گروه جهان و دیپلماسی مثلث/ محمد جواد ظریف چند نامه استعفا نوشته است. حالا سوال این است که آیا به پایان عصر او نزدیک می‌شویم؟

 دیپلماسی عدم اطمینان و آینده سیاسی ظریف/ روحانی از ظریف حمایت می کند؟
پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

 دکتر ابراهیم متقی: به نظر می‌رسد که شرایط آینده دولت در ایران شبیه پس از دوران جمهوری دوم در فرانسه است؛ مطالعات نشان می‌دهد که شکست برنامه‌های میانه‌رو‌ها، ظهور بناپارتیسم را در سطح دولت تسهیل می‌کند

ناکامی دیپلماسی هسته‌ای ایران در تنظیم توافق مطلوب، منجر به شرایطی گردید که جامعه ایران به دلیل مشکلات اقتصادی و احساس فریب‌خوردگی در ارتباط با برجام، میزان تعلق خود به برنامه و کارگزاران دولت را کاهش داده‌ است.زمانی که دیپلماسی مسیر خود برای تامین منافع ملی را اشتباه می‌گیرد، طبیعی است که کارگزاران دیپلماتیک در فضای کنش سیاسی و جناحی قرار می‌گیرند. واقعیت آن است که عرصه‌های دیپلماتیک و راهبردی حوزه‌های بنیادین تامین‌‌کننده منافع ملی کشورها محسوب می‌شود. به همین دلیل است که دیپلمات‌ها و استراتژیست‌ها نمی‌بایست خود را درگیر موضوعات جناحی و سلیقه‌های فردگرایانه نمایند. ظهور چنین وضعیتی به‌گونه‌ای اجتناب‌ناپذیر تاثیر خود را بر امنیت ملی کشور و آینده کسانی به جا می‌گذارد که انحراف در حوزه منافع ملی را ایجاد نموده و دیپلماسی را قربانی سلیقه‌های فردی و الگوهای کنش جناحی نموده‌اند. سرنوشت حوزه دیپلماتیک و آینده سیاسی دکتر ظریف به گونه مشهودی با برنامه جامع اقدام مشترک پیوند 9 یافته است. در ابتدا بسیاری از شهروندان و مقام‌های حکومتی احساس می‌کردند که توافق انجام شده توسط تیم دیپلماتیک دولت روحانی تنها راه عبور از بحران تلقی می‌شود. واقعیت‌های برجام زمانی خود را نشان داد که دونالد ترامپ، همکاری‌های   آمریکا با برنامه جامع اقدام مشترک را متوقف کرد. در چنین شرایطی، زمینه برای اعاده نشانه‌هایی از تورم، تضاد طبقاتی و چالش‌های سیاسی در ایران به وجود ‌آمده که تاثیر خود را بر رضایت جامعه از دولت و دیپلماسی هسته‌ای منعکس می‌سازد. 

1- سراب برجام و ذهنیت اجتماعی مردم ایران 

برنامه جامع اقدام مشترک میزان انتظارات گروه‌های اجتماعی ایران را افزایش داد. انتخابات 1396 منجر به شکل‌گیری موج سیاسی و اجتماعی شد که گفتمان اعتدال روحانی و چالش‌های وی در برابر اصول‌گرایان با اقبال جامعه روبه‌رو شد. در دوران انتخابات 1396 میزان مشارکت سیاسی افزایش یافت، در حالی که هیچ‌گونه توازن میان نهادهای سیاسی ایران و نیروهای اجتماعی مطالبه‌گر وجود نداشت. نیروهای اجتماعی ایران که در زمان انتخابات 1396 نقش مؤثری ایفا نمودند، شامل گروه‌های قومی، مذهبی، منطقه‌ای، اقتصادی و منزلتی می‌باشند که از گفتمان اعتدال حمایت به‌عمل آوردند. 

