شاید برای بسیاری از ایرانیان که درگیر افزایش شدید قیمت‌ها و صف‌های طولانی کالاهای اساسی مانند روغن و مرغ هستند، خبری که نوید کاهش قیمت‌ها را بدهد، بسیار شنیدنی و امیدوارکننده باشد.

تحریم‌های هدفمند در دستور کار دولت جدید آمریکا
پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

شاید برای بسیاری از ایرانیان که درگیر افزایش شدید قیمت‌ها و صف‌های طولانی کالاهای اساسی مانند روغن و مرغ هستند، خبری که نوید کاهش قیمت‌ها را بدهد، بسیار شنیدنی و امیدوارکننده باشد. روزهای سخت کرونایی با ادامه مرگ‌ومیرها در کنار قیمت‌های سرسام‌آور کالاهای اساسی و سرمایه‌ای، مردم را نسبت به آینده خود و خانواده‌شان نگران ساخته است. این نگرانی‌ها به دلهره آینده‌ای بدتر از وضع موجود نیز دامن زده و انتظارات برای یافتن راه‌حل جهت عبور از چالش اقتصادی و معیشتی بالاگرفته است. اما آیا این راه از مسیر مذاکرات و تن دادن به خواست غرب گشوده خواهد شد؟ وضع موجود علی‌رغم توسعه در زیرساخت‌های مهم کشور ازجمله توسعه پتروشیمی و اقتصاد دانش‌بنیان، راضی‌کننده نیست و کسی به‌راحتی نمی‌تواند مردمی که در صف‌های مرغ ایستاده‌اند را نسبت به پیشرفت‌های موجود قانع سازد! این بستر عینی و حتی ذهنی دشمنان را به اجرای نقشه‌های راهبردی‌شان امیدوار می‌کند. 

 سیاستی که هیچ‌گاه کنار گذاشته نمی‌شود

عادی‌سازی ایران با راهبردهای کلان امنیتی، اطلاعاتی، نظامی، اقتصادی و فرهنگی از سوی دشمنان از همان بدو شروع نظام جمهوری اسلامی آغاز شد. روزی با جنگ و   روزی با تحریم و فشار حداکثری، غرب قصد دارد تا نظام جمهوری اسلامی را در سیستم جهانی هضم و به کشوری مطیع و تابع قوانین خود تبدیل سازند. دو دهه‌ای می‌شود که علاوه بر تهدیدات نظامی و برخی درگیری‌هایی ازاین‌دست در قالب جنگ‌های نیابتی یا سیاست حذف و ترور، تحریم‌های هدفمند برای رسیدن به هدف نهایی به‌شدت دنبال می‌شوند. 

پرونده‌های بر روی میز مشخص هستند. سوژه هسته‌ای و در ادامه نظامی- دفاعی، منطقه‌ای و حقوق بشری و دخالت در سیستم اداره کشور طرح‌هایی هستند که برای عادی شدن ایران در جهان می‌بایست اجرایی شوند. حال نزدیک به دو دهه است که هسته‌ای بر روی میز مذاکرات قرارگرفته و باوجودآن‌که ایران متعهد به اجرای محدودیت‌های هسته‌ای شد، با یک امضای ترامپ، موضوعیت برجام از بین رفت. بازگشت آمریکا به برجام با لغو تحریم‌ها، موضوعی است که با ورود بایدن به کاخ سفید در حال پیگیری است ولی داستان با آنچه‌که در سال‌های ۹۲ تا ۹۴ در نشست‌های ۱+۵ دنبال می‌شد، کاملا متفاوت است. 

از آن‌سو آمریکا نیز انگیزه‌ای برای از بین بردن ساختار تحریم‌های هسته‌ای که در دوره ترامپ مجدد برقرار شدند را ندارد. اما هدف چیست؟ ماندگاری تحریم‌ها با ادامه اجرای تعهدات هسته‌ای ایران، ازجمله طرح‌هایی است که واشنگتن به آن تمایل دارد. هدفی که در تضاد با تعلیق برخی تحریم‌ها و دادن معافیت‌هایی خریدار نفت منافات چندانی ندارد. چراکه ساختمان تحریم‌ها حفظ می‌شود و ایران نیز مجبور به اجرای کامل و مجدد تعهدات شده است. این پلتفرم اصلی برای مذاکرات طولانی‌تر و بزرگ‌تر خواهد بود. 

اصلاح‌طلبان و دولتمردان مصر هستند تا در ماه‌های منتهی به انتخابات، امتیازاتی هرچند صوری از آمریکا بگیر‌ند تا در ایام انتخابات آن را خرج کنند. برنامه کاملا مشخص است و عجله در برگزاری نشست‌های مرتبط با برجام در همین راستا می‌تواند در نظر گرفته شود. چرا دولت بایدن نمی‌تواند در انتظار دولت آینده ایران و مذاکره احتمالی با تیم جدید باشد؟ 

متأسفانه اهداف سیاسی و جناحی در جهت عکس منافع ملی کشور قرار می‌گیرند و بازیچه بازی‌های سیاسی می‌شود. نامه‌نگاری‌ها و عجز و التماس برخی از اصلاح‌طلبان تندرو با غرب، هدفی جز انتخابات ریاست جمهوری و بازی با کارت برجام ندارد. ولی همین بازی‌های سیاسی فرصت را به دشمن برای به ثمر نشاندن راهبردهایش می‌د ‌هد و هزینه نظام جمهوری اسلامی برای مقابله با این طرح‌ها را بسیار بالا می‌برد. 

