقی میکنند.»
احمدینژاد باز هم میهمان ناخوانده
اصولگرایان میشود؟
«ما هنوز بحثی نداشتهایم اما درباره احمدینژاد هم فکر نمیکنم حمایتی صورت بگیرد.» این حرف آخرین آیتالله موحدیکرمانی است البته دیگر بزرگان جناح اصولگرا هم چندان روی خوشی به او
نشان ندادهاند.
از جمله اینکه علی لاریجانی در سخنانی قابل توجه در مورد احتمال نامزدی او گفته است؛« فکر نمیکنم در ایران خیلی جاذبهای باشد، آنها که دو دوره رئیسجمهور بودند دوباره به صحنه بیایند. مخصوصا آنکه خیلی تجربیات موفقی هم نداشته باشند. دولت گذشته آشفتگی سیاسی را دامن میزد. اگر رئیس دولت تحریکآمیز کار کند، کشور به دستهبندیها و اختلافات زیادی میرسد و حتما آشفتگی سیاسی ایجاد میشود.»
یا در اظهارنظری دیگر محسن کوهکن گفته است:«در شرایط فعلی حمایت اصولگرایان از احمدینژاد را بعید و حتی کمتر از ۱۰درصد میدانم. احمدینژاد اخیرا شعارهای پوپولیستی جدیدی به ویژه در زمینه چندبرابر کردن یارانهها میدهد. استنباط نیمی از کسانی که نگاه مثبت به عملکرد احمدینژاد دارند (بهویژه در شهرستانها) این است که میگویند احمدینژاد به ما یارانه داده است، در حالی که طرح هدفمندی یارانهها یک تصمیم حاکمیتی و چندقوهای است اما چون دولت آن را پرداخت میکرد، مردم چنین دیدی دارند. به هر صورت با وجود آنکه باید حرمت کسانی که هنوز طرفدار احمدینژاد هستند را نگه داشت، اما اگر احمدینژاد به صحنه انتخابات آینده نیاید و بهخاطر خدا از گزینه مطلوب اصولگرایان حمایت کند، ما از همین الان از وی تشکر میکنیم.»
یا در اظهارنظری دیگر جعفر شجونی، عضو جامعه روحانیت گفته است:«عملکرد احمدینژاد باعث شده اصولگرایان از او روی برگردانند و اگر در انتخابات سال ۹۶ نامزد شود، از او حمایت نخواهند کرد. قطعا اگر احمدینژاد در این دوره نامزد شود اصولگرایان و توده جامعه از وی حمایت نخواهند کرد، زیرا در دور دوم عملکرد ناامیدکنندهای از خود برجای گذاشت و باعث شد کشور به خطر بیفتد.»
همسو با او چهرههای دیگر از اصولگرایان هم مخالفتشان را با نامزدی محمود احمدینژاد اعلام کردهاند. از جمله اینکه حمیدرضا ترقی گفته است:«جریان اصولگرایی تاکنون هر ضربهای خورده، از محمود احمدینژاد بوده و این اشتباه را نباید تکرار کند.»
پس تا اینجای کار معلوم شده که طبقات مختلف اصولگرا برای احمدینژاد فرش قرمز پهن نکرده و رویخوشی هم به او نشان ندادهاند و البته جز آن عده معدودی از «اصولگرایان نوپدید» که میگویند: «تنها راه وحدت اصولگرایان محمود احمدینژاد است.» این فقط حرف شاخهای از چهرههای جبهه پایداری
است.
دونده امدادی؟
اما در این میان یک بحث دیگر هم شکل گرفته است. برخی میگویند آمدن محمود احمدینژاد چندان هم بد نیست البته نه برای نامزدی بلکه برای دوران قبل از ۲۹اردیبهشت ۹۶. این ایده بخشی ازمخالفان دولت است.
