ناصر ایمانی در مثلث نوشت:حتی اگر هم گفته شود که احیای جایگاه نخست‌وزیری خوب است، چون در مقابل مجلس نسبت به رئیس‌جمهور پاسخگوتر عملی می‌کند، من معتقدم اشکالی ندارد. اگر همین موضوع را هم بخواهیم مطرح کنیم در کل باز این مساله را نیز باید در همان قالب اصلاح قانون اساسی ببینیم.

ناصر ایمانی: شاید منظور اصلاح‌طلبان از جمهوری سوم احیای پست نخست‌وزیری باشد
پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

 موضوع «جمهوری سوم» به تبلیغات انتخاباتی آقای دکتر احمد توکلی در سال 80 هنگام رقابت با آقای خاتمی برمی‌گردد که ایشان اصطلاح جمهوری سوم را مطرح کردند.ما قاعدتا با الفاظ کاری نداریم و باید ببینیم منظور گوینده از این کلمات چیست و چه مفهوم سیاسی را می‌خواهد القا کند. آقای دکتر توکلی در آن سال، منظور خود از جمهوری سوم را این‌طور بیان کردند که من حالا نمی‌خواهم به آن بپردازم. الان دوباره این اصطلاح سوم مطرح شده و باید ببینیم جمهوری اول و دوم چه بوده و منظور برخی از آقایان از جمهوری سوم که می‌فرمایند، چیست. ما روی کلمات خیلی مناقشه‌ای نداریم. در مورد آن چیزی که از بعضی دوستان اصلاح‌طلب راجع‌به جمهوری سوم شنیده‌ایم، مسائلی درباره میزان اتکای بیشتر نظام به آرای عمومی مردم هست که باید این مساله دقیقا مشخص شود منظورشان چه سازوکاری است، چون طرح دقیق آقایان هنوز یک مقدار در ابهام به سر می‌برد. به نظر می‌رسد که ما باید خودمان نظراتی را که الان در مورد این مساله داریم، مطرح کنیم، چون نمی‌شود راجع‌به نظر آقایان اظهارنظر کرد. اگر منظورشان این است که باید در قانون اساسی فعلی ما اصلاحات و بازنگری شود، حرف قابل‌تاملی است و باید به آن اعتنا کرد، چون تا الان چندین‌بار مطرح شده است.از آخرین بازنگری قانون اساسی حدود 30 سال می‌گذرد و به اعتقاد بنده هم مشخص است که در برخی از سازوکارهای نظام جمهوری اسلامی نیاز به بازنگری‌هایی آن هم در برخی از مواد قانون اساسی داریم. این حرف درست است اما اینکه کدام اصل و به چه شکل اصلاح شود، باید ببینیم دوستانی که بحث جمهوری سوم را مطرح کرده‌اند، دقیقا منظورشان کدام اصول است و پیشنهادشان برای تغییرات چیست، ولی فکر می‌کنم اصل این مساله که باید در قانون اساسی بازنگری شود، موضوع لازمی است. بنده هم احساس می‌کنم که برخی از مواد قانون اساسی در این مقطع تاریخ انقلاب نیاز به تجدیدنظر دارد. 

در مورد مسائل دیگر که برخی از آقایان اتکای بیشتر بر آرای عمومی را مطرح فرمودند، تصور می‌کنم که شاید الان مشکل اصلی اداره نظام، مشکل مراجعه بیشتر به آرای عمومی نیست. ما الان به میزان کافی مراجعه به آرای عمومی داریم. مهم این است که از این مراجعه به آرای عمومی بتوانیم سازوکاری را انتخاب کنیم که نظام به‌خوبی اداره شود. به‌نظرم در این قسمت باید تجدیدنظری صورت بگیرد. اکنون دقیقا تمامی نهادهای عمومی نظام به‌طور مستقیم یا غیرمستقیم با آرای عمومی مردم انتخاب می‌شوند. همه قوا حتی نهاد رهبری هم طبق آرای عمومی به‌صورت غیرمستقیم انتخاب می‌شوند؛ پس مشکل بر سر مراجعه به آرای عمومی نیست، حتی برای بحث‌هایی مانند همه‌پرسی نیز سازوکاری در قانون اساسی و قوانین مجلس وجود دارد و می‌توان از آنها هم در زمان لازم برای مراجعه به آرای عمومی استفاده شود. مطلب این است که نهادهایی هم که از آرای مردمی برمی‌خیزند و به‌صورت مستقیم یا غیرمستقیم انتخاب می‌شوند، با سازوکاری که در قانون اساسی مدون شده، باید کشور را اداره کنند. آن سازوکار شاید مشکل دارد که آنجاها را باید اصلاح کرد. در مجموع تصور نمی‌کنم که مراجعه‌مان به آرای عمومی برای اداره نظام کم باشد.

