آفتاب یزد _ یگانه شوق الشعرا:قدرت گرفتن طالبان در افغانستان باردیگر این ترس را قوت می‌بخشد که آیا این قدرت گرفتن همراه با افزایش مصرف مواد مخدر در داخل ایران می‌شود؟

پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

طالبان وعده داده تا «کشوری عاری از مواد مخدر» بنا کند؛ اما این وعده با توجه به عملکرد ۲۰ سال قبل آنها در مناطق تحت تسلطشان چقدر عملی است؟ ذبیح الله مجاهد، سخنگوی شبه‌نظامیان طالبان روز سه‌شنبه در نخستین کنفرانس مطبوعاتی خود پس از به قدرت رسیدن دوباره، وعده داد که حکومت جدید افغانستان تولید، تجارت و قاچاق مواد مخدر را متوقف می‌کند.طی ۲۰ سال گذشته افغانستان به دلیل رونق تولید و صادرات تریاک و هروئین در مناطق تحت کنترل طالبان که اخذ عوارض و مالیات از آن، منبع درآمدی مهم برای این گروه شبه‌نظامی بوده، عنوان بزرگ‌ترین تولید‌کننده مواد مخدر را همچنان حفظ کرده است. طالبان بیش از حد درگیر تجارت مواد مخدر است که بتواند از سوء استفاده از آن دست بکشد و در عین حال، کشاورزان فقیر افغانستان نیز وابسته به کشت خشخاش هستند. به گفته کارشناسان، طالبان در سال 2000 و برای به دست آوردن مشروعیت بین‌المللی،کشت گیاه خشخاش را ممنوع کردند اما با واکنش مردم رو به رو شده و موضع خود را سریعا تغییر دادند. با تمام این فرضیات ما در این گزارش به این سوال پرداخته‌ایم که آیا قدرت گرفتن طالبان باعث افزایش مصرف مواد مخدر در ایران می‌شود یا خیر؟ زیرا تجربیات 20 سال گذشته گواه این ادعا هستند که سرکار آمدن طالبان در افغانستان رابطه مستقیمی با افزایش مصرف مواد مخدر در ایران دارد.

