محسن فائضی در گفت وگویی عنوان داشت که به هر حال فضای کنونی یک فضای ایده آل برای اسرائیل است. چون شرایطی شکل گرفته است که عملاً مذاکرات وین برای احیای برجام و لغو تحریم های ایران از دستور کار خارج شده است. اما دوباره طی روزهای اخیر که زمزمه ازسرگیری مجدد مذاکرات وین بعد از سفر انریکه مورا و امیر قطر مطرح شده است به نظر من حمله گسترده اسرائیل به تاسیسات هسته‌ای و یا نظامی ایران در مرحله‌ای از رزمایش ارابه های آتشین می تواند نوعی ترسیم فضا برای تداوم شرایط کنونی باشد. به این معنی که اسرائیل تلاش می کند کماکان شرایط فعلی برای عدم مذاکرات با ایران در سایه تندتر شدن تنش با جمهوری اسلامی ایران محقق شود.

پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

اخیرا تایمز اسرائیل عنوان داشت که اواخر ماه جاری میلادی (می) نیروی هوایی اسرائیل برای اولین بار مانور گستردهٔ حمله به ایران را در رزمایشی با عنوان «ارابه‌های آتشین» برگزار خواهد کرد. همچنین بر اساس گزارش کانال ۱۳ اسرائیل قرار است که هواپیماهای سوخت‌رسان آمریکایی هم در این رزمایش حضور داشته باشند. مضافا در این مانور با بهره‌گیری از فناوری «هوش مصنوعی»، این امکان وجود دارد که اهداف نظامی تازه شناسایی و معرفی شود. انجام این رزمایش، آن هم در این ابعاد با تمرکز روی حمله به اهداف هسته‌ای و نظامی ایران در سایه سکون و رکود در مذاکرات وین می تواند نشان از تغییر لحن و ادبیات اسرائیل داشته باشد. از این رو برای بررسی دلایل انجام این رزمایش و طراحی حمله به تاسیسات هسته‌ای و نظامی ایران توسط اسرائیل، گفت و گویی را با محسن فائضی، تحلیلگر ارشد مسائل اسرائیل پی گرفته شده است که در ادامه می خوانید:

بر اساس گفته رسانه‌های اسرائیلی قرار است طی روزهای پایانی ماه جاری میلادی در چارچوب بخشی از مانور ارابه های آتشین حمله گسترده ای به تاسیسات هسته‌ای ایران با کمک هواپیمای سوخت رسان آمریکایی انجام شود. به باور شما اساساً این دست اقدامات تل آیو به معنای تغییر گفتمان دفاعی و امنیتی اسرائیل در منطقه و به خصوص علیه ایران است؟

اول باید این را گفت که اگر چه در محافل رسانه‌ای از این رزمایش به عنوان بزرگترین رزمایش تاریخ اسرائیل یاد می شود، اما این کلیدواژه از دل گمانه‌زنی رسانه‌ای و سیاسی خارج شده است. یعنی هیچ گونه متر و معیار کاملاً دفاعی و نظامی برای اینکه دقیقاً عنوان شود این رزمایش بزرگترین رزمایش تاریخ اسرائیل است وجود ندارد. بنابراین باید یادآرو شد که رزمایش ارابه های آتشین در یک نگاه نسبی می تواند جزو رزمایش بزرگ اسرائیل تلقی شود، اما در بزرگ ترین بودن آن جای تردید وجود دارد. 

پس چرا اسرائیل لقب بزرگ ترین رزمایش تاریخشان را به ارابه های آتشین داده اند؟

این سوال مکمل سوال قبلی است. ببینید رسانه های اسرائیلی و محافل سیاسی آنها سعی دارند از دل این نوع کلمات نوعی پروپاگاندا و تبلیغات برای تقویت نظامی و دفاعی اسرائیل شکل دهند، اما واقعیت امر آن است که مجموعه تحولات در داخل اسرائیل و همچنین منطقه شرایطی را فراهم کرده است که صهیونیست ها مجبور شده اند این قبیل رزمایش ها را در دفعات زیاد، فواصل کم و با شدت و وسعت بیشتر برگزار کنند. با اینحال اگر بخواهیم نگاه دقیق تری به ماهیت رزمایش اخیر (ارابه های آتشین) داشته باشیم به نظر من این رزمایش نوعی آمادگی اسرائیل برای پاسخگویی همزمان در چند جبهه از کرانه باختری تا نواز غزه، مرزهای مشترک با لبنان و همچنین پاسخگویی در برابر جمهوری اسلامی ایران است. به همین دلیل رزمایش ارابه های آتشین را باید یک رزمایش چند بُعدی در نظر گرفت که ارتش اسرائیل در تلاش است در این چند جبهه به صورت همزمان خود را آماده کند. ضمن اینکه اگر شما طی سال های اخیر به رزمایش های اسرائیل نگاه کنید می بینید که تل آویو سعی کرده است با کشورهای منطقه ای و فرامنطقه رزمایش های مشترکی را به صورت رزمایش دریایی، هوایی و یا زمینی برگزار کند تا نوعی امنیت مشترک را برای خود در برابر ایران تعریف نماید. با اینحال شرایط منطقه گویای آن است که نمی توان برگزاری رزمایش‌ها، حتی در ابعاد رزمایش ارابه های آتشین را لزوماً به معنای باز دارندگی اسرائیل در برابر ایران دانست. اگرچه از آن سو لحن و ادبیات نظامی اسرائیلی ها را هم قدری تغییر خواهد داد.

پس با این تغییر لحن، اسرائیل خود را آماده جنگ با ایران می کند؟

مسئله جنگ قدری دور از ذهن است.

