علی صوفی از وزرای دولت اصلاحات است. او اعتقاد دارد «تنها راه اصلاح‌طلبان برای دورشدن از شکست سنگین در انتخابات مجلس، ارائه برنامه‌ای ایجابی با یک فهرست اصلاح‌طلبانه است؛ البته به‌شرطی که استراتژی آنها در وهله نخست مشخص باشد که می‌خواهند مشارکت مشروط کنند یا مشارکت بی‌قیدوشرط». فعال سیاسی اصلاح طلب یادآور شد: اگر قرار به انتخاب سرلیست باشد باید یک چهره شاخص اصلاح طلب برای این منظور معرفی شود که این ویژگی را آقای سیدحسن قاضی زاده هاشمی ندارد.

فعال اصلاح طلب:با چهره‌های میانه کارمان پیش نمی‌رود
پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

صحبت‌ها درباره عدم‌کاندیداتوری آقای عارف در انتخابات مجلس تقویت شده است؛ آیا می‌توان گفت این تصمیمی قطعی و حتمی است؟

از الان نمی‌توان اعلام کرد که آقای عارف قطعا نامزد انتخابات مجلس نمی‌شود و اگر او نیامد چه کسی لیدر خواهد شد چون موضوع عدم کاندیداتوری در انتخابات مجلس را خود او باید اعلام کند. نکته دیگر آنکه، توانایی اصلاح‌طلبان برای دادن لیست 30 نفره در تهران محل تردید است تا چه رسد به اینکه بگوییم جایگزین آقای عارف چه کسی خواهد بود.

از محافل خبری و رسانه‌ای زمزمه‌هایی درباره تصمیم وزرای جداشده از دولت روحانی همچون آخوندی و قاضی‌زاده هاشمی برای ورود به انتخابات مجلس شنیده می‌شود اما سوال این است که اصلاح‌طلبان چه نوع واکنشی به این مساله نشان خواهند داد؛ آیا با آغوش باز از این افراد استقبال می‌کنند یا آنکه بی‌اعتنا از کنارشان رد می‌شوند تا بیش از این هزینه عملکرد دولت روحانی روی دوش اصلاح‌طلبان سنگینی نکند؟

سال 92، 94 و 96 رویکرد اصلاح‌طلبان حمایت از گزینه حداقلی برای تحقق استراتژی سلبی بود، یعنی از نامزدهای حداقلی حمایت کردند تا جلوی ورود رادیکال‌ها را به مناصب تقنینی و اجرایی بگیرند اما الان اگر اصلاح‌طلبان همان رویکرد را پیش بگیرند دیگر مردم به لیست اصلاح‌طلبان اقبالی نشان نخواهند داد.

در انتخابات سال 98 استراتژی اصلاح‌طلبان باید ایجابی باشد. اصلاح‌طلبان باید یک برنامه جامع، عملیاتی، قابل‌قبول، منطقی و علمی برای برون‌رفت از بحران‌های موجود ارائه دهند. اجرای این برنامه آدم‌های خودش را در مجلس و دولت می‌طلبد؛ بنابراین نامزدهای حداقلی در زمره این افراد قرار نمی‌گیرند.

گزینه‌های حداکثری جریان اصلاحات با موانعی همچون نظارت استصوابی مواجه خواهند شد. تا پیش از این جامعه رأی اصلاحات، متغیری قابل‌کنترل بود و کافی بود اصلاح‌طلبان همچون سال‌های 92، 94 و 96 وحدت داشته باشند تا این بدنه رأی به صحنه بیایند اما همین متغیر نیز همچون نتیجه بررسی صلاحیت نامزدها در شورای نگهبان دیگر قابل کنترل و پیش‌بینی نیست.

با این اوضاع اصلاح‌طلبان در پیشبرد استراتژی ایجابی باید خیلی حساب‌شده و قوی جلو بروند تا بتوانند اعتماد مردم را جلب کنند و مشارکت بدنه رأی اصلاحات را در پای صندوق‌های رأی شاهد باشیم. برای اجرای استراتژی ایجابی، پذیرش افرادی که وسط و میانی هستند، مثل آقایان قاضی‌زاده‌هاشمی و آخوندی و چهره شاخص اصلاح‌طلبی نزد مردم به حساب نمی‌آیند، در لیست انتخاباتی جریان اصلاحات نمی‌تواند مورد قبول قرار بگیرد.

اما برخی می‌گویند طرح سلامت همگانی دکتر قاضی‌زاده‌هاشمی می‌تواند وزن لیست جبهه اصلاحات را تقویت کند؛ نظر شما چیست؟ 

خیر، نخواهد توانست. عملکرد وزرای جداشده از دولت چندان مورد قبول اصلاح‌طلبان نبود؛ بنابراین با رویکرد پیشبرد استراتژی ایجابی، اصلاح‌طلبان نمی‌توانند ریسک کنند چون این آقایان نمی‌توانند برنامه‌های اصلاح‌طلبانه را با مشی اصلاح‌طلبانه اجرا کنند؛ بنابراین مورد پذیرش مردم قرار نمی‌گیرند.

اگر وزرای جداشده از دولت بخواهند لیستی جداگانه بدهند، سبد رای اصلاح‌طلبان شکسته نمی‌شود چون آنها نمی‌توانند مواضع اصلاح‌طلبانه صددرصدی اتخاذ کنند؛ ضمن اینکه عملکردی دارند که محدودشان می‌کند.

