پازل جدید
پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

احمد مرجانی‌نژاد


قرارداد « سایس- پیکو » (1916.م) که زمینه اجرای طرح‌های «کنفرانس بازل»، (1987- سوئیس) با الزامات بازگشت به صهیون، تشکیل کشور قانونی یهودیان، سقوط امپراتوری عثمانی و تجزیه کشورهای اسلامی را مدنظر قرار داده بود، منبع اصلی تنش‌های جاری منطقه خاورمیانه است.
اینک آنچه بخشی از آسیای غربی موسوم به منطقه خاورمیانه را تبدیل به پیچیده‌ترین ناحیه کره زمین و جغرافیای سیاسی جهان کرده است، مولفه‌های اثرگذار و اثرپذیر متعدد آن است. البته فراتر از تعداد مولفه‌ها، تغییر ماهیت « دگردیس گونه» هریک از این مولفه‌های نقش آفرین و تحریک‌پذیر موجب شده که حتی خبره‌ترین تحلیلگران جهان نوین نیز تا حدی از درک و بررسی واقعی مسائل منطقه، فاصله داشته باشند.
مولفه «کردی» بهترین مثال برای تشریح ماهیت مولفه‌های مذکور است. البته پدیده «داعش» نیز فرصتی برای اکراد فراهم ساخت تا آنان در راستای آرزوی صد‌ساله گسترش جغرافیای خود حرکت کنند. اینک تحت عنوان و به بهانه جنگ با «داعش»، سوریه و عراق، صحنه رقابت‌های منطقه‌ای و بین‌المللی شده است.
در حالی که روز ۱۷ آگوست ۲۰۱۶ هواپیماهای سوریه شهر «حسکه» در شرق سوریه، تحت کنترل شبه‌نظامیان کرد مورد حمایت آمریکا (یگان‌های مدافع خلق، ی‌پ‌گ) را بمباران کردند، سکوت معنادار واشنگتن در برابر حمله مذکور، کردها را نگران و خشمگین کرد. حکومت حزب عدالت و توسعه ترکیه نیز روز چهارشنبه، ۲۴ اوت ۲۰۱۶ با اعزام نیروی ویژه و تجهیزات نظامی سنگین از جمله تانک، شهر جرابلس در شمال سوریه را از کنترل نیروهای داعش خارج کرد. این شهر در منطقه‌ای قرار گرفته که نیروهای کرد سوریه نیز قصد داشتند با خارج کردن آن از کنترل داعش، مناطق کردنشین سوریه را یکپارچه کنند. مسلما هدف اصلی ترکیه از اجرای عملیات موسوم به«سپر فرات» دور کردن نیروهای کرد از جرابلس و غرب فرات است؛ اگرچه مسئولان آمریکایی و روسی، خواهان توقف درگیری اکراد با نیروهای ارتش آزاد سوریه شدند و آتش‌بس موقتی (دو روزه) نیز برقرار شده است. ضمن آنکه ادعا شد «سیا» و«پنتاگون»، به صورت منفرد از ارتش آزاد سوریه و مبارزان کرد حمایت می‌کنند. همچنین برخی رهبران کشورهای اروپایی نیز ورود ارتش ترکیه به خاک سوریه و ادامه درگیری‌ها را محکوم کردند. در این خصوص، «مراد کارا ییلان»، عضو شورای رهبری «پ.ک.ک» در اظهاراتی با اشاره به عملیات ارتش ترکیه در جرابلس سوریه گفت: «داعش در راستای انتقال به الباب، طی موافقت با آنکارا، جرابلس را ترک کرد.» توافق مذکور بیش از هر چیز اروپا را تحت تاثیر قرار خواهد داد. زیرا این اقدام ارتباط داعش با اروپا و جهان خارج را تضمین می‌کند. این یک توافق بسیار خطرناک است که عمر داعش را افزایش می‌‌دهد. عملیات جرابلس در واقع یک عملیات نظامی نیست و جابه‌جا شدن مسلحین است. زیرا میان داعش و النصره تفاوت‌های زیادی وجود ندارد و تنها پرچم را عوض می‌کنند. داعشی‌ها در آنجا به النصره‌ای‌ها تبدیل شده‌اند.
مسلما اکراد منطقه با جمعیتی حدود چهل میلیون تن و دامنه جغرافیایی گسترده در عراق، سوریه، ترکیه، ایران، جزء‌لاینفک در شکل‌گیری نظم‌های خاورمیانه محسوب می‌شوند. به‌ویژه در شرایط جاری که آنان پس از سال‌ها موفق به کنترل قلمرو، فدرال رسمی اقلیم کردستان در شمال عراق، استقلال غیررسمی در شمال سوریه و در نقش بازیگری قدرتمند، مشکلی جدی برای حکومت حزب عدالت و توسعه گردیده‌اند و مطالبه خودمختاری در این کشور را دارند، بنابراین در تحولات آتی خاورمیانه بازیگری تصمیم‌ساز به‌شمار خواهند رفت.
در حالی که از سویی شرایط پیچیده خاورمیانه موجباتی فراهم ساخته تا مولفه کردی برای جناح غرب به رهبری آمریکا، به فرشته صلح‌بان و یاور مقابله‌کننده با داعش، تبدیل شود. مولفه‌ای که 1- رنگ و بوی ضد‌صهیونیستی ندارد، 2- نشانه‌ای جدی از اسلام‌گرایی از خود بروز نداده است، 3- از بغداد - دمشق- آنکارا- تهران - ریاض، دستور نمی‌گیرد. در حقیقت غرب تمام آنچه را که سال‌ها در پی آن بود را یکجا در عنصر کردی یافته است.
