روزنامه دیلی میل در گزارشی روشهای مدیریتی فرهاد مشیری مالک ایرانی اورتون را زیر سئوال برده است. ترجمه این متن را به نقل از ایران ورزشی بخوانید.

پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

به گزارش ورزش سه ، آمار همیشه به رافائل بنیتس ربط دارد و آمار این وضعیت رقت‌انگیز نشان می‌دهد چرا این فصل تأسف‌آور برای او به پایان رسید. از 13 بازی آخر یک برد داشتند و شش امتیاز با 12 گل زده و 27 گل خورده. در 15 تا از 19 بازی آخرشان در لیگ و رقابت‌های حذفی گل اول را خورده‌اند و احتمال سقوط‌شان کاملاً واقعی است. هیچ کس با هر سابقه‌ای نمی‌تواند از چنین موقعیت فاجعه‌باری جان به در برد.

بعضی از هواداران عصبانی و شاید بعضی از بازیکنان با اخراج بنیتس نفس راحتی بکشند که 200 روز بعد از انتصاب جنجالی او صورت گرفت. این کوتاه‌ترین دوره مربیگری در تاریخ اورتون نیست (این افتخار به سم آلاردایس با 167 روز مربیگری می‌رسد) اما قطعاً بدترین دوره است.

البته مشکل اورتون این است که آمار همه داستان را نمی‌گوید. اینکه بنیتس را مهم‌ترین عامل ناکامی‌های تیم اورتون بدانیم، کاملاً غیرمنطقی است. مسائل این باشگاه که روزگاری پرافتخار بوده بسیار عمیق‌تر از عملکرد بنیتس است. همه چیز از غیرقابل پیش‌بینی بودن فرهاد مشیری، سهامدار عمده باشگاه، نشأت می‌گیرد.

خیلی‌ها در گودیسون پارک زحمت می‌کشند و مصمم هستند ثبات را بر تیم حاکم کنند اما وقتی کسی مثل مشیری با پرتاب یک سکه ذهنش را تغییر می‌دهد و هیچ توجهی به توصیه‌ها نمی‌کند، چه می‌توان کرد؟

او تابستان مصمم بود بنیتس را بیاورد و توجهی به سابقه مربی اسپانیایی در لیورپول نداشت، این یعنی درکی از محیط خود ندارد. اوایل تیر بعد از رفتن کارلو آنچلوتی به رئال مادرید به نظر می‌رسید مشیری می‌خواهد نونو اسپیریتو سانتو را بیاورد. اما نونو و مشاورانش متوجه شدند همزمان با مذاکره با مربی پرتغالی به‌دنبال مربی دیگری هستند. تاجر ایرانی بعد از ملاقات با بنیتس در کشتی شریک تجاری‌اش، علی شیر عثمانوف با قراردادی سه ساله او را آورد.

مارسل برندز، مدیر فوتبال، روبرتو مارتینس را پیشنهاد کرده بود که مشیری در سال 2016 کمی بعد از آمدنش اخراجش کرده بود اما مشیری حرف خود را می‌زد و بنیتس 14 تیر آمد. هواداران اورتون او را نمی‌خواستند و با نقاشی روی دیوار و شعار در مسیر محل زندگی مربی 61 ساله نارضایتی خود را ابراز کردند. به جز دو برد مقابل برنلی و آرسنال و تساوی در اولدترافورد نکته مثبت چندانی در این شش ماه و خرده‌ای نبوده و حس هواداران تیم در همه جای انگلیس نسبت به مربی، هیأت مدیره و بازیکنان همراه با خشم بوده. آنها حق دارند احساس کنند فریب خورده‌اند و اینکه تیمشان به بن‌بست رسیده حال باشگاه هرچه می‌خواهد از طرح استادیوم جدید بگوید.

