عباس عبدی به تازگی در توئیتی خارج از ادبیات و عرف سیاسی سعی کرده است با طعنه‌زدن به وزیر امور خارجه او را تخریب کند.

متلک‌گویی، واپسین حربه شکست‌خوردگان
پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

گروه سیاست مثلث‌آنلاین: عباس عبدی، یکی از نیروهای رادیکال در جبهه اصلاحات، به تازگی در توئیتی کوشیده است با ذکر مثالی بی‌ربط کنایه‌ای به حسین امیرعبداللهیان زده باشد تا او را به سبک اصلاح‌طلبانه خود تخریب کرده باشد. او نوشته است: «مرحوم شریعتی نقل می‌کرد که یک آقایی برای حمام رفتن از تهران می‌‌رفت قم. چون هزینه حمام در تهران ۱۰ ریال، و در قم ۵ ریال ارزانتر بود. ‌البته چند تومان کرایه اتوبوس و چند ساعت اتلاف وقت و خطر سفر را نمی‌دید. ‌حالا قضیه ما ست. حل برجام چند صد میلیاردی مشروط شده به پرداخت 10 میلیارد».

این طعنه متعاقب سخنانی است که وزیر خارجه کشورمان در گفت‌وگویی تلویزیونی مطرح کرد. او گفته بود: «اگر آمریکا نیت جدی دارد، نشانه جدی صادر کند. نشانه هم آن است که حداقل ۱۰ میلیارد دلار از پول‌های بلوکه‎‌شده را آزاد کند».

آزادسازی پول‌های بلوکه‌شده یکی از حقوق اصلی ایران در ارتباط با ایالات متحده آمریکاست که مشخص نیست چرا عباس عبدی از طرح موضوع آن چنین آزرده شده است که با مثالی بی‌ارتباط تمام سعی خود را برای تخریب دستگاه دیپلماسی دولت سیزدهم به کار گرفته است.

آزادسازی پول‌های بلوکه شده پیش از این هم در مذاکرات تبادل زندانی با آمریکا و انگلستان (که به موازات گفت‌وگوهای وین اما جداگانه انجام شده بود) به‌عنوان یکی از تعهدات توافق در نظر گرفته شده بود اما نهایتا کشورهای مذکور تعهدات خود را انجام ندادند و مدعی شدند که توافقی در این خصوص نهایی نشده بود؛ در حالی که مقامات وقت دستگاه دیپلماسی می‌گفتند که توافق انجام شده بود. از طرفی تحریم‌های آمریکا باعث شد که کشورهایی مانند کره جنوبی یا عراق هم بخشی از پول‌های ایران را بلوکه کنند.

همه این‌ها در حالی است که دولت قبل که مورد قبول اصلاح‌طلبان بود همواره سعی می‌کرد چهره‌ای غیرواقعی از غربی‌ها نشان دهد و شخص حسن روحانی به عنوان رئیس‌جمهور هم حیات و ممات ملت ایران را در گرو امضای توافق برجام می‌دانست؛ تا جایی که می‌گفت آب‌خوردن ما هم بسته به برجام است. چنین نگاه خوش‌بینانه دولت اصلاح‌طلبان باعث شد ایران زیر بار قراردادی بی‌ضمانت اجرا به نام برجام برود و همان زمان که منتقدان شیوه مذاکره دولت نسبت به برجام ایرادات اساسی وارد می‌کردند، روحانی با تحقیرآمیزترین ادبیات منتقدان را متهم به بی‌سوادی می‌کرد و مدام به طعنه از واژه دلواپسان استفاده می‌کرد.

یکی از مهم‌ترین اشکالات اساسی برجام وجود امکان مکانیزم ماشه بود؛ ظرفیتی برای طرف‌های غربی که این اجازه را می‌دهد که در صورت تخطی ایران از اجرای تعهدات برجام، تمام تحریم‌های سابق شورای امنیت به طور خودکار علیه ایران برقرار شود. حتی در اِعمال این مکانیزم حق وتو نیز مؤثر نیست. در واقع یک حق گسترده‌ای در برجام به طرف‌های غربی‌ داده شده است که اگر ادعای تخطی ایران را مطرح کنند و از قضا بتوانند به یک نتیجه واحد برسند، تمام آنچه دولت روحانی و اصلاح‌طلبان از آن تحت عنوان فتح‌الفتوح برجام می‌کردند، ناگهان از بین برود. آمریکا در دوران ترامپ هم استفاده از این مکانیزم را مطرح کرد و چه بسا اگر از برجام پیش از درخواست اجرایی‌شدن مکانیزم ماشه خارج نشده بود، می‌توانست آن را اجرایی کند.

منتقدان سیاست‌ خارجی دولت همان زمان این نقدها را مطرح می‌کردند اما دولت روحانی و اصلاح‌طلبان با ایجاد یک موج کاذب اجتماعی هر منتقدی را به حاشیه می‌راندند. یا زمانی که گفته می‌شد امضای کری تضمین است، بسیاری این ادعای واهی را رد می‌کردند اما بازهم گوش شنوایی وجود نداشت.

از طرفی سیاست‌های افراطی دولت اصلاح‌طلبان در شیفتگی به غرب باعث شد روابط ایران با کشورهای شرق آسیا و به خصوص با چین به سردی برود؛ تا حدی که چین مدت‌ها تمایل نداشت با ایران مراودات گسترده اقتصادی داشته باشد. حال آنکه می‌بینیم در دولت سید ابراهیم رئیسی ایران بعد از 15 سال عضو ناظر بودن در پیمان همکاری شانگهای به عضویت دائم در این پیمان مهم در می‌آید.

علاوه بر همه اینها دولت روحانی و مجموعه اصلاح‌طلبان برخلاف تمام وعده‌هایی که دادند در به سرانجام‌رساندن مذاکرات هیچ‌وقت توفیق واقعی و مبتنی بر منافع ملی ایران به دست نیاورند و شاید همین موضوع علت اصلی ترس آنها از رفع بحران‌های بین‌المللی ایران باشد زیرا با توفیق دولت کنونی در عرصه سیاست خارجی ناتوانی آنها بیش از پیش بر مردم عیان می‌شود و گویا در این شرایط آنها راهی جز تمسک به متلک‌گویی نیافته‌اند؛ خاصه عباس عبدی که به یاد داریم بعد از انتخابات مجلس یازدهم و شکست سنگین اصلاح‌طلبان در آن انتخابات در یادداشتی اصل انتخابات در نظام جمهوری اسلامی را به سخره گرفت تا نشان دهد، در پی هر شکستی کار و راهی جز تمسخر و استفاده از ادبیات خارج از عرف سیاسی بلد نیست.