رئیس جمهور در حالی از بهتر بودن وضعیت اقتصادی کشور و همزمان چرخش ماشین‌های غنی‌سازی صحبت می‌کند که هم صحبت با مردم کوچه و خیابان و هم رجوع به آمار‌های رسمی که از سوی مراکز دولتی منتشر شده نشان می‌دهد حقیقت چیز دیگری است.

پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

دکتر روحانی روز گذشته در جلسه هیئت دولت با اشاره به عملکرد چند ساله دولت و با اشاره به شعار انتخاباتی خود در سال ۹۲ گفته است: «امروز هم اقتصاد ما بهتر می‌چرخد هم سانتریفیوژها. شما می‌بینید هر هفته ده‌ها هزار میلیارد تومان در سراسر کشور طرح و پروژه افتتاح می‌شود، فقط دوشنبه ۷۸ هزار میلیارد تومان افتتاح داشتیم آن هم در شرایط جنگ اقتصادی. می‌بینیم که اقتصاد ما بهتر می‌چرخد و از آن طرف هم سانتریفیوژ‌ها بهتر می‌چرخند پس می‌شود هم در صنعت هسته‌ای که برای ما مهم است رشد بیشتر داشته باشیم و هم این صنعت را مشروع کنیم البته این ادعایی بود که داشتند و این مسائل را برداشتیم. اگر جنگ اقتصادی نبود همه می‌دیدند که کشور چه می‌شد.»

البته روحانی در سخنان خود اشاره به این نکرده است که این مقایسه با چه زمانی باید انجام شود، اما اگر در کف جامعه این سخنان را به افراد عادی بگویید شاید به شما نگاهی قابل تأمل بیندازند که گویی با او شوخی می‌کنید یا از دنیای دیگری منفصل از شرایط امروز جامعه آمده‌اید. بدون شک قیمت‌های این روز‌های مواد غذایی و صف‌های طویل مرغ و روغن نشانه‌ای از عملکرد صحیح اقتصاد نیست.

ممکن است باز هم این شبهه مطرح شود که باید به آمار‌های کلان اقتصادی و به قول آقای رئیس جمهور سرمایه‌گذاری‌های چند ده هزار میلیارد تومانی نگاهی انداخت. واقعیت این است که حتی در این صورت هم نمی‌توان به دولت نمره قابل قبولی داد. برای رد این ادعا کافی است که فقط نگاهی به این گزاره‌ها بیندازیم. یکی از مهم‌ترین شاخص‌ها برای اندازه‌گیری موفقیت اقتصادی هر کشوری میزان رشد مطلق اقتصادی در دوره آن دولت است.

آخرین خبرها از رفع تحریم و برجام

 

به عنوان مثال چین به این علت جزو کشور‌های موفق در اقتصاد جهانی معرفی می‌شود که توانسته است در مدت ۳۰ سال رشد اقتصادی ۶ درصدی را حفظ کند. نگاهی به آمار‌های رسمی نشان می‌دهد که اتفاقاً دولت روحانی در این باره اصلاً کارنامه خوبی ندارد.

بر اساس آمار ارائه شده مرکز آمار‌ها متوسط رشد اقتصادی دولت روحانی در طول هشت سال گذشته نزدیک به صفر است. علاوه بر این ایران طی سال‌های ۹۷، ۹۸ و ۹۹ کم‌ترین میزان رشد اقتصادی را به صورت مداوم در تاریخ جمهوری اسلامی ایران حفظ کرده است.

میزان سرمایه‌گذاری در دولت روحانی نیز برای اولین بار از استهلاک کلی سرمایه در کشور کمتر شده است. این اتفاق تقریباً از سال ۶۷ تاکنون بی‌سابقه است.

در حوزه درآمد سرانه نیز ایرانیان تقریباً معادل سال ۸۵ درآمد سرانه دارند و این یعنی حتی اوضاع آنان از سال ۹۱ تا ۹۲ که نقطه آغاز تحریم‌های خردکننده بوده بدتر است. در حوزه تورم برای اولین بار ایران به دوران اوج تورم در سال‌های اولیه دهه ۷۰ که کشور با افزایش ناگهانی بحران‌های ارزی شد، در حال نزدیک شدن است.

در حوزه تجارت خارجی میزان واردات و صادرات کشور نسبت به سال ۹۲ عملاً نصف شده است. این میزان افت در کشور تقریباً بی سابقه است. همه این عوامل در حالی است که دولت روحانی مدعی است اقتصاد کشور نسبت به سال‌های گذشته بهتر می‌چرخد. در حوزه صادرات نفتی متوسط صادرات نفتی ایران عملاً به دوران سال‌های جنگ برگشته زمانی که تأسیسات نفتی کشور در خوزستان زیر حملات توپ و تانک دشمن بعثی قرار داشت و بسیاری از پالایشگاه‌های کشور از کار افتاده بود. همه این‌ها را می‌توان همانند روحانی به بحث تحریم و جنگ اقتصادی همه جانبه علیه کشورمان مربوط دانست. اما واقعیت این است که اساس حضور آقای روحانی در سمت ریاست جمهوری و رأی مردم به ایشان در سال‌های ۹۲ و ۹۶ برای کاهش این جنگ اقتصادی گسترده بود.

بنا بر این بود تا با کاهش ظرفیت‌های هسته‌ای ایران تغییری در بحث تحریم‌ها روی دهد، اما در عمل هیچ کدام از این اتفاقات روی نداده است. هم اکنون حتی با کاهش تعهدات ایران در حوزه هسته‌ای ایران هنوز با توان هسته‌ای خود در سال‌های ۹۱ تا ۹۲ فاصله فراوانی دارد. با وجود این، این گزاره مطرح می‌شود که مردم ایران در این حوزه هم چوب را خورده‌اند و هم پیاز را و دولت هم نتوانسته به وظایف خود در این حوزه عمل کند.

البته بدیهی است که دولت هم با مشکلات فراوانی روبه رو است که شاید در دنیا هم بی سابقه باشد، اما انتظار این است که برخورد شخص رئیس جمهور با مردم در این باره باید صادقانه باشد. به تعبیر ظریفی چه لزومی دارد رئیس جمهور در این شرایط سخت و شرمنده‌ساز بگوید به قولمان در مورد چرخیدن همزمان کارخانه‌ها و سانتریفیوژ‌ها عمل کردیم؟ ادعایی که در عمل باورپذیر نیست، و ممکن است آن‌ها گمان کنند درکشان نادیده گرفته می‌شود. دست کم گفته می‌شد تلاش کردیم، نشد. شاید این به صواب نزدیک‌تر بود. نه اینکه مانند آن اظهارنظر درباره ماجرای سهمیه‌بندی بنزین به طنز تبدیل شود.