 برنامه دشمن چیست و چه زمانی اجرایی می‌شود؟

نظام جمهوری اسلامی یا باید از بین برود و یا کاملا در چارچوب قواعد نظام قدرت جهانی حرکت کند. قواعدی که تعطیلی صنعت هسته‌ای، موشکی و برنامه منطقه‌ای ایران را دیکته می‌کند و ساختار سیاسی، فرهنگی و اجتماعی داخل را نیز هدف قرار داده است. نرمالیزاسیون در خارج و داخل ایران، هدف این برنامه‌هاست. هدفی که به خلع سلاح کامل جمهوری اسلامی خواهد انجامید تا توان مقابله با تهدیدات رژیم صهیونیستی و حتی عربستان را نداشته باشد. بازدارندگی موشکی ایران توانسته، مانع جدی در برابر حملات و درگیری‌های نظامی باشد. دست بالای ایران در منطقه و در کانون‌هایی مانند سوریه، یمن و لبنان توان چانه‌زنی کشور را بالا برد و درصورت خلع این قدرت از سوی دشمن، برنامه‌های منطقه‌ای به‌راحتی به ایران دیکته خواهند شد. 

پس راهبردها کاملا مشخص هستند ولی ابزارها برای رسیدن به آن‌ها متنوع‌اند. این راهبردها گاهی به‌صورت خوش‌بینانه از سوی دستگاه‌های تصمیم سازی مانند وزارت خارجه نادیده گرفته می‌شوند و به خوش‌بینی مضاعف به غرب انجامیده می‌شوند. سیاست خلع سلاح و تسلیم دولت هدف ازجمله سیاست‌های آزموده شده دشمنان است. نمونه عراق و لیبی ازجمله کیس‌هایی هستند که در دو دهه اخیر شاهد آن بوده‌ایم. 

کمیته آنسکام سازمان ملل مسئول خلع سلاح عراق در دهه ۹۰ میلادی بود و این کشور در زمان صدام حسین ازلحاظ نظامی و دفاعی کاملا به کشوری بی‌خطر تبدیل شد. حمله آمریکا در سال ۲۰۰۳ به بهانه تسلیحات کشتارجمعی و شکست ارتش عراق در عرض یک هفته نتیجه اعتماد صدام به غرب بود. همین برنامه تحت عنوان دیگر برای لیبی پیاده‌سازی شد و به بهانه توان هسته‌ای لیبی، این کشور به هدفی سهل برای اروپا و آمریکا تبدیل شد. هر دو کشور علی‌رغم تمام سرمایه‌گذاری‌های نظامی، به جولانگاه ارتش‌های غربی تبدیل شدند و نفت آن‌ها غنیمت جنگی غرب محسوب شد. 

غرب قصد دارد به بهانه‌های واهی، ایران را به سمت خلع سلاح و درنهایت تسلیم کم‌هزینه پیش ببرد. تحریم‌های هدفمند و حداکثری ابزارهایی جهت نیل به این هدف هستند. ازاین‌رو آمریکا هیچ برنامه‌ای برای از بین بردن ساختمان تحریم‌ها ندارد و برخی امتیازات در زمان مذاکرات یا توافقاتی مانند برجام تنها تاکتیکی هستند تا زمینه‌ساز عقب‌نشینی تهران از سایر ابزارهای قدرتش باشند. جو بایدن با در نظر گرفتن سیاست فشار حداکثری ترامپ که به‌صورت یک‌جانبه دنبال می‌شد، قصد دارد تا اجماع جهانی علیه پرونده هسته‌ای و در ادامه موشکی و منطقه‌ای ایران مهیا را سازد. سکوت چندماهه رئیس‌جمهور جدید آمریکا در قبال جمهوری اسلامی، گویای برنامه‌ریزی این کشور جهت اجماع سازی است. بازی در پازل آمریکا، مرگبارترین اقدام از سوی دولت ایران خواهد بود. اما دراین‌بین حاکمیت جمهوری اسلامی با درک عمیق از تجربیات کشورهایی چون لیبی و عراق که به خلع سلاح آن‌ها انجامید، توسعه سیاست خارجی به سمت شرق، برنامه موشکی و دفاعی و منطقه‌ای را با جدیت بیشتری پیگیری می‌کند و نیک آگاه است، هرگونه عقب‌نشینی از آن‌ها به امید برداشتن فشارها و تحریم‌ها، اشتباهی غیرقابل‌جبران خواهد بود. با تثبیت و افزایش مؤلفه‌های قدرت بخش، الگوهای دشمنان برای نرمالیزاسیون جمهوری اسلامی خنثی خواهند شد. دراین‌بین برداشتن فشار اقتصادی و معیشتی بر مردم با استفاده از ظرفیت‌های موجود و جدید در دستور کار قرارگرفته و به سیاست‌های کلان ورای تحولات دولت‌ها تبدیل شده است. وضع موجود اقتصادی و معیشتی با سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی دقیق به نفع رفاه عمومی تغییر خواهد کرد تا یکی از ابزارهای مهم دشمنان در جنگ روانی و رسانه‌ای برای فشار به حاکمیت از طریق افکار عمومی نابود شود. ماه‌های آینده سیاست در ایران بسیار حساس و البته پیچیده خواهند بود و نباید اسیر خوش‌بینی‌های هزینه‌ساز از سوی برخی از جناح‌های سیاسی و حتی تعدادی از دولتمردان شود.