روزنامه شرق دیروز در یادداشتی به موضوعات اقتصادی و نظامی و تحریم‌های آمریکا پرداخت و نوشت: «برخلاف برخی تصورات متعارف، تحریم‌های فراملی اقتصادی هدفمند و سازمان‌یافته آمریکا علیه ایران، پیوند پیوسته‌ای با انقلاب اسلامی و دوران انقلاب ندارد. این تحریم‌ها پس از فروپاشی اتحاد شوروی، در سال 1375 در آمریکا به‌صورت قانون درآمده، اما اجرای آن نیز پس از انتخابات سال 1376 ایران به مدت 11 سال به تأخیر افتاده است.»

پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

کیهان : ادعای این یادداشت در حالی است که در طول 8سال دفاع مقدس کشورمان حتی درمورد سیم خاردار هم مورد تحریم واقع شده بود. به کارگیری عبارات «فراملی اقتصادی هدفمند» برای تحریم با چه منظوری صورت گرفته مشخص نیست ولی آنچه مشخص است ایران حتی برای واردات وسایل کامل سطحی نیز مجبور بود به چند کشورهای دوست خود متوسل شود. البته بدون شک در دهه‌های اخیر تحریم شدت گرفته است.

در ادامه این یادداشت آمده: «ایران هرگز در چهار دهه پس از انقلاب در حد امروز در برابر تحریم‌های آمریکا، دچار چنین وضعیتی برای بازدارندگی نبوده است... ناتوانی ایران در حراست از اقتصاد ملی خود در برابر تهاجم‌های تحریمی آمریکا، پیش و بیش از بحران کرونا، ایران را در معرض این شرایط بسیار دشوار قرار داده است... با تجربه موفق[!!] آمریکا در تحریم اقتصادی ایران، اینک تحریم ایران پس از 15 سال به مهم‌ترین و مؤثرترین ابزار منازعه آمریکا علیه ایران بدل شده است.»

در ادامه این یادداشت می‌خوانیم: «توسعه توان نظامی بی‌تناسب با توان اقتصادی خطرناک است. صاحب‌نظران، مسابقه نظامی و تسلیحاتی شوروی با آمریکا را به دلیل تزریق منابع محدودتر مالی شوروی به حوزه نظامی و کاهش مداوم منابع حوزه اقتصادی این کشور، از عوامل مهم فروپاشی اقتصاد شوروی و در نهایت فروپاشی ابرقدرت شوروی می‌دانند... نمایش برتری قدرت نظامی بدون قدرت اقتصادی متناسب، می‌تواند کشور را به وضع مشابه کره شمالی دچار کند؛ وضعیتی که دائما قدرت نظامی وجه خطرناک و تهدیدکننده کشور را پررنگ می‌کند و فقدان قدرت اقتصادی مؤثر، راه دستیابی ملت ایران را به رفاه ملی و منزلت و اقتدار بین‌المللی می‌بندد.»

روزنامه شرق: نگاه به شرق بی‌معنی است!

همچنین یادداشت شرق در ادامه آورده است: «این وضعیت منزلت جهانی ایران را به رغم قدرت نظامی و قدرت منطقه‌ای‌اش، در معرض آسیب جدی قرار داده است...مفهوم نگاه به شرق...بی‌معنی...و تخیلی گمراه‌کننده است...شرط قطعی تحقق مناسبات گسترده و به‌شدت ضروری و مفید با شرق، حل مناقشات ایران با آمریکاست... ایران برای روابط اقتصادی با کشورهای موفق عالم به‌ویژه کشورهای موفق شرقی...نیازمند خروج از تله تحریم آمریکا و تنش‌زدایی با آمریکاست.»

نکته نخست اینکه این روزنامه و نویسنده یادداشت در حالی به تحریم‌های ظالمانه آمریکا علیه کشورمان عنوان «تجربه موفق» داده‌اند که خود رسانه‌های آمریکایی و دیگر رسانه‌های جهان چنین نظری ندارند. به این دو نمونه نگاه کنید: نشریه آمریکایی نشنال اینترست آذرماه سال قبل نوشت: «واشنگتن هنوز هم نتوانسته ایران را تحت فرمان خود درآورد یا قرارداد بهتری با تهران ببندد. زمان آن رسیده که آمریکا استراتژی شکست‌خورده حداکثر فشار را کنار بگذارد و رو به یک دیپلماسی واقع‌بینانه بیاورد.»

