پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

‌سوئد طی روزهای اخیر به یکی از کانون‌های مهم خبری و تحلیلی در اروپا تبدیل شده است. تحولات جاری در این کشور مرفه اروپایی از یک سو نشان‌دهنده خیزش نسبی جریان راست افراطی و رشد آرای آن و از سوی دیگر، نشان‌دهنده عدم اطمینان شهروندان سوئد نسبت به این جریان سیاسی و اجتماعی است. حزب دموکرات سوئد در جریان رقابت‌های انتخابات سراسری این کشور نتوانست به «حزب اول» این کشور تبدیل شود، هرچند‌ توانست تعداد کرسی‌های خود را در مجلس سوئد افزایش دهد. نتایج شمارش آرای انتخابات سراسری سوئد، نشان می‌دهد که حزب سوسیال‌دموکرات به رهبری استفان لوفون نخست‌وزیر فعلی این کشور علی‌رغم کسب ضعیف‌ترین نتیجه طی یک قرن گذشته، از دیگر احزاب سوئدی پیشی گرفته و کماکان تعیین‌کننده‌ترین بازیگر سیاسی در استکلهم محسوب می‌شود. با این حال حزب سوسیال دموکرات جهت تشکیل دولت، نیاز به ائتلاف با احزاب دیگر و حتی مذاکره با بلوک سنتی رقیب خود، یعنی ائتلاف راست میانه دارد. کسب 46/40 از سوی ائتلاف چپ میانه (‌به رهبری سوسیال دموکرات‌ها‌) و کسب حدود 40 درصد آرا از سوی ائتلاف راست میانه (چهار حزب شامل میانه‌روهای محافظه‌کار، دموکرات‌ مسیحی‌ها، لیبرال‌ها و حزب مرکزی)، تا حدودی شرایط تشکیل دولت ائتلافی را در سوئد سخت ساخته و دو ائتلاف سنتی سوئد را به سوی «مذاکرات فراحزبی» برای مهار جریان راست افراطی سوق داده است. با این حال نکته مهم‌تری در قبال انتخابات سوئد وجود دارد که نباید از آن غافل شد.

حزب دموکرات سوئد (‌وابسته به جریان راست افراطی) که در انتخابات سراسری سال 2009 میلادی با کسب حدود 5 درصد آرا راهی پارلمان سوئد (Riksdag) شده بود، در سال 2014 میلادی با کسب ‌9/12 درصد آرا به سومین حزب قدرتمند در سوئد تبدیل شد. هم‌اکنون این حزب با کسب حدود 18 درصد آرای عمومی در انتخابات سراسری، بار دیگر موقعیت سیاسی خود را در سوئد بهبود بخشیده است. با این حال هیچ‌یک از دو ائتلاف راست ‌یا چپ میانه در سوئد حاضر به پذیرش و هضم حزب دموکراتیک سوئد در خود نیستند. همین مساله، حضور مقتدرانه حزب دموکرات و جیمی آکسون، رهبر آن در راس معادلات سیاسی و اجرایی استکهلم را منتفی می‌سازد. بهبود آرای راستگرای افراطی در انتخابات سراسری سوئد، از سوی منابع مختلف مورد تفاسیر متفاوتی قرار گرفته است. برخی کارشناسان و تحلیلگران رسانه‌ای معتقدند که راستگرایان افراطی در انتخابات آخر موفقیت بزرگی در سوئد کسب کرده‌اند و برخی دیگر، از شکست نسبی این حزب در جامعه چندفرهنگی سوئد خبر می‌دهند. 

