«دولت‌های مختلف ایران در سال‌های اخیر تا حد زیادی درگیرِ مسائل مهمی نظیر موضوعات مختلف منطقه خاورمیانه و معادله هسته‌ای تهران بوده اند. همین مساله موجب غفلت از منطقه قفقاز شده و اکنون ایران باید اقدامات زیادی را انجام دهد تا این نقیصه را در عرصه سیاست خارجی خود جبران کند. مساله‌ای که قطعا با چالش‌های قابل توجهی نیز برای ایران همراه خواهد بود».

تغییر قابل توجه در روابط ایران و آذربایجان
پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

پایگاه خبری "میدل ایست آی" در گزارشی، به جدیدترین تحولات در روابط ایران با آذربایجان، مخصوصا پس از دوره‌ای فشرده از تنش‌های گسترده در روابط دو کشور در نخستین سالگرد جنگ قره باغ (۲۰۲۰) پرداخته و ماهیت متغیرِ روابط دو کشور در ماه‌های اخیر، و به طور خاص انعقاد توافق سوآپ گازی میانِ ایران، ترکمنستان و آذربایجان و تاثیر آن بر روابط ایران با منطقه قفقاز را مورد بررسی قرار داده است.

میدل ایست آی می‌نویسد: «در نخستین سالگرد جنگ قره باغ (۲۰۲۰)، مقام‌های ایرانی و آذربایجانی در مدت زمانی محدودی، یک جنگ لفظی و دیپلماتیکِ قابل توجه را در پیش گرفتند. در این چهارچوب، تهران، باکو را متهم کرد که قلمرو خود را در اختیار اسرائیل قرار داده و این رژیم نیز به جاسوسی از ایران می‌پردازد و در عین حال، آذربایجان برخی مزدوران از کشور‌های دیگر منطقه را نیز در جنگ قره باغ مورد استفاده قرار داده است. در نقطه مقابل، دولت آذربایجان نیز ایران را متهم کرد که در جریان جنگ قره باغ، به بخش‌های جنوبی آذربایجان حمله کرده و عملا بواسطه اتحاد با ارمنستان، رویه‌هایی مخالف با منافع دولت آذربایجان را در پیش گرفته است.

در این چهارچوب، در بحبوحه اوج گیری تنش‌های لفظی میان مقام‌های دو کشور، ایران و آذربایجان اقدام به نمایش قدرت نظامی در مرز‌های مشترک خود و منطقه قفقاز کردند. در اوایل ماه سپتامبر سال جاری میلادی، آذربایجان اقدام به برگزاری یک مانور نظامی مشترک با ترکیه و پاکستان کرد. دو هفته بعد، نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران شمار قبال توجهی از نظامیان را در منطقه مرزی با آذربایجان مستقر کرد و یک مانور نظامی گسترده را برگزار کرد. چند روز بعد در پاسخ به این رزمایش، آذربایجان به همراه ترکیه، در یک رزمایش مشترک نظامی در گرجستان شرکت کرد.

با این همه، وقتی شعله‌های تنش و درگیری کاهش پیدا کردند، تصویر جدیدی از روابط دوجانبه ایران و آذربایجان در رسانه‌ها در حال ظهور است. در تاریخ ۲۸ نوامبر سال جاری میلادی، روسای جمهور ایران و آذربایجان در پایتخت ترکمنستان، دیدار و ملاقات کردند و بر روابط دوستانه و برادرانه تاکید کرده و اقدام به دست دادن و گرفتن عکس در برابر دوربین‌های خبرنگاران و رسانه‌های مختلف کردند.

به گزارش فرارو، بدون تردید، در این رابطه چیزی در روابط دو کشور تغییر کرده بود. ایران که پیش از این بیشتر به ارمنستان نزدیک بود، اکنون تا حدی نوعی توازن را ایجاد کرده و با آذربایجان نیز به توسعه روابط می‌پردازد. اضافه بر این، دولت "ابراهیم رئیسی" اخیرا اقدام به انعقاد یک قرارداد قابل توجهِ سوآپ گازی با ترکمنستان و آذربایجان نیز کرده است. انعقاد این قرارداد به نحو قابل تجهی از سوی رسانه‌های فارسی زبان مورد استقبال واقع شده و از آن به عنوان یک موفقیت اقتصادیِ قابل توجه برای ایران یاد شده است. مساله‌ای که در نوع خود توانست هم موجب بهبود روابط با آذربایجان شود و هم ضربه‌ای سنگین را به کارزار فشار حداکثری دولت آمریکا علیه ایران وارد کرد.

جزئیاتِ افشا نشده

در رابطه با قرارداد سوآپ گازی میان ایران، ترکمنستان و آذربایجان، تنها جزئیاتی که به طور رسمی از این توافق به بیرون درز کرده توسط "جواد اوجی" وزیر نفت ایران مطرح شده است. وی گفته است که ایران ۱.۵ تا ۲ میلیارد مترمکعب گاز را از ترکمنستان در سرخس تحویل می‌گیرد و همین میزان را نیز در مرز آستارا به جمهوری خودمختار نخجوان تحویل می‌دهد.

