نامه مشترک نمایندگان دائم جمهوری اسلامی ایران، فدراسیون روسیه و جمهوری خلق چین نزد دفتر ملل متحد در وین به رافائل گروسی‌ مدیر کل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی‌ به‌عنوان یک ابتکار دیپلماتیک کلیدی برجسته رقم خورد.

اقدام حقوقی که ایران را از منزوی شدن نجات داد
پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

پایان مأموریت جاسوس | مختل کردن تلاش‌های آمریکا برای فشار بر ایران

این نامه که براساس پایان رسمی مدت قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد در تاریخ ۸ اکتبر ۲۰۲۵ (۲۶مهر ۱۴۰۴) استوار است، صراحتا اعلام می‌کند که مأموریت گزارش‌دهی آژانس در زمینه راستی‌آزمایی و نظارت بر برنامه هسته‌ای ایران تحت این قطعنامه به‌طور کامل خاتمه یافته. این اقدام نه‌تنها موقعیت حقوقی ایران را در مجامع بین‌المللی تقویت می‌کند‌ بلکه به‌عنوان یک سپر محکم در برابر فشارهای مستمر و یکجانبه ایالات متحده عمل می‌کند؛ فشارهایی که با هدف انزوای اقتصادی و سیاسی ایران طراحی شده‌اند. این نامه، نمادی از همگرایی استراتژیک میان تهران، مسکو و پکن است که می‌تواند الگویی برای مقاومت در برابر هژمونی غربی باشد. 

محتوای نامه و زمینه‌های آن 

نامه مشترک سه کشور به نامه پیشین وزرای خارجه سه کشور اشاره دارد و موضع واحد آنها را در برابر اقدامات اخیر انگلیس، فرانسه وآلمان تشریح می‌کند. در این سند، نمایندگان سه کشور تأکید می‌کنند که تلاش تروئیکای اروپایی برای فعال‌سازی مکانیسم ماشه از منظر قانونی و رویه‌ای فاقد اعتبار است. آنها استدلال می‌کنند که این سه کشور تعهدات‌ خودشان تحت توافق جامع اقدام مشترک (برجام) و قطعنامه ۲۲۳۱ را نقض کرده و نتوانسته‌اند فرآیندهای تعیین‌شده در مکانیسم حل اختلاف را به سرانجام برسانند. بنابراین با پایان یافتن تمام مفاد قطعنامه ۲۲۳۱، هیچ پایه حقوقی برای ادامه نظارت‌های فراقانونی وجود ندارد.علاوه براین، نامه به قطعنامه شورای حکام آژانس درسال۱۳۹۴ اشاره دارد که اجرای برجام را تصویب کرده و همچنان معتبر باقی‌مانده است. بند عملیاتی۱۴ این قطعنامه به‌طور واضح بیان می‌کند که شورای حکام تا ۱۰سال پس از روز پذیرش برجام یا تا زمانی که مدیرکل آژانس به ‌نتیجه‌گیری گسترده‌ در مورد برنامه هسته‌ای ایران برسد_ هر کدام زودتر رخ دهد_ به این موضوع رسیدگی خواهد کرد. با توجه به سپری شدن این مهلت ۱۰ساله، موضوع به‌طور خودکار از دستور کار شورای حکام حذف شده و هیچ اقدام اضافی‌ای لازم نیست. سه کشور در بخش پایانی نامه، بر ضرورت تعهد طرف‌های درگیر به یافتن راه‌حل سیاسی از طریق تعامل دیپلماتیک و گفت‌وگو براساس اصول احترام متقابل تأکید کرده‌اند. آنها همچنین از اعمال تحریم‌های یکجانبه، تهدید به استفاده از زور یا هر اقدامی که وضعیت را تشدید کند، پرهیز می‌کنند و همه کشورها را به مشارکت در ایجاد فضایی مناسب برای تلاش‌های دیپلماتیک دعوت می‌نمایند.این نامه‌ که درخواست توزیع آن به‌عنوان سندرسمی آژانس میان تمام کشورهای عضورا دارد، نشان‌دهنده یک رویکرد هماهنگ و قاطع است که می‌تواند مبنایی برای مذاکرات آینده باشد.این سند نه‌تنها پایان یک دوره نظارت‌های تحمیلی را اعلام می‌کند‌ بلکه بر حق ایران برای پیگیری برنامه هسته‌ای صلح‌آمیز بدون دخالت‌های خارجی تأکید دارد. 

پیامدهای حقوقی و سیاسی نامه مشترک 

از منظر حقوقی، پایان قطعنامه ۲۲۳۱ به‌معنای خروج کامل پرونده هسته‌ای ایران از شورای امنیت سازمان ملل است. این امر، محدودیت‌های پیشین بر فعالیت‌های هسته‌ای، موشکی و تسلیحاتی ایران را برمی‌دارد و اجازه می‌دهد کشورمان با آزادی بیشتری در زمینه‌های علمی و فناوری پیشرفت کند. برای مثال، ایران می‌تواند همکاری‌های بین‌المللی خود را در حوزه انرژی هسته‌ای بدون مانع گسترش دهد. این نامه همچنین زمینه را برای چالش‌های حقوقی علیه تحریم‌های یکجانبه فراهم می‌کند. زیرا تأکید می‌کند هیچ پایه قانونی برای ادامه نظارت‌های فراقانونی وجود ندارد. از دیدگاه سیاسی‌ این اقدام اتحاد استراتژیک میان ایران، روسیه و چین را برجسته می‌سازد. روسیه و چین‌ به‌عنوان اعضای دائم شورای امنیت با حق وتو‌ می‌توانند از این موضع برای جلوگیری از هرگونه قطعنامه جدید علیه ایران استفاده کنند. این همگرایی‌ که ریشه در منافع مشترک اقتصادی و امنیتی دارد‌ می‌تواند به‌عنوان یک بلوک قدرتمند در برابر سیاست‌های غربی عمل کند. برای ایران، این نامه فرصتی است تا دیپلماسی خود را برپایه چندجانبه‌گرایی بنا کند و از وابستگی به مذاکرات مستقیم با غرب فاصله بگیرد. 