مشیری جز هدر دادن پول چه کرده؟ اخراج بنیتس و همکارانش که سرنوشتی مشابه مارتینس، رونالد کومان، سم آلاردایس و مارکو سیلوا پیدا کردند، غرامت مربیان را به 40 میلیون پوند رسانده است. چطور می‌شود از شش مربی و دو مدیر فوتبال (برندز و استیو والش) عبور کرد و نیم میلیارد پوند برای صرف هزینه‌های انتقال و دستمزدها پرداخت بدون اینکه هیچ ثمری داشته باشد؟

شش هفته پیش مشیری تمام قد از بنیتس حمایت کرد. دو هفته پیش هم 30 میلیون پوند برای دو مدافع کناری دادند، ویتالی میکولنکو از دیناموکیف و ناتان پیترسن از رنجرز. چرا مثلاً دستمزد 270 هزار پوند در هفته برای خامس رودریگس در نظر گرفته شود که سال‌های اوجش را پشت سر گذاشته. اواخر فصل گذشته منتظر بود هر چه زودتر به تعطیلات برود و آنچلوتی اجازه داد قبل از آخرین بازی فصل، باخت 5 بر یک مقابل منچسترسیتی از تیم جدا شود. نظم و استانداردهای باشگاه کجا رفته؟

از یک طرف باید با بنیتس همدردی کرد که نسبت به کارش مقید و منظم بود و انگیزه بسیاری برای موفقیت داشت اما از طرف دیگر باید پذیرفت تیم زیر نظر او بدتر شد.

در بخش درمان باشگاه تغییراتی صورت گرفت و دنی دوناچی موفق در پاییز جدا شد. ساختار باشگاه هم دستخوش تغییر شد، آکادمی دیگر تولیدی باارزشی ندارد و تردیدهایی درباره مدیر باشگاه، دیوید آنسورث وجود دارد.

برای همین است که موضوع فقط بنیتس نیست. او در سطح است اما مشکلات عمق خیلی بیشتری دارد تا جایی که آنها که شناخت خوبی از باشگاه دارند، هشدار می‌دهند خطر سقوط واقعی است. این بدترین وضعیت اورتون در قرن بیست و یکم است، کار بعدی مشیری آینده را رقم می‌زند.انتقاد شدید از مالک ایرانی باشگاه اورتون 

روزنامه دیلی میل در گزارشی روشهای مدیریتی فرهاد مشیری مالک ایرانی اورتون را زیر سئوال برده است. ترجمه این متن را به نقل از ایران ورزشی بخوانید.

به گزارش ورزش سه ، آمار همیشه به رافائل بنیتس ربط دارد و آمار این وضعیت رقت‌انگیز نشان می‌دهد چرا این فصل تأسف‌آور برای او به پایان رسید. از 13 بازی آخر یک برد داشتند و شش امتیاز با 12 گل زده و 27 گل خورده. در 15 تا از 19 بازی آخرشان در لیگ و رقابت‌های حذفی گل اول را خورده‌اند و احتمال سقوط‌شان کاملاً واقعی است. هیچ کس با هر سابقه‌ای نمی‌تواند از چنین موقعیت فاجعه‌باری جان به در برد.

بعضی از هواداران عصبانی و شاید بعضی از بازیکنان با اخراج بنیتس نفس راحتی بکشند که 200 روز بعد از انتصاب جنجالی او صورت گرفت. این کوتاه‌ترین دوره مربیگری در تاریخ اورتون نیست (این افتخار به سم آلاردایس با 167 روز مربیگری می‌رسد) اما قطعاً بدترین دوره است.

البته مشکل اورتون این است که آمار همه داستان را نمی‌گوید. اینکه بنیتس را مهم‌ترین عامل ناکامی‌های تیم اورتون بدانیم، کاملاً غیرمنطقی است. مسائل این باشگاه که روزگاری پرافتخار بوده بسیار عمیق‌تر از عملکرد بنیتس است. همه چیز از غیرقابل پیش‌بینی بودن فرهاد مشیری، سهامدار عمده باشگاه، نشأت می‌گیرد.

