محمدرضا باهنر به روزنامه ایران گفت:متأسفانه در انتخابات ایران وضعیت طوری شده افرادی که از نظر ما صالح و کاربلد هستند و می‌دانند باید در مجلس چه کنند، هر چه از آنها درخواست می‌کنیم وارد نمی‌شوند. می‌گویند اصلاً حاضر نیستیم وارد شویم.

پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

باهنر همچنین در باره حضور احمدی نژاد  در برنامه‌های وحدت اصولگرایان گفت: آقای احمدی‌نژاد به معنای خودش و حلقه منسوبی که دارد جایی در این برنامه ندارد. شاید برخی افرادی که قبلاً با ایشان همکار بودند و یا رابطه‌ای داشتند در برنامه باشند  یا حتی برخی کسانی که به شورای اصولگرایی دعوت می‌شوند هم نیم نگاهی به ایشان داشته باشند و بدشان نیاید که از ظرفیت ایشان هم استفاده کنند. اما به عنوان شخصیت حقوقی در شورای اصولگرایی آقای احمدی‌نژاد  یا نماینده‌های مستقیم ایشان جایی ندارند.

 

همچنین باهنر به خبرآنلاین گفت:

 

آقای باهنر! شما رقابت لیدری با آقای حداد عادل دارید؟ برخی اصولگرایان این روزها بحث رقابت بین شما و آقای حداد بر سر لیدری اصولگراها را مطرح می کنند، وزنه کدامتان برای لیدری سنگین تر است؟ اساسا فکر نمی کنید دوره لیدری فردی به پایان رسیده باشد؟

من مدتها قبل گفته ام و باز هم تکرار می کنم اصلا دوره لیدری و چهره‌های حقیقی کاریزما تمام شده است. یک زمانی در کشور یک نفر یک حرفی را می زد کلی آدم دنبالش میرفتند اشکالی هم نداشت. معتقدم به غیر از جایگاه رهبری که سمبل وحدت کشور است، فعالان سیاسی کشو باید به دنبال ساختارهای کاریزما نه اشخاص کاریزما باشند. زمانی اصول گرایان آیت الله مهدوی کنی و آقای عسگر اولادی را داشتند ولی الان دیگر ندارند من میخواهم بگویم اگر آنها در قید حیات هم بودند آلان دیگر دوره لیدری شخصی گذشته است. الان باید برویم ساختارها و سازمان ها را ایجاد کنیم. به همین دلیل من تاکید دارم ما هر مقدار که بتوانیم تشکیل سه الی چهار حزب فراگیر شناسنامه دار و پاسخگو در برابر مردم را سرعت ببخشیم، نتیجه بهتر خواهد بود. حتی عقلای اصلاح طلب هم کم کم دارند متوجه می شوند که دوران کاریزما و این حرف ها دارد تمام می شود. 

مثلا اصول گرایان باید چیزی شبیه به شورای عالی سیاست گذاری اصلاح طلبان داشته باشند؟

حزب است دیگر، اسمش را هرچه می خواهید بگذارید. در دنیا به این مسئله حزب می گویند. حالا اسمش را شورای عالی میگذاریم، شورای اصلاحات می گذاریم یا ... این شوراها این مشکل را دارند که از دل آن صد نفر آدم  بالا می روند ولی پنجاه نفر آنها بیشتر تابع نیستند. آن پنجاه نفر دیگر از این شوراها به عنوان وسیله و ابزار استفاده می کنند. ممکن است این سوال در ذهن شما باشد که باهنر تو که مدام می گویی حزب، حزب، حزب... چرا یک حزب در کشور راه نمی افتد. یکی از مشکلات این است که جاده یک طرفه است حالا من نمیدانم که اصلاح طلبان هم این مشکل را دارند یا نه ولی ما در جریان اصولگرا این مشکل را داریم. مثلا کرمان دو تا نماینده بیشتر نمی خواهد اما ازالان بیست نفر آمده‌اند و می گویند ما اصول گراییم میخواهیم کاندید شویم، ما به عنوان یک حزب مجبوریم نهایتا از دو نفر اینها حمایت کنیم، از آن دو نفر که حمایت بکنیم میگویند اصول گرایی خیلی خوب است از آن هجده تایی که حمایت نمیکنیم میگویند اصلا اصول گرایی چیست ما میرویم و خودمان کاندیدا می شویم، یعنی جاده یک طرفه است در حالیکه حزب نهایی میکند و قاطعانه کار را تمام می‌کند و آن کسی که کاندیدا نیست اصلا حق ندارد در میدان انتخابات ورود کند .

قالیباف، حداد و جلیلی می خواهند در مجموعه لیدری حضور داشته باشند

پاسخ صریحی به سوال من ندادید، به نظر شما واقعا آقایان حدادعادل، قالیباف یا جلیلی به دنبال لیدری نیستند؟ من می پذیرم شما با این نگاه حزب گرا دنبال لیدری فردی نباشید ولی درباره این چهره ها هم باید همین توضیحات شما را قائل شد؟

 آنها می‌خواهند در یک مجموعه لیدری باشند و حضور داشته باشند. ببینید اگر کسی فکر کند می تواند به تنهایی یک شخص حقیقی کاریزماتیک باشد، تحلیل اشتباهی کرده است. برای همین است که این چهره هایی که شما نام بردید همه شان در جلسه شورای وحدت می آیند، حتی آقای قالیباف با آن بیانیه ای که داده بود ولی بازهم من تردید ندارم که در جلسات وحدت خواهد ماند ، آقای حداد خواهد ماند ، بنده هم خواهم ماند و اگر اصلاح طلبان امید دارند که باهنر راهش را جدا می کند حتما دست از این امید بردارند که این اتفاق نخواهد افتاد .

 

جایگاه جامعه روحانیت در این مجموعه لیدری کجا تعریف شده است؟

جامعه روحانیت  سخنگو دارد و بهتر است خودشان پاسخ بدهند. اما جامعه روحانیت به دنبال تغییر ساختار اساسی است یعنی دارد از جامعه روحانیت تهران تبدیل به جامعه روحانیت کشور شده است و مدعی هستند که ما در این دوره انتخاباتی پیش رو ورود به بحث مصداقی انتخابات نمی کنیم یعنی نه به دنبال لیست هستیم و نه سهمی را می خواهیم.