مختل کردن تلاش‌های آمریکا برای فشار بر ایران 

ایالات متحده در سال‌های اخیر‌ به ویژه از زمان خروج از برجام در سال ۲۰۱۸، سیاست فشار حداکثری را علیه ایران را پیگیری کرده است. این سیاست شامل اعمال تحریم‌های گسترده اقتصادی، تلاش برای انزوای دیپلماتیک و حتی تهدیدات نظامی بوده است. آمریکا در سال ۲۰۲۵ تلاش کرده با حمایت از تروئیکای اروپایی، مکانیسم ماشه را فعال کند و تحریم‌های سازمان ملل را بازگرداند. همچنین، تحریم‌های جدیدی علیه شرکت‌های چینی برای خرید نفت ایران اعمال شده که هدف آن قطع منابع مالی ایران است. این فشارها که با هدف وادار کردن ایران به مذاکرات جدید و محدود کردن برنامه هسته‌ای‌اش طراحی شده‌اند، اکنون با نامه مشترک ایران، روسیه و چین به چالش کشیده می‌شوند. این نامه مستقیما تلاش‌های آمریکا را مختل می‌کند. زیرا پایان مأموریت گزارش‌دهی آژانس را اعلام می‌کند و زمینه را برای گزارش‌های سیاسی علیه ایران کاهش می‌دهد.  بدون گزارش‌های آژانس تحت قطعنامه ۲۲۳۱، آمریکا نمی‌تواند به‌راحتی از این نهاد برای توجیه تحریم‌های جدید استفاده کند. علاوه بر این، روسیه و چین با رد اسنپ‌بک، عملا اعلام کرده‌اند که تحریم‌های آمریکا را رعایت نخواهند کرد و همکاری‌های خود با ایران را ادامه خواهند داد. این امر، انزوای مورد نظر آمریکا را بی‌اثر می‌سازد و نشان می‌دهد که قدرت‌های شرقی حاضر به پذیرش دیکتاتوری واشنگتن نیستند. در نتیجه ایران می‌تواند با تکیه بر این حمایت‌ها، اقتصاد خود را مقاوم‌تر کند و از فشارهای مالی ناشی از تحریم‌ها بکاهد. 

نمادی از مقاومت در برابر هژمونی آمریکا 

همکاری‌های میان ایران، چین و روسیه به سطح جدیدی رسیده و بخشی از یک استراتژی گسترده برای مقابله با تحریم‌های یکجانبه آمریکاست. این سه کشور با اعلام پایان رسمی قطعنامه ۲۲۳۱، بر خاتمه تمام محدودیت‌های مرتبط با برنامه هسته‌ای ایران تأکید کرده‌اند. چین در حوزه اقتصادی حمایت خود از ایران را افزایش داده و همکاری‌های امنیتی و اقتصادی را تقویت کرده است. این شامل حمایت‌های مالی و فناوری برای مقابله با تحریم‌ها می‌شود؛ مشابه حمایتی که چین از روسیه در جنگ اوکراین ارائه می‌دهد. روسیه نیز در ماه‌های اخیر‌ میزبان رئیس‌جمهور ایران برای امضای پیمان جامع استراتژیک بوده که همکاری‌های دوجانبه در زمینه‌های انرژی، تجارت، نظامی و فناوری را بدون توجه به تحریم‌های آمریکا گسترش می‌دهد. این پیمان‌ که شامل تبادلات تجاری به ارزش میلیاردها دلار است، نشان‌دهنده عمق روابط استراتژیک است. علاوه بر این، روسیه و چین تلاش بارها تلاش برای بازگرداندن تحریم‌های سازمان ملل را رد کرده و بر تعامل دیپلماتیک براساس احترام متقابل اصرار دارند. آنها همچنین در جلسات شورای امنیت، قطعنامه‌هایی برای تأخیر در اعمال اسنپ‌بک پیشنهاد کرده‌اند؛‌ هرچند این تلاش‌ها با مقاومت غرب مواجه شده است. این همکاری‌ها فراتر از مسائل هسته‌ای است و شامل حوزه‌های امنیتی مانند برگزاری مانورهای مشترک نظامی، تبادل اطلاعات هوشی‌ و حمایت از یکدیگر در مجامع بین‌المللی می‌شود. برای مثال‌ روسیه اعلام کرده که تفسیر قانونی خود را برای توجیه همکاری‌های عمیق‌تر استراتژیک و نظامی با ایران به‌کار خواهد گرفت و اسنپ‌بک را نادیده می‌گیرد. این روند‌ که ریشه در منافع مشترک علیه هژمونی غربی دارد، می‌تواند به‌عنوان الگویی برای دیگر کشورهای در حال توسعه عمل کند و توازن قدرت جهانی را به نفع شرق تغییر دهد. در نهایت این نامه و همکاری‌های مرتبط با آن، فرصتی بی‌نظیر برای پیگیری دیپلماسی مستقل، تقویت اقتصاد مقاومتی‌ و توسعه برنامه هسته‌ای صلح‌آمیز است. ایران می‌تواند با بهره‌گیری از این حمایت‌ها نقش خود را به‌عنوان یک بازیگر کلیدی در خاورمیانه تثبیت نماید. این رویکرد، ضمن حفظ عزت و استقلال کشور‌ به کاهش اثرات تحریم‌ها و ایجاد یک ایران قدرتمندتر در عرصه جهانی کمک خواهد کرد.