نشریه آمریکایی هیل مردادماه سال گذشته نوشت: «زمان تن دادن به واقعیت فرارسیده است. راهبرد وارد آوردن حداکثر فشار ممکن بر ایران شکست خورده است.»

نکته دوم اینکه این یادداشت سعی کرده وانمود کند که قدرتمند شدن کشور در مسایل نظامی در حالی که اقتصاد به همان اندازه پیشرفت نکرده خطرناک است! و برای این موضوع شوروی سابق را مثال زده در حالیکه فروپاشی شوروی دلایل دیگری داشته که یکی از اصلی‌ترین‌های آن نظام اقتصادی ماحصل ایدئولوژی کمونیسم بوده و فرهنگی که به تبع آن در جامعه آن کشور بوده است. این عامل را البته در کنار

به‌ وجود آمدن خوش‌بینی مفرط نسبت به غرب در جوامع بلوک شرق باید دید.

اگرچه این روزنامه نامش شرق است اما دل و جان در گرو غرب دارد و با همین نگاه است که نگاه به شرق را بی‌معنی خوانده. این جماعت یک‌بار با این دیدگاه کشور را در چاه برجام انداختند و حالا از زیربار پاسخگویی شانه خالی می‌کنند. باید به این جماعت گفت چک برگشتی برجام را پاس کنید بعد دوباره آدرس غلط بدهید.

آدرس غلط درباره بی‌دستاوردی برجام

روزنامه زنجیره‌ای آرمان در مطلبی نوشت:«جریان تندرو ضربه بزرگ را در موضوع برجام وارد کرد و موفق هم بود. ضربه‌ای که عملکرد رو به جلوی دولت را قطع کرد و پس از آن دیگر نتوانست به خوبی عمل کند. برجامی که سال‌ها انرژی کشور را گرفت و با سختی و استقامت فراوان به نتیجه رسیده بود، از بین رفت و این تبدیل به بزرگ‌ترین موفقیت برای جریان تندروی اصولگرا شد. به شکلی که شاهد بودیم برخی افراد حاضر در این جناح از شکست برجام خوشحال شده و علنا ابراز خرسندی کردند. این امر تنها در مورد برجام صادق نبود و سایر برنامه‌های داخلی دولت نیز با مانع‌تراشی از سوی این جریان‌های تندرو مواجه شد».

چندی پیش ظریف با‌‌ اشاره به برجام گفته بود، توافق با آمریکا به اندازه جوهر روی کاغذ هم ارزش ندارد. روحانی نیز پیش از آن با‌‌ اشاره به تجربه برجام، مذاکره با آمریکا را دیوانگی خواند. عراقچی نیز با اذعان به اینکه، مقاومت بهتر از روش فعلی دولت در سیاست خارجی جواب می‌دهد، تأکید کرد که برجام، تحریم‌ها را افزایش داد.

علت اصلی بی‌دستاوردی برجام، اعتماد مطلق دولت آقای روحانی به آمریکا بود. این رویکرد غلط موجب شد تا بدیهی‌ترین اصول توافقات بین‌المللی از جمله همزمانی و متوازن بودن تعهدات، اخذ تضمین مکتوب و پیش‌بینی امکان عهدشکنی طرفین در برجام به هیچ عنوان رعایت نشد. دولت علی‌رغم کارنامه سیاه آمریکا در توافقات بین‌المللی، به این دولت عهدشکن اعتماد کرد و در اجرای 28 شرط ابلاغی نیز دچار قصور و تقصیرهای فراوان شد.

اما مدعیان اصلاحات که نقش ویژه‌ای در این خسارت محض دارند، با توهین به شعور مردم، با بزک آمریکا و تبرئه دولت، منتقدان را عامل بی‌دستاوردی برجام جا می‌زنند!

