توسعه زاهدانه هندوستان
آیا قدرتمندترین کشور جهان در راه است؟
هند به مرحلهای از توسعه رسیده که به یکی از قدرتهای بزرگ جهان تبدیل شده است
«هندیها در کنار خیابان به دنیا میآیند، در همانجا زندگی میکنند، در همانجا میخورند، قضای حاجت میکنند و در همانجا میمیرند.»
هند وتصویری که از کشور در ذهن بسیاری از ما نقش بسته، قطارهایی حامل هزاران هندی فقیر که از سر و کول هم بالا میروند، بالیوودی پرزرقوبرق و دور از واقعیت جامعه هند و رود گنگ مقدسش است.
هند کشوری است که در کمتر از یک قرن گذشته مستعمره انگلیس بود و در فقر و عدمتوسعه به سر میبرد اما امروز آمارهای رشد شگفتانگیز این کشور، ما را دچار شک میکند که آیا تصویر پر از فقر، عدمرفاه و نبود بهداشت تصویری درست از این کشور است یا باید این تصور را تغییر دهیم و چشمهایمان را بشوییم.
برای یافتن پاسخ این مساله بهتر است نگاهی به تاریخ و اقتصاد هند بیندازیم و سیر صعود آن به این جایگاه اقتصادی را بررسی کنیم.
هند؛ کشوری پربرکت
هند دارای جغرافیایی متنوع از بیابانها، کوهستانها، دشتها، تپهها و فلاتهای متعدد است. این شبهقاره توسط آب احاطه شده و آبوهوای ویژهای دارد و سرزمین پربرکتی است. منابع طبیعی هند شامل زغالسنگ که از لحاظ میزان ذخایر در رده چهارم جهان قرار دارد، آهن، منگنز، میکا، بوکسیت، تیتانیوم،کرومیت، گاز طبیعی، الماس، نفت خام، سنگ آهک و توریوم است. ذخایر نفت هند که در ساحل بمبئی در مهاراشترا، گجرات و در شرق آسام وجود دارند، بیش از ۲۵ درصد از نیازهای داخلی این کشور را برطرف میکنند.
هند و تاختوتازهای بیامان
هند تاریخی پرفراز و نشیب از حملهها، غارتهای پیاپی و استعمارهای چندینساله را دارد. در قرن دهم میلادی سلطان محمود غزنوی، پادشاه ایران پنجاب را تصرف و بارها به شمال هند حمله کرد. تا اواسط قرن سیزدهم این کشور همواره برای سایر کشورهای جهان جذاب بود و مورد تاختوتاز قرار میگرفت. در همان دوران، مسلمانان دهلی را تصرف کردند.
این نخستینباری بود که در هند حکومت مسلمانان به نام دوران سلطنت یا غلامان مسلمان برپا شده بود. سالهای بعد هند مورد حمله مغولها و کشورهای دیگر قرار گرفت. در سال ۱۵۱۰ میلادی پرتغالیها بهعنوان اولین مهاجمان اروپایی در گوا مستقر شدند. وقتیکه طوایف مراتی و سیک علیه حکومت پادشاهان گورکانی قیام کردند، بریتانیاییها و فرانسویها در قرن ۱۸ مناطقی برای خود از هند جدا کردند و بنیاد حکومت بریتانیا را در هند گذاشتند.
هند؛ کشوری توسعهیافته یا رشدیافته؟
با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و پایان منازعه ایدئولوژیک بین دو ابرقدرت، دنیای بعد از جنگ سرد نظارهگر ظهور قدرتهای جدیدی بود که تلاش میکردند با موج جهانیشدن خود را با دنیای جدید وفق داده و سری میان سران دربیاورند. یکی از این کشورها هند بود. این کشور با انجام اصلاحات اقتصادی توانست فقر، عقبماندگی و بحرانهای اقتصادی دوران جنگ سرد را تا حدود زیادی پشت سر بگذارد. در نهایت هند توانست به مرحلهای از رشد برسد که به یکی از قدرتهای بزرگ جهان تبدیل شود؛ البته درباره توسعه در هند اتفاقنظر میان اقتصاددانان وجود ندارد و بیشتر هند را نمونهای از رشد بالا و سریع میدانند تا کشوری که الفبای توسعه را از بر کرده باشد.
