حداقل این مجلس این درس را به مجالس و دولت‌های آینده بدهد که مجلس جایگاه قانونگذاری و نظارت است و بر اساس نظارت خود برخورد می‌کند.

پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

آرمان ملی: بسیار در مقاطع مختلف با این جمله تکراری که شرایط کشور بسیار حساس و خطیر است برخورد کردیم اما واقعیت امر بر آن است که هر زمان این مساله مطرح شده شرایط سیاسی، اجتماعی و به‌خصوص اقتصادی و معیشتی مردم به نحوی نبوده که بتوان وضعیت را عادی جلوه داد. چه اینکه امروز ویروس منحوس کرونا نیز بر تمام شئون جامعه سایه‌ انداخته است. از این جهت امروز بر همه قوا و دستگاه‌های مسئول واجب است که فارغ از هر مساله‌ای به دغدغه‌ها و مطالبات معیشتی و اجتماعی مردم رسیدگی کنند و اگر تاکنون به هر دلیلی تحقق وعده‌ها بر زمین مانده امروز تا حد امکان درصدد مرتفع‌سازی آنها برآیند. با این حال اصولگرایان به هر صورت در انتخابات اسفند ۹۸ توانستند کرسی‌های بهارستان را از آن خود کنند چندی است به جای دغدغه مردم به فکر رقابت درون جریانی برای تصاحب کرسی‌‌های هیأت رئیسه و صندلی رئیس مجلس هستند. حال از اصولگرایانی که قبل از انتخابات دغدغه‌های مردم را مطرح می‌کردند و برای حل مشکلات جامعه تزهای اقتصادی می‌دادند این پرسش مطرح است که امروز دغدغه مردم انتخاب رئیس مجلس است یا مشکلات اقتصادی و معیشتی که با یکدیگر بر سر تصاحب صندلی رئیس رقابت می‌کنید؟ مجلس یازدهم باید برای اینکه بتوانند مورد قبول اکثریت جامعه واقع شود رویکردهایی از خود بروز دهند که جامعه‌پذیر باشد نه جامعه‌گریز. برای بررسی دغدغه‌ها و مطالبات مردم، مواجه دولت با مجلس یازدهم، آسیب‌های مجلس و آنچه در ساحت سیاست ایران می‌گذرد، «آرمان ملی» با امیررضا واعظی آشتیانی فعال سیاسی اصولگرا و معاون وزیر صنعت در دولت احمدی نژاد به گفت‌وگو پرداخته است که می‌خوانید.

امروز دغدغه جامعه مطالبات بر زمین مانده و مشکلات معیشتی است، اما برخی گروه‌های اصولگرا بی‌توجه به این مساله بر سر انتخاب رئیس آینده پارلمان رقابت می‌کنند؛ اساسا چرا منتخبین مجلس یازدهم دغدغه‌های جامعه را در اولویت قرار نمی‌دهند و از هم‌اکنون به فکر مسائل درون جریانی هستند؟