اصلاح‌طلبان امروز خیلی درباره تأیید ‌صلاحیت‌شدن نیروهایشان در انتخابات مجلس اظهار دغدغه و نگرانی می‌کنند. اگر آنها نتوانند لیست 30 نفره خود را در تهران تکمیل کنند و آقای عارف هم کاندیدای انتخابات مجلس نشود، آیا اصلاح‌طلبان سراغ یارگیری از چهره‌های بدون برچسب جناحی مثل آقای قاضی‌زاده‌هاشمی، وزیر بهداشت سابق نمی‌روند؟ برخی معتقدند اصلاح‌طلبان با انتخاب یک گزینه با محبوبیت اجتماعی برای سرلیستی قادر خواهند بود که شانس خود را در رقابت اسفندماه تقویت کنند؛ نظر شما چیست؟

همان‌طور که بیان شد، آقای قاضی‌زاده‌هاشمی وابستگی مشخصی به یک جریان سیاسی خاص ندارد اما اگر قرار به انتخاب سرلیست باشد باید یک چهره شاخص اصلاح‌طلب برای این منظور معرفی شود که این ویژگی را آقای سیدحسن قاضی‌زاده‌هاشمی ندارد. البته شورای عالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان هنوز روی مصادیق کاری انجام نداده، حتی استراتژی انتخاباتی‌اش را هم مشخص نکرده است. قطعا گزینه تحریم جزو سناریوهای اصلاح‌طلبان نیست. از دو سناریوی «مشارکت مشروط» و «مشارکت بی‌قیدوشرط» باید دید کدام‌یک در دستور کار قرار می‌گیرد.

مشارکت بی‌قیدوشرط یعنی آنکه مثل مجلس دهم ائتلاف صورت بگیرد که در این صورت مشخص نخواهد بود در لیست 30 نفره تهران همه اصلاح‌طلب صددرصد هستند یا کسانی مثل آقای سیدحسن قاضی‌زاده‌هاشمی و مطهری حضور دارند. آقای علی مطهری هم که قبلا در لیست امید بود.نکته دیگر آنکه آقای پزشکیان در سه دوره هشتم، نهم و دهم نماینده مردم تبریز در مجلس بود و امکان دارد در این دوره از تهران کاندیدا شود.

آیا احتمال لیدری محسن هاشمی در جریان اصلاحات برای انتخابات مجلس وجود دارد؟ چون می‌تواند از یک حوزه انتخابیه دیگر غیر از تهران نامزد انتخابات مجلس شود.

اعضای شورای شهر پیمان‌نامه‌ای دارند که به‌هیچ‌وجه تا پایان دوره از شورای شهر خارج نشوند. کاندیداتوری آقای محسن هاشمی از یک حوزه انتخابیه‌ای غیر از تهران برای انتخابات مجلس به معنی کناره‌گیری‌اش از شورای شهر است؛ همان مساله‌ای که در قضیه انتخاب شهردار هم مطرح بود، بنابراین این فرض اعتباری ندارد.

آقای ناطق‌نوری بعد از 10 سال به جلسه جامعه روحانیت مبارز رفت و این حضور به‌تعبیر برخی، رونمایی از نامزد این تشکل روحانی برای انتخابات ریاست‌جمهوری بود؛ مساله‌ای که اگر واقعیت داشته باشد، تمام معادلات میدان رقابت در 1400 را به هم می‌ریزد اما این سوال مطرح است چه گروه‌های سیاسی‌ای حاضر هستند سرنوشت خود را به نام ناطق‌نوری گره بزنند؟

حضور ناطق نوری در جلسه جامعه روحانیت مبارز بعد از 10 سال غیبت در عرصه سیاسی کشور می‌تواند نشانه‌ای برای حضور در انتخابات ریاست‌جمهوری باشد چون کاندیداهایی که برای رقابت 1400 مطرح بودند هر کدام به‌نوعی آسیب دیدند. شاید آقای ناطق‌نوری که بعد از انتخابات دوم خرداد 76 در هیچ انتخاباتی ورود نکرد، امروز احساس می‌کند می‌تواند شانسی برای انتخابات ریاست‌جمهوری آینده داشته باشد. حمایت جامعه روحانیت از آقای ناطق در انتخابات ریاست‌جمهوری موجب می‌شود که در جریان اصول‌گرا اجماعی روی نام او شکل بگیرد؛ البته طیف‌های تندرو اصول‌گرا مثل پایداری و احمدی‌نژادی‌ها حاضر به حمایت از آقای ناطق نمی‌شوند و راه خود را می‌روند اما اصول‌گرایان سنتی و میانه‌رو پشت سر آقای ناطق خواهند آمد. البته بعید نیست که اصلاح‌طلبان هم از آقای ناطق حمایت کنند چون الان کارآمدی نظام در حل چالش‌های بزرگ، مساله اصلی است؛ بنابراین حضور یک شخصیت کارآمد، باتجربه و باسابقه، آن هم در کسوت روحانیت می‌تواند امیدبخش باشد و به کارآمدی نظام کمک کند.

اصلاح‌طلبان سال 92 به یک عضو جامعه روحانیت اعتماد کردند و نتیجه‌اش را دیدند؛ آیا حاضر خواهند شد این‌بار به سمت آقای ناطق بیایند؟ 

احتمال آن وجود دارد چون آقای ناطق گرچه چهره شاخص اصول‌گراست اما از نظر توان اداره کشور و درک شرایط سیاسی قابل‌قبول‌تر از آقای روحانی است. اخباری که شنیدم این است که آقای ناطق همین الان هم به آقای روحانی انتقادات جدی دارد چون آقای روحانی در اداره کشور ضعف‌هایی از خودش نشان داد.