خیلی‌ها در گودیسون پارک زحمت می‌کشند و مصمم هستند ثبات را بر تیم حاکم کنند اما وقتی کسی مثل مشیری با پرتاب یک سکه ذهنش را تغییر می‌دهد و هیچ توجهی به توصیه‌ها نمی‌کند، چه می‌توان کرد؟

او تابستان مصمم بود بنیتس را بیاورد و توجهی به سابقه مربی اسپانیایی در لیورپول نداشت، این یعنی درکی از محیط خود ندارد. اوایل تیر بعد از رفتن کارلو آنچلوتی به رئال مادرید به نظر می‌رسید مشیری می‌خواهد نونو اسپیریتو سانتو را بیاورد. اما نونو و مشاورانش متوجه شدند همزمان با مذاکره با مربی پرتغالی به‌دنبال مربی دیگری هستند. تاجر ایرانی بعد از ملاقات با بنیتس در کشتی شریک تجاری‌اش، علی شیر عثمانوف با قراردادی سه ساله او را آورد.

مارسل برندز، مدیر فوتبال، روبرتو مارتینس را پیشنهاد کرده بود که مشیری در سال 2016 کمی بعد از آمدنش اخراجش کرده بود اما مشیری حرف خود را می‌زد و بنیتس 14 تیر آمد. هواداران اورتون او را نمی‌خواستند و با نقاشی روی دیوار و شعار در مسیر محل زندگی مربی 61 ساله نارضایتی خود را ابراز کردند. به جز دو برد مقابل برنلی و آرسنال و تساوی در اولدترافورد نکته مثبت چندانی در این شش ماه و خرده‌ای نبوده و حس هواداران تیم در همه جای انگلیس نسبت به مربی، هیأت مدیره و بازیکنان همراه با خشم بوده. آنها حق دارند احساس کنند فریب خورده‌اند و اینکه تیمشان به بن‌بست رسیده حال باشگاه هرچه می‌خواهد از طرح استادیوم جدید بگوید.

مشیری جز هدر دادن پول چه کرده؟ اخراج بنیتس و همکارانش که سرنوشتی مشابه مارتینس، رونالد کومان، سم آلاردایس و مارکو سیلوا پیدا کردند، غرامت مربیان را به 40 میلیون پوند رسانده است. چطور می‌شود از شش مربی و دو مدیر فوتبال (برندز و استیو والش) عبور کرد و نیم میلیارد پوند برای صرف هزینه‌های انتقال و دستمزدها پرداخت بدون اینکه هیچ ثمری داشته باشد؟

شش هفته پیش مشیری تمام قد از بنیتس حمایت کرد. دو هفته پیش هم 30 میلیون پوند برای دو مدافع کناری دادند، ویتالی میکولنکو از دیناموکیف و ناتان پیترسن از رنجرز. چرا مثلاً دستمزد 270 هزار پوند در هفته برای خامس رودریگس در نظر گرفته شود که سال‌های اوجش را پشت سر گذاشته. اواخر فصل گذشته منتظر بود هر چه زودتر به تعطیلات برود و آنچلوتی اجازه داد قبل از آخرین بازی فصل، باخت 5 بر یک مقابل منچسترسیتی از تیم جدا شود. نظم و استانداردهای باشگاه کجا رفته؟

از یک طرف باید با بنیتس همدردی کرد که نسبت به کارش مقید و منظم بود و انگیزه بسیاری برای موفقیت داشت اما از طرف دیگر باید پذیرفت تیم زیر نظر او بدتر شد.

در بخش درمان باشگاه تغییراتی صورت گرفت و دنی دوناچی موفق در پاییز جدا شد. ساختار باشگاه هم دستخوش تغییر شد، آکادمی دیگر تولیدی باارزشی ندارد و تردیدهایی درباره مدیر باشگاه، دیوید آنسورث وجود دارد.

برای همین است که موضوع فقط بنیتس نیست. او در سطح است اما مشکلات عمق خیلی بیشتری دارد تا جایی که آنها که شناخت خوبی از باشگاه دارند، هشدار می‌دهند خطر سقوط واقعی است. این بدترین وضعیت اورتون در قرن بیست و یکم است، کار بعدی مشیری آینده را رقم می‌زند.