رتبههای هند
با انجام اصلاحات اقتصادی در هند در سال ۱۹۹۱ این کشور به چهارمین اقتصاد رو به رشد جهان و دومین اقتصاد در حال رشد از نظر سرعت رشد اقتصادی تبدیل شد. علاوه بر اینها از نظر تولید صنعتی در رتبه یازدهم و از نظر برخورداری از نیروی انسانی ماهر و تحصیلکرده در ردیف سوم در جهان قرار گرفت.
نقش صنعت آیتی در اقتصاد هند
کشور هند از نظر برخورداری از نیروی کار ماهر و تحصیلکرده در رتبه سوم جهان قرار دارد. صادرات این کشور در سال ۲۰۰۸ برابر با ۱۷۵٫۷ میلیارد دلار و واردات آن در همان سال برابر با ۲۸۷٫۵ میلیارد دلار بوده است؛ البته صادرات این کشور بهطور مداوم در حال افزایش است. با اینکه بعد از استقلال هند، موازنه پرداختها در این کشور منفی بوده است اما از سال ۱۹۹۶-۱۹۹۷ رقم کلی موازنه پرداختهای این کشور بهدلیل افزایش سرمایهگذاری مستقیم خارجی و وجوه ارسالی از سوی هندیهای غیرمقیم و قرضههای تجاری مثبت شده است.
توسعه اقتصادی و تحول سیاست خارجی هند
۲۰۰۴-۲۰۰۳ به ۲٫۷ درصد در سال ۲۰۰۷-۲۰۰۸ رسید. میزان سرمایهگذاری خارجی در این کشور در سال ۲۰۰۹ برابر با ۳۴٫۶ میلیارد دلار بوده است و با اینکه در سال ۲۰۱۰ با قدری کاهش روبهرو شد اما مجددا در ماههای اولیه سال ۲۰۱۱ رشد چشمگیری داشت و همچنان نیز به رشد خود ادامه داده است. نکته جالبتوجه در کنار توسعه اقتصادی هند، همزمانی این توسعه با تحول در سیاست خارجی این کشور بعد از پایان جنگ سرد است. سوالی که اینجا مطرح میشود این است که آیا بین توسعه اقتصادی و تحول سیاست خارجی هند رابطهای وجود دارد؟ این رابطه به چه شکل است؟
سیاست و اقتصاد در هند
برای بررسی این مساله باید وارد اقتصاد سیاسی شویم. اقتصاد سیاسی علمی بینرشتهای است که بسیار کاربردی و جامع است چرا که بررسی پدیدههای سیاسی بدون درنظرگرفتن عوامل اقتصادی یا بررسی پدیدههای اقتصادی بدون درنظرگرفتن عوامل سیاسی نتیجهای غلط خواهد داشت.
بهطورکلی سیاست خارجی یک کشور درحالتوسعه به چهار شکل میتواند توسعه اقتصادی آن را تحتتاثیر قرار دهد:
میتواند به تامین کمک خارجی برای توسعه کشور کمک کند.
میتواند چون شمشیری دولبه، مشوق یا مانع جذب سرمایه خارجی کشور باشد.
میتواند در بعد تجاری با تشویق یا متوقفکردن صادرات، بر موازنه پرداختها و توسعه کشور اثر بگذارد.
میتواند از طریق تشویق سرمایهگذاری مشترک خارجی، همکاری مشترک اقتصادی و تولید و در نتیجه آن توسعه اقتصاد را سرعت ببخشد.
در نتیجه سیاست خارجی تعاملی که هند با کشورهای مختلف ایجاد کرد، سرمایههای خارجی فراوانی وارد اقتصاد هند شده است.
با توجه به آنچه گفتیم میتوان اینگونه نتیجه گرفت که میان توسعه اقتصادی و تحول سیاست خارجی هند رابطه متقابلی وجود دارد. برای بررسی این موضوع بهتر است در ابتدا تحولات سیاست خارجی هند را بررسی کنیم و بعد از آن دگرگونیهای اقتصادی این کشور و تاثیر سیاست خارجی در آن را مورد مطالعه قرار دهیم.