‌n‌80تا ۹۰ درصد تولید تریاک و خشخاش جهان در افغانستان

جاناتان گودهند، متخصص تجارت بین‌المللی مواد مخدر در مدرسه مطالعات شرقی و آفریقاییِ لندن(SOAS) معتقد است که هرگونه برخورد با کشاورزانی که طی سال‌های اخیر در ولایت‌های هلمند و قندهار به کشت خشخاش و تولید تریاک مشغول بوده‌اند، می‌تواند شبه‌نظامیان طالبان را با شکل‌گیری جنبش‌های مردمی و چالش تازه‌ای مواجه کند.آقای گودهند با تاکید بر این که اتخاذ رویکرد‌ بسیار تهاجمی در مورد مباررزه با مواد مخدر بسیار دشوار است، توضیح می‌دهد که هدف این گروه از طرح چنین وعده‌ای که عمل به آن بسیار دشوار است و حتی می‌تواند به اختلاف نظر گسترده در میان اعضای ارشد آن دامن بزند، تنها برای جلب حمایت مالی غرب است؛ چنانکه آقای مجاهد نیز در جریان کنفرانس مطبوعاتی روز سه‌شنبه خواستار «کمک بین‌المللی» برای ارائه محصولات جایگزین خشخاش به کشاورزان افغانستان شد.بر اساس گزارش سال ۲۰۱۸ میلادی بازرس ویژه ایالات متحده در افغانستان، این کشور از سال ۲۰۰۲ تا ۲۰۱۷ در مجموع حدود ۸.۶ میلیارد دلار(۷.۴ میلیارد یورو) برای مبارزه با تجارت مواد مخدر در افغانستان هزینه کرده است؛ هزینه‌ای که شامل پرداخت پول به کشاورزان برای کشت گندم یا زعفران نیز بوده است.اما با تحت کنترل گرفتن مراکز اصلی تولید مواد مخدر در افغانستان توسط شبه‌نظامیان طالبان این هزینه‌ها بی‌ثمر شده است. چرا که تحقیقات نشان می‌دهد که کشاورزان در مناطق تحت کنترل ستیزه‌جویان طالبان اغلب برای کشت خشخاش تحت فشار قرار گرفته‌اند.در نتیجه، این کشور تقریبا ۸۰ تا ۹۰ درصد تولید تریاک و خشخاش جهان را در انحصار خود گرفته و به طور متوسط در چهار سال گذشته حدود ۲۵۰ هزار هکتار از مزارع این کشور تحت کشت خشخاش قرار گرفته که در مقایسه با متوسط سال‌های میانی دهه ۱۹۹۰ تقریبا چهار برابر شده است.سیاست مواد مخدر حکومت جدید افغانستان همچنین می‌تواند بر قیمت جهانی مواد مخدر تاثیر بگذارد. به طوری که قیمت تریاک در افغانستان طی سال ۲۰۲۰ میلادی به پایین‌ترین حد از سال ۲۰۰۹ رسید. این امر پیامدهایی برای کشورهای غربی و معتادان آنها و همچنین روسیه، ایران، پاکستان و چین خواهد داشت.همچنین در سال‌های اخیر، قاچاقچیان مواد مخدر دریافته‌اند که از گیاهی که در افغانستان به نام اِفِدرا یافت می‌شود نیز می‌توان برای تولید متامفتامین کریستال(شیشه) استفاده کرد.در چنین شرایطی، سخنگوی شبه‌نظامیان طالبان وعده افغانستان «عاری از مواد مخدر» را مطرح می‌کند ولی آنها پیش‌تر و در سال ۲۰۰۰ میلادی، درست قبل سرنگونی حکومت امارت اسلامی توسط ائتلاف تحت رهبری آمریکا نیز تولید مواد مخدر را ممنوع کرده بودند.

‌n‌سیاست طالبان صادرات مواد مخدر و خشخاش است

رئیس کمیسیون صادرات غیرنفتی اتاق بازرگانی اظهار داشت:‌ کسانی که به افغانستان صادرات دارند، با تجار این کشور حساب و کتابی دارند. با توجه به وضعیت کنونی افغانستان فعلا باید برای آن صبر کنند تا در این کشور روال عادی به جریان بیفتد. مطمئنا تعداد زیادی از صادرکنندگان ما به افغانستان دچار خسارت خواهند شد و باید از آنها حمایت شود.جمشید نفر عضو اتاق بازرگانی ایران در گفت‌وگو با ایلنادر پاسخ به سوالی در مورد تغییرات در معادلات تجاری منطقه با روی کار آمدن طالبان گفت: سیاست‌های طالبان در درآمدزایی بیشتر بر مبنای کشت خشخاش و مواد مخدر و صادرات آن به دیگر کشورها استوار است. کشت خشخاش و صادرات آن باعث می‌شود درآمدهای زیادی داشته باشند و احتمالا واردات آنها هم افزایش زیادی داشته باشد. در هر صورت نباید مسئله افغانستان را امروزه از دید تجاری نگاه کرد، جامعه بشری باید از دیدگاه انسانی به این موضوع بنگرد.دبیر کنفدراسیون صادرات ایران در ادامه اضافه کرد: جامعه جهانی باید صداقت خود را در کمک به مردم افغانستان ثابت کند، در غیر این صورت این فرضیه قوت می‌گیرد که همه اینها سناریویی است که توسط ابرقدرت‌های جهانی اتفاق افتاده است. من چنین فرضیه‌ای را می‌پذیرم، با توجه به پیروزی طالبان به این سرعت وهمچنین دوران مقابله افغان‌ها با کمونیست‌ها و رشادت مردم این کشور در آن زمان، این مسائل در کنار یکدیگر نشان‌دهنده یک توطئه بزرگ بر علیه مردم افغانستان است.