بی پیرایهترش این است که به عقیده مخالفان دولت روحانی، صرفنظر از اینکه احمدینژاد تایید صلاحیت بشود یا ردصلاحیت، اعلام حضور و شرکت در مبارزات انتخاباتی در فاز زمانی باقیمانده تا اعلام نظر شورای نگهبان میتواند معادلات انتخابات را تغییر دهد. اما این نسخه سیاسی چه هدفی را دنبال میکند؟
شاید ایده آنها این است که محمود احمدینژاد باید تنها نقش یک دونده امدادی را ایفا کند. وارد این رقابت سخت شود،تمام تلاشش را انجام دهد و در نهایت چوب مسابقه را در فاز نهایی تحویل فرد دیگری دهد. اما اگر این فرضیه درست باشد و چنین طرحی هم ریخته شده باشد آیا محمود احمدینژاد موافق آن است؟
محمود احمدینژاد ذاتا خواهان بازگشت به قدرت است اما اگر آنچنان که خودش گفته آن روی دیگر ماجرا حاکم شود و مصلحت ایجاب نکند که او وارد صحنه شود احمدینژاد چه تدبیری خواهد کرد؟
امیر محبیان، از چهرههای شاخص اصولگرا در این مورد چنین عقیدهای دارد:«احمدینژاد مشغول تستکردن فضا و ایجاد ذهنیت است. احمدینژاد برای ورود به انتخابات ۹۶ یکسری فاکتورهایی را لحاظ میکند.
وی مایل نیست در انتخابات سال آینده متحمل شکست شود چون با تعریفی که خودش دارد، دلش میخواهد قهرمانانه پیروز شود. احمدینژاد نمیآید که مدل قالیباف یا محسن رضایی را پیگیری کند. احمدینژاد نفر دومی را بهعنوان کاندیدا معرفی نمیکند. تنها فردی که احمدینژاد به او اعتماد داشت، مشایی بود که آن هم موضوعش منتفی است.»
او البته بر این باور است که احمدینژاد خود را از همین حالا برای انتخابات ۱۴۰۰ آماده کرده است.این نظر امیر محبیان البته طرفداران زیادی دارد. از جمله اینکه محمد عطریانفر میگوید: «روحانی رقیب جدی ندارد و حتی احمدینژاد نیز با وجود تحرکات پررنگ سیاسی نامزد ریاستجمهوری نمیشود چون دوست ندارد به صحنه بیاید و ببازد.»
یا همسو با او مهرعلیزاده گفته است: «مردم با رضایت و مراقبت کارهای دولت را دنبال میکنند و امیدوارند همچنان پیرو این سه سالی که دولت در خصوص مساله برجام تلاش کرده، مسیرها در حال باز شدن است و منتظر دریافت نتیجه آن هستند.»
عقیده این افراد این است که محمود احمدینژاد بهتر از هر کس دیگری میداند حسن روحانی شانس بالایی برای پیروزی در این انتخابات دارد. او به خوبی از اشتباهات دولت خودش که حسن روحانی آنها را سامان داده آگاه است و میداند که جامعه پذیرفته که چاهی که محمود احمدینژاد با تحریمها برای ملت ایران کنده بود با تلاش دولت حسن روحانی و البته یاری افرادی مانند علی لاریجانی و همفکرانش پر شده و حالا مردم با نگاهی همراه با امید به آینده می نگرند.
برخی اما عقیده دیگری دارند. میگویند محمود احمدینژاد بیگدار به آب نزده است. آنها معتقدند که احمدینژاد حضور عیان این روزهایش در عرصه سیاست را کاملا با هدف دنبال میکند؛ میگویند او یک بازی
برد- برد طراحی کرده است. اگر مجوز حضور در انتخابات را پیدا کند شانس بالایی برای خود قائل است که بتواند پیروز میدان باشد، اگر هم تا قبل از انتخابات چراغ برای او سبز نشود در تمام این روزهای باقیمانده تا آن زمان تریبونهای مهم و زیادی پیدا خواهد کرد، هم برای تطهیر چهره خود و دولتش و هم برای ساختن پشتوانههای حضور در انتخابات
سال ۱۴۰۰. به هر حال این ایده که ممکن است محمود احمدینژاد در نهایت به سمت یکی از نامزدهای اصولگرا تمایل پیدا کرده و با حمایت از او جریان حامیانش را به سمتش ببرد اکنون از گزینههای قابل توجه است. در این خصوص نامهایی هم به میان آمده؛ برخی میگویند آن فرد کسی نخواهد بود جز
عزتالله ضرغامی.
دیدگاه تان را بنویسید