عبدالله ناصری معتقد است: «اکنون احمدی‌نژاد به نظرم در موقعیت خوبی با پیش‌بینی خوبی که داشته توانسته فرار به جلو کرده و حالا مساله‌اش شده اخوان لاریجانی و خانواده لاریجانی و اساسا قوه‌قضاییه. من‌ تردید ندارم که در قوه مجریه دولت آقای احمدی‌نژاد به مراتب مشکلات بیشتر از هر جای دیگری است.»

احمدی‌نژاد فرار به جلو می‌کند
پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

برخی معتقدند که رفتارهای اخیر دولت‌مردان سابق که مهمترین آن حمله به قوه قضائیه است، موجب شده نارضایتی بین مردم نمایان‌تر شده و اجازه اعتراض خیابانی را به خود بدهند. اساسا با این دیدگاه چه مقدار موافق هستید؟

 بین ماجراهای آقای احمدی‌نژاد در مورد قوه قضائیه و رابطه آن با مسائل اخیر نمی‌بینم. هر کسی می‌تواند فضا را به صورتی تشریح کند و فرض‌هایی را مطرح نماید؛ اما ‌این پیش فرض اساسا غلط است که این حرکت آقای احمدی‌نژاد را به این مساله ربط دهیم.

حرکت آقای احمدی‌نژاد را از دو منظر نگاه می‌کنیم یک منظر «افشاینده خود» است و دوم فرار به جلو در راستای عدم پاسخ‌گویی به رفتار مدیریتی هشت سال خودش است. به هر صورت گلایه من از منظر یک فرد عامی‌نه از نظر یک کنشگر سیاسی که مایل نبود شاهد این نوع درگیری‌ها و تظاهرات مطالبه‌گرانه اخیر باشد، این است که روزگاری که به هر صورت بهتر بود خود آقای احمدی‌نژاد که در دل دهک‌های پایین جامعه و در دل مستضعفان جامعه طرفدارانی داشت، عملکرد او در سال 1392 کالبدشکافی شود و اینکه به نحوی جلوی این حرکت را گرفتند خود آقای احمدی‌نژاد هم در این زمینه مقصر بود. او  با‌ ترفندهایی که به کار می‌برد و البته آقای روحانی هم و دولتمردهای آقای روحانی هم کوتاهی کردند از این جهت که واقعیت‌های هشت ساله را کالبد شکافی نکردند چون بسیاری از مفاسد اقتصادی، بسیاری از پرونده‌هایی که بالاخره مردم درگیرش هستند، مثل صندوق‌های اعتباری و مسائل دیگری که می‌بینید به راحتی امروز مردم مدعی بر حق آنها هستند اینها همه یادگاری‌های دوره آقای احمدی‌نژاد است؛ بنابراین من تحلیلم از این قضیه این است که حرکت ایشان حساب شده و برای فرار از پاسخ‌گویی و انحراف افکار عمومی است که چیزی گریبانش را نگیرد و اگر واقعیت عملکرد او تدبیر می‌شد و آن ویرانه‌ای که دولتمردان بیان کردند که بعد از هشت سال تحویل دولت بعدی داد این خوب تشریح و تجزیه می‌شد شاید ما امروز بین یک حرکت کاملا اجتماعی و درون جامعه و نه سازماندهی شده توسط خارجی‌ها -یعنی همین حرکت‌های اخیر- شاهد یک سری حرکت‌های ساختار شکنانه - که به هر صورت هر دو جریان سیاسی فارغ از اینکه حرکت را حق می‌دانند اما با شعارهای ساختار شکنانه موافقت ندارند، نبودیم، به‌عنوان مثال بدون‌تردید بزرگ‌ترین ساختار مفاسد اقتصادی در دولت آقای احمدی‌نژاد و بیشترین تعداد پرونده‌های مفاسد اقتصادی در دوره دولت نهم و دهم شکل گرفته ولی با اینکه بعضی از آنها به دستگیری و رسیدگی منجر شده ولی هیچ برخورد قانع کننده‌ای با این افکار عمومی نشده است.