اینکه این توافق برای چه مدت ادامه خواهد یافت، هنوز مشخص نشده است. تنها این نکته گفته شده که این توافق، یک توافق بلند مدت است. البته که در این رابطه گمانه زنی‌ها و سوال‌های گوناگونی نیز مطرح است. مثلا عده‌ای از کارشناسان انرژی می‌گویند که کیفیت گاز تحویل گرفته شده ایران از ترکمنستان و گازی که به آذربایجان تحویل خواهد داد چگونه است؟

مهمتر از همه اینکه سهم برداشتی ایران از انتقال گاز به آذربایجان چقدر است؟ در این راستا، اعداد و آمار مختلفی ذکر شده اند. "باشگاه خبرنگاران جوان" ایران نوشته که چیزی میان ۲۰ تا ۲۵ درصد از گاز تحویل داده شده، سهم ایران خواهد بود. متعاقبا، خبرگزاری ایسنا این میزان را پنج درصد دانسته است. برخی ناظران بر این باورند که به دلیل تحریم‌های بین المللی علیه ایران، تهران حاضر است در چهارچوب توافقاتی از این نوع، تخفیف‌هایی را ارائه کند. این شیوه پیش از این نیز از سوی ایران جهت جذب مشتریان خارجی با هدف دور زدن تحریم‌های آمریکا و فروش نفت ایران، در پیش گرفته شده است. با این همه، بسیاری معتقدند که قرارداد‌هایی از این نوع تا حد زیادی می‌توانند نفوذ و کنترل ایران را بر همسایگانش افزایش دهند.

راهبرد هسته ایِ جدید ایران

قرارداد سوآپ گازی تنها چند روز قبل از، ازسرگیری مذاکرات هسته‌ای در وین با هدف احیای توافق برجام منعقد شده است. درواقع، این قرارداد تنها چند روز قبل از آنکه دولت جدید ایران به ریاست جمهوری "ابراهیم رئیسی" روند مذاکرات هسته‌ای با غرب را آغاز کند، منعقد شده است. در این رابطه یک دیپلمات ایرانی که در فاصله سال‌های ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۳ در وزارت خارجه ایران فعالیت داشته می‌گوید: "ایران مایل نیست تا در میز مذاکرات هسته‌ای با غرب، با دستِ خالی حاضر شود. در این راستا، تهران تلاش‌های قابل توجهی را جهت بهبود روابط خود با کشور‌های همسایه و قدرت‌های منطقه‌ای انجام داده است. این مساله در نوع خود رویه‌ای است که ایران بدون تردید در چهار سال آینده، با جدیت دنبال خواهد کرد".

این دیپلمات به طور خاص به این مطلب اشاره می‌کند که "در دوره حضور "حسن روحانی" در قدرت، ایران تا حد زیادی توجه خود را معطوف به مذاکرات هسته‌ای با غرب کرده بود و از منطقه قفقاز غافل شده بود. در این رابطه حتی ما هشدار‌های زیادی را از طریق کانال‌های خاص خود به حسن روحانی و وزیرخارجه دولت وی "جواد ظریف" دادیم تا روند انفعالی خود در مورد تحولات قفقاز را کنار بگذارند. با این حال، آن‌ها قویا مشغول به مذاکرات با غرب بودند".

در نتیجه همین رویکرد، اکنون دولت رئیسی به دنیال پُر کردن این خلا و ایجاد اهرم‌های قابل توجه در عرصه مذاکرات هسته‌ای با غرب برای خود است. با این همه، آنچه که حداقل از اوایل دهه ۱۹۹۰ در سیاست ایران در قبال منطقه قفقاز دست نخورده باقی مانده، مخالفت شدید و جدی ایران با افتتاح "کریدور ارتباطی زنگزور" است که آذربایجان را به منطقه نخجوان متصل می‌سازد.

کریدورِ ادعایی آذربایجان

افتتاحِ کریدور زنگزور که ۲۱ کیلومتر طول دارد و "الهام علی اف" رئیس جمهور آذربایجان به افتتاح آن پس از جنگ قره باغ در سال ۲۰۲۰ به شدت اصرار داشته، تا حد زیادی دسترسی ایران را به قفقاز از طریق ارمنستان قطع می‌کند. در این راستا، علی رغمِ مخالفت‌های جدی ایران و ارمنستان با افتتاح کریدور زنگزور، کارشناسان بر این باورند که اگر ترکیه و روسیه تصمیم بگیرند که به آذربایجان اجازه دهند تا از این کریدور استفاده کند، ایران و ارمنستان با چالش‌هایی جدی در ادامه راه رو به رو خواهند شد.

در این چهارچوب، یک دیپلماتِ بازنشسته ایرانی که در جریان جنگ اول قره باغ (۱۹۹۴-۱۹۸۸) در وزارت خارجه ایران خدمت کرده، به میدل ایست آی می‌گوید: "تهران عملا با چالش‌های قابل توجهی که در قالبِ منازعات آذربایجان و ارمنستان با آن‌ها رو به رو است، آشنایی دارد. آذربایجان جهت پیشبرد دستورکار‌های خود تا حد زیادی روی حمایت سیاسی و نظامی ترکیه و اسرائیل حساب می‌کند. در این رابطه، ارمنستان نیز تا حدی زیادی به رویه‌های روسیه توجه دارد. این مسائل عملا فضای کنشگری‌های موثر را تا حدی از ایران گرفته اند. اگر همین فردا روسیه به ارمنستان دستور دهد که نظامیان خود را از کریدور زنگزور خارج کند و آن را در اختیار ماموران صلح بانی روسی قرا دهد، ارمنستان اطاعت خواهد کرد. همانطور که در جریان جنگ اخیر قره باغ نیز ارمنستان تا حد زیادی از دستورالعمل‌های صادره از سوی روسیه توجه کرد و جنگ را خاتمه داد".

دولت‌های مختلف ایران در سال‌های اخیر تا حد زیادی درگیرِ مسائل مهمی نظیر موضوعات اساسی منطقه خاورمیانه و معادله هسته‌ای تهران بوده اند. همین مساله موجب غفلت از منطقه قفقاز شده و اکنون ایران باید اقدامات زیادی را انجام دهد تا این نقیصه را در عرصه سیاست خارجی خود جبران کند. مساله‌ای که قطعا با چالش‌های قابل توجهی نیز برای ایران همراه خواهد بود».