چه کسی دغدغه انتخابات دارد؟

محمود واعظی، رئیس دفتر رئیس‌جمهور دیروز در روزنامه دولتی ایران نوشت: «در این روزهای سخت لازم است مبانی و روش‌های سیاست‌ورزی تغییر کند. جریانی که در انتخابات موفق نمی‌شود، نباید تمام هم وغم خود را مصروف این کند که به مردم ثابت کند اشتباه انتخاب کرده‌اند. در رقابت‌های سیاسی سطح معقولی از بگومگوها میان جناح‌های مختلف تا زمانی که به امنیت و منافع ملی ضربه نزنند، پذیرفتنی است. اما در شرایطی که کشور درگیر بحرانی عالم‌گیر است که سلامت یکایک شهروندان کشور را تهدید می‌کند، مردم تحت هیچ شرایطی، انشقاق، چند دستگی و دعاوی مرسوم را از نیروهای سیاسی نمی‌پذیرند. مردم بحق این انتظار را دارند که دغدغه همه نیروهای سیاسی حفظ جان و سلامت آنها باشد و از همین رو، آنهایی که امروز بر طبل سیاسی بازی و تخریب و تخطئه می‌کوبند، عکس خواست و سلیقه مردم گام برمی‌دارند.»

در بخش دیگری از این یادداشت آمده است: «جریان‌هایی که دغدغه انتخابات سال آینده را دارند هم مطمئن باشند، راه انتخابات پرشکوهی که کشور را از خطرات و بلایای آتی بیمه کند، قطعا از میدان مبارزه‌ای می‌گذرد که کشور امروز درگیر آن است. امروز اگر با یکپارچگی، بتوانیم بر ویروس کرونا غلبه کنیم و بحران را با کمترین هزینه و بهترین شکل پشت‌سر بگذاریم، فردا شاهد مشارکت حداکثری مردم در انتخابات خواهیم بود اما امروز اگر نتوانیم آن‌طور که مردم انتظار دارند، از سلامت و معیشت‌شان حفاظت کنیم، نتیجه‌اش تضعیف اعتماد عمومی و ناامیدی آنها از آینده خواهد بود. بی‌اعتمادی و ناامیدی مردم هم بلیه‌ای است دودش نه فقط به چشم دولت، که به چشم همه فعالان و جناح‌های سیاسی خواهد رفت.»

در روزهای گذشته، رئیس‌جمهور با سخنانی نامربوط، اصرار بر آلوده ساختن فضای سیاسی کشور داشته است. آیا روحانی دغدغه انتخابات دارد؟!

جنگ روانی اصلاح‌طلبان علیه مجلس یازدهم

روزنامه اصلاح‌طلب اعتماد روز گذشته در یادداشتی به قلم مصطفی‌هاشمی‌طبا علیه مجلس یازدهم نوشت: «قوه مقننه یکی از مهم‌ترین ارکان کشور به‌حساب می‌آید. از همین روی جایگاه و کرسی ریاست آن نیز از اهمیت بسزایی برخوردار خواهد بود. اما باید ‌ترکیب و به بیانی دیگر شخصیت دوره یازدهم مجلس شورای اسلامی را نیز برای تحلیل این جایگاه در نظر گرفت. از دیدگاه من نمی‌توان از یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی انتظار ویژه‌ای داشت. آنچه برآیند انتخابات اخیر و مجلس آتی است که از خرداد ماه شکل می‌گیرد، نشان می‌دهد که اگرچه مجلس شورای اسلامی جایگاه مهمی در مناسبات کشور دارد اما از این مجلس نباید انتظار اقداماتی ویژه و منحصر به فرد داشت. همین تحلیل از اقدامات آتی مجلس یازدهم باعث می‌شود که  جایگاه ریاست آن نیز چندان که باید و شاید همچون دوره‌های پیشین از اهمیت بسزایی برخوردار نباشد.  احتمالا با توجه به شخصیت مجلس یازدهم همچنین شرایط کشور و مجلس به‌عنوان قوه قانون‌گذار اقداماتی معمول انجام خواهد داد، طرح‌هایی به تصویب می‌رساند و لوایحی که از دولت روانه مجلس می‌شود را با درجاتی از تغییرات مصوب می‌کند. در واقع کار قانون‌گذاری را به‌صورت معمول پیش خواهد برد. در این شرایط نیز نقش ریاست مجلس شورای اسلامی آن‌قدرها پررنگ نخواهد بود. در واقع به‌نظر نمی‌رسد که مجلس پیش‌رو در مسائل مهم کشور تاثیرگذار باشد.»

