روزنامه ایران :آیت‌الله محسن اراکی عضو محترم مجلس خبرگان رهبری اخیراً در بخشی از گفت‌وگوی مفصل خود با خبرگزاری فارس، مواردی را بیان کرده که طرح آنها از زبان ایشان بعید به نظر می‌رسد.

پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

ایشان با چشم پوشی از ضعف‌ها و کاستی‌هایی که در بخش‌های مختلف نهادهای حاکمیتی وجود دارد، اصطلاحاً همه کاسه کوزه‌ها را بر سر دولت شکسته و قوه مجریه را مسبب همه مشکلات موجود و نارضایتی‌های مردم دانسته است. نکته قابل تأمل‌تر اینکه در ادبیاتی تهدیدآمیز گفته که «آنچه دولت را سرِ پا نگه داشته، طرفدارانش نیستند بلکه خویشتنداری نیروهای انقلاب است. این خویشتنداری طیف انقلاب است که دولت را سر پا نگه داشته و دارد دولت را کمک می‌کند، والا اگر یک مقدار بخواهد این خویشتنداری را از دست بدهد و کم کند، معلوم می‌شود چه وضعیتی دولت دارد و چه سازوکاری را مردم با این دولت به‌کار خواهند گرفت.»

گذشته از اینکه چه اصرار عجیبی وجود دارد نیروهای فعال در چارچوب سیستم سیاسی کشور و بخصوص اعضای دولت که منتخب ملت هستند و از کانال‌های قانونی عهده دار مسئولیت شده اند را به نیروهای انقلابی و غیر انقلابی تقسیم کرد، محض یادآوری به دو نمونه از اقداماتی که از سوی نیروهای منتقد دولت و به زعم حضرت آیت‌الله اراکی نیروهای انقلاب، اشاره می‌شود. مورد اول حمله به سفارت و کنسولگری عربستان سعودی در تهران و مشهد است که اتفاقاً برخلاف نگاه آقای اراکی بی بصیرتی برخی نیروهای خود حق پندار، فضای رسانه‌ای و سیاسی علیه دولت ریاض در پی اعدام رهبر شیعیان این کشور را به سمت ایران سوق داد و جهت فشارهای بین‌المللی را از سمت عربستان سعودی به جمهوری اسلامی ایران تغییرداد. نمونه دوم اعتراضات دی ماه سال 96 بود که شروع آن باز هم از سوی نیروی‌های منتقد یا مخالف دولت در مشهد بود. سناریونویسانی که حد بصیرتشان فراتر از رقابت‌های سیاسی و جناحی نبود و تصور می‌کردند راه انداختن راهپیمایی و تجمع علیه گرانی مستمسک خوبی برای ضربه زدن به دولت است. اقدامی که اگر چه شروعش برنامه ریزی شده و با اهداف خاصی بود اما مصداق این سخن اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس جمهوری شد که  « کسانی که حرکت‌های خیابانی را آغاز می‌کنند، پایان دهنده ‌آن نخواهند بود و دود اقدامات آنها به چشم خودشان هم می‌رود.» اعتراضات به سرعت اکثر شهرهای کشور را فرا گرفت و شعارهای معترضان بر خلاف ادعای آقای اراکی حکایت از آن نداشت که آنها تنها از عملکرد دولت ناراضی هستند.

ما البته معتقد به تقسیم بندی ایشان مبنی بر نیروهای انقلابی و غیر انقلابی برای مجموعه نیروهایی که در چارچوب قانون اساسی فعالیت می‌کنند نیستیم و انکار هم نمی‌کنیم که به هر حال بخش‌هایی از جامعه هم منتقد عملکرد دولت هستند چنان که همین مهم را می‌شود نسبت به دیگر نهادها مثل مجلس شورای اسلامی، شورای نگهبان، صداو سیما، مجلس خبرگان رهبری، مجمع تشخیص مصلحت نظام و... هم تعمیم داد. اما نکته این است که اتفاقاً برخلاف گفته آقای اراکی منتقدان و مخالفان داخلی دولت که ایشان آنها را جبهه انقلاب خوانده، در سنگ انداختن جلو سیاست‌های دولت و بیان انواع و اقسام اتهامات و ادعاها دریغ نکرده‌اند. کدام حرف نگفته علیه دولت مانده که هر روز در رسانه‌های مخالف بیان نشده است؟ در حقیقت حضرت آیت‌الله اراکی و مجموعه همسوی ایشان کجا ملاحظه دولت یا به تعبیر خودشان خویشتنداری کرده‌اند؟