ظریف جدای از سیاست خارجی تخصص دیگری ندارد و در حوزه دیپلماسی هم باتوجه به نتیج برجام، نشان افتخاری همراه او نیست.

چرا ظریف نمی‌تواند رئیس‌جمهور بعدی باشد؟
پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

گروه سیاست مثلث‌آنلاین: محمد صدر امروز در گفت‌وگویی با «خبرآنلاین» گفته است که ظریف حتما می‌تواند در انتخابات ریاست‌جمهوری سال آینده یکی از نامزدها باشد. این سخن درحالی است که شخص ظریف چندی پیش در گفت‌وگو با سایت انتخابات گفته بود که در انتخابات نامزد نمی‌شوم زیرا تخصص این کار را ندارم؛ هرچند او این پیام را به دولت آینده داده بود که هنوز تمایل دارد در سِمت خود باقی بماند و همچنان به عنوان وزیر امور خارجه کار کند.

سخنان ظریف در حالی است که در مدت اخیر اصلاح‌طلبان به شدت بر نامزدی ظریف تأکید کرده‌اند و گویا بی‌توجه به سخنان شخصی که محل بحث است، می‌خواهند او را در عملی انجام‌شده قرار دهند؛ غافل از آنکه به چند دلیل مهم ظریف نمی‌تواند رئیس‌جمهور آینده ایران باشد.

1. محمد جواد ظریف همان‌طور که خودش هم گفته است، در تمام سال‌های فعالیتش صرفا در حوزه سیاست خارجی کار کرده است و شاید اصلا به حوزه سیاست داخلی، اقتصاد، فرهنگ، عمران و سازندگی و... هیچ آگاهی جزئی هم نداشته باشد؛ بنابراین شاید عده‌ای با خوانش خود بتوانند ظریف را دیپلماتی متخصص بدانند اما حتما هیچکس نمی‌تواند بگوید که ظریف علم اقتصادی ویژه‌ای دارد یا آنکه حتی قدرت مدیریت سیاسی یا اقتصادی دارد.

2. تنها نشان افتخار ظریف که آن را هم اصلاح‌طلبان مطرح می‌کنند برجام است که این نشان افتخار هم محل بحث فراوان است زیرا به باور بسیاری از کارشناسان سیاسی و استادان حقوق بین‌الملل و روابط بین‌الملل برجام توافق‌نامه‌ای ناقص است که در بسیاری موارد منافع ملی ایران در آن لحاظ نشده است که شاید بتوان دست به نقدترینِ آن را خروج راحت ترامپ از برجام معرفی کرد؛ به نحوی که در این توافق‌نامه هیچ ضمانت اجرایی برای خروج یک یا حتی همه اعضا در نظر گرفته نشده است. آمریکا در سال97 به صورت یک طرفه برجام را منتفی کرد و کشورهای اروپایی هم توان یا اراده رویارویی با آمریکا را نداشتند و شاهد بودیم که از آن سال تا کنون عملا برجام در حالی منتفی شد که ایران همچنان به تعهدات خود پایبند است. با چنین گزاره‌هایی ظریف هیچ برگ برنده‌ای در اختیار ندارد که بتواند از آن دفاع کند.

3. اصلاح‌طلبان در مدت اخیر مدام بر یک گزاره تصنعی به نام مقابله-مذاکره تأکید کرده‌اند و کوشیده‌اند که به جامعه چنین القاء کنند که اگر اصولگرایان روی کار بیاید، ایران به سمت جنگ حرکت می‌کند و برای تحقق این حربه انتخاباتی ظریف را به عنوان نامزد خودشان معرفی می‌کنند؛ سیاستی که در سال92 هم به نحو دیگر با حسن روحانی اجرا کردند. این درحالی است که اولا نیروهای اصولگرا هیچگاه اصل مذاکره را نفی نکرده‌اند اما مذاکره‌ای مبتنی بر عزت و سربلندی نه با ذلت و از نیازمندی؛ بنابراین اصلاح‌طلبان بر سیاست نخ‌نمایی تکیه می‌کنند که دیگر به هیچ‌وجه مورد حمایت مردم قرار نمی‌گیرد و به فرض که اصلاح‌طلبان تا آخرین لحظه از ظریف حمایت کنند احتمال باخت او با چنین سیاستی بسیار بالاست.

4. با همه این‌ها اصلا این امکان هم وجود دارد که ظریف نامزد قربانی اصلاح‌طلبان باشد و آنها بخواهند با تکیه بر انتخاباتی مقابله-مذاکره صرفا یک موج انتخاباتی راه اندازند که در نهایت نه از ظریف بلکه از یک نیروی تشکیلاتی اصلاح‌طلب حمایت کنند زیرا آنها در یک سال اخیر بارها تأکید کرده‌اند که دیگر تجربه سال92 را تکرار نمی‌کنند و می‌خواهند با نامزد خودشان وارد شوند و این درحالی است که محمدجواد ظریف را باید شخصیتی نزدیک به حزب اعتدال و توسعه یعنی حزب متبوع حسن روحانی دانست.