هیچ تعصبی به فوتبال چین نداشتند، دستمزد چند ده میلیون یورویی گرفتند و شکست برایشان اهمیت نداشت؛ نتیجه‌اش شد شکست‌های هشت گله امروز...

پول چین را خوردند و به  باخت هایش  خندیدند!
پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

به گزارش "ورزش سه"، لیگ قهرمانان آسیا در حالی دنبال می‌شود که نتایج تیمهای سوپرلیگ چین به شدت مورد توجه و تعجب طرفداران فوتبال قرار دارد؛ اینکه یک تیم چینی انصراف داد و دیگری به دلیل قرنطینه شانگهای نتوانست به تایلند سفر کند تا به این ترتیب شاندونگ تایشان و گوانژو اف سی تنها نمایندگان این کشور در لیگ قهرمانان باشند.

این دو تیم که سابقه نتایج درخشان در لیگ قهرمانان آسیا را دارند نیز بدترین نتایج ممکن را رقم زده‌اند. گوانژو اف سی در سه بازی 16 گل خورده و شاندونگ نیز 12 گل دریافت کرده تا نمایندگان مدعی چین در قعر جدول قرار بگیرند. این در حالی است که آنها با تیمی از بازیکنان آکادمی خود پای به این رقابتها گذاشته‌اند چرا که در صورت حضور تیم اصلی، باید 4 هفته در قرنطینه می‌رفتند و احتمالا از مسابقات لیگ داخلی کنار گذاشته می‌شدند.

چرایی این موضوع البته تنها نکته سوال برانگیز درباره فوتبال این کشور پهناور شرق آسیایی نیست. وضعیت فوتبال ملی این کشور که باوجود سرمایه گذاری به نتایج موردنظر ختم نشد و همچنین کاهش میزان بودجه باشگاه‌ها دیگر سوالی است که در فاصله یک سال تا جام ملتهای  2023 چین، مطرح می‌شود.

به نظر می‌رسد فوتبال چین که در سالهای گذشته درهای خود را به روی سرمایه‌گذاران باز کرده بود، حالا هرچه بیشتر به سمت دولتی شدن پیش می‌رود.

در همین خصوص گفتگویی را با جهانیار محبی، مربی ایرانی تیم هنان انجام داده‌ایم که در ادامه می‌خوانید:

* نتایج لیگ قهرمانان آسیا برای تیم‌های چینی به شدت همه را متعجب کرده است. تو تعجب نکردی؟

نه، تیم ها دو سال است که برنامه‌ریزی مشخصی ندارند، نه تماشاگری به بازی ها می‌آید نه در خانه‌شان بازی می‌کنند. فدراسیون فشار می‌آورد که تیم اصلی‌تان حتما باید در لیگ باشد و اصلا نباید بیرون برود چون اگر بیرون بروند باید ۳-۴ هفته به قرنطینه بروند. تیم ها هم می‌گویند اگر تیم اصلی‌ام را بفرستم [لیگ قهرمانان] ممکن است به لیگ پایین تر سقوط کنم. حتی برای تیم ملی‌شان هم وقتی بازی خانگی داشتند در امارات بازی می‌کردند. چنین قانون های سختی وجود دارد و تفاوتی هم ندارد شما چه کسی هستید؛ باید قرنطینه را رعایت کنید. حالتی درست شده که فدراسیون نمی‌تواند کاری انجام دهد و نمی‌تواند لیگ را کنسل کند چون برایش مشکل ایجاد می‌شود. چمپیونزلیگ هم امسال بخاطر عملکرد بد AFC ارزش بالایی ندارد و تقویم کاری نامناسبی هم دارد؛ به صورتی که ما وسط لیگ هستیم و آنجا لیگ تمام شده است. استاندارد لیگ بالا نیست و اینها هم دیده‌اند چه برویم و چه نرویم تفاوتی برایمان ندارد پس لیگ خودمان را از دست ندهیم. جالب است که تیم گوانژو که دو بار در آسیا قهرمان شده است بودجه امسال تیم‌شان 15 میلیون یوان (حدود 3 میلیون یورو) است و تیم زیر 19 سال‌شان را در چمپیونزلیگ گذاشته‌اند و همین پولی که از AFC می‌گیرند، بخشی از بودجه‌شان را تامین می‌کند؛ یکی از دلایلی که تیم فرستاده‌اند همین است که چه ببازند و چه ببرند کمی از پول را می‌گیرند.

* به نظر می‌رسد تیم جوانان را آورده‌اند.

من دیروز با مترجم تیم صحبت می‌کردم میگفت این اصلا تیم B نیست. تیم سوم و چهارم است. از آکادمی بازیکن جمع کردند و آوردند. حالا شانگهای هم که اصلا در قرنطینه کامل است و علاوه بر اینکه نتوانست حتی با تیم آکادمی به لیگ قهرمانان برود، در لیگ هم نتوانسته شرکت کند و بازیهای داخلی به همین دلیل با تاخیر مواجه شده‌اند.