تحولات سیاست خارجه در هند
منابع و متون سنتی هند در کنار آموزههای سیاسی عصر روشنگری که با ورود بریتانیا به این کشور وارد شد، از مهمترین منابع و جریانهایی هستند که سیاست خارجی هند را تحتتاثیر قرار دادهاند. سیاست خارجی هند سه دوره را پشت سر گذاشته است:
دوره اول: سالهای 1962-1947 که دوره حاکمیت آرمانگرایی نهرویی nehro بر سیاست خارجی هند است.
دوره دوم: سالهای 1990-1962 که دوره حاکمیت واقعگرایی بر سیاست خارجی هند است.
دوره سوم: از سال ۱۹۹۰ به بعد که با پایان جنگ سرد آغاز میشود و با رویکرد عملگرایانه بر اساس لیبرالیسم اقتصادی در سیاست خارجی هند ادامه مییابد.
اتفاقی که در دوره اول برای اقتصاد هند افتاد، این بود که در عرصه بینالمللی تلاش کرد تنشهای ناشی از جنگ سرد را کاهش دهد. علاوه بر این در حفظ صلح و حل صلحآمیز منازعات منطقهای فعال بود. در داخل نیز هزینههای دفاعی کشور را کاهش داد و حتی تهدیدهای اولیه مبنی بر احتمال حمله چین نیز تغییری در تصمیمش ایجاد نکرد؛ البته این عدمتوجه در نهایت باعث شکست این کشور از چین و تصرف بخشی از هند توسط چینیها شد.
تبدیل هند به یک ابرقدرت
تجربه شکست از چین باعث شد هند در تصمیماتش تجدیدنظر کند و با بازنگری سیاستهای امنیتی، برنامهریزی برای نوسازی ارتش هند را آغاز کند. سیاست خارجی هند در این دوره واقعگرایانه شده و نوسازی ارتش در برنامهریزیها وارد شد. دوره سوم با پایان جنگ سرد و فروپاشی اتحاد شوروی آغاز شد. این سالها نقطه عطفی در سیاست خارجی هند بهحساب میآیند. شرایط جدید بینالمللی و منطقهای مثل جنگ اول خلیجفارس، بحران در بازار نفت، اخراج کارگران هندی از کشورهای خلیجفارس و ازدستدادن بازارهای گسترده هند در کشورهای اروپایشرقی، اقتصاد هند را با مشکل مالی جدی روبهرو کرد.
پرچم سازمان همکاری شانگهای و اقتصاد هند
رهبران هند بهخوبی میدانستند که یک کشور منزوی نمیتواند به ابرقدرت تبدیل شود. ازاینرو هند پس از دوران جنگ سرد در سازمانهای بینالمللی گوناگون عضو شد. تمام اینها مسئولان هند را به اجرای عکسالعملی سریع و فوری واداشت. رهبران هند با رویکرد تبدیلکردن این کشور به یک ابرقدرت، سیاست داخلی و خارجی را تغییر دادند. هند در گذشته از عضویت در سازمانهای چندجانبه خودداری میکرد اما در مدت کوتاهی بعد از جنگ سرد در سازمانهای اقتصادی و امنیتی مانند آسهآن، سازمان همکاری شانگهای، مجمع منطقهای آسیایی، نشست سران شرق آسیا و مجمع نشستهای آسیا اروپا عضو شد.
از سوی دیگر رهبران هندی نیک میدانستند یک کشور منزوی هیچگاه تبدیل به ابرقدرت نمیشود در نتیجه روابط خود را با همسایگانشان مانند چین، پاکستان، نپال، سریلانکا، افغانستان و بنگلادش بهبود بخشیدند.