انتخابات 1396 زمینه تکثر انگاره‌های سیاسی و اجتماعی را به‌وجود آورد. این امر نه‌تنها میزان مشارکت سیاسی و اجتماعی شهروندان ایران را افزایش داد، بلکه جامعه احساس می‌کرد که دولت توانسته است به دستاوردها و نتایج مثبت و مؤثری در حوزه اقتصاد سیاسی بین‌المللی دست یابد. نقش سیاسی دولت در دوران انتخابات افزایش یافت. هرگاه کاندیدایی با اقبال جامعه روبه‌رو شود، طبیعی است که انتظارات گروه‌های اجتماعی برای ارتقای موقعیت اقتصادی یا بهینه‌سازی مؤلفه‌های هنجاری بیشتر می‌شود. 

2- تفسیرهای متفاوت برجام و قطبی‌شدن جامعه ایران 

دولت درصدد بود تا نشان دهد که برجام پیروزی بزرگ جامعه ایران است. پایان دادن به تحریم‌ها به‌عنوان هنر دیپلماسی هسته‌ای ایران و ظریف محسوب می‌شد. در‌حالی‌که واقعیت‌های برجام روندهای برگشت‌پذیر را نشان می‌داد. در چنین شرایطی، در دوران تصویب برجام، جامعه ایران در وضعیت قطبی‌شده قرار گرفت. عده‌ای بر این اعتقاد بودند که برجام جمهوری اسلامی ایران را از بحران امنیتی و روندهای امنیتی‌سازی توسط قدرت‌های بزرگ خارج ساخته است. 

بحران اقتصادی ایران، به‌گونه اجتناب‌ناپذیر تأثیر خود را بر قالب‌های گفتمانی و جناح‌بندی‌های سیاسی جدید به‌جا می‌گذارد. براساس نشانه‌های گفتمانی تمایزیافته، گروه دوم رویکرد کاملا متفاوتی در مورد واقعیت‌های برجام ارائه دادند. آنان به این موضوع اشاره دارند که اهداف اصلی و اولیه برجام که مبتنی بر پایان دادن به تحریم‌ها، عادی‌سازی سیاست جهانی نسبت به ایران و غیرامنیتی‌شدن جمهوری اسلامی تحقق پیدا نکرده است. در این فرآیند، مطالبه مقام معظم رهبری از دولت و همچنین انتظارات جامعه از کارگزاران دیپلماسی هسته‌ای تأمین نشده است. 

3- پیامدهای آشکار‌شدن واقعیت برجام 

واقعیت‌های برجام زمانی آشکار شد که ترامپ همکاری‌های اقتصادی   آمریکا با ایران را متوقف کرد. چنین اقدامی تاثیر خود را در ساختار اقتصادی و ذهنیت اجتماعی ایران در مورد برجام، دولت روحانی و نتایج حاصل از دیپلماسی هسته‌ای به جا گذاشت. هم‌اکنون نشانه‌هایی از شکاف جناحی در ایران مشاهده می‌شود. بسیاری از گروه‌های اصلاح‌طلب که حامی اصلی روحانی و ظریف بودند، دیگر تمایلی به تکرار مواضع گذشته خود نشان نمی‌دهند. نشانه‌هایی از ابهام سیاسی و جناحی در ایران به وجود ‌آمده است. 

3-1- ظهور پوپولیسم جدید در واکنش به برنامه‌های دولت 

برخی از تحلیلگران مسائل سیاسی ایران بر این اعتقادند که در چنین فرآیندی امکان ظهور بناپارتیسم وجود دارد. بناپارتیسم شکلی از فضای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی است که امکان نقش‌یابی گروه‌هایی با اندیشه راهبردی در آن وجود دارد. ریشه تاریخی ظهور بناپارتیسم مربوط به سال 1852 است که چهار سال بعد از جمهوری دوم فرانسه شکل گرفت و به فضای ذهنی و رمانتیک اصلاح‌طلبان جمهوری دوم فرانسه پایان داد. بسیاری از نظرسنجی‌های انجام‌شده توسط مراکز پژوهشی و دانشگاهی نشان می‌دهد که جامعه ایران در آستانه تغییرات سیاسی جدیدی خواهد بود. 

