دبیرمجمع تشخیص مصلحت نظام در دیدار با جمعی از فعالان اقتصادی و کارآفرینان و اعضای پویش «حذف ربا»، گفت: وجود ربای بانکی باعث خشم‌ مردم و کاهش ارزش پول ملی کشورمان شده است.

رضایی: ربا باعث کاهش ارزش پول ملی ما شده است
پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام صبح دوشنبه ششم بهمن ماه در دیدار با جمعی از فعالان اقتصادی و کارآفرینان و اعضای پویش «حذف ربا»، پس از شنیدن گزارش ها و نظرات آنها درباره وجود برخی موانع در فعالیت اقتصادی واحدهای تولیدی و صنفی ناشی از اجرای مقررات بانکی گفت: پیشرفت کشور مستلزم اصلاح سیستم بانکی است. امروز از یک طرف تورم، سیلی به صورت مردم نواخته است، از طرف دیگر، سود غیرشرعی و غیر اقتصادی شبکه بانکی به صورت تولیدکنندگان، سیلی زده است.

رضایی گفت: بسیاری از فعالان اقتصادی وقتی به جلسات کارشناسی دبیرخانه مجمع تشخیص یا جلسات دانشگاهی می آیند، می گویند که بانکها به جای اینکه به تولید ملی کمک کنند به مانعی تبدیل شده اند و در تعامل با مردم و تولیدکنندگان، فقط منافع خود را دنبال می کنند، در حالی که انتظار می رود به رشد اقتصاد کشور، رونق تولید و اشتغال بیاندیشند.

وی افزود: در اقتصاد جهانی، از دهه هفتاد میلادی قرن بیستم که تورم های بزرگ را تجربه کردند، به این نتیجه رسیدند که موضوع تورم را باید از طریق سیاست پولی و کنترل نرخ بهره حل کنند و برای کاهش تورم باید نرخ بهره را پایین بیاورند. کشورهای پیشرفته از آن زمان تا کنون که قریب به چهل سال می گذرد، تورم را مهار کرده اند و بطور همزمان، تولید خود را به طور چشمگیر افزایش داده اند و به جهش تولید رسیده اند.

دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام با اشاره به تاثیر ربا در سقوط ارزش پول ملی، افزود: ربا باعث کاهش ارزش پول ملی ما شده است. همانطور که بانک مرکزی پول منتشر می کند، سایر بانک ها نیز در خلق پول دخیل هستند. چرخه خلق پول را می توانیم‌ به دو بخش تقسیم‌ کنیم. پول برون زای پرقدرت که شامل اسکناس و سکه است و توسط بانک مرکزی منتشر می شود.‌ و پول درون زا یا نقدینگی که از چرخش پول در بانک ها پدید می آید. پول درون زا، اگر متناسب با تولید ملی رشد نکند (مثل مقطع کنونی که تولید ملی با رشد منفی مواجه است اما نقدینگی در حال رشد است)، از طریق سود بانکی، پول برخلاف مسیر تولید منتشر شده و  ارزش پول ملی را پایین می آورد، درحالی که نقدینگی مفید و موثر، باید از مسیر افزایش تولید و رونق تولید، خلق شود.

رضایی با اشاره به پژوهشها در موضوع «پول و اعتبار»، گفت: مردم و تولید کنندگان، کاهش قدرت خرید را در سفره خود و افزایش قیمت مواد اولیه احساس می کنند و بخش زیادی از این پدیده دردناک به فجایعی مرتبط است که در نهاد بانک و با سودهای ربوی انجام می گیرد. 

وی با انتقاد از پدیده «بنگاه داری بانکها»، آن را به زیان اقتصاد ملی کشورمان دانست و گفت: بخشی از مشکلات اقتصادی کشور، از بنگاه داری بانک ها برمی آید. اکثر بانکها، بنگاه و هلدینگ راه اندازی کرده اند و تجارت می کنند؛ پول را از مردم می گیرند و به جای حمایت از تولید و اقتصاد ملی، با ایجاد انحصار در بازار پول و قیمت گذاری دلخواه نرخ سود بانکی، به دنبال منافع خود هستند. بانکها با حبس و تملک پول در بنگاه های خود، مانع ورود پول به صحنه واقعی اقتصاد می شوند. این پول ها متعلق به بانکها نیست اما بانک‌ها به نوعی برخورد مالکانه و سوداگرانه با پول مردم دارند. بانک ها باید بدانند پول متعلق به مردم است؛ چه سپرده گذار و چه کسی که نیاز مالی برای خود یا کارگاهش دارد و می خواهد پول را وام گیرد. بانکها اگر از خشم مردم نمی ترسند از عذابی که طبق سنت الهی بر رباخوار و جوامع رباخوار نازل می شود، بترسند.

دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: متاسفانه بانک مرکزی در کنترل نقدینگی به وظایف خود به طور کامل عمل نمی کند. در هشت سال اخیر نقدینگی به طرز خطرناکی بالا رفت و دیدیم که ابتدا به مدت چهار سال بجای رقابت در بازارهای واقعی رقابت بین بانکها در جمع آوری پول از دست مردم و کارآفرینان به وجود آمد که رکود سنگینی در اقتصاد ایجاد کرد. از طرف دیگر، پول حبس شده در بانک ها، وقتی به سمت تولید هدایت نشد، منجر به خلق پول شد. در سال های اخیر، چرخه خلق پول در بورس و با مشارکت بانکها، فعال شده است. اخیراً بورس در کنار بانک ها، شریک منتشرکننده پول شده است و کمک چندان موثری به تولید نمی کند؛ بورس، رونق تولید را رها کرده است. نه پولی که در چهار سال اول وارد چرخه بانکها شد، وارد مسیر تولید گردید و نه پولی که وارد بورس شد، به سمت رونق تولید هدایت شد. این رویه، برخلاف اصول علم اقتصاد است و با سیاست های کلی اقتصادی ابلاغ شده از سوی مقام معظم رهبری، سنخیت ندارد.

رضایی گفت: متاسفانه با دولت هایی روبرو هستیم که نه جهت و ابعاد سیاست های کلی را به طور کامل درک می کنند، نه اعتقادی به اجرای آنها دارند و نه توانایی اجرای سیاست های کلی را در خود می بینند. گره کار در فقدان مدیران توانمند و معتقد است که با برخورداری از سلامت اقتصادی وسیاسی و بدون بحث های جناحی، مشکلات مردم و فعالان اقتصادی را پیگیری کنند.