از کشوری مچالهشده تا یک ابرقدرت
تغییرات مسیر توسعه هند میتوان به سه قسمت تقسیم کرد:
آغاز استقلال هند تا دهه ۱۹۸۰
دهه ۱۹۸۰ تا ۱۹۹۰
از آغاز دهه ۱۹۹۰ تاکنون
دوره اول توسعه
در دوره اول، هند کشوری مچالهشده توسط بریتانیا بود که در مدت دو قرن استعمار شیره آن کشیده شده بود. بخش کشاورزی عقبمانده بود، از صنایع مادر و دانش فنی در آن خبری نبود و اساسا منابع مالی برای پیشرفت وجود نداشت.
ماهاتما گاندی ( Mahatma Gandhi) و اقتصاد هند
ماهاتما گاندی( Mahatma Gandhi) از مشهورترین رهبران آزادیخواه هندی است که نقشی تاثیرگذار در رهایی هند از استعمار بریتانیا داشت. تولید این کشور در خصوص موادخام یا کالاهای مصرفی نیمهساخته که بازار اصلی آنها بریتانیا بودند، محدود بود. پایینبودن سطح سواد، کمبود امکانات آموزشی و بهداشتی و محدودبودن آنها به شهرهای بزرگ، سیستم نامناسب توزیع امکانات و وجود 10میلیون آواره پاکستانی، امکان پیشرفت اقتصادی و اجتماعی کشور را از میان برده بود. در این دوره کمکهای کشاورزی آمریکا و بلوک غرب به هند زمینه انقلاب سبز را در این کشور فراهم کرد.
دوره دوم توسعه (۱۹۸۰ تا ۱۹۹۰)
در سطور پیشین تغییر سیاست خارجی هند را در این دوره گفتیم. در این دوران نیاز به بازارهای آزاد برای فروش تولیدات رو به افزایش بود همچنین شوروی بهطور گسترده در صنایع سنگین و زیربنایی هند مانند احداث کارخانه تولید فولاد و ذوبآهن دورگاپور و کارخانه فولاد بوکارو و نفت سرمایهگذاری کرد. همچنین تامین و تولید ۳۰ درصد صنایع فولاد، ۳۵ درصد نفت، ۲۰ درصد نیروی برق و ۶۵ درصد تجهیزات سنگین الکتریکی برعهده شوروی بود.
دوره سوم توسعه (۱۹۹۰ تاکنون)
همانطور که گفتیم بحرانهایی در این دوره برای اقتصاد هند به وجود آمد. برای حل این بحران نخستوزیر هند و وزیر امور مالی با استفاده از وامهای کوتاهمدت و انجام اصلاحات اقتصادی گسترده، این بحران را از سر گذراندند.
اقتصاد هند با «تاتا موتورز»
صنایع خودروسازی هند از جمله تاتا موتورز، یکی از مهمترین و مشهورترین صنایع این کشور هستند که توجه جهان را به خود جلب کرده است.
در این دوره استراتژی صنعتیسازی از طریق جایگزینی واردات کنار گذاشته شد و سیاستهای همسوتر با بازار آزاد اتخاذ شد. برخی از مهمترین اقدامات این دوره را میتوان بهصورت زیر بیان کرد: اجرای رژیم تعدیل ساختاری، کاهش تعرفهها و یارانههای کشاورزی، آسانسازی قوانین سرمایهگذاری و کوچککردن بخش عمومی.
در پی این سیاستها، اندازه دولت کوچک و سلطه آن بر اقتصاد هند کمتر شد. در نتیجه هند که تا کمتر از یک قرن پیش کشوری فقیر از صنایع و سواد و رفاه بود، به یک شریک تجاری ارزشمند برای کشورهای صنعتی و به مقصدی جذاب برای سرمایهگذاری تبدیل شد. رشد اقتصاد هند در فاصله سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۱ بهطور میانگین ۷٫۴۵ درصد بوده است که این کشور را دومین کشور بعد از چین، از نظر رشد اقتصادی قرار داده است. شاید بتوان یکی از مهمترین اتفاقهای این دوره را درک درست رهبران هندی از پتانسیلهای بالقوه کشور دانست. در کنار رشد اقتصادی ۱۱٫۳ درصدی در بخش صنعت و رشد ۱۱ درصدی در بخش خدمات، صادرات نرمافزار این کشور از سال ۱۹۹۱ به بعد تا سال ۲۰۰۷ سالانه بیش از ۵۰ درصد رشد داشته است. رشد اقتصاد هند در فاصله سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۱ بهطور میانگین ۷٫۴۵ درصد بوده است که این کشور را دومین کشور بعد از چین، از نظر رشد اقتصادی قرار داده است. افزایش نیروی کار ماهر، صنایع پیشرفته تکنولوژیک داخلی و بهبود موقعیت منطقهای و بینالمللی هند از جمله دستاوردهای تحولات اقتصادی این کشور در این دوره بود.