شرایط امروز اقتصادی به هر جهت محصول عملکرد دولت‌های یازدهم و دوازدهم و مجلس دهم است. نگاه مردم نیز بر این است که شرایط امروز کشور را محصول عملکرد این دو قوه می‌دانند. قصور مجلس دهم از این منظر است که متاسفانه به جای اینکه وکیل مردم باشند بخش قابل توجهی از نمایندگان وکیل‌الدوله بودند، از کنار خطاهای دولت عبور می‌کردند و دولت در ریلی که باید قرار می‌گرفت استقرار نیافت و راه خود را رفت. لذا شاهد اتفاقات اقتصادی شدیدی در دولت آقای روحانی بودیم، اما مجلس‌نشینان هیچ عکس‌العملی به طور جدی از خود بروز ندادند و فقط سیاسی بازی، سیاسی‌کاری و به تعبیر بنده اتلاف وقت کردند. این اتفاقات باعث شد که مردم به طیف دیگر سیاسی که از آنها به عنوان اصولگرا یا انقلابیون یاد می‌شود مراجعه کنند که این هم برگرفته از عملکرد مجلس دهم و دولت یازده و دوازده بود. اعتقاد من بر این است که هر دو طیف از عملکرد قبل خود درس نگرفتند. در دوره‌ای اصلاح‌طلبان روی کار بودند و در دوره‌ای دیگر اصولگرایان اما درسی به آن معنا که بتوانند مطالبات مردم را محقق کرده و به تعبیری کنشگری کنند نداشتند. فقط هر زمانی که جریانی موفق نبوده مردم به جریان دیگر اقبال داشتند. نکته دیگر اینکه مردم بسیار مهربانند به دلیل اینکه از عملکرد گذشته گروه‌های سیاسی عبور می‌کنند. یعنی باز مجدد به گروه‌هایی که در گذشته عملکرد مثبتی نداشتند مراجعه می‌کنند. اتفاقی که در مجلس یازدهم شاهد آن خواهیم بود این است که مجلس یازدهم چه تجربیات گذشته خود و چه جناح و گروه رقیب را نگاه کنند و ببینند چالش‌هایی که داشتند و مسائلی که منجر به این شده که از ظرفیت‌های کشور به خوبی و با برنامه استفاده نشده چیست؟ آیا انتخاب مدیران و وزرای ضعیف بوده که مجلس کوتاهی کرده؛ از سیاسی‌بازی و سیاسی‌کاری‌های درون مجلس بوده؛ یا وکیل الدوله بودن، عافیت‌طلبی و منفعت‌طلبی برخی نمایندگان بوده و کدام یک باعث شده از ظرفیت‌های بالفعل کشور نتوانیم استفاده بالقوه کنیم. این آسیب شناسی بسیار خوب است. ما در مقطع زمانی و سیاسی قرار گرفتیم که نیازمند اتحاد و وحدت عملگرا در مجلس هستیم. به معنای اینکه مطالبات مردم و مشکلات امروز کشور را یکی پس از دیگری چاره کنند، البته نمی‌توان چنین ادعایی داشت که مجلس یازدهم ظرف 4 سال همه مشکلات را بر می‌دارد، اما مجلس یازدهم باید معضلات و مشکلات را شناسایی کرده و از راه قانونگذاری و نظارت که یکی از ابزارهای مهم مجلس است مشکلات را رفع کند. باور من این است که اگر مجلس سیاست‌ورزی عقلانی داشته باشد، می‌تواند قدم‌های خوبی برای کشور بردارد. مشروط بر اینکه نظارتشان فارغ از تمایلات به رئیس‌جمهور یا برخی وزرا باشد. هرکس می‌تواند رئیس‌جمهور مستقر و هر وزیری را دوست داشته باشد، ولی جایی که آنها کوتاهی می‌کنند باید برخورد شود. متاسفانه در این مساله ما یا صفریم یا صد.

سابقه مجالس اصولگرا نشان داده که بیش از عملگرایی شعارگرایی داشتند و هیچگاه به لحاظ عملی درصدد حل مشکلات جامعه برنیامدند. از دیدگاه شما مجلس یازدهم خواهد توانست این شعارگرایی را به عملگرایی در راستای تحقق مطالبات مردم تبدیل کند؟

اگر مجلس یازدهم از فضاسازی‌های داخلی که برایشان ایجاد می‌شود و برخی هم مواقع خودشان این فضاسازی را درست می‌کنند پرهیز کنند و از فراکسیون‌سازی و یکسری مسائلی که نسبت به عملکرد مجلس ایجاد زاویه می‌کند بپرهیزند، می‌توانند عملکرد بهتر و موفق‌تری از خود بروز دهند. البته خواهی نخواهی در هر مجلسی فراکسیون‌ها تشکیل می‌شوند و من نمی‌خواهم با نفس فراکسیون مقابله کنم اما می‌خواهم بگویم اگر هم فراکسیونی ایجاد می‌شود در جهت منافع و پیشرفت توانایی‌های کشور قرار گیرد. اینکه فراکسیونی تشکیل شود و بازهم طبق روال سابق جبهه‌گیری‌هایی صورت گیرد یعنی زمان و منابع را با سیاسی‌بازی از دست خواهیم داد. ولی سیاست‌ورزی جزء ذات مجلس است که باید سیاست‌ورزی کند و بتواند فارغ از این هیاهو‌ها مسیر و راهی را انتخاب کند که مردم حل مشکلات خود را احساس کنند. اکنون کرونا آمده لوازم بهداشتی برای افراد آسیب‌پذیر جامعه خیلی سخت پیدا می‌شود و روزبه‌روز هم گران‌تر می‌شود و اقلام و ارزاق نیز در حال گران شدن است. البته قیمت مرغ کاهش یافته اما خوراک و زندگی مردم که فقط مرغ نیست. اقلام دیگر به عنوان کالاهای اساسی مردم دستخوش افزایش قیمت قرار گرفته است. این مجلس باید تغییر کند و سازوکار و جنبه نظارتی بر رفتارها و عملکردهای دولت را کنترل کند. اخیرا خبری از قول وزیر صنعت خواندم که تولید فولاد ما نسبت به دنیا خیلی بالا رفته است. خب؛ چقدر می‌توانیم از این افزایش تولید فولاد ارزش افزوده به‌دست آوریم؟ اینکه فولاد خام تولید و بعد خام‌فروشی کنیم، هنر نیست. مثل نفت که خام فروشی می‌کنیم اما کشورهایی که دارای تکنولوژی و امکانات لازم هستند از آن ارزش افزوده ایجاد می‌کنند. مجلس باید نگاه عالمانه داشته باشد، مغز متفکر باشد و قوانینی را اجرا کند و خواسته‌هایی از قوه مجریه داشته باشد که به درستی محقق کند تا مردم احساس کنند اتفاقات خوبی می‌افتد. نکته دیگر اینکه اگر مجلس یازدهم می‌خواهد موفق باشد باید برای کل مجلس سخنگویی داشته باشد که هر شش ماه یک بار عملکرد مجلس را برای مردم تبیین کند. مردم بدانند که در این 6 ماه چه اتفاقاتی در کمیسیون‌های مجلس افتاده، چه قوانینی تصویب شده و این قوانین در قوه مجریه در چه مرحله‌ای است. این خیلی خوب است که مجلس 4 سال فرصت دارد و 8 نوبت به مردم گزارش کار بدهد.

