رئیس پژوهشکده فرهنگ و مطالعات اجتماعی گفت: جامعه در اتفاقات اخیر در جستجوی کرامت خودش بود و احساس می کرد که به حیثیت او تعرض و توهین شده است.

پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:
 

فرشاد مهدی پور رئیس پژوهشکده فرهنگ و مطالعات اجتماعی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، در نشست "سیاست بنزینی ابعاد و سویه‌ها" که عصر امروز در محل پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه برگزار شد، با اشاره به اینکه در سال 87 شعارهایی در سطح شهر نوشته می‌شد که فاقد محتوا بود، گفت: این شعار در بسیاری از نقاط شهر تکرار می‌شد و در برخی موارد نمود رسانه‌ای داشت، مثلا برخی با انتشار فیلم‌هایی در حالی که صورتشان را پوشانده‌اند این شعار را تکرار می‌کردند و یا از روی پل‌ها این شعار را نوشته و آویزان می‌کردند. شعار آن سال "ما همه باهم هستیم" بود. آن زمان کسی از احتمال وقوع فتنه 88 برآورد نداشت اما با شورشی در سال 88 مواجه شدیم که هنوز بعد از 10 سال تکانه‌های آن وجود دارد.

وی با بیان اینکه امروز می‌توان آن شعار را نشانه شورش سال 88 بدانیم، به حوادث سال 96 اشاره و خاطرنشان کرد:  عمده اتفاقات آن سال در مناطقی رخ داد که درگیر خشکسالی بودند سطح شورش و خشونت به نحوی بود که در برخی شهرها که ما حتی اسم‌شان را نشنیده بودیم، تمام سامانه‌های خدماتی از بین رفت و بانک‌ها به آتش کشیده شد. مولفه‌های شکل‌گیری‌ آن خشونت و شورش دو مسئله بیکاری و خشکسالی بود.

مهدی‌پور با بیان اینکه ما نشانه مهمی در سال 96 داشتیم و نشان می‌داد برای وضع سیاست‌های اقتصادی، خط مشی رسانه‌ای و مشی سیاسی در مورد پدیده بنزین، باید این متغیرها را لحاظ کنیم، گفت: یک کد دیگر داشتیم و آن هم این که وقتی دولت وقت می‌خواست قیمت بنزین را از 80 تومن به 100 تومن برسد و موج اول سهمیه‌بندی بنزین بود با شورش مواجه بودیم. حتی مدل سال 86 نیز که بنزین سهمیه‌بندی شد، مدل خشونت‌باری بود و برخی پمپ بنزین‌ها به آتش کشیده شد؛ ما باید از این تجربه بنزینی در سیاست‌های‌مان استفاده می‌کردیم و آنها را لحاظ می‌کردیم.

رئیس پژوهشکده فرهنگ و مطالعات اجتماعی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با اشاره به سخنان رئیس جمهور یک هفته قبل از تصمیم افزایش قیمت بنزین گفت: دولت غرب‌گرای کنونی یک هفته قبل از این تصمیم بر شکاف‌ و تعارض‌های اجتماعی کوبید که شامل حمله به قوه قضاییه، دستگاه‌های امنیتی و ایجاد شکاف اجتماعی بود و بر ضدّ کاری که  قوه قضاییه در مبارزه با فساد انجام داده بود و علیه امیدی که در جامعه شکل گرفته بود تعارض ایجاد کرد.

مهدی‌پور افزود: پنجشنبه ساعت 12 شب وقتی خبر سهمیه‌بندی اعلام شد، جمعه شب اولین مورد از اعتراضات در مشهد اتفاق افتاد که مردم در خیابان ظاهر شدند اما رفتار خشونت‌آمیز نداشتند تا اینکه اعتراضات به شنبه منتقل شد و از شنبه در برخی مراکز استان‌ها مثل شیراز تنش زیادی داشتیم و در تهران رفتارها خشونت‌آمیز شد. در این رفتارهای خشونت‌آمیز دو گروه بزرگ کنشگر اصلی بودند: یکی گروه بیکاران که درصد قابل توجهی از افراد حاضر در صحنه بیکار بودند و به همان میزان بیکاران نیز کارمند در بین اینها بود. 

وی با اشاره به اینکه این دو گروه در یک تصمیم با هم همگرا شدند، اظهار داشت: هر دو از آینده‌ای که در انتظارشان بود در اضطراب و ترس به سر می‌بردند. به این دو گروه برخی حاشیه شهرنشینان و گروه اراذل و اوباش نیز پیوند خوردند و خوشه‌های غیر متمرکز برای عملیات و حمله که در ایران سالها برای آنها سرمایه‌گذاری خارجی شده، اعتراضات را به یک اغتشاش بزرگ تبدیل کردند و شورش را به یک معنا فراگیر کردند. 

رئیس پژوهشکده فرهنگ و مطالعات اجتماعی در مورد بحث گرانی‌‌ها با بیان اینکه یک تورم قطعی ناشی از قیمت بنزین داریم و یک تورم انتظاری، اظهار داشت: ما وقتی به مغازه می‌رفتیم از عدم بالا رفتن قیمت تعجب می‌کردیم و دچار سوال می‌شدیم. این تورم انتظاری و استرس ناشی از نگرانیِ گرانی به یک رفتار عصبانی خشونت‌بار تبدیل شد. وقتی گروه بیکار و کارمند نگران این هستند که چگونه با گرانی مقابله کنند و در حاشیه تهران برخی روزانه با 5 هزار تومان به داخل شهر تردد می‌کردند و امروز باید با 10 هزار تومان تردد کنند، متغیر زندگی‌شان به‌هم می‌ریزد. 