اما از سوی دیگر، روسیه نیز تحت تاثیر تهدید روزافزون شکل‌گیری نسل جدید تروریست‌های قفقاز، چچن و... تعلیم دیده در جنگ‌های داخلی عراق و سوریه، در پی تصاحب کارت طلایی اکراد است. بمب‌افکن‌های استراتژیک TU-22 نیروی هوایی روسیه به‌طور منظم و پیوسته مقرهای داعش و نیز معارضین مسلح سوری را در هم کوبیدند. مسکو، ضمن در هم کوبیدن مواضع گروه‌های تروریستی داعش و القاعده، گروه‌هایی نظیر جیش‌الاسلام، فتح‌الاسلام، گروه بدرالدین زنگی و شاخه‌هایی از ارتش آزاد سوریه را نیز بمباران کرد. در واقع کرملین در پی ارسال این پیام است از منظر منافع خود به بحران سوریه نظر دارد. اما آنچه بیش از هر چیز جلب توجه کرد، اینکه در تمامی‌ عملیات‌های ارتش روسیه، حتی یک بار هم مواضع کردهای سوریه، هدف حملات هوایی قرار نگرفت. ضمن آنکه مورخ دهم فوریه 2016 نیز کردهای سوری، اولین دفتر نمایندگی خارجی خود را با مسئولیت «عبدالاسلام علی» در مسکو افتتاح کردند. تعامل روسیه با مولفه کردی محدود به کردهای سوریه نیست؛ مسکو راه‌تعامل با کردهای عراق را نیز در پیش گرفته است. «یوگنی ارگانتسف» معاون سرکنسولگری روسیه در اربیل طی تاریخ 19 آگوست، رسما تایید کرد که مسکو بیش از چهل تن تسلیحات نظامی را به دولت اقلیم کردستان عراق در مسیر مبارزه با داعش «هدیه» داده است.
در واقع روسیه واقف است که مهمترین نقطه قوت آمریکا در خاورمیانه، رژیم غاصب اسرائیل است که از نظر قومی‌ و از نظر مذهبی با دیگر کشورهای منطقه در تعارض و تضاد اصلی است و همین تعارض و عدم تجا‌نس، رژیم غاصب را تبدیل به مهمترین پایگاه برای واشنگتن در خاورمیانه کرده است. از این رو تشکیل سرزمین‌های مستقل کردستان در عراق و سوریه که متشکل از مجموعه انسانی، غیر‌اعراب و ترکان که متحدان غرب در منطقه هستند، از منظر فرهنگی نیز تروریسم‌طلب نیستند و با لحاظ سابقه رابطه تاریخی خوب مسکو با اکراد منطقه، می‌تواند باعث شود که در نظم آینده خاورمیانه، مولفه کردی برای روسیه نقشی نظیر رژیم غاصب صهیونیستی برای غرب را ایفا نمایند.
البته، ذهن تاریخ معاصر به اکراد منطقه یاد‌آوری می‌نماید که تا‌کنون بار‌ها مورد معامله روسیه و آمریکا قرار گرفته‌اند. اما آنان به این مساله نیز آگاهی دارند که آمریکا، توانایی محدود‌زدایی و در عین حال محدودیت‌سازی در مقابل پروسه «دولت - ملت سازی‌های نوین» را داراست، بدین دلیل اکراد نیز به‌گونه‌ای که از دید واشنگتن، متحدِ دشمن آمریکا، شناخته شوند، شتابان به سمت مسکو نخواهند رفت. تجزیه‌طلبی کردها در شمال سوریه، فصل مشترک دولت سوریه - مخالفان اسد - آنکارا - بغداد، نیز هست. ترکیه مدعی است که کمک به «ی‌پ‌گ» همانا کمک به«پ‌ک‌ک» است. «‌ی‌پ‌گ» موثرترین نیروی نظامی در جنگ با داعش در سوریه، تشکیلاتی سکولار است که مورد حمایت واشنگتن و مسکو نیز هست. هدف «ی‌پ‌گ» آن است که تمام قلمرو تحت کنترل کردها را به هم متصل کند و این نیز «خط قرمز» اعلامی ‌جمهوری ترکیه است.
در این بین تل‌آویو نیز در راستای تضمین بقای خود و به منظور فشار بر تهران - دمشق - بغداد - آنکارا، از برقراری کردستان بزرگ در منطقه حمایت می‌کند؛ زیرا طبق طرح‌های برنارد لوئیس (یهودی‌تبار، آمریکایی ) و نظرات‌ هانتینگتون در چار‌چوب «سایس - پیکو جدید»، طرح‌های بالکانیزه کردن خاورمیانه، تغییر نقشه‌های جغرافیایی منطقه، تضعیف ارتش‌های جهان اسلام، ایجاد سرزمین‌های نژادی، مذهبی عاری از هویت تمدنی و آرمان اسرائیل بزرگ از نیل تا فرات، مورد پیگیری جدی «‌ص- ص» (صهیونیسم و صلیبیون بین‌الملل ) است.