اما در مقابل ایران هم در رزمایش پیامبر اعظم ۱۷ با موشک بالستیک به ماکت پایگاه هسته ای دیمونا حمله کرد. پس دو طرف دست به ماشه هستند و با حمله به ماکت های تاسیسات هسته ای و نظامی یگدیگر به دنبال محک زدن همدیگرند؟

این وضعیت همواره با شدت و ضعف وجود داشته است. اما همانگونه که پیشتر عنوان کردم شرایط داخلی و منطقه ای سبب شده است که تل آویو به سمت برگزاری رزمایش های مشترک در دفعات زیاد و در فواصل کم با وسعت بالا روی بیاورد. مشابه همین روش در ایران هم دیده می شود. این مسئله به معنای شکننده شدن فضا خواهد بود، اما لزوما جنگ مستقیم را به دنبال ندارد.

روی تحولات دیپلماتیک با محوریت مذاکرات وین هم تمرکز داشته باشیم. بسیاری معتقدند به دلیل بن بست در گفت وگوها بر سر احیای برجام فضای مناسبی برای این دست اقدامات اسرائیل شکل گرفته است. آیا بین این دو مسئله ارتباط وجود دارد؟

بله این ارتباط وجود دارد. به هر حال فضای کنونی یک فضای ایده آل برای اسرائیل است. چون شرایطی شکل گرفته است که عملاً مذاکرات وین برای احیای برجام و لغو تحریم های ایران از دستور کار خارج شده است. اما دوباره طی روزهای اخیر که زمزمه ازسرگیری مجدد مذاکرات وین بعد از سفر انریکه مورا و امیر قطر مطرح شده است به نظر من حمله گسترده اسرائیل به تاسیسات هسته‌ای و یا نظامی ایران در مرحله‌ای از رزمایش ارابه های آتشین می تواند نوعی ترسیم فضا برای تداوم شرایط کنونی باشد. به این معنی که اسرائیل تلاش می کند کماکان شرایط فعلی برای عدم مذاکرات با ایران در سایه تندتر شدن تنش با جمهوری اسلامی ایران محقق شود.

یعنی به باور شما طراحی حمله به تاسیسات نظامی و هسته‌ای ایران در رزمایش ارابه های آتشین از اساس با هدف واکنش متقابل تهران برای انجام رزمایش مشابه و تندتر شدن فضا در جهت کنار گذاشتن مذاکرات در دستور کار تل آویو قرار گرفته است؟

 بله این نکته کاملاً درست است. به هر حال طی سال های گذشته ما شاهد سلسله کنش ها و واکنش های متقابل از سوی اسرائیل و ایران بوده ایم. هر زمان اسرائیل دست به اقدامی علیه ایران زده است با واکنش تهران مواجه شده ایم و برعکس آن هم صادق بوده است. لذا این احتمال وجود دارد که اسرائیل در تلاش است به موازات آغاز احتمالی مذاکرات وین با طراحی حمله به تاسیسات هسته‌ای ایران، تهران را تحریک کند تا در نهایت فضا تندتر شود.

نکته قابل ملاحظه ای که باید به آن پرداخت مسئله همراهی آمریکا در اجرای رزمایش اسرائیل با محوریت حمله به تاسیسات هسته‌ای و نظامی ایران است که قرار شده با حضور هواپیمای سوخت رسان ایالات متحده پی گرفته شود. حال سوال اینجاست که آیا این اقدام در تناقض با رفتار دولت بایدن برای احیای برجام و حل و فصل پرونده فعالیت هسته ای ایران قرار ندارد؟

نکته ای که در این میان کمتر به آن پرداخته شده این است که به نظر من احتمال ورود یا حضور نظامی آمریکا در رزمایش اسرائیل با محوریت حمله به تاسیسات هسته‌ای ایران هم جزو آن دسته از گمانه زنی های سیاسی و رسانه‌ای اسرائیل است. چون فعلاً وزارت دفاع ایالات متحده و یا وزارت امور خارجه این کشور به صورت رسمی حضور یا عدم حضور خود را در این رزمایش تایید نکرده‌اند، هر چند تکذیبی هم مشاهد نشده است. بنابراین امکان دارد که روزهای آتی شاهد واکنش واشنگتن باشیم.

به شرایط شکننده دولت بنت هم بپردازیم. وضعیت دولت بنت تا چه اندازه می تواند در برگزاری این رزمایش موثر واقع شود؟

اتفاقا نکته بسیار مهمی که در اینجا باید به آن پرداخت به شرایط سیاسی داخلی و به خصوص وضعیت شکننده دولت بنت بازمی‌گردد که بسیاری معتقدند در آستانه فروپاشی کامل قرار دارد. به احتمال بسیار زیاد این دولت از هم فرو خواهد پاشید و دور جدید انتخابات پارلمانی شکل خواهد گرفت. لذا اسرائیل و دولت بنت با برگزاری این رزمایش علاوه بر موازنه سازی امنیتی و دفاعی در منطقه  سعی دارد نوعی قدرت نمایی سیاسی را هم در برابر جریان اپوزیسیون و به خصوص بنیامین نتانیاهو داشته باشد. از طرف دیگر یکی از پاشنه آشیل های مهم دولت بنت به انفعال وی در برابر جمهوری اسلامی ایران باز می گردد. بنابراین طراحی حمله به تاسیسات هسته‌ای و نظامی ایران در این رزمایش می‌تواند به نوعی پاسخگویی بنت به این انتقاد ها باشد. در ضمن  این نکته را هم باید در نظر گرفت که کل این رزمایش با توجه به وضعیت کنونی در سرزمین‌های اشغالی می تواند یک فرار رو به جلو هم تلقی شود.