مسیر تبدیل به برند شدن؛ حالا استقلال بیشتر از همیشه شبیه به کاراکتر فرهاد مجیدی شده است.

مهم‌تر از من به اینا نمی‌بازم؛ آپدیت درخشان فرهاد مجیدی!
پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

به گزارش "ورزش سه"، یورگن کلوپ در لیورپول وجهه حتی شاید پررنگ‌تری از خود باشگاه گرفته و در سال‌های اخیر حتی این تیم پرافتخار را بیشتر به نام این سرمربی آلمانی می‌شناسیم تا لیورپول. کلوپ در آنفیلد نقشی شبیه به یک رئیس به خود گرفته و لیورپول را شبیه به خودش کرده است؛ پرشور- جذاب و دوست داشتنی.

حالا فرهاد مجیدی نیز در استقلال در مسیر تبدیل به "برند شدن" روی نیمکت قرار گرفته است. تیم تحت هدایت او با نهایت اقتدار موفق به کسب عنوان قهرمانی در لیگ برتر شد و اینقدر خوب نتیجه گرفت که جایی برای بحث فنی باقی نگذاشت. اما سورپرایز بزرگ، رفتار محترمانه و تحسین برانگیز این سرمربی جوان بعد از بالا بردن جام و پایان دادن به سلطنت رقیب دیرینه بود؛ به تبعیت از رفتار سرمربی، بازیکنان و کادر مدیریتی استقلال نیز رویکردی محترمانه بعد از این قهرمان بزرگ از خود نشان دادند- این یعنی آبی‌ها خیلی شبیه به فرهاد شده‌اند.

فرهاد مجیدی در جشن قهرمانی استقلال هم جنتلمنانه ظاهر شده و وظیفه کری‌خوانی و خوشحالی‌های اغراق‌آمیز را به هواداران واگذار کرد.

این فرهاد مجیدی یک‌دهه قبل بود که "چهار" نشان می‌داد. هفت مقدس، امروز نیازی به کری خوانی برای رقیب و کسب محبوبیت پوشالی برای خود نمی‌بیند. سرمربی جوان استقلال حتی کلامی برای پرسپولیس، کادر فنی و هواداران این تیم کری نخوانده و به محترمانه‌ترین شکل ممکن و بدون حرکات اضافی و "اینستاگرام‌پسند"، موفقیت بزرگ خود را جشن گرفت.

احتمالا هواداران منصف تیم‌های رقیب نیز قبول دارند که توانایی‌های فنی فرهاد مجیدی، در دوران بازیگری می‌بایست نتیجه بهتری از 45 بازی ملی و تنها 10 گل برای او رقم می‌زد. به جز ظهور بدموقع و هم نسل شدن در ابتدای راه با فوق ستاره‌هایی چون علی دایی و خداداد عزیزی و در ادامه وحید هاشمیان، قطعا خود فرهاد مجیدی نیز در رقم خوردن این کارنامه نه‌چندان فوق العاده نقش مهمی ایفا کرد.

ستاره محبوب و خوش تیپ دهه 70 استقلال در دوره اول حضور در این باشگاه علاوه بر شم گلزنی فوق العاده و تکنیک مثال زدنی، یک ویژگی محرز و بارز آزاردهنده هم داشت؛ به‌شدت زود عصبی می‌شد. در حقیقت مدافعان قلدر و خشن آن دهه فوتبال به‌خوبی راه خارج کردن فرهاد از جریان بازی را بلد بودند.

ستاره خوش تیپ و محبوب استقلال در روزهای ابتدایی حضور در لباس این تیم؛ دورانی که فرهاد در میدان به شدت زودرنج و عصبی بود.

با کمی خشونت و جنگ لفظی و احتمالا واکنش‌های سکوهای هواداری، این ستاره جوان خیلی سریع کنترل اعصاب خود را از دست داده و بدون تمرکز بازی می‌کرد. بی تردید شاید به این دلیل بود که فرهاد مجیدی در دهه 70 اگرچه ستاره استقلال بود، اما در دربی شاید حتی یک حرکت موثر نیز از او در خاطر کسی نمانده (به جز نفوذ فوق العاده در ابتدای نیمه دوم دربی 1-1 بیست فروردین 78) و او در مقابل مدافعان قلدر پرسپولیس کاملا آرام و بی آزار به نظر می‌رسید.

در یکی دو مقطع شروع دوران مربیگری در استقلال نیز به نظر می‌رسید این ویژگی همچنان در ژن فرهاد باقی مانده است. عصبانیت تند در آبادان و یا درگیر شدن با وزیر ارتباطات و موارد فراوان دیگر، گرچه در لحظه باعث خوشنودی و خالی شدن خشم جامعه هواداری می‌شود، اما در درازمدت موقعیت یک سرمربی را به خطر انداخته و او را به سمت ناکامی سوق می‌دهد.