* خیلی جالب است که گوانژو به عنوان یکی از پرستاره‌ترین تیمهای تاریخ آسیا حالا بودجه‌اش تا این حد پایین است.

امسال فقط دو سه بازیکن بزرگسال در تیمش گذاشته و تیم اصلی‌اش در چین هم جوان است. بودجه زیادی ندارد و اگر 10 درصد آن هم (در لیگ قهرمانان) تامین شود برایشان مثبت است. برایشان مهم نیست که در آسیا 9-8 گل بخورند چون شما این تیم را دیگر نمی‌بینی.

وداع گوانژو اف سی با ستاره‌های خارجی (دو ماه قبل)

* منظورت از "شما این تیم را دیگر نمی‌بینی" چیست؟

امسال لیگ در ماه می (اردیبهشت- خرداد) شروع می‌شود و تیم هایی که در 7-8 سال گذشته برای قهرمانی می‌جنگیدند، دیگر در کورس نیستند و از لحاظ بودجه، هدف‌شان این است که فقط در لیگ باشند. منظورم این است که دیگر آنها را در لیگ قهرمانان نمی‌بینید. یکی از آن تیم ها همین گوانژو است که الان در آسیا حضور دارد.

* علت این موضوع چیست؟

دولت گفت که باشگاه ها باید 50-50 شوند؛ مالکیت 50 درصد به ایالت های شهری که در تیمت در آن است. برای مثال مالک تیم ما فقط صاحب 30 درصد تیم است و مابقی را دولت های محلی در اختیار دارند و اسم تیم ها هم تغییر کرده است و دیگر هیچ تیمی نمی‌تواند نام اسپانسر قبلی را داشته باشد. مثلا قبلا گوانژو اورگراند بود اما الان به گوانژو اف سی تغییر کرده است.

* برای بودجه باشگاه‌ها هم قوانین مشخصی وجود دارد؟

بله کاملا تغییر کرده. شما حداکثر با احتساب مالیات، می‌توانید 3 میلیون یورو به بازیکن خارجی پول بدهید و برای بازیکن چینی 1.5 میلیون یورو. البته اگر مالیات کسر شود آن سه میلیون یورو به 1.8 کاهش خواهد یافت. قبلا بازیکنی بود که 15 میلیون یورو پول می‌گرفت و مثلا آرناتوویچ که الان در بولونیاست، 7.5 میلیون یورو پول می‌گرفت یا مثلا همین اسکار که الان در شانگهای حضور دارد فکر کنم هزینه ترانسفرش 60 میلیون یورو شد. الان دیگر حضور چنین بازیکنانی غیرممکن است چون دولت یک سقف قرارداد گذاشته و اجازه نمی‌دهد به بیشتر از آن پول بدهید. حالا اگر باشگاهی بخواهد دور بزند و دو قرارداد امضا کند، آن قرارداد زیر میزی دیگر معتبر نیست و بازیکن نمی‌تواند به آن استناد کند.

* این قوانین یک مقدار عجیب نیست؟

اتفاقاتی افتاد که فوتبال حالت سیستماتیک خودش را از دست داد. نمی‌دانم چه کسانی پشت تصمیمات بودند اما فوتبال عقب گرد رفت. شاید نباید با این حد سرمایه‌گذاری می‌شد؛ شاید کسانی که سرمایه‌گذاری کرده بودند قول های داده بودند که عملی نشد. برای مثال تیم ملی‌شان خوب نتیجه نگرفت. در‌ جام جهانی 2018 حدود 10 بازیکن تیم های ملی تراز یک در سوپرلیگ چین بودند. شما اگر دو سه تا از این بازیکنان را داشته باشی تیمت شکل متفاوتی می‌گیرد. من سال 2019 مهدی طارمی را پیشنهاد داده بودم اما می‌گفتند به جای دو میلیون یورو به طارمی، 10 میلیون می‌دهیم و بازیکنی با اسم بزرگتر می‌آوریم.

* این بلند پروازی خُب به دو قهرمانی در آسیا منجر شد. این دستاورد کمی نیست. یعنی اگر در ایران پرسپولیس و استقلال قهرمان آسیا شوند، حتی تیم ملی در جام ملتها مرحله گروهی هم حذف شود، کمتر کسی می‌گوید پروژه فوتبال ایران شکست خورده.