با توجه به اینکه اکثریت منتخبین مجلس یازدهم سابقه اجرایی و تقنینی ندارند بهتر نیست برای بهبود عملکرد مجلس تمایلات جریانی و جناحی کنار گذاشته شده و از نمایندگان فعلی که با قوانین و آئین‌نامه مجلس آشنا هستند به عنوان مشاور استفاده شود؟

پرسش بسیار خوب و به جایی مطرح کردید. از چند دلیل یکی از دلایلی که مردم و کارشناسان اعتقاد دارند مجلس از جایگاه خود تنزل پیدا کرده همین مساله تازه‌کار بودن نمایندگان منتخب در هر دوره است. افراد جدیدی می‌آیند که سابقه مدیریتی و اجرایی و تجربه لازم را ندارند. اعتقاد من بر این است که باید اصلاحی در قانون انتخابات صورت گیرد. بدین شرح که برای کسی که می‌خواهد کاندیدای مجلس شود یک حداقل سابقه اجرایی تعریف کنند. در حالی که اکنون کسی که کاندیدا می‌شود اگر هم هیچ‌گونه سابقه اجرایی و تجربه نداشته باشد به صرف داشتن کارشناسی ارشد می‌تواند کاندیدا شود و با زور و پول رأی جمع کند. تعجب از این است که چرا دو جناح سیاسی در جهت اصلاح این قضیه برنمی‌آیند؟ اعتقاد من این است که هر دو جناح سیاسی علاقه‌ای به اصلاح این بند ندارند که برای کاندیدا حداقل سابقه اجرایی که مسائل و مفاهیم مدیریتی و مسائل کشور را مختصر بداند را در نظر بگیرند. وقتی که فردی در یک اداره هم که بخواهد استخدام شود از سابقه فعالیت و کار در آن رشته‌ای که می‌خواهد استخدام شود امتحان می‌گیرند ولی در مجلس چنین نیست.

در کشورهایی که نظام حزبی برقرار است احزابی که نمایندگانی به مجلس می‌فرستند به نفرات خود حداقلی از کارکرد پارلمان را آموزش می‌دهند؛ این عدم آشنایی نمایندگان در کشورمان ناشی از عدم رشد احزاب و اهمیت ندادن به آنها نیست؟

بله؛ تحزب نیز می‌تواند نقش داشته باشد ولی اگر قانون شود این مساله خیلی می‌تواند روشن باشد. وقتی که می‌بینید فردی هیچ‌گونه سابقه اجرایی ندارد و با مفاهیم کارهای اجرایی بیگانه است، با معضلات و مشکلات آشنایی ندارد و نمی‌داند که اشکال قوانین امروز کشور ما چیست وقتی هم که می‌خواهد در مورد مسائل اقتصادی صحبت کند نمی‌تواند هیچ اظهارنظری داشته باشد. من فکر می‌کنم اگر بناست مجلس قوامی داشته باشد و جایگاهی باشد که هم عصاره فضائل ملت باشد و این تفکرات مردم محقق شود باید افرادی انتخاب شوند که به لحاظ کار اجرایی آگاهی نسبی نسبت به جامعه داشته باشند. این یک نقص است که باید برطرف شود و مجلس یازدهم باید همت کرده و این نقص را برطرف کند. در لیست‌هایی که احزاب و گروه‌های سیاسی پیش از انتخابات در شهرستان‌ها و کلان‌ شهرها می‌دهند افرادی وجود دارند که سابقه اجرایی ندارند و این خود از موضوعاتی است که بالندگی، فکور بودن و اتخاذ تصمیمات بزرگ را در مجلس کاهش می‌دهد. البته درصد قابل توجهی از کسانی که در مجلس می‌آیند از کسانی هستند که از سوابق بسیار ضعیفی برخوردار می‌شوند و به تعبیر یکی از سیاسیون برخی تا بخواهند در ورودی و خروجی مجلس را یاد بگیرند 4 سال تمام شده است.

