پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

این روزها موجی از ابراز پشیمانی، انتقاد یا نوعی حمله سیاسی از سوی اصلاح‌طلبان و برخی سلبریتی‌های طرفدار روحانی به گوش می‌رسد. آنها در فضای مجازی تلاش دارند به نوعی حساب خود را از روحانی جدا کرده و با نقدی بعضا تند و تیز در وضعیت موجود کسب هویت کنند.

اما به راستی مساله عبور از روحانی محلی از اعراب دارد؟ پاسخ به این سوال اساسا برای اصلاح‌طلبان منتفی است. در اواخر دهه 70 که اولین بار مساله عبور از رئیس‌جمهور وقت مطرح شد، وی دارای خاستگاهی ایدئولوژیک و طرفدارانی جریانی بود اما نه روحانی به لحاظ ایدئولوژی متعلق به جریان اصلاحات است و نه اساسا طرفداران شب انتخاباتی او به خاطر شخص خودش پایش ایستادند، بلکه به خاطر رای نیاوردن گزینه‌های دیگر از سر اجبار به او رای دادند. در سال ۹۲ عارف نه رای داشت و نه جایگاه و مقبولیت بنابراین کنار کشید تا اصلاح‌طلبان امتیاز بگیرند. در ۹۴ به‌رغم دلخوری باز مجبور به تکرار رفتار۹۲ شدند تا رقیب روحانی پیروز نشود.

 این موضوع به خوبی آشکار می‌کند آنان که این روزها دست به نقد رئیس‌جمهور و پشیمانی از رای به او شده‌اند را نباید به اصطلاح عبور از روحانی ربط داد، چرا‌که این واژه در این مورد اشتباهی سیاسی است وعبور ‌بی‌معناست.

روحانی هیچ گاه در طول تاریخ سیاسی خود اصلاح‌طلب نبوده است، بلکه با سیاست خود توانست رای آنان را از آن خود کند و رئیس‌جمهور عاریه‌ای شود. نه اصلاح‌طلبان چاره‌ای جز رای به او داشتند و نه او چاره‌ای جز سوار شدن بر رای آنان،پس با سخنان شب انتخاباتی خود رای را گرفت و بعد به آنان پشت پا زد.

مهمترین مصداق بر این سخن رفتار رئیس‌جمهور در انتخاب وزیر علوم بود. تسلیم خواسته اصلاح‌طلبان و فراکسیون امید در مجلس نشد و گزینه خود را وزیر کرد. نگاهی به واکنش‌ها وحواشی آن روز مجلس نشان می‌دهد روحانی پس از پیروزی رفتارش با اصلاح‌طلبان متفاوت شد و فشار سیاسی نیز او را تسلیم خواسته این طیف نکرد.

رفتار امروز اصلاح‌طلبان را باید در مواجهه با روحانی در دو شاخص بررسی کرد:

  الف) عصبانیت از وضع کنونی

اصلاح‌طلبان در وضع کنونی صرفا از رایشان استفاده شده، هیچ زمین بازی مستقیم و موثری ندارند اما در برابر هزینه‌ها هم مسئولند. در حقیقت نخودی دولت شده‌اند و این باعث عصبانیت‌شان است. در شرایطی که مشکلات اقتصادی در کشور به بالاترین حد خود رسیده و دولت در موقعیت ناکامی‌است فشار افکار عمومی جریان اصلاح‌طلب را به ویژه در بدنه عصبانی کرده و وادار به نقدهایی بعضا تند و تیز شده‌اند. گرچه عقلای اصلاح‌طلب تلاش می‌کنند تا با گرفتن تیزی نقد شکست سیاسی خود را پنهان کنند اما نوعی مزاج تندخویی در نقد دولت در رفتار این طیف به جهت فشار افکار عمومی قابل فهم است.

  ب) نگاه به آینده

اصلاحات با نگاهی به آینده انتخاباتی دست به نقد دولت می‌زند. در شرایط کنونی که وعده‌های دولت یازدهم بر دولت دوازدهم تلنبار شده، مجلس نقش بازیگر ‌بی‌اثر را دارد و در این بین فراکسیون امید نمایشی ضعیف دارد، اصلاح‌طلبان تلاش می‌کنند با جدا‌سازی خود از دولت افکار عمومی را نسبت به آینده سیاسی خود قانع کنند. برای معرفی گزینه آینده، نقد دولت کنونی تنها راهبرد اصلاح‌طلبان است. باید دید مردم گول چنین ‌ترفندی را می‌خورند و حامی‌درجه یک دولت یازدهم و دوازدهم را فرامو‌ش می‌کنند و یا باز هوش سیاسی مردم ایران به کمکشان خواهد آمد؟

سال‌های پایانی دولت روحانی برای خودش و جریان اصلاحات سخت خواهد بود. مساله اصلی روحانی نیست، بلکه جریانی است که به لحاظ سیاسی در حمایت خود در دو دوره انتخابات شکست‌خورده و البته گزینه‌ای هم نداشته و از سر ناچاری امروز باید پاسخگوی افکار عمومی نیز باشد. بنابراین دست و پا زدن‌های امروز اصلاح‌طلبان در سطوح مختلف را نباید به پای عبور از روحانی گذاشت، بلکه صرفا تلاشی است برای پنهان‌کاری شکستی که متحمل شده‌اند.