جنبش‌های پوپولیستی عموماً در شرایطی ظهور پیدا می‌کنند که نشانه‌هایی از ناکارآمدی و عدم تأمین انتظارات اجتماعی جامعه به‌وجود آید. بناپارتیسم را می‌توان نمادی از نقش‌یابی دموکراتیک گروه‌های راهبردی دانست. ریشه‌های تاریخی بناپارتیسم مربوط به دورانی است که گروه‌های اصلاح‌طلب نتوانستند نیازها و مطالبات جامعه را تأمین نمایند. نتیجه چنین فرآیندی را باید در بحران انتظارات دانست. نظرسنجی‌های انجام شده توسط تمامی مراکز سنجش افکار نشان می‌دهد که از ماه‌های پایانی سال 1396 میزان اعتبار جواد ظریف، حسن روحانی و بسیاری دیگر از مقامات حکومتی نزد افکار عمومی کاهش یافته است. نشانه چنین وضعیتی را می‌توان در جدایی تدریجی گروه‌های اصلاح‌طلب از جمله کارگزاران سازندگی از روحانی دانست. 

آنان به این موضوع واقفند که روحانی به این دلیل در معرض چالش‌های اجتماعی و سیاسی قرار گرفته که سرنوشت اقتصادی جامعه و آینده سیاسی خود را با برجام پیوند داد. چنین وضعیتی میزان بی‌اعتمادی مقام معظم رهبری به نهادهای بین‌المللی را نیز افزایش داده است. دیدار ایشان با نمایندگان مجلس در 30 خرداد 1397 بیانگر بی‌اعتمادی بیشتر به نهادهای مالی، پولی و بانکی بین‌المللی است. برجام و دیپلماسی هسته‌ای هدایت‌شده توسط جواد ظریف نه‌تنها آینده ارتباطی جمهوری اسلامی با نهادهای بین‌المللی را بازتولید نکرد، بلکه جامعه و ساختار سیاسی ایران نگرانی بیشتری نسبت به رژیم‌ها و حقوق بین‌الملل احساس می‌کنند.

3-2- چالش‌های اجتماعی و اقتصادی 

در فرآیند برگشت‌پذیری تحریم‌های برجام شاهد رشد میزان بیکاری، افزایش قیمت‌های کالاهای مصرفی و رکود تدریجی می‌باشیم. به موازات چنین نشانه‌هایی زمینه برای افزایش مطالبات اعتراضی جامعه ایران از دی‌ماه 1396 تا اعتصاب کارگران کشت و صنعت نیشکر هفت‌تپه به وجود ‌آمده است. در چنین شرایطی هیچ‌کس به این موضوع توجه ندارد که علت اصلی چنین چالش‌هایی، آدرس غلط کارگزاران دیپلماتیک ایران در فرآیند دیپلماسی برجام به جامعه و نهادهای سیاسی کشور بوده است. 

3-3- رکود اقتصادی و کاهش سرمایه اجتماعی دولت 

برگشت‌پذیری برجام واقعیت جدیدی را منعکس ساخت که در ذات دیپلماسی هسته‌ای ایران نهفته بوده است. واقعیت‌های موجود نشان می‌دهد که توقف همکاری‌های اقتصادی دونالد ترامپ با برنامه جامع اقدام مشترک، منجر به کاهش درآمد اقتصادی ایران  خواهد شد. از آنجایی که ایران دارای اقتصاد نفتی است بنابراین برای تأمین اقتصاد اجتماعی و اقتصاد توسعه خود نیازمند همکاری با نهادهای بین‌المللی اقتصاد نفتی خواهد بود. از آنجایی که به‌موجب توقف تعهدات اقتصادی   آمریکا زمینه اعمال تحریم‌های ثانویه به وجود می‌آید، بنابراین طبیعی به‌نظر می‌رسد که شرکت‌های بیمه، کشتیرانی و سایر مجموعه‌های مرتبط با اقتصاد انرژی تمایلی به همکاری با ایران در آذرماه 1397 نخواهند داشت.اقتصاد اجتماعی ایران در روزهای بعد از خروج ترامپ از برجام با نشانه‌هایی از تورم روبه‌رو شده است. تورم را می‌توان در زمره نشانه‌های حکمرانی غیرمناسب دانست. خروج شرکت‌های تجاری بین‌المللی از ایران، تأثیر روانی لازم بر اقتصاد سیاسی ایران را به‌جا گذاشته است.  پیوند مولفه‌های داخلی و بین‌المللی را می‌توان در زمره عواملی دانست که منجر به شکل‌گیری تضادهای جدید در ساختار اجتماعی و اقتصادی گردیده است. پوپولیسم و بناپارتیسم دارای ریشه‌های اجتماعی نسبتا همگونی هستند. 