اقتصاد هند در آمار
هند در دوره استعمار که حدود ۱۵۰ سال طول کشید، دولت متمرکز مرکزی نداشت. نداشتن دولت و استعمار انگلیس، فقر و بیسوادی را در هند افزایش داد اما بعد از استقلال هندیها برای سروساماندادن اقتصادشان به برنامهریزی اقتصادی مرکزی روی آوردند. برنامههای پنجساله توسط کمیتهای که ریاست آن بر عهده نخستوزیر هند بود، تهیه شد. اقتصاد هند بهصورت تلفیقی از اقتصاد سرمایهداری و سوسیالیسم فعالیت میکرد اما طی دهههای اخیر بیشتر به سمت اقتصاد سرمایهداری گرایش پیدا کرده است. در اقتصاد هند، بخش دولتی وارد حوزههایی میشود که بسیار مهم هستند، مثل تولید کالاهای عمومی یا اینکه آنقدر سودآور نیستند که بخش خصوصی اداره آن را تقبل کنند. بهعنوان مثال، خدمات راهآهن و سیستم پست جزء بخشهایی هستند که دولت در آنها وارد میشود.
نرخ رشد تولید ناخالص داخلی در اقتصاد هند
در نمودار این متن بهخوبی میتوانید تغییرات نرخ رشد اقتصاد هند و جهشهای شگفتانگیز آن را مشاهده کنید. در آخرین آمارهای جهانی نرخ رشد اقتصاد هند تا جولای ۲۰۱۸ برابر با ۷٫۱ درصد بوده است که نسبت به سال گذشته افزایش داشته است.
اقتصاد هند و نرخ بیکاری
بر طبق آمار سازمان بینالمللی کار، نرخ بیکاری در اقتصاد هند در حال حاضر برابر با ۳٫۵۲ درصد است که برای کشوری با یک میلیارد و ۳۰۰ میلیون نفر جمعیت، نرخ قابلقبولی است. نرخ تورم این کشور در حال حاضر برابر با ۲٫۳۳ بوده و کارشناسان اقتصادی تخمین میزنند که این نرخ تا سال ۲۰۲۲ به ۴٫۰۹ درصد برسد.
آیا قدرتمندترین کشور جهان در راه است؟
هند کشوری است که نقش اقتصاد را در کشورش درک کرد، جهانیشدن، رقابت آزاد، خصوصیسازی و تقسیمکار را پذیرفت و سیاست خارجی خود را بر مبنای اهداف توسعهایاش تعریف کرد و برای رسیدن به هدف با پرهیز از تنش به همزیستی مسالمتآمیز و تعامل سازنده روی آورد.
در سالهای گذشته هند با داشتن نرخ رشد سالانه ۷٫۸ درصدی و برخورداری از بیشترین جمعیت، کارگران ماهر انگلیسیزبان در میان کشورهای بریک
(BRIC countries of BRICS) که شامل برزیل، روسیه، هند و چین هستند، بهعنوان موتور اقتصادی قوی و صادرکننده بزرگ خدمات، شناخته شده است بهطوریکه طبق پیشبینیها تا سال ۲۰۵۰ هند توانست در کنار چین از دیگر کشورهای دنیا پیشی بگیرد. شاید زمانی که دنیا نظارهگر غوغای بهپاشده ازسوی آمریکا و کشورهای دیگر است، هند توانست با حرکتی آرام و پیوسته بهسوی قدرت بیشتر حرکت کند و در نهایت از سایر ابرقدرتها پیشی بگیرد و شاید روزی از اقتصاد چین هم بزرگتر شود.
دیدگاه تان را بنویسید