شاید هم منظور آقایان اصلاح‌طلب از جمهوری سوم، بازگشت به نظام پارلمانی و احیای پست نخست‌وزیری باشد که این همان اصلاح قانون اساسی است و نه مراجعه به آرای عمومی. 

مهندس بازرگان

حتی اگر هم گفته شود که احیای جایگاه نخست‌وزیری خوب است، چون در مقابل مجلس نسبت به رئیس‌جمهور پاسخگوتر عملی می‌کند، من معتقدم اشکالی ندارد. اگر همین موضوع را هم بخواهیم مطرح کنیم در کل باز این مساله را نیز باید در همان قالب اصلاح قانون اساسی ببینیم. 

الان ما برای انتخاب نمایندگان مجلس و رئیس‌جمهور مستقیم به آرای عمومی مراجعه می‌کنیم؛ بنابراین مشکلی بر سر مراجعه به آرای عمومی در این حوزها وجود ندارد. مشکل بر سر این است که نظام ریاستی را نظام پارلمانی کنیم که البته من نمی‌گویم این کار درست است. طرح پارلمانی‌شدن نظام موافقان و مخالفانی دارد، چون می‌خواهیم به سبک 10 سال اول انقلاب در اداره کشور برگردیم، اشکالی هم  ندارد، آقایان می‌توانند طرحشان را ارائه کنند، بعد نظرات دیگران هم جلب شود و با سازوکاری که در قانون اساسی پیش‌بینی شده، اصلاح قانون اساسی به همه‌پرسی گذاشته شود. 

البته باید این نکته را یادآور شد که احیای جایگاه نخست‌وزیری و جایگزینی آن با جایگاه ریاست‌جمهوری، اتفاقا موجب کاهش مراجعه به آرای عمومی می‌شود، یعنی آرای عمومی از وضعیت فعلی هم کمتر می‌شود، چون الان رئیس قوه‌مجریه به‌طور مستقیم توسط رای مردم انتخاب می‌شود. در آن حالت پارلمانی، رئیس قوه‌مجریه با رای مستقیم مردم انتخاب نمی‌شود و با رای پارلمان انتخاب می‌شود که در این‌صورت اتفاقا مراجعه به آرای عمومی کمتر می‌شود؛ مثل سیستم کشور انگلستان که مردم فقط پارلمان را انتخاب می‌کنند و دیگر رئیس قوه‌مجریه را انتخاب نمی‌کنند.

آنچه منظور آقای دکتر توکلی از جمهوری سوم بود، مربوط به حدود 20 سال پیش است و الان نمی‌توان خیلی به آن مفهوم استناد کرد. حالا باید بیاییم ببینیم دوستانی که الان می‌خواهند از این اصطلاح استفاده کنند، منظورشان از مفادی که به‌کار می‌برند، چیست. 

من از اصطلاحاتی همچون جمهوری سوم نمی‌ترسم، بلکه معتقدم این اصطلاحات باید تبیین و تعریف شوند تا متوجه شویم منظور چیست، سپس روی آنها بحث کنیم؛ بنابراین به طرح موضوع با تردید نگاه نمی‌کنم. چرا ما باید تردید داشته باشیم؟ هیچ دلیلی ندارد که ما تردید داشته باشیم. باید ببینیم ممکن است یک طرح جامع و مناسبی باشد که با اصلاحاتی در آن شدنی باشد. باید صبر کرد تا آقایان اصلاح‌طلب طرحشان را پیشنهاد کنند و بعد روی آن بحث شود. 

البته ترسی که برخی دوستان، از آقایان اصلاح‌طلب دارند، عمدتا به این برمی‌گردد که درون جریان اصلاح‌طلب برخی طیف‌ها اساسا با ماهیت ایدئولوژیک نظام جمهوری اسلامی ایران مشکل دارند. برای همین هم هر طرحی از سوی اصلاح‌طلبان را با دیده شک و تردید نگاه می‌کنند. 

من معتقدم ما نباید سریع قضاوت کنیم، بلکه باید ببینیم اصلاح‌طلبان طرحشان چیست و روی آن طرح صحبت کنیم. یک موقع به نحوه سازوکار و ساختار اداری کشور در قانون اساسی نظر دارند که اصلاح شود که در این‌صورت باید از این موضوع خیلی استقبال کرد؛ البته نمی‌خواهم بگویم همه اینها درست است، بلکه باید آن‌ها را به رای و نظر صاحب‌نظران گذاشته و روی آن صحبت کنیم تا بعد یک طرح پخته از آن درآید و درنهایت با سازوکاری که پیش‌بینی شده، قانون اساسی اصلاح شود. تا اینجا که هیچ مشکلی وجود ندارد و نباید هر طرحی را که اصلاح‌طلبان می‌دهند، رد کرد.