بله دو بار در یک دوره کوتاه قهرمان آسیا شدند. اما این‌ها نگاهشان به بازیهای ملی بود. مثلا شرکت "اورگراند" که تیم گوانژو اورگراند را داشت، همزمان اسپانسر فدراسیون فوتبال هم بود و زمانی که مارچلو لیپی را از هدایت باشگاه برداشت، به فدراسیون گفت که هزینه استخدام او را برای تیم ملی می‌دهد. هدفشان این بود که لیپی بعد از قهرمانی لیگ قهرمانان آسیا، تیم ملی چین را ببرد جام جهانی. آمدند به بازیکنان خارجی گوانژو اورگراند پاسپورت چینی دادند و یک شور و شوق زیادی داشتند. وقتی این پروژه شکست خورد، دیگر انگار همه دلسرد شدند. اینجا نگاه به فوتبال خیلی صفر و صد است.

* فکر می‌کنی چرا شکست خوردند؟

فکر می‌کنم چین بیش از حد به اسم های بزرگ اعتماد کرد. مربیان بزرگ اکثرا می‌گفتند ما یک سال اینجا کار می‌کنیم و پول درمی‌آوریم و به کشورمان برمی‌گردیم. برایشان مهم نبود چیزی که می‌خواهند بسازند مفید باشد یا نه. مربی مثل لیپی قهرمان جهان شده و اسم بزرگی دارد. برایش مهم نبود که در چین چطور درباره او نظر می‌دهند. یکی از دلایلش این بود. بدون اینکه متوجه شوند یک مربی با اسم بزرگ، در کشور ما و با فرهنگ ما متناسب است یا نه را استخدام کردند. شاید کسانی که اسم بزرگی نداشتند بخاطر گمنام بودن با کیفیت‌شان بتوانند اینجا موفق باشند.

شکست ۵-۰ قهرمان چین برابر اوراواردز ژاپن.

* فکر کنم این برای بازیکنان هم وجود داشت.

خیلی از بازیکنانی که اینجا آمدند برای بحث مالی بود؛ عربستان هم در چندین سال آینده به همین شکل خواهد شد چون شما سرمایه‌گذاری زیادی می‌کنی و اکثر بازیکنانی هم که می‌آیند می‌گویند یک یا دو سال پایانی فوتبال‌مان را بازی می‌کنیم و پول می‌گیریم و به کشورمان برمی‌گردیم. برایشان مهم نیست که کیفیت خوبی داشته باشند، چیزی ساخته باشند یا چنین مسائلی. برای مثال من با اریکسون صحبت کردم و برایش مهم نبود. راجر اشمیت در بجینگ گوان بود و خیلی خوب کار می‌کرد اما در قراردادش ذکر شده بود که اگر سه بازی متوالی ببازد، باشگاه می‌تواند اخراجش کند. او یکی از بهترین مربی هایی بود که وارد چین شد اما با دید اشتباه او را اخراج کردند و بعد از او دو مربی بزرگ آوردند ولی آنها نتوانستند مثل راجر اشمیت کار کنند.

* یعنی این سرمایه گذاری هنگفت، کارکرد منفی داشت.

گاهی مواقع به جای اینکه پول زیاد کمکت کند تا تصمیم درست بگیری، کاری می‌کند که درست تصمیم نگیری، ثبات ایجاد نکنی، بازیکنان یا مربیان مناسب نیاوری. بزرگترین مشکلش این بوده است. کسانی هن بالا می‌نشینند مثل مسئولین دولت و فدراسیون‌شان وقتی می‌بینند این میزان هزینه شده و نتیجه نمی‌آید چنین تصمیماتی می‌گیرد.

* فکر می‌کنم در فوتبال ملی چین یا حتی باشگاهی، مشکل نیروی انسانی هم به وضوح قابل مشاهده باشد.

یکی از مشکلاتی که ما داریم است 99 درصد مهاجم های تیم های چینی خارجی هستند. یعنی به فوتبالیست ها می‌گویند اگر می‌خواهی بازی کنی باید حتما هافبک یا مدافع باشی چون اگر مهاجم باشی بازی به تو نمی‌رسد و خارجی ها بازی می‌کنند. در واقع الان در تیم ملی چین مهاجم خارجی خوب که مثل مهدی طارمی یا آزمون باشد وجود ندارد. بعد گفتند به خارجی ها پاسپورت می‌دهیم.

* حتی استخدام مهاجم خارجی در تیم ملی هم نتیجه نداد.

