محسن هاشمی رفسنجانی: دکتر جهانگیری قبلاً گفته‌اند تصمیم به کاندیداتوری ندارند و به همین علت در شورای مرکزی روی ایشان بحث نشد. اگر در تصمیم خود تجدید نظر کنند، طبیعتاً کارگزاران هم موضوع را مورد بحث قرار خواهند داد.

آخرین وضعیت کاندیداتوری جهانگیری به روایت محسن هاشمی
پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

محسن هاشمی رفسنجانی درباره آخرین تحولات انتخابات در حزب کارگزاران و جبهه اصلاح‌طلبی گفت‌وگویی با خبرگزاری «تسنیم» داشته است که مشروح آن را می‌خوانید.

 

از شما به‌عنوان کاندیدای بالقوه بخشی از اصلاح‌طلبان یاد می‌شود، آیا همچنان نظر مشخصی درباره کاندیداتوری ندارید؟ یا اینکه به جمع‌بندی رسیده‌اید؟

تا الآن وضعیت هیچ‌یک از کاندیدا‌های اصلی انتخابات چه در حوزه اصلاح‌طلبان و چه در حوزه اصولگرایان مشخص نیست. در اردوگاه اصولگرایان، وضعیت به کاندیداتوری آقای رئیسی وابسته شده است و در اردوگاه اصلاح‌طلبان موضوع تأیید صلاحیت کاندیدا‌ها متغیر اصلی است. نهاد اجماع‌ساز اصلاح‌طلبان هم تاکنون در مورد کاندیدا‌ها به جمع‌بندی نرسیده است و احتمال دارد اعلام کاندیدا را به بعد از ثبت‌نام و اعلام نتیجه بررسی صلاحیت‌ها موکول کند، بنابراین هنوز در این مورد تصمیمی نگرفته‌ام.

حزب کارگزاران بیش از سایر احزاب اصلاح‌طلب تمایل به نقش‌آفرینی برای انتخابات دارد و سبد کاندیدا‌های این حزب هم بیشتر است، مانند شما، آقای جهانگیری و علی لاریجانی، برنامه حزب شما برای ۱۴۰۰ چیست؟

آنچه در شورای مرکزی حزب به‌تصویب رسید، حضور در نهاد اجماع‌ساز اصلاح‌طلبان بود، البته اعضای حزب بنده و دکتر ظریف را به‌عنوان یک گزینه مصوب کردند، اما بنای کارگزاران بر تبعیت از خرد جمعی در نهاد اصلاح‌طلبی است؛ بنابراین منتظر اعلام نظر نهاد اجماع‌ساز هستیم؛ البته دکتر جهانگیری قبلاً گفته‌اند تصمیم به کاندیداتوری ندارند و به همین علت در شورای مرکزی روی ایشان بحث نشد. اگر در تصمیم خود تجدید نظر کنند، طبیعتاً کارگزاران هم موضوع را مورد بحث قرار خواهند داد.

 بخشی از اصلاح‌طلبان مسائلی همچون مشارکت مشروط یا برخی حتی تحریم انتخابات را مطرح می‌کنند، از طرفی کارگزاران به مشارکت فعال قائل است، در این میان شخصی همچون آقای تاج‌زاده هم کاندیدای انتخابات شده است. وضعیت اصلاح‌طلبان در ۱۴۰۰ به کجا خواهد رسید و حرف اول و آخر در این جریان برای ۱۴۰۰ را چه‌کسی خواهد زد؟ آیا ممکن است شما هم از گزینه مشارکت فعال به‌سمت مشارکت مشروط بروید؟