درخصوص نحوه مواجهه مجلس یازدهم با دولت برخی بر این عقیده‌اند که مجلس یازدهم از در تقابل با دولت در خواهد آمد و عده‌ای نیز معتقدند که به دلیل شرایط کشور این مواجهه تعامل‌گونه خواهد بود؛ ارزیابی شما از مواجهه این دو قوه چگونه است؟

صادقانه بگویم که دولت در رفتارهایش در مقابل مجلس بد عادت شده است. برای اینکه کمتر مشاهده کردیم که مجلس در مقابل خروج دولت از ریل‌کارها از خود عکس‌العمل نشان دهد. فکر می‌کنم که دولت از این بابت مقداری بد عادت شده است و مجلس و دولت شرایطی دارند که اگر امروز مجلسی بیاید که بخواهد دولت را در ریل خود قرار دهد عده‌ای تصور می‌کنند که شمشیر از رو بسته شده است. اتفاقا باید سعی و تلاش این مجلس بر این باشد که دولت در مسیری قرار بگیرد که تا پایان دولت دوازدهم میزان آسیب پذیری اقتصاد کشور در کمترین حد ممکن باشد و کمترین آسیب سیاسی به کشور وارد شود. اعتقاد من بر این است که مجلس یازدهم حال کل مجلس یا تعدادی مثل رئیس و هیأت رئیسه باید با دولت نشستی برگزار کند و ببینند که نقاط اختلافشان کجاست؟ البته نه اختلاف سیاسی بلکه اختلاف اجرایی و قوانینی. در آن نشست طرفین تلاش کنند که این موضوع را به کمترین حد کاهش دهند. چون مجلسی که خواهد آمد دستکم یکسال با این دولت کار می‌کند. این مساله هم که مطرح می‌شود اگر مجلس یازدهم بخواهند دولت را در مسیری که می‌خواهد هدایت کند شمشیر را از رو بسته هم درست نیست. این بهانه‌ای به‌دست دولت دهد که اگر مجلس حرف منطقی زد مدعی شوند که مجلس با دولت مقابله می‌کند و رسانه‌های طرفدار دولت نیز بگویند که مجلسی‌ها شمشیر را از رو بسته‌اند.

البته مقصود از مواجهه تقابلی بیشتر تسویه حساب سیاسی اصولگرایان با دولت بود.

اکنون وقت تسویه حساب نیست. حداقل این مجلس این درس را به مجالس و دولت‌های آینده بدهد که مجلس جایگاه قانونگذاری و نظارت است و بر اساس نظارت خود برخورد می‌کند. اگر این جایگاه نظارتی به خوبی انجام بگیرد اطمینان داشته باشید اختلاف و درگیری به حداقل خواهد رسید. آنجاهایی اختلاف بیشتر می‌شود که دولت می‌خواهد مقاومت کند و در جایی مجلس هم فشار وارد کند. این موضوع باید حل شود و باید این مجلس جدید با سازوکاری منطقی دولت را در مسیری قرار دهد که نه تنها کمترین سیاست بازی را داشته باشد بلکه به سیاست‌ورزی بپردازد. مردم در این دوره قطعا انتظار کشمکش‌های سیاسی را نخواهند داشت و از هر زاویه‌ای که نگاه کنیم اصولگراها باید تلاششان بر این باشد که شرایط را به‌گونه‌ای جلو ببرند که هم دولت در ریل خود به درستی حرکت کند و هم مجلس از توانمندی لازم هم برخوردار باشد. تلاش مجلس یازدهم باید بر این باشد که کارآمدی افزایش پیدا کند و منجر به رقابتی نشود که مطالبه مردم و شعارهای داده شده احیانا به فراموشی سپرده شود.