‌n‌امکان افزایش ترانزیت مواد مخدر

پیر محمد ملازهی کارشناس مسائل پاکستان و افغانستان در این خصوص به آفتاب یزد گفت: «بخشی از درآمد طالبان مالیاتی است که از کشاورزان خشخاش دریافت می‌کنند. از سوی دیگر بخشی از درآمد آن‌ها از مافیای مواد مخدر است که مواد را از طریق ایران به سایر کشورها صادر کند.تا زمانی که یک درآمد جایگزین مطمئنی پیدا نشده است و کشت جایگزینی برای کشاورزان با این درآمد به وجود نیاید به نظر من نه تنها ترانزیت مواد مخدر از ایران کاهش پیدا نمی‌کند بلکه در کوتاه مدت امکان افزایش نیز وجود دارد. مافیای مواد مخدر پول هنگفتی دارد و برای ذی نفعان انگیزه ایجاد می‌کند.بر همین اساس مبارزه با مواد مخدر در ایران تا الان موفق نبوده است. مرزهای ایران مرزهای طولانی و

آسیب پذیر است وتا الان تدابیر اتخاذ شده در این خصوص مانند بستن مرزها پاسخ لازم را نداده است. زمانی پاسخ لازم به دست می‌آید که مرزها از طریق ایران و افغانستان قابل کنترل باشند.اما مثلا در افغانستان اصلا انگیزه‌ای برای کنترل مرز وجود ندارد.بنابراین چون مواد مخدر درآمد بالایی دارد و دست‌های پنهان بسیاری در آن دخالت دارند به نظر نمی‌آید به سادگی یک کشور بتواند با آن مقابله صد درصدی بکند. تا حدودی امکان کاهش وجود دارد ولی امکان قطع آن نیست.»

‌n‌افزایش چند برابری قیمت مواد مخدر در صورت کاهش کشت

سید حسن موسوی چلک، رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران نیز در این باره به آفتاب یزد گفت:«هنوز سیاست طالبان به طور مشخص در این حوزه اعلام نشده است. گرچه گفته است که با معتادان برخورد می‌کند و کشت را کاهش می‌دهد هنوز نمی‌توان هیچ قضاوتی در این باره داشت. باید صبر کنیم طالبان استقرار پیدا بکنند تا بعد به یک جمع‌بندی برسیم. ولی پیش‌بینی این است که حتی اگر مصرف را کاهش بدهند قیمت مواد مخدر در ایران افزایش چند برابری پیدا می‌کند.اما این موصوع را باید در نظر بگیریم کشت خشخاش در افغانستان یکی از منابع درآمدی است.تجربه نشان داده است وقتی کشورهای تولید‌کننده خشخاش کشت را کاهش می‌دهند قیمت مواد مخدر افزایش پیدا می‌کند و با همین افزایش قیمت کاهش کشت جبران می‌شود..»محمد بلوچ زهی فعال مدنی نیز در این خصوص به آفتاب یزد گفت:

« اولین اقدام طالبان این بود که در سراسر افغانستان منع کشت مواد مخدر را اعلام کنند در صورتی که می‌دانیم منبع ارتزاق طالبان مواد مخدر است.اقتصاد مواد مخدر یکی از منابعی است که همچنان طالبان را سرپا نگه داشته است و طالبان از این طریق به حیات خود ادامه دادند.اگر سخت‌گیری نشود و طالبان به تعهد خودشان پایبند نباشند ممکن است ایران آسیب‌های بسیار زیادی را متحمل شود.»