الکسن 12 میلیون یورو در سال می‌گرفت و عرقی هم به کشور نداشت. یک دلیل دیگر اینکه بازیکن 19 ساله چینی با رولز رویس به تمرین می‌رفت؛ این بازیکن در 20 سالگی به همه چیز رسیده و دیگر انگیزه ای ندارد. شما به این بازیکن بگویی در سوییس یا بلژیک بازی کن نمی‌رود و می‌گوید من قرارداد ۱۰ میلیون یورویی را ول کنم و بروم 200 هزار یورو بگیرم؟ این باعث می‌شود بازیکنی که در سن پایین می‌تواند پیشرفت کند به همه چیز در زندگی اش برسد و اشباع شود و مسیر رشدی که در حالت نرمال می‌توانست داشته باشد را نداشته باشد. برای همین فوتبال ایران در چند سال اخیر پیشرفت کرده چون از نظر اقتصادی خارج از ایران مفید بوده است. کره و ژاپن هم همینطور است اما بازیکنان در فوتبال چین به قدری خوب پول درآوردند که دنبال پیشرفت نرفتند.

* در چین یک علاقه ویژه هم به استخدام بازیکن خارجی در پستهای هجومی وجود داشت.

از طرفی طرز تفکر بد باشگاه ها بوده که در بعضی پوزیشن ها مثل هافبک نفوذی یا مهاجم بیشتر به خارجی ها اعتماد کرده‌اند. چون می‌خواستند بازی را ببرند و گفتند اگر بازیکن خارجی بگذارم به نفعم است. یک دوره قانون بود که حتما باید به بازیکن زیر 23 سال بازی بدهی و همه تیم ها برای اینکه بازی را 3-0 نبازند، در 5 دقیقه آخر به یک بازیکن زیر 23 سال بازی می‌دادند. دیدند که همه تیم ها تقلب می‌کنند و گفتند بازیکن زیر 23 سال فقط می‌تواند با بازیکن زیر 23 سال تعویض شود. هر کاری کردند باشگاه ها دنبال تقلب رفتند و قصد نداشتند کمک کنند که دو بازیکن پرورش داده شود و فقط روی نتیجه تمرکز کردند. طبیعتا وقتی من از مدیرعامل باشگاه آپشن می‌گیرم، فقط می‌خواهم نتیجه بگیرم و برایم مهم نیست بازیکنی پرورش پیدا کند یا نه‌. این هم در درازمدت آسیب می‌زند؛ مثل این کار که تیم ملی خیلی بد نتیجه گرفت.

* گفتی تیم ملی. اینکه واقعا تیم ملی از ویتنام و عمان هم ضعیف تر نتیجه بگیرد، واقعا ناامیدکننده است.

از قبل انتظارات این بود که حتی عربستان را هم ببرند. اینجا دیدگاه این است که ژاپن حریف خیلی سختی است اما در تاریخ‌شان بازی های زیادی با عربستان داشته‌اند و برده‌اند. یکی از دلایلی که چین در خانه بازی نکرد این بود که در دو سه بازی اول به قدری بد بازی کردند که دیدند شانسی ندارند و گفتند در دبی بازی کنیم. بعد از دو سه بازی اول کاملا ناامید شدند.

* اما تیم ملی چین واقعا انقدر هم بد نیست. فکر می‌کنی در این مقدماتی جام جهانی چرا اوضاع اینطور شد؟

کمپ های پنج ماهه برای تیم ملی گذاشتند؛ لیگ را تعطیل کردند و پنج ماه تیم ملی با خودش تمرین کرد اما بازی دوستانه نداشت. شما وقتی فقط تمرین می‌کنی شرایط بازیکنان مناسب بازی نیست و برای همین مربی ها می‌گویند بازی دوستانه. شما می‌توانی ده سال تمرین کنی اما تا بازی نکنی نمی‌توانی بازیکنان را به آن سطح برسانی و بازیکن هم در تمرین نمی‌تواند به 100 درصد برسد.

* فکر می‌کنی جایگاه چین در فوتبال آسیا کجاست؟

پتانسیل چین از عربستان خیلی بهتر است. چین در بازی های المپیک ورزشکاران خوبی دارد و استعداد بالایی دارند اما در فوتبال حتما باید روابط وجود داشته باشد؛ شما باید بگذاری تیم ملی بیرون برود و مربیان و بازیکنان خارجی بروند و بیایند و تیم ملی بازی دوستانه انجام بدهد تا بتوانی تیم را بالا بیاوری. شاید ما اگر با تیم فعلی‌مان در چمپیونزلیگ بودیم می‌توانستیم در گروه‌مان اول یا دوم شویم.

* چشم انداز فوتبال چین را چطور می‌بینی؟

فکر می‌کنم در 2-3 ماه آینده که کووید بهتر شود، یک سرمایه‌گذاری نسبی برای جام ملت های آسیا انجام شود. فکر می‌کنم قطعا مربی جدیدی خواهند داشت چون بازیکنان چینی خیلی راضی نیستند که با مربیان چینی کار کنند و دوست دارند مربی خارجی داشته باشند. آنها اصلا دوست ندارند وقتی جام به اینجا می‌آید، خیلی زود کنار بروند. بنابراین فکر می‌کنم در ماه‌های آینده اتفاقات خوبی رخ خواهد داد.