گفتنی است  توپخانه روزنامه‌های زنجیره‌ای اصلاح‌طلب علیه مجلس یازدهم به شدت فعال شده است و به طور کاملاًً سنگین و پرحجمی‌در حال آتش علیه مجلس آتی و رقیب سیاسی خود هستند. به عبارتی  اصلاح‌طلبان در اتاق جنگ روانی خود از مدتها پیش به این دستور العمل رسیده‌اند که بایستی تا می‌توانند مجلسی که هنوز شروع به کار نکرده است را تخریب کنند.

این درحالی است که مدعیان اصلاحات که اکثریت مجلس دهم را در اختیار داشتند به سختی می‌توانند روی نمونه‌ای از تعهد خویش نسبت به وظایف تعریف شده نمایندگی انگشت بگذارند ولی از سوی دیگر قبل از آنکه نماینده مردم و ناظر بر امور دولت باشند، نقش وکیل‌الدوله را بر عهده داشتند. فاجعه برجام، گرانی افسارگسیخته کالا و خدمات، تعطیلی کارخانه‌ها و مراکز تولید، ازرونق افتادن کسب و کار، کاهش شدید ارزش پول ملی، برباد رفتن ده‌ها میلیارد دلار ارز، حقوق‌های نجومی، دیپلماسی التماسی و ده‌ها خسارت کلان دیگر در دوران حضور اکثریت آنان در مجلس اتفاق افتاد و این طیف نه تنها مخالفت و مقابله‌ای نکردند بلکه خود از عوامل اصلی این پلشتی‌ها بودند. اکنون باید از کسانی که به عقده‌گشایی علیه مجلس یازدهم که هنوز تشکیل نشده است، مشغولند پرسید با تکیه بر کدام شایستگی هم جناحی‌های خود. علیه مجلس یازدهم شمشیر کشیده‌اید؟!

نقد دولت را به بیگانه وصل نکنیم

روزنامه همدلی در یادداشتی با عنوان «اعتماد دستوری نیست، باید جلب شود»  نوشت: «رئیس‌جمهور روحانی هفته گذشته در انتقاد از کسانی که به تعبیر ایشان اعتماد مردم به دولت را نشانه گرفته‌اند زبان به گلایه گشود و از آنهایی که باز هم به تعبیر ایشان گویی از بیرون خط می‌گیرند به‌عنوان کاسبان کرونا نام بردند.»

در ادامه این مطلب آمده است: «انتقاد از عملکرد دولت‌ها در همه جا وجود دارد و آقای روحانی نباید فکر کند زمین و زمان علیه او هستند بلکه این ویژگی صندلی‌ای است که بر روی آن نشسته‌اند مگر اینکه بگویند انتقاد از رئیس‌جمهور منع قانونی دارد، هر شغلی به هر صورت با سختی‌هایی رو‌به‌رو است، اما اینکه ما بیاییم نقد به عملکرد دولت را سریع به بیگانه وصل کنیم اینکه شد سیاق همان دولتی که آقای روحانی در انتخابات 92 علیه آن موضع می‌گرفتند. ضمن اینکه اگر ما به خوبی تبار منتقدان را بشناسیم متوجه می‌شویم بخش بزرگی از آنها از نخبه‌های دانشگاهی و استادهای دانشگاه‌های برتر کشور هستند. بنابراین پیشنهادم به دولت این است که خودش را درگیر عکس و تصویرهای اینستاگرامی‌نکند که البته گاهی در میان آنها هم نکته‌های خوبی وجود دارد.»