‌n‌منابع و درآمدهای کشورها در دوران معاصر

سید جواد میری جامعه شناس و عضو پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در آخر در این باره به آفتاب یزد گفت:« ابتدا باید اشاره کنیم که منابع و درآمدهای یک کشور در دوران معاصر چگونه می‌تواند تامین شود؟ مثلا کشورها منابع و درآمدهای خود را مبتنی بر کشاورزی یا منابع خام تامین می‌کنند و یا اگر در سطح بالایی از تکنولوژی قرار داشته باشند از صنعت و فرآورده‌های تکنولوژیک استفاده می‌کنند و صادر می‌کنند تا بتوانند درآمدهایشان را افزایش دهند. بخش دیگر درآمدزایی، بخش خدمات است که معمولا این بخش نسبت بسیار عمیقی با زیرساخت‌های یک کشور و نسبت وسیعی با نوع تولیدات آن کشور دارد؛ یعنی کشوری که متمایل به محصولات کشاورزی است با کشوری که متمایل به فرآورده‌های تکنولوژیک است، ارتباط ساحت خدمات با این دو صورت یا حتی مخلوطی از این دو صورت ارتباط بسیار بنیادینی است. اگر این مقدمه را که به صورت خیلی ساده بیان کردم، معیار قرار دهیم باید ببینیم افغانستان چه نوع کشوری است؟ آیا کشوری است که زیرساخت‌های کشاورزی در آن توسعه پیدا کرده، یا کشوری است که در آن انقلاب صنعتی رخ داده و فرآورده‌های صنعتی و تکنولوژیک و حتی فراتکنولوژیک در آن ریشه دوانده و یا هیچ کدام از این‌ها و اگر هیچ کدام از این‌ها باشد مسئله خدمات چه می‌شود و زیرساخت‌هایی که اساسا خدمات را در یک کشور ممکن می‌کند از جمله حمل و نقل و راه و شبکه‌های مواصلاتی مثل برق و گاز و ماهواره و... در وضعیت مناسبی قرار دارد یا نه و اگر این‌ها در وضعیت نامناسبی قرار گرفته باشد کشوری که نزدیک به 40 میلیون جمعیت دارد چگونه قرار است خود را در دنیای امروز مدیریت کند؟»

‌nافغانستان در مقایسه با کره جنوبی

وی ادامه داد:«از سال‌های 2001 که آمریکایی‌ها افغانستان را اشغال کردند تا همین چند روز پیش، طبق آمارهایی که خود آمریکایی‌ها به اتحادیه اروپا می‌دهند آن‌ها میلیاردها دلار در افغانستان سرمایه‌گذاری کرده‌اند ولی وقتی این میلیاردها دلار را به صورت جدی مورد بازبینی قرار می‌دهیم می‌بینیم این سرمایه‌ها و منابعی که در افغانستان سرمایه‌گذاری شده به گونه‌ای توزیع نشده که کشور را در یک مدار مثلا کشاورزی یا صنعت مدرن یا خدمات مدرن شهری قرار دهد تا کشور بتواند مثلا در یک فرآیند 30 یا 40 ساله با داشتن زیرساخت‌های مناسب و با مرزهایی که با کشورهای اطراف خودش دارد به یک جهش اقتصادی برسد. به عنوان مثال در مورد وضعیتی که در جنگ‌های شبه جزیره کره به وجود آمده بود و آمریکایی‌ها نیروهای خودشان را در کره جنوبی پیاده کردند، در مقایسه با کره شمالی که شوری‌ها و چینی‌ها آن جا را تحت‌الحمایه خودشان قرار دادند در طی پنج یا شش دهه ما تفاوت بین کره جنوبی و کره شمالی را می‌بینیم و متوجه می‌شویم که آمریکایی‌ها در آنجا که در مجاورت چین و ژاپن قرار گرفته یک مدلی را درست کردند که این مدل قابل بررسی است و می‌تواند الگویی باشد برای اینکه وقتی کشوری مثلا تحت‌الحمایه قدرت استعماری آمریکا قرار گرفته بعد از پنج دهه به کجا رسیده است. اگر این را با وضعیت اشغال افغانستان در طی دو دهه مقایسه کنیم می‌بینیم در طی این دو دهه افغانستان نه تنها به سمت کره نرفته و مدل کره‌ای را پیدا نکرده بلکه در یک وضعیت جنگ مستدام قرار گرفته و اساسا آن زیرساخت‌ها وجود ندارد. حالا با خروج ناگهانی نیروهای آمریکایی و شرکای اروپایی آن‌ها از افغانستان، ما با کشوری رو به رو هستیم که 40 میلیون جمعیت دارد و طالبان قدرت را به دست گرفته است. حال این حکومت می‌خواهد مدیریت کند و از یک طرف هم آمریکا و اتحادیه اروپا اولتیماتوم‌هایی داده‌اند مبنی بر اینکه اگر این حکومت حقوق بشر و موارد این چنینی را رعایت نکند آن را تحریم می‌کنند یعنی پذیرش طالبان را به صورت مشروط قرار داده تا بتواند اهرم‌های قدرت داشته باشد و افغانستان را در وضعیت متزلزل قرار دهد.»