   نتیجه 

ناکامی دیپلماسی هسته‌ای ایران در تنظیم توافق مطلوب منجر به شرایطی گردید که جامعه ایران به دلیل مشکلات اقتصادی و احساس فریب‌خوردگی در ارتباط با برجام، میزان تعلق خود به برنامه و کارگزاران دولت را کاهش داده‌اند. اکثریت آنانی که در اردیبهشت 1396 با امید به آینده‌ای صلح‌آمیز و مطلوب به روحانی رای داده‌اند، هم‌اکنون رویکرد متفاوتی دارند. سرمایه اجتماعی دولت به این دلیل کاهش پیدا کرده که واقعیت‌های سراب‌گونه برجام خود را منعکس ساخته است. 

جامعه ایرانی هیچ‌گونه احساس مطلوبی نسبت به دولت و وزارت امور خارجه ندارند. سخنگوی وزارت خارجه کارکردی جز تکذیب موضوعات و محکوم‌کردن فرآیندها نشان نداده است. یکی از ویژگی‌های اصلی حکمرانی خوب را باید در شفافیت، رضایت، تداوم و موازنه پایدار دانست. نشانه‌های حکمرانی خوب در سیاست اجتماعی و اقتصادی ایران پیوند همه‌جانبه‌ای با نیازهای نهفته جامعه دارد. بهینه‌سازی الگوی مصرف و تأمین انتظارات نهفته را می‌توان به‌عنوان اصلی‌ترین ضرورت‌ و نیازهای نهفته جامعه ایران دانست. 

برگشت‌پذیری برجام، میزان انتقاد نسبت به دولت و الگوهای کنش سیاست خارجی را افزایش داده است. هرگاه زمینه برای افزایش تورم به‌وجود‌ آید یا اینکه نشانه‌هایی از کاهش رشد اقتصادی ایجاد شود، طبیعی است که جامعه در وضعیت کنش انتقادی قرار می‌گیرد. در نگرش اقتصاد توسعه، افزایش تورم به‌منزله «بهره‌گیری دولت از سرمایه لایه‌های فرودست جامعه» محسوب می‌شود. سخنرانی بوریس جانسون در مجلس عوام انگلیس بیانگر این موضوع است که تداوم تحریم‌های اقتصادی ایران، چالش‌های جدیدی را در ساختار اجتماعی و سیاسی جمهوری اسلامی ایجاد خواهد کرد. 

آشکار‌شدن واقعیت برجام میزان تهدیدات فراملی علیه جمهوری اسلامی را افزایش داد. ایالات متحده تصاعد تحریم‌ها علیه ایران را براساس اهداف سیاسی و اقتصادی خاصی تنظیم کرده است. چنین فرآیندی نشان می‌دهد که برجام و کارگزاران دیپلماسی هسته‌ای ضریب امنیت ملی ایران را کاهش داده‌‌اند. بسیاری از تحلیلگران و برنامه‌ریزان راهبردی   آمریکا به این موضوع اشاره دارند که تحریم منجر به «افزایش تضادهای جامعه و دولت» در ایران خواهد شد. 

بنابراین آنان از خلاء موجود در برجام استفاده نموده و سازوکارهایی همانند افزایش محدودیت‌های اقتصادی در چارچوب تحریم برای افزایش تضادهای دولت و جامعه را به مرحله اجرا گذاشته‌اند. طبیعی است که در چنین شرایطی، نه‌تنها کارگزاران دیپلماسی هسته‌ای و جواد  ظریف هیچگونه آینده سیاسی مثبتی نخواهند داشت، بلکه چنین واقعیتی تاثیر خود را در ارتباط با میزان محبوبیت و رضایت جامعه نسبت به دولت روحانی نیز به جا می‌گذارد.