تحول در سیاست خارجی وکاررسانه‌ای ما را از انزوا خارج‌می‌کند.

پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

بسیاری از کارشناسان معتقدند که «افت جدی سرمایه اجتماعی» یکی از اصلی‌ترین دلایل شکل‌گیری اعتراضاتی بود که پس از گران شدن بنزین، صورت گرفت. پیشتر و از سال 96 نیز مسائلی در این خصوص مطرح بود اما بی‌توجهی به مسئولان امر به مسأله ترمیم شکاف میان دولت و ملت سبب شد تا شاهد اتفاقاتی باشیم که دستکم طی 20 سال گذشته نظیر آن را ندیده بودیم. «آرمان‌ملی» در گفت‌وگو با اسماعیل گرامی مقدم، فعال سیاسی اصلاح‌طلب و سخنگوی حزب اعتماد ملی به بررسی این مسأله پرداخته است که در ادامه می‌خوانید:

طی دو سال گذشته با افت محسوس سرمایه اجتماعی دولت روبه‌رو شده‌ایم. ریشه‌های این مسأله را چه می‌دانید و فکر می‌کنید چرا تا این اندازه سرمایه اجتماعی افت کرده است؟

سرمایه اجتماعی زمانی از بین می‌رود که مردم دیگر اعتمادی به آنهایی که بر سر کارند نداشته باشند. اعتماد نیز زمانی از بین می‌رود که مناسبات مسئولان با مردم بر مدار صداقت نباشد. وقتی مردم همه را یکسان بدانند و تصور کنند که فساد در تک تک بخش‌ها جاری است، آنگاه اعتماد از بین رفته و به تبع آن سرمایه اجتماعی نیز دچار آسیب می‌شود. نقش صداوسیما در کاهش اعتماد عمومی بی‌سابقه است. این رسانه که باید ملی باشد، به جای همراهی با دولت برای رسیدن به اهداف ملی تلاش کرد تا با پمپاژ اخبار مربوط به فسادهای بزرگ و کوچک و همچنین بزرگنمایی برخی مسائل دست به سیاه‌نمایی درباره شرایط کشور و عملکرد دولت بپردازد و این امر در سلب اعتماد مردم از همه مسئولان موثر بود.

اشتباه در تعیین سیاست‌های کلان و مشکلات اقتصادی چه تأثیری در این کاهش سرمایه اجتماعی داشت؟

در رابطه با سیاست‌های کلان نیز هزینه‌های بسیار سنگینی بر مردم تحمیل شد. تقابل با آمریکا و تحریم‌هایی که از سوی این کشور به طور غیرقانونی و یکجانبه بر کشور تحمیل شد، اقتصاد ما را دچار مشکل کرد؛ صادرات نفت قطع شد، تحریم‌های حمل و نقل و بانکی شرایط سختی را برای هر صادراتی به وجود آورد و فشار تحریم معیشت را برای مردم ایران سخت کرد. در نتیجه کوچک شدن سفره مردم و کاهش قدرت خرید، مردم ایران احساس کردند که تحقیر شدند. آنها وضعیت خود را با دیگر جوامع بشری مقایسه می‌کردند و می‌دیدند که بر اساس بررسی درآمد-هزینه، وضعیت بسیاری دیگر از جوامع از ایران بهتر است و این در حالی است که ثروت طبیعی ما نسبت به بسیاری دیگر از کشورها بیشتر بوده و وضعیت بهتری از این نظر داریم. وقتی پول ملی افت کرد، تحقیر اجتماعی در پی خود داشت و باعث شد مردم احساس ناامیدی و یأس جدی داشته باشند.

موضوع سیاست و نادیده گرفتن بسیاری از مطالبات مردم، به ویژه رأی دهندگان به دولت در این زمینه اثرگذار نبود؟

دو نکته‌ای که در حوزه پمپاژ اخبار و تأثیر وضعیت بد اقتصاد بر مردم عنوان شد، بر دهک‌های پایین جامعه اثر می‌گذارد. برآورده نشدن مطالبات سیاسی اما قشر متوسط را ناراضی می‌کند. برای نمونه مسائل مربوط به انتخابات و محدود شدن دایره کاندیداها به نیروهای یک جریان سیاسی باعث می‌شود انتخابات از حالت رقابتی خارج شود. بسیاری از نخبگان در نتیجه این شرایط ناامید می‌شوند و همین سبب می‌شود نهادهایی چون مجلس شورای اسلامی با افت جدی کیفیت نمایندگان مواجه شوند. اگر امروز مجلس به این حال و روز دچار شده که همه از آن نالانند، دلیلش به همین مساله باز می‌گردد. این محدودیت سبب می‌شود که نمایندگان به جای دفاع از حقوق ملت، چاپلوسی را در پیش گیرند تا بتوانند از فیلترهای نظارتی بگذرند. در این شرایط نمایندگان جسور و آزاده‌ای وجود نخواهند داشت که مطالبات مردم را پیگیری کنند. انباشت مطالبات مردم نیز نتیجه‌ای جز افزایش شکاف نخواهد داشت و افت سرمایه اجتماعی حداقل آسیبی است که باید انتظارش را داشته باشیم.

پیشنهاد شما به دولت برای ادامه راه چیست و فکر می‌کنید چه کارهایی از سوی دولت می‌تواند صورت گیرد که شرایط دست کم اندکی بهتر شود؟

من فکر می‌کنم در این مدت باقی مانده کار زیادی از دست دولت برنمی‌آید. طی این 6 سال و در حوزه سیاست داخلی بارها رئیس‌جمهور از رفراندوم برای تغییر شرایط سخن گفته اما این مطالبه که از سوی دولت نیز پیگیری می‌شد، به نتیجه نرسید. رفراندوم که در قانون اساسی نیز به آن اشاره شده، می‌توانست دردهای مردم را دست کم در حوزه سیاسی کاهش دهد. در حوزه اقتصادی نیز معتقدم کار زیادی از رئیس‌جمهور بر نمی‌آید؛ چرا که مشکلات اصلی کشور ما در حوزه اقتصاد به تحریم‌ها مربوط می‌شود و اقتصاد به نوعی تابع سیاست است. مادامی که ما نمی‌توانیم روابط درست و سالمی را با دیگر کشورها تعریف کنیم، تحریم می‌شویم و مدام در حال تقابل هستیم مطمئناً نخواهیم توانست که تغییری جدی در روند صادرات کشور ایجاد کنیم و به همین دلیل گشایشی نیز در عرصه اقتصاد نخواهیم داشت. در دنیای امروز، به یمن وجود ارتباطات اینترنتی و گسترش ارتباط جوامع، شکل صنعت و تجارت متفاوت شده است. اقتصاد سالم نیز به ارتباط با دیگر نقاط دنیا نیاز دارد. ما نمی‌توانیم دور کشور دیوار بکشیم و بگوییم از این طریق خودکفا خواهیم شد. باید در سیاست خارجی و دیپلماسی کشور ما تحولی جدی به وجود آید تا بتوانیم منافع ملی را تأمین کنیم. وقتی بودجه کشور ما معطل نفت و صادرات مانده و تجارت ما با دیگر کشورها قطع شده، نمی‌توانیم بگوییم در حال رشد و پیشرفتیم.