‌n‌حامیان و پشتیبانان مالی طالبان

میری گفت: «از سوی دیگر ما می‌دانیم که طالبان پشتیبانی شدیدی از سوی پاکستان می‌شود و عقبه ایدئولوژیک طالبان به مدارس طالبیه پیشاور برمی‌گردد و عقبه نظری‌اش هم به احمدشاه دهلوی و مدرسه دارالعلوم دیوبندی که در شبه قاره هند بوده بازمی‌گردد. از سوی دیگر به دلیل نزدیکی بسیار شدید عقیدتی با حرکت محمد‌بن‌عبدالوهاب و جریان وهابیت و سرمایه‌گذاری بسیار شدیدی که عربستان می‌کرده، این‌ها گرایش‌های خیلی شدیدی هم به عربستان و جریان وهابیت دارند ولی در عین حال در این چند سال اخیر بخشی از طالبان نزدیکی شدیدی هم به قطر پیدا کرده‌اند و این بخش جدیدی از طالبان که وارد معادلات سیاسی در افغانستان شده‌اند موضوعی را ایجاد می‌کند که یک عقبه وهابی داریم ولی از سوی دیگر هم یک عقبه اخوانی به گونه‌ای با پول‌های قطر وارد شده و این‌ها را هم باید در ارزیابی خود مد نظر داشته باشیم. حال این کشور چطور می‌خواهد خودش را مدیریت کند؟»

