محسن غرویان معتقد است: «اصلاح‌طلبان می‌بایست چهره‌های قدر در زمینه فکر و اندیشه داشته باشند. چهره‌هایی که وجهه علمی ‌داشته‌ و هم از لحاظ جایگاه فعلی در نظام، مقبول باشند. به‌گمانم در حال حاضر چنین شخصیتی با این ویژگی‌ها مثل آقای روحانی یا در سطح ایشان ندارند؛ بنابر‌این چاره‌ای نیست جز پذیرش دکتر روحانی و از همین پتانسیل و ظرفیت ایشان، اصلاح‌طلبان استفاده نمایند چون فرد جایگزین ندارند.»

باید افراد بهتر از عارف را به صحنه بیاوریم
پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

پس از پیروزی آقای روحانی در انتخابات ریاست‌جمهوری دوازدهم، نشانه‌هایی از فاصله‌گرفتن ایشان از اصلاح‌طلبان به چشم می‌خورد. مشخصا انتقاداتی که این طیف سیاسی در بحث انتخاب اعضای کابینه، داشتند، مبین این موضوع است. به نظر شما، راهبرد آتی اصلاح‌طلبان چه خواهد بود؟ واگرایی یا همگرایی با رئیس‌جمهور را انتخاب

 خواهد کرد؟

   چرخش اندیشه سیاسی و فکری یک رجل سیاسی، آن هم فردی مانند آقای دکتر روحانی، به این سادگی نیست. معتقدم چارچوب و پارادایم فکری یک شخصیت سیاسی را با نگاه به‌نوع چینش کابینه و انتخاب وزرا‌، نمی‌شود کاملا پی برد. اگر چرخشی صورت بگیرد، نشانه‌ها و قراین بیشتری ‌لازم دارد تا آن را چرخش سیاسی از چپ به راست یا از اصلاح‌طلبی به اصولگرایی بگوییم. برداشت من این است که تفکر دکتر روحانی، همان تفکر آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی است؛ این موضوع هم طی سال‌های متمادی شکل گرفته است. به هر حال نگاه آقای روحانی، اعتدالی بوده، هست و خواهد بود. تاکتیک‌ها ممکن است تغییراتی داشته باشند، اما این موضوع نمی‌تواند دلیلی بر چرخش فکری و اندیشه سیاسی دکتر روحانی باشد.

به‌نظرم دکتر روحانی همان راه خودشان را ادامه خواهند داد. البته ایشان تا سه سال آینده هم رئیس‌جمهور هستند و ممکن است اقدامات ایشان معطوف به این ماجراست که بعد از دوره ریاست‌جمهوری، خیلی درگیر پیامدهای منفی نشوند. این ملاحظات وجود دارد و طبیعی هم هست.

این ملاحظه در رفتار و عملکرد که در رفتار آقای روحانی شاهد هستیم و شما نیز به آن اشاره کردید؛ موجب ایجاد شکاف میان ایشان و حامیان اصلاح‌طلب‌شان نمی‌شود؟ طی سه سال پیش‌رو، اصلاح‌طلبان چه تصمیمی ‌دارند؟ آیا محافظه‌کاری پیشه خواهند کرد و تغییرات آقای روحانی را خواهند پذیرفت یا به سمت واگرایی و عبور از رئیس‌جمهور حرکت خواهند کرد؟

   اصلاح‌طلبان می‌بایست چهره‌های قدر در زمینه فکر و اندیشه داشته باشند. چهره‌هایی که وجهه علمی ‌داشته‌ و هم از لحاظ جایگاه فعلی در نظام، مقبول باشند. به‌گمانم در حال حاضر چنین شخصیتی با این ویژگی‌ها مثل آقای روحانی یا در سطح ایشان ندارند؛ بنابر‌این چاره‌ای نیست جز پذیرش دکتر روحانی و از همین پتانسیل و ظرفیت ایشان، اصلاح‌طلبان استفاده نمایند چون فرد جایگزین ندارند.

برای انتخابات بعدی ریاست‌جمهوری در سال 1400، اصلاح‌طلبان چه رویکردی را در پیش خواهند گرفت؟ آیا به سراغ معرفی یک گزینه صد‌در‌صد اصلاح‌طلب خواهند رفت یا با شخصیت معتدل دیگری نظیر آقای روحانی ائتلاف خواهند کرد؟

   به‌شخصه خودم را در جایگاه و موقعیت اعتدالیون قرار می‌دهم و بر‌اساس تجربه و با مطالعاتی که طی این چند سال اخیر داشته‌ام، معتقدم که افراط نه از جانب اصولگرایان و نه از جانب اصلاح‌طلبان در شرایط فعلی ایران، جواب نمی‌دهد و مردم ما که صاحبان اصلی قدرت هستند و مناصب را به شخصیت‌ها واگذار می‌کنند، مشی اعتدالی را می‌پسندند؛ همان‌طور که در جریان انتخابات ریاست‌جمهوری، خبرگان و شوراهای شهر و روستا، نشان دادند. بنابراین اصلاح‌طلبان هم برای رسیدن به موفقیت باید هم‌تراز با این سلیقه و انتخاب مردم حرکت کنند. خیلی نمی‌شود تندروی کرد. شخصیت‌های معتدل مانند دکتر روحانی یا آقای ناطق‌نوری که هم رجل مذهبی هستند و هم رجل سیاسی، اینها از شانس موفقیت بیشتری برخوردارند.

