پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

‌اصلا چه شد که شما دختر آقای روحانی را برای ازدواج انتخاب کردید؟
من در انتخابات ریاست‌جمهوری در سال 92، رئیس نخبگان و جوانان کشورهای اسلامی و هم‌زمان عضو ستاد آقای روحانی بودم. بعد از پیروزی ایشان آقای اکرمی به من گفت ازدواج کرده‌اید؟ که من گفتم نه و قصد ازدواج هم ندارم و در حال تحصیل هستم.

‌منظورتان حجت‌الاسلام سید‌رضا اکرمی است؟
بله. البته قبل از ایشان هم فردی به نام عرب‌اسدی که مسئول دفتر خبرگان رهبری آقای دکتر روحانی در زمان انتخابات در استان سمنان بودند، به من پیشنهاد کرده بودند، ولی من به این موضوع جدی فکر نکرده بودم.

‌گویا دیگران بیشتر از خانواده خودتان به دنبال ازدواج شما بودند... .
(می‌خندد) بله. من آن زمان مشغول تحصیل در مقطع دکترا بودم و گفتم قصد ازدواج ندارم. چهار سال بعد، سال آخر دولت اول آقای روحانی بود که باز آقای اکرمی به من گفتند ازدواج کرده‌ای یا نه؟ که گفتم نه حاج آقا. ایشان گفتند یک دخترخانم تحصیل‌کرده‌ای هست، شما و مادر بیایید و با او ملاقاتی داشته باشید. من رفتم با خانواده مطرح کردم و در نهایت به ازدواج رسید.

‌اصل ماجرا را نگفتید؛ برخورد آقای روحانی با شما چگونه بود؟
من به رفتار آدم‌ها خیلی توجه دارم، وقتی اولین‌بار خدمت ایشان رسیدم، آقای روحانی را در برخورد اول خیلی متواضع و خاکی دیدم و فضای صمیمی و دوستانه‌ای شکل گرفت و ایشان تا درِ دفتر من را بدرقه کردند. این مسائل برای من خیلی مهم بود و اینکه ایشان رئیس‌‌جمهور هستند، برای من اولویتی نداشت.

‌مراسم خواستگاری شما کاملا سنتی برگزار شد؟
بله، من به خانه ایشان رفتم. البته ایشان هیچ شرطی برای من نگذاشتند، فقط به‌عنوان یک پدر چند دغدغه داشتند که همان‌ها را مطرح کردند و گفتند همین که روی پای خود هستی، برای من کافی است. هیچ حرفی هم از ماشین و خانه نزدند؛ اما آرامش دخترشان برای آقای روحانی خیلی مهم بود. من نگاه ایشان را خیلی دوست داشتم.

‌الان آقای روحانی از شما به‌عنوان داماد راضی هستند؟
(با خنده) این را از خودشان بپرسید.

‌باجناق هم دارید؟
بله، البته به همراه دختر آقای روحانی نزدیک 20 سال است که در خارج از کشور زندگی می‌کنند و به شغل پزشکی مشغول هستند.

‌داماد آقای روحانی بودن برای شما ضرر هم داشته است؟
بستگی دارد نفع و ضرر را چگونه تعریف کنیم.