مهدی‌پور با بیان اینکه ما سه عرصه جامعه، بازار و حکومت داریم که باهم در تعامل هستند، گفت: جامعه در اتفاقات اخیر در جستجوی کرامت خودش بود و احساس می کرد که به حیثیت او تعرض و توهین شده و شوک‌درمانی که از آن صحبت می‌شد، شوک به حیثیت افراد بود و به جامعه توهین آشکاری شد. رئیس جمهور با مردم حرف نزد و قبل از آن نیز اطمینانی بابت بالانرفتن قیمت کالاها به مردم نداد و این ترس از نگرانی و بیکاری موجب شد رفتارهای خشونت آمیز را شاهد باشیم.

وی افزود: بازار هم در جستجوی رشد بود و دچار تنش نشد. بازار دنبال ثبات بود چرا که سرمایه می‌خواهد بماند و ذاتاً سرمایه ترسوست. بازار که در حال خارج شدن از شرطی شدن بود حالا به همان حالت سابق خود بازگشت و تنها به بقای خودش فکر می‌کند.  حکومت نیز در حوادث اخیر به دنبال تامین امنیت رفت. کالای امنیت و سلامت دو کالای مهم است که حکومت باید تامین کند. کالای امنیت برای جمهوری اسلامی از این حیث مهم بود که در کرانه منطقه غرب آسیا تنها کشور دارای ثبات بود اما دولت با این کار این حیثیت را هم تا حدودی از بین برد و اگر اروپا می‌خواست امتیازی به ما بدهد دیگر نخواهد داد. 

رئیس پژوهشکده فرهنگ و مطالعات اجتماعی با بیان اینکه برای بازیابی اعتماد ما نیازمند ایجاد همدلی هستیم، گفت: اگرچه همه با این سیاست افزایش قیمت بنزین موافق بودند اما آنقدر رفتار دولت غیر همدلانه بود که کسی با او همراهی نکرد. باید جلوی این تحقیرها را گرفت. دیروز و امروز بر سر دادن یارانه، خانوار‌ها مشکلاتی داشتند و سامانه‌‌ها دچار اختلال شد و شفافیت آنقدر پایین بود که  بی‌اعتمادی را افزایش می‌دهد.

مهدی‌پور با اشاره به اینکه برخی از حق اعتراض سخن می‌گویند و معاون حقوقی رئیس‌جمهور، سخنگوی دولت و دبیرکل حزب حاکم می‌گوید حق اعتراض را می‌پذیریم، گفت: در سال جاری 400 تجمع اعتراضی داشتیم اما کسی خبری از به آشوب کشیدن آنها منتشر نکرده است و مقابل تمام سازمان‌ها و وزارتخانه‌ها شاهد این اعتراض‌ها بودیم و حق اعتراض را حکومت بصورت رسمی پذیرفته است. برخی در شورای شهر، ورزشگاه تختی را برای تجمع پیشنهاد می‌دانند که در پیرامون شهر است اما ما هر روز شاهد به رسمیت شناختن حق اعتراض در مراکز اصلی شهر و مقابل وزارتخانه‌ها و قوه قضاییه هستیم که در بسیاری از موارد هم این اعتراضات به نتیجه می‌رسد. اعتراضات موسسات مالی به نتیجه رسید. مسئله مهم‌تر از حق اعتراض، آن اعتماد و همدلی با دولت است که از بین رفته است.

وی با اشاره به اینکه یکی از راه‌حل‌ها شنیدن صدای مردم است، گفت: ما صدای مردم را نمی‌شنویم و یکی از وظایف رسانه‌ها این است که حرف مردم را بازتاب دهند و حکومت هم حرف مردم را بازتاب بدهد. سال 96 وقتی اتفاقات روز پنجشنبه‌ در مشهد افتاد، رهبری روز شنبه از مطالبه مردم و زخمی که دشمن روی‌ آن می‌نشیند صحبت کردند و این زخم و مطالبه را به رسمیت شناختند و جامعه به این شنیده شدن صدایش واکنش مثبت نشان می‌دهد. 

رئیس پژوهشکده فرهنگ و مطالعات اجتماعی تداوم نظام را موکول به ذهنیت مردم دانست و گفت: ذهنیت مردم در صف آرایی جنگ نرم شکل می‌گیرد. ما اینترنت را به مثابه پهنای باند بستیم اما ترافیک داخلی را باز گذاشتیم و در حال خدمات‌رسانی بود، اما سه شبکه ماهواره‌ای بی‌بی‌سی، من‌‌‌وتو و ایران اینترنشنال به پمپاژ اطلاعات می‌پرداختند که هر سه شبکه در لندن مستقر بود و کانون جنگ نرم در کشوری مثل انگلیس بود و به پدیده‌ها معنادهی می‌کرد و دروغ و راست را به‌هم می‌‌آمیختند. اگر دولت نتواند خودش را احیا کند و نداند منبع قدرت، ذهنیت مردم است و این ذهنیت با توجه به این سازوکار رسانه‌ای فعلی دارد تخریب می‌شود، نمی‌توانیم حادثه کنونی را تحلیل کنیم.