اما در یک سال و نیم اخیر یک فرهاد مجیدی کاملا متفاوت از دوران بازیگری و ابتدای دوران مربیگری را روی نیمکت استقلال شاهد بودیم. دیگر به ندرت جمله‌ای جذاب و تیتری جنجالی از زبان او شنیده می‌شد و به قول خودش تعداد حاضران در نشست‌های مطبوعاتی معمولا داغ او از 20 به پنج نفر کاهش پیدا کرده بود.

استقلال این فصل برای کسب عنوان قهرمانی بعد از نزدیک به یک‌دهه روزهای دشواری را سپری کرد. حداقل روی کاغذ این تیم خرید عجیب و غریبی انجام نداد، اما بر خلاف فصول قبل فرهاد مجیدی سال را جنجالی و با جملات آتشین آغاز نکرد. در ادامه راه پیچ و خم‌های بزرگی برای تیم او رقم خورد. دو مدافع ثابت این تیم در یک سوم پایانی فصل جدا شدند و تقریبا تمام تیم‌های رقیب هر هفته با طعنه‌های خود او و تیمش را مورد هدف قرار می‌دادند.

داش علی و هفت مقدس؛ دو تا از محبوب‌ترین ستاره‌های تاریخ استقلال که دهه 70 رفقایی صمیمی بودند، اما این فصل این رابطه خوب شکرآب شد.

یحی گل محمدی بارها از حمایت شدن ویژه استقلال در طول فصل سخن گفت، امیر قلعه نویی در مورد بودجه هنگفت آبی‌پوشان صحبت کرد و علیرضا منصوریان به ظاهرِ ترکه‌ای او طعنه زده و خاطرات سه دهه قبل را مرور کرد. هم ما، هم هواداران استقلال و هم خود فرهاد مجیدی می‌دانیم که او برای تمامی این اتهامات پاسخ (درست یا غلط) داشت. می‌توانست در مورد استقلال کهکشانی سال 92 صحبت کرده و یا همین اتهامات را به یحیی و پرسپولیس نسبت دهد. می‌توانست در رابطه با سرباز شدن دو مدافع تیمش، بازیکنان متهم تیم رقیب را زیر سوال ببرد و هزار و یک جنجال دیگر. به جز یک درگیری کوتاه با سرمربی تیم ملی و هفته بعد عذرخواهی، شاهد آرامشی مثال زدنی در رفتار فرهاد مجیدی در طول فصل بودیم.

اما نقطه عطف فرهاد این فصل، تمرکز غیرمنتظره و فوق العاده او در روزهای سخت بود. دشواری از دست دادن دو مدافع ثابت با یک خرید سریع السیر برطرف شد و موارد دیگر نیز مانعی بر سر قهرمانی نبود. در این میان هیچ کس هم فرهاد مجیدی را به بی عرضگی متهم نکرد و همه می‌دانستند که او تنها برای حفظ تمرکز تیمش و رسیدن به هدف، سکوت را به جر و بحث ترجیح داده است.

او اینقدر در بین هواداران استقلال وجهه دارد که نیازی به سرشاخ شدن با هیچ کس و هیچ چیزی وجود نداشته باشد. قهرمانی با این رکوردهای شگفت انگیز و تاریخی خودش گویای همه چیز خواهد بود. جملات آتشین و لحن سرد و از بالا به پایین، بیشتر مناسب کلیپ‌های کوتاه اینستاگرامی برای پیج‌های هواداری است. فرهاد مجیدی برای حفظ این روند موفقیت در فصول بعد بیش از هر چیزی نیاز به حفظ این روند دارد؛ به عدم گرفتار شدن به خصوصیت زودرنجی و عصبانیت گذشته.

اما لحظه‌ای که فرهاد مجیدی احساساتی شده و بابت این موفقیت بزرگ اشک ریخت؛ بغضی که بعد از یک فصل تحمل شرایطی دشوار، بالاخره شکست. 

همه هواداران همه پاسخ‌های نداده درست یا غلط مجیدی به امیر و علی‌منصور و یحیی و ... را نگفته نیز به‌خوبی می‌دانند و استقلال برای حفظ این روند درخشان تنها به یک سرمربی آماده و متمرکز نیاز دارد- به فرهادی که متوجه شده بر خلاف دوران حضور در میدان، دیگر تصمیماتش فقط گریبان خودش را نمی‌گیرد و او حالا مسئولیت یک تیم را به عهده دارد؛ ستاره‌ای که برای تکرار درخشش خود در فصل بعد، باید مثل این فصل آرام، مصمم و بی سر و صدا پیش برود. مسیر تبدیل شدن به یک برند مهم در فوتبال ایران آغاز شده- شاید چند سال بعد احترام به تیم رقیب از سوی یک سرمربی را اینگونه توصیف کنیم؛ مثل فرهاد مجیدی رفتار کرد.