امروز یکی از زمینه‌هایی که به نظر من این حرکت اجتماعی اخیر را شکل داد و معتقد هستم رسانه‌های خوش فکر و منصفی مثل مثلث، الزاما خیلی نام اغتشاش بر آن نگذارند چون هر حرکت اجتماعی بالاخره وقتی طبیعتا وقتی مدیریت ندارد، سری ندارند، یا برنامه ندارد خود به خود گاهی وقت‌ها حرکت‌های ساختار شکنانه‌ای از آن منتج می شود ولی این مطالبه‌گری، به نظر من نباید از کنارش ساده گذشت چون ممکن است آتش زیر خاکستر بشود. این دفعه مردم برای اولین بار در تاریخ جمهوری اسلامی اصلا تمام جوانب و ابعاد بودجه ملی کشور را که هر سال با کلیاتی از این‌ها آشنا هستند که حقوق کارمند چقدر افزایش پیدا کرده یا مثلا پاداش پایان خدمت کارکنان داده شده یا معوقات چه میزان است یا نهایتا با کسری بودجه آشنا هستند و بیشتر با فضای بودجه کشور آشنا نیستند؛ اما امسال بودجه آمد در زندگی مردم و مردم قشر فرودست و مستضعف جامعه که بخش عمده آنها از مستضعفین بودند به هرصورت ‌نشان داد که در جامعه این همه بیکاری هست یا حتی کارکنانش هم که شاغل هستند امروز در دولت، آقای روحانی مجبور شده است که بخش اعظمی‌از حقوق و مزایا و اضافه کاریهای شان و مسائل دیگرشان را در واقع کسر بکند برای اینکه بتواند حقوق عمومی دولت را اداره بکند یک دفعه مواجه می‌شوند با یک رقم‌های نجومی‌متعلق به نهاد‌های فرهنگی آموزشی و نهادهای سیاسی-فرهنگی غیر ضروری. حتی ممکن است که به من بگویید این برخورد، برخورد خطی است اما من فارغ از گرایش سیاسی حتی بدون اینکه اسم ببرم از آن ها یاد کنم در حالی که ممکن است در یکی از این نهادهای غیر ضروری چهره اصلاح‌طلب و متعلق به جریان اصلاحات بر سرکار باشد. اما واقعیت این است که امروز گرسنگی مردم و ضعیف شدن سفره مردم همه ابعاد را در بر نمی‌گیرد فقط معیشت و غذا نیست. در این شرایط شاید حساسیت زا باشد وقتی می‌بینید که چه تعداد سازمان‌های غیرضروری،‌ سال‌ها در دولت بودجه می‌گرفتند و خیلی از اینها در دولت آقای احمدی‌نژاد تأسیس شده و خیلی‌ها اگر تأسیس آنها به قبل از دوره آقای احمدی‌نژاد بر می‌گردد ولی در دوره دولت ایشان بودجه آن ها چندین برابر شده نسبت به سایر دستگاه‌های دیگر ضروری برای مردم.

بنابراین امروز واقعا اگر حکومت اراده بکند که بخواهد مردم را راضی نگه دارد و از حوادثی که شاید دوباره  پیش آید جلوگیری کند. یکی از ضروری‌ترین کارهایش این است که در بودجه 97 یک تصمیمی ‌برای دستگاه‌های موازی بگیرد.  اکنون احمدی‌نژاد به نظرم در موقعیت خوبی با پیش‌بینی خوبی که داشته توانسته فرار به جلو کرده و حالا مساله‌اش شده اخوان لاریجانی و خانواده لاریجانی و اساسا قوه‌قضاییه. من‌ تردید ندارم که در قوه مجریه دولت آقای احمدی‌نژاد به مراتب مشکلات بیشتر از هر جای دیگری است.

آقای دکتر! اشاره به این کردید که آقای احمدی‌نژاد توانسته بین اقشار پایین جامعه دارای پایگاهی باشد و شما گفتید در اغتشاشات اخیر مردم به تضاد طبقاتی و به این پایین آمدن سطح اقتصادی‌شان اعتراض داشتند. فکر می‌کنید این قبیل حرکات آنارشیستی چنانچه دولت هم نتواند پاسخ مثبت و دقیقی به این مطالبات بدهد ممکن است موجب ظهور یک فردی مثل احمدی‌نژاد در آینده بشود ؟

 دو نکته را باید از هم جدا کنیم؛ این مسائل و مشکلاتی که جامعه امروز درگیرش شده و در غالب اعتراضات اجتماعی شکل می‌گیرد که بعضا هم به ساختارشکنی متاسفانه منجر می‌شود؛ تنها مقصر یا حلالش دولت نیست این اشتباهی است که گاهی می‌کنیم. دستگاه اجرایی کشور و قوه مجریه کشور که امروز آقای روحانی آن را اداره می‌کند وقتی در سال 92 دولت آن را تحویل گرفتند 50 درصد اقتصاد کشور در اختیار دولت بوده در صورتی که سال 84 وقتی آقای احمدی‌نژاد دولت را تحویل گرفته قریب 90 در‌صد اقتصاد ملی کشور در اختیار دولت بوده بنابراین امروز به نظر من آن مسائل، مسائلی است که خیلی جدی است. وقتی ما با بانک‌های ورشکسته صندوق‌های بازنشستگی ورشکسته و کسری بودجه سرسام آورروبه‌رو هستیم و بودجه 97 را هم که نگاه می‌کنیم متوجه می‌شویم آینده کشور هم از لحاظ اقتصادی بسیار بحرانی‌تر از سال‌های قبل خواهد بود. اولا این را بدانیم که برای حل مشکل باید همه ارکان حکومت به کمک دولت بیایند و مساله را حل کنند و البته دولت هم می‌تواند راهکارهایی را برای حل این مساله اتخاذ کند و تدابیری را در پیش بگیرد. اما این را هم انکار نمی‌کنم که بالاخره این حرکتِ بر جامعه توسعه نیافته ما ممکن است .چون اقتصاد و معیشت محور آن است ‌خود به خود هویت پوپولیستی پیدا می کند و دوباره مثلا جامعه یا بخشی از جامعه میل پیدا کند به سمت چنین افرادی . البته احمدی‌نژاد نه، شخص احمدی‌نژاد از نظر من پرونده‌اش از نظر افکار عمومی بسته شد و تمام شد. اما به هر صورت اگرجامعه به سمت رویکردهای پوپولیستی که صرفا بخواهد مسائل اقتصادی را مقطعی و غیر دور اندیشانه پاسخ بدهد و برای حل آن راهکاری پیدا کنند؛ چنانچه آقای احمدی‌نژاد با پول بسیار هنگفتی که از نفت 150 دلار در اختیار داشت خیلی از نیازهای مردم را اینچنین پاسخ گفت و امروز همان مردمی‌ که خوشحال بودند و از این امکانات استفاده می‌کردند، خودشان مدعی فقری هستند که برایش تظاهرات هم می‌کنند.