واقعیت امر این است که جریان راست افراطی در انتخابات سراسری سوئد نتوانست به نقطه هدف خود، یعنی کسب 25 تا 30 درصد از آرای عمومی دست پیدا کند. حزب دموکراتیک سوئد در انتخابات اخیر کماکان به عنوان سومین حزب قدرتمند سوئد عرض اندام کرده است، حال آنکه «جیمی آکسون» به دنبال کسب حداکثر آرای ممکن و تبدیل‌شدن به قدرتمندترین حزب این کشور بود. اگرچه افرادی مانند ژان ماری لوپن رهبر جریان راست افراطی در فرانسه، از موفقیت راستگرایان افراطی در سوئد سخن می‌گوید اما حقیقت ماجرا چیز دیگری است. جالب توجه اینکه نظرسنجی‌های صورت‌گرفته قبل از انتخابات سراسری سوئد نشان می‌دهد که آکسون و همراهانش حداقل قادر به کسب 25 درصد آرا خواهند بود‌ اما نتایج اخیر نشان می‌دهد که بخشی از آرایی که قرار بود به سوی حزب دموکرات سوئد سرازیر شود، ‌بین احزاب سنتی به گردش در ‌آمده است. به این ترتیب، سوئد حداقل تا سال 2022 از یک بحران جدی به نام «تسلط جریان راست افراطی بر استکهلم» نجات یافته است. در صورتی که آکسون و همراهانش در سوئد به قدرت برسند، شاهد نابودی جامعه چند‌فرهنگی سوئد از یک سو و ایجاد برخی تغییرات بنیادین در ساختار «دولت رفاه» در این کشور خواهیم بود. اعمال سیاست‌های پوپولیستی در حوزه دولت رفاهی، منجر به از بین رفتن دستاوردهایی می‌شود که سوئدی‌ها دهه‌ها برای استقرار آن در سطوح رفاهی و اقتصادی جامعه تلاش کرده‌اند. 

نکته دیگری که در خصوص انتخابات سوئد باید مدنظر قرار داد، شکست ترامپ و کاخ سفید در این آوردگاه سیاسی است. سوئد یکی از کشورهایی بود که ترامپ به صورت خاص، تحولات اجتماعی و سیاسی آن را طی دو سال اخیر رصد کرده و خواستار حضور ملی‌گرایان در راس معادلات سیاسی و اجرایی آن بود. اگر حزب دموکرات سوئد به اصلی‌ترین و محبوب‌ترین حزب این کشور تبدیل می‌شد، ترامپ به یکی از مهم‌ترین اهداف خود در قبال اروپای واحد دست پیدا می‌کرد. ترامپ، سوئد را مهم‌ترین کشوری می‌داند که دارای جامعه‌ای چند‌فرهنگی و مهاجر‌پذیر ‌است. از آنجا که ترامپ با وجود جوامع چند‌فرهنگی در اروپا مخالف است، حضور جریان راست افراطی در راس معادلات سیاسی استکهلم می‌توانست بهترین خبر ممکن برای وی و اعضای کاخ سفید باشد. با این حال تسلط دوباره جریان‌های میانه‌رو در سوئد بر این کشور، بسیاری از نقشه‌های ترامپ (‌در راستای اضمحلال اروپای واحد) را نقش بر آب ساخته است. از این رو سکوت ترامپ و همراهان وی (‌که جملگی رویکردی ضدمهاجرتی دارند‌) در قبال انتخابات سوئد را نمی‌‌توان به مثابه رضایت آنها از نتایج انتخابات مورد ارزیابی قرار داد. 

در نهایت اینکه انتخابات اخیر در سوئد، با توجه به حفظ جایگاه سومی حزب دموکرات و پیروزی نسبی حزب سوسیال دموکرات، تغییری در کلیت آرایش سیاسی احزاب این کشور ایجاد نخواهد کرد اما در آینده‌ای نزدیک، شاهد تشدید چالش‌های اجتماعی و سیاسی میان سه جریان اصلی سیاسی در سوئد، یعنی ائتلاف راست میانه، ائتلاف چپ میانه و جریان راست افراطی خواهیم بود. این چالش تا انتخابات سراسری سال 2022 (‌انتخابات سراسری بعدی در سوئد‌) ادامه پیدا خواهد کرد. با این حال مشخص نیست که جریان راست افراطی در سوئد تا چه اندازه‌ بتواند در جامعه سوئد دست به یارگیری بزند. برخی تحلیلگران معتقدند که با فروکش‌کردن بحران مهاجرت در سوئد و سازماندهی مهاجرین و پناهجویان، از اقبال عمومی نسبت به جریان راست افراطی و حزب دموکرات سوئد کاسته خواهد شد.