‌nافغانستان شبکه بسیار مهم مواد مخدر در صد و چهل سال اخیر

این جامعه شناس تصریح کرد:« برخی 40_50 درصد و حتی تا 60 درصد از منبع ترانزیت مواد مخدر جهانی را افغانستان می‌دانند و به گفته‌ای پیش از آمدن آمریکایی‌ها حدود 200 آزمایشگاه و مراکز تبدیل خشخاش و تولید مواد وجود داشته که بعد از ورود آمریکایی‌ها به حدود 3000 مرکز رسیده است و ارتش آمریکا در مدتی که در افعانستان حضور داشته یکی از راه‌های بازگرداندن منابع مالی که در آنجا هزینه می‌کردند را در ترانزیت مواد مخدر با هواپیماهای آمریکایی به سرتاسر آمریکای لاتین و سایر نقاط جهان دیده است. دقیقا همین مدل را آمریکایی‌ها در سال‌های جنگی که با ویتنام در دهه 70 میلادی داشتند پیاده کردند و بعضا حتی از تابوت‌های کشته شدگان ارتش آمریکا برای نقل و انتقال مواد مخدر به داخل آمریکا و بعد توزیع آن در سرتاسر آمریکای لاتین و شبکه‎‌های اروپا و آسیا استفاده می‌کردند؛ یعنی چنین مدلی را قبلا هم آمریکایی‌ها استفاده کرده بودند و در افغانستان هم با شدت و حدت بیشتری انجام می‌دهند. حال سوال اینجاست که اگر دولت طالبان تشکیل شود و بخواهد وضعیت افغانستان را مدیریت کند و یک مشروعیت نسبی داشته باشد تا بتواند امور را بگرداند آیا می‌تواند بدون اتکا به این شبکه استخراج و تولید و توزیع مواد مخدر به حیات خودش ادامه دهد؟ این به نظر من یک خیال خام است، چون تقریبا از زمانی که افغانستان از ایران جدا شد انگلیسی‌ها اولین کاری را که انجام دادند این بود که شبکه‌های استخراج و تولید و توزیع مواد مخدر را از سمت افغانستان به داخل ایران و از سمت بوشهر به بندر بمبئی در هندوستان و بعد به آسیا وارد می‌کردند که مرکز اصلی آن هنگ هنگ در چین بود و درآمدهای بزرگی نصیب امپراطوری بریتانیا و لردهای آن می‌شد. این شبکه بسیار مهم مواد مخدر در این یکصد و چهل سال اخیر نه تنها دست نخورده باقی مانده بلکه بسیار وسعت و گسترش پیدا کرده و حتی برخی از مراکز و موسسات بزرگ مالی در انگلستان و آمریکا و برخی کشورهای اروپایی و آسیایی و حتی مراکز و بنیادهای علمی به گونه‌ای از این شبکه درآمدی در حال استفاده هستند. اولا تصور اینکه طالبان بتواند و اساسا این اراده را داشته باشد که چنین شبکه بزرگ جهانی را که صد و چهل سال عقبه عملیاتی دارد و زیرساخت برای آن ایجاد شده را یک شبه نابود کند غیر قابل تصور است و دوما اساسا به چنین شبکه‌ای نیاز دارد تا بتواند دولتی که می‌خواهد تشکیل دهد

را سرپا نگه دارد.»

‌n‌ورود و توزیع مواد مخدر در ایران

وی در آخر گفت:«حال بحث بر سر این است که وضعیت ایران چگونه خواهد بود؟ به نظر من این تصور که با آمدن طالبان توزیع و بسط مواد مخدر در ایران کمتر یا بیشتر می‌شود سوال خیلی جدی و بنیادینی نیست چرا که ایران هم مانند ترکیه بخشی از این راه ترانزیتی است که اتفاقا در این صد و چهل سال توانسته‌اند زیرساخت‌هایی را در ایران و ترکیه شکل دهند و بعد از آنجا به سرتاسر جهان توزیع کنند. نکته دیگری را که باید در اینجا اشاره کنیم این است که آیا طالبان مثلا در این 20 ساله اخیر اساسا نسبت به مسئله مواد مخدر موضع سلبی داشته یا در مناطقی که در این 20 سال تحت نظر طالبان بوده این نوع مواد قبیح تلقی می‌شده یا نه به عنوان نوعی از تفریحات و منابع درآمدی از این‌ها استفاده می‌کرده است؟ مطالعات میدانی نشان می‌دهد که این‌ها هیچ منع جدی نداشته‌اند، هم رهبران دینی و هم رهبران سیاسی و هم کسانی که سربازان این جنبش طالبان هستند معمولا از مواد مخدر استفاده می‌کردند. در دوره‌ای که من در افغانستان بودم چند نفر از کسانی که جزء نیروهای طالبان بودند و علی‌الظاهر بعد از آمدن آمریکایی‌ها از بدنه طالبان جدا شده بودند از انواع مختلف مواد مخدر استفاده می‌کردند و به شریعت هم پایبند بودند و هیچ تضادی بین استفاده از مواد مخدر و ملتزم بودن به شریعت اسلامی در فقه خودشان نمی‌دیدند و این را کتمان هم نمی‌کردند.»