این پرسپولیس بهانه‌گیر، قرابتی با پرسپولیسی که پنج سال قهرمان ایران شد ندارد.

پرسپولیسی که نمی‌شناسیم!نه!
پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

به گزارش ورزش سه، تساوی مقابل هوادار، تنها یک تساوی نابهنگام و بدموقع و نا امیدکننده برای قرمزهای پایتخت نبود. بلکه این تساوی و ادبیات کادر فنی پرسپولیس در پی آن، هشداری برای پایان یک عصر طلایی و شروع دوران معمولی شدن قرمزها است.

علیرغم همه‌ی کنایه‌ها و بدبینی‌های رقبا، پرسپولیس در شش سال گذشته تیمی ویژه در فوتبال ایران بوده است. تیمی که از مرزهای معمولی بودن فراتر رفت و تداوم موفقیت‌هایش علیرغم برخی مشکلات خاص، نشانی بر خاص بودن این تیم شد. البته خاص بودنی نه از جنس آنچه در سال‌های اخیر اغلب با بخل و حسادت به این تیم نسبت داده می‌شد بلکه خاص بودنی که عیار این تیم را در مشکلات نشان می‌داد. خاصیتی که باعث می‌شد قرمزهای پایتخت، در مقابل مشکلات مقاوم‌تر، صبور‌تر و سرسخت‌تر از هر تیمی در ایران باشند.

اما چرا مساوی مقابل هوادار می‌تواند نقطه عطف رو به نزول پرسپولیس باشد؟ حتی اگر امیدهای پرسپولیس برای کسب قهرمانی ششم زودتر از اینها ناامید شده بود باز نمی‌توانست دلیلی بر این ادعا باشد که زنگ خطر معمولی شدن پرسپولیس به صدا در آمده. اما به این جمله توجه کنید:«هر زمان که به ما امتیاز معیشتی دادند مصاحبه می‌کنم» آیا بیان این جمله از سوی مدیر پرسپولیس نمی‌تواند نشانگر این باشد که پرسپولیس دیگر آن تیم خاص شش سال گذشته نیست؟ آیا بهانه‌های داوری از سوی کادر فنی با آنچه در کلام از جنگیدن و ناامید شدن می‌گویند تناقض ندارد؟

شاید سرنخ این ماجرا را باید در همین جملات انگیزشی حمید مطهری پیدا کرد. او و یحیی گل محمدی خود را اثبات کرده‌اند و قرار نیست به خاطر یک فصل قهرمان نشدن، توانایی آنها در مربیگری را زیر سوال برد. اما آنچه مطهری بر زبان می‌آورد با کلیت روح تیمی پرسپولیس همخوانی دارد؟ تلاش و جنگیدن بازیکنان پرسپولیس چقدر شبیه آن چیزی است که مطهری از جنگیدن و نا امید شدن تصویر می‌کند؟

پرسپولیس در روزی که چه بسا شایسته بردن هوادار بود تن به تساوی داد. اتفاقی که چند باری در فصل های قبل نیز برای پرسپولیس افتاد و آن امتیاز دادن به تیم‌های پایین جدول بود. اما در این فصل این اتفاق چند باری افتاده و دیگر آن جذبه‌ی پرسپولیس در مقابل تیم‌های مثل هوادار همچون گذشته نیست. در زمان برانکو نیز اغلب تیم‌ها در مقابل پرسپولیس بازی بسته انجام می‌دادند و یا اشتباهات داوری به ضرر این تیم رخ می‌داد اما اگر اعتراضی هم وجود داشت در نهایت تاثیرش را در عملکرد فنی داخل زمین نمی‌گذاشت.

پرسپولیس بهانه‌جوی این روزها، آن پرسپولیسی نیست که تا آخرین توان برای بردن می‌جنگید. اگر قرار بود که پرسپولیس همچون همه بهانه‌‌جو باشد که بدون نیمکت ذخیره به فینال آسیا نمی‌رسید. اما حالا کار به جایی رسیده که سرمربی پرسپولیس عملا تیمش را در دربی و پس از دریافت گل تساوی با اعتراض دامنه‌دار و بیش از حدش، خلع سلاح می‌کند و یک ربع مانده به پایان سوت پایان بازی را به صدا در می‌آورد. تیمی که برانکو با حداقل خرید آن را می‌بست و ناز بازیکنی را نمی‌کشید و ابایی از بازی دادن چهره‌های گمنام نداشت حالا  چند بازیکن متوسط به جمع خود اضافه کرده بدون آنکه یک چهره‌ی جدید به فوتبال ایران معرفی کند. زنگ‌های تغییر در این نقاط به صدا در آمده وگرنه قهرمان نشدن در یک فصل پس از پنج قهرمانی که ناکامی نیست. اما نکته آنجاست که احساس نمی‌شود پرسپولیس بر مداری می‌چرخد که پنج شش سالی بر آن چرخید. احساس نمی‌شود که پرسپولیس همان پرسپولیسی است که تحت هیچ شرایطی ناامید نمی‌شد و در بحران نمی‌ماند.

حالا بیش از هر زمانی و پس از تساوی مقابل هوادار، زنگ‌های خطر برای پرسپولیس به صدا در آمده. تیمی که پنج سال است ماهرترین تیم در امتیازگیری هفته‌های پایانی است و جنگ و نبرد یک سوم پایانی لیگ را بهتر از هر تیم دیگری بلد بود حالا با عصبیت مشهود در مقابل یک تیم میانه جدولی ظاهر می‌شود و امضای حکم قهرمانی رقیب را جلوتر می‌اندازد.