در شرایط فعلی که فضای انتخابات سرد است و مشارکت در پایین‌ترین سطح نسبت به دوره‌های گذشته قرار دارد، به‌نظرم هر نوع فعالیت و بحث و گفتگو درباره انتخابات مثبت است و موجب توجه افکار عمومی به انتخابات می‌شود، بنابراین من حتی گفتگو با کسانی را که قائل به رأی دادن هم نیستند مثبت می‌دانم، چون اولین گام برای رأی دادن آنها، گفتگو درباره علت رأی ندادن است تا مسکوت گذاشتن موضوع. کارگزاران معتقد به مشارکت فعال در انتخابات است، در مشارکت فعال فرض می‌شود که ما کاندیدای جدی داریم و برای پیروزی رقابت می‌کنیم، اما سه دیدگاه دیگر نیز در این زمینه وجود دارد؛ مشارکت منفعل که گروهی از افراد و احزاب دنبال می‌کنند که در آن حمایت اسمی از یکی از کاندیدا‌های تأیید شده انجام می‌شود که به حساب تحریم انتخابات گذاشته نشود، اما تلاش جدی برای پیروزی و افزایش مشارکت صورت نمی‌گیرد. دیدگاه عدم حضور رسمی اصلاح‌طلبان، در این حالت کاندیدای رسمی از سوی اصلاح‌طلبان معرفی نمی‌شود، اما بزرگان اصلاح‌طلب در انتخابات شرکت می‌کنند و به یکی از کاندیدا‌ها رأی می‌دهند تا تحریم نکرده باشند. سیاست تحریم انتخابات و دعوت مردم به رأی ندادن که رادیکال‌ترین گرایش است من معتقدم این‌که چگونه هریک از این گرایش‌ها را تقویت یا تضعیف کنیم، بسته به عملکرد نظام در حوزه تأیید صلاحیت‌ها و همچنین فضای کشور تا انتخابات است، اگر در رسانه ملی باب گفتگو وچندصدایی باز شود، تأیید صلاحیت‌ها به‌صورت متکثر انجام شود و نشاط انتخاباتی ایجاد شود، دیدگاه مشارکت فعال تقویت می‌شود وهرچه فضا بسته‌تر و راکدتر باشد، دیدگاه چهارم هوادار بیشتری پیدا می‌کند.

یکی از گزینه‌های اصلاح‌طلبان آقای سید حسن خمینی بودند که بعد از توصیه رهبر انقلاب از کاندیداتوری انصراف دادند، به‌نظر شما مطرح شدن ایشان از سوی اصلاح‌طلبان نوعی سوءاستفاده نبود؟ چون ایشان سابقه اجرایی خاصی نداشتند و از طرفی ممکن بود در صورت رأی‌آوری و روبه‌رو شدن با حجم مشکلات و ناتوانی در حل آن‌ها نام امام خمینی (ره) لطمه ببیند، چرا اصلاح‌طلبان سراغ ایشان رفتند که سابقه اجرایی چندانی نداشتند؟

یکی از مشکلات جدی اصلاح‌طلبان، معرفی چهره‌ای است که هم قابلیت تأیید صلاحیت داشته باشد و هم قابلیت رأی‌آوری. یادگار امام، از چهره‌هایی بودند که مشکلی برای تأیید صلاحیت ایشان دیده نمی‌شد و چهره‌ای محبوب و شناخته‌شده هم بودند و در نظرسنجی‌ها نسبت به دیگر چهره‌ها محبوبیت خوبی داشتند، شاید علت اصلی طرح و پیشنهاد به ایشان همین دو موضوع بود، اما در شرایط فعلی که ایشان انصرف دادند، بازگشت به گذشته و طرح مباحث اختلافی مشکلی را حل نمی‌کند.

 آقای ظریف یکی از کاندیدا‌های بالقوه انتخابات ۱۴۰۰ است، نظر شخصی خودتان درباره کاندیداتوری وی چیست؟

تا جایی که اطلاع دارم دکتر ظریف با وجود محبوبیت بالا، بنایی بر حضور در انتخابات ندارد و این موضوع را بار‌ها اعلام کرده است و شاید طرح مسئله کاندیداتوری ایشان در شرایط حساس مذاکرات هم با هدف تخریب روند مذاکرات صورت بگیرد، حوزه سیاست خارجی، حوزه حساسی است و باید ملاحظاتی برای دیپلمات‌ها که سربازان کشور در سیاست خارجی هستند، در نظر گرفته شود و فراتر از مسایل جناحی و به‌صورت ملی به موضوع نگاه کنیم.