صحبت از اعتدال کردید و گفتید هر دو جریان باید از نیروهای معتدل خودشان استفاده کنند؛ به‌نظر شما چه میزان امکان دارد تا در کنار دو جریان سیاسی اصلی در کشور، یعنی اصلاح‌طلبی و اصولگرایی، جریان سومی ‌شکل بگیرد؟ آیا اعتدال به سمت جریان‌سازی، پیش می‌رود؟

   اعتدال، عناصری را در اردوگاه اصولگرایی دارد و همین‌طور عناصری را در اردوگاه اصلاح‌طلبی؛ منظورم از عناصر، عنصرهای فکری و اندیشه‌ورزی است. اعتدال به هر حال، یک عنوان تئوریک و نظری است. مصادیق و شخصیت‌های مطابق با تعاریف و بایسته‌های خودش را بعضا در جریان اصولگرایی یا جریان اصلاح‌طلبی پیدا می‌کند. این جریان سوم، دقیقا رقیب این دو جریان سیاسی نخواهد شد؛ بلکه از میان افراد معتدل هر دو جناح، نیروهای خودش را انتخاب می‌کند. از منظر فلسفی و فکری، اعتدال‌گرایی درواقع، جمع بین اصولگرایی و اصلاح‌طلبی است. جریان سوم، در عرض این دو جریان مطرح نمی‌شود.

اصلاح‌طلبان خود را پیروز شش انتخابات اخیر می‌دانند. اما عملکرد کاندیداهای پیروز، جواب‌گوی خواسته‌های آنها نبوده است و انتقادات بسیاری را مطرح می‌کنند. انتقاداتی که به آقای روحانی می‌شود در انتخاب وزرا یا انتقاداتی که به عملکرد آقای عارف به‌عنوان رئیس فراکسیون امید در مجلس می‌شود و معتقدند ایشان رهبر خوبی برای اصلاح‌طلبان نیست و یا انتقاداتی که به آقای نجفی، شهردار تهران در‌خصوص انتخاب همکاران خود از میان اصولگرایان می‌شود؛ این موضوع موجب سرخوردگی طرفداران و سرمایه اجتماعی اصلاح‌طلبان نخواهد شد؟

   به‌نظرم مسائل جریانات سیاسی و چرخش‌های سیاسی و یا پیروزی در برخی از صحنه‌های سیاسی توسط اصلاح‌طلبان، اینها اموری یک‌شبه نیست، به این معنا که فرآیندهای خیلی سریع نیستند؛ بلکه به مرور زمان رخ می‌دهند. به هر حال افرادی هم مثل آقای نجفی یا آقای هاشمی [رفسنجانی] در انتخابات شوراها موفق به پیروزی می‌شوند؛ اینها واقعیات را در صحنه عمل می‌بینند. در مقابل خودشان جریان اصولگرایان را هم می‌بینند. آنها هم سوابق و تجربیاتی دارند؛ بنابراین در عمل نمی‌توانند قاطعانه و دفعتا عمل کنند و همه نیروهای اصولگرایان را به‌عنوان رقیب، کنار بزنند. به هر حال در کشور کانون‌های قدرت متعددند و نمی‌شود به محض رای‌آوردن فردی و رسیدن به قدرت، صد در صد بر طبق نظرات خودش عمل کند. بالاخره با موانعی در عمل موجه می‌شود که می‌بایست حکیمانه و به‌تدریج حرکت کند. معتقدم به هر حال اصلاح‌طلبان و اعتدالیون، آهنگ حرکت‌شان به سمت موفقیت و جذب بیشتر مردم است و آینده در دست این تفکر و تئوری سیاسی خواهد بود.

آقای عارف در سال 1392 به‌عنوان کاندیدای جریان اصلاحات پا به عرصه رقابت‌های انتخاباتی گذاشتند و در نهایت به نفع آقای روحانی، انصراف دادند؛ سال 1394 هم که به‌عنوان سرلیست اصلاح‌طلبان به مجلس شورای اسلامی راه پیدا کردند. با در‌نظر‌گرفتن این موضوع و همچنین انتقاداتی که به عملکرد ایشان می‌شود، به‌نظر شما چقدر احتمال دارد گزینه نهایی اصلاح‌طلبان برای انتخاب ریاست‌جمهوری بعدی، آقای عارف باشد؟

    در عالم سیاست احتمال وقوع هر امری هست. اما من به شخصه با همه اراداتی که به جناب آقای عارف دارم، نیروهای قدرتر و چهره‌های قوی‌تر از لحاظ پشتوانه تئوریک و نظریه پردازی و اندیشه سیاسی هستند که اعتدالیون می‌توانند از آنها استفاده کنند. با اینکه آقای عارف برایم محترم هستند، اما به‌نظرم در مجموع چهره‌های برتر و قوی‌تری در جناح اصلاح‌طلبی و اعتدال‌گرایی هستند که می‌شود آنها را به صحنه آورد و حتی شانس پیروزی و کسب موفقیت

 بیشتری هم خواهند داشت.