گذار بشریت به هزاره سوم، منتج به تعیین الگوها و چارچوب‌های نوینی در راستای «مهندسی افکارعمومی» شده است. به عبارت بهتر، گذار به شرایط جدید به تغییر برخی انگاره‌ها و قواعد ثابت در روند تاثیرگذاری بر باورهای عمومی و رفتارهای منبعث از آن منجر شده است. دشمنان انقلاب اسلامی ایران طی دو دهه ابتدایی پیروزی این انقلاب شکوهمند و به‌دلیل تضاد ماهوی این حرکت مقدس با منافع ظالمانه آنها در منطقه و جهان، تلاش زیادی در راستای «روایت‌سازی معکوس» از انقلاب و القای این روایت تحریف‌شده به افکارعمومی برآمدند اما بعد از دو دهه و پس از ایجاد برخی تغییرات ماهوی در علوم ارتباطات و حوزه رسانه، آنها تصمیم گرفتند الگوهای عملیاتی نوین و ویژه‌تری را در این «کژتابی نظام‌مند» به‌کار گیرند.

پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

برخی اندیشکده‌های آمریکایی مانند «چتم‌هاوس» به‌رغم ظاهر ماموریت‌ها و فعالیت‌هایی که در قبال مسائل سیاسی، راهبردی، زیست‌محیطی و... در اساسنامه خود تعریف کرده‌اند، تمامی اقدامات خود را برمبنای ایجاد و استمرار «جنگ‌شناختی» از طریق «مهندسی افکارعمومی» در کشورهای هدف صورت می‌دهند. در این جنگ شناختی، غرب با تمامی قوا به میدان آمده و از هرگونه روش ممکن برای تسخیر ذهن مخاطبان استفاده می‌کند. در اینجا، ما با چهار لایه ذهنی مواجه هستیم که در مهندسی افکارعمومی، هریک از آنها به نحوی به «هدف» تبدیل می‌شود: نخستین لایه، «باور» است که محیط بر دیگر لایه‌ها و متعلقات منظومه ذهنی انسان تعریف می‌شود. زمانی که باورها محکم و استوار باشد، ذهن انسان در دام جنگ روانی و شناختی دشمنان گرفتار نخواهد شد.  دومین لایه، «نگرش» است که متاثر از باور‌ها است. نگرش، در حقیقت همان چارچوب کلان ذهنی یک فرد بوده که بر ساس باورها شکل می‌گیرد. 

سومین لایه، «گرایش‌ها» است که ناظر بر نگرش و چارچوب‌های ذهنی، تعریف می‌شود. بدیهی است که گرایش‌ها تغییرپذیر استاما اصالت این تغییر در راستای حفظ نگرش و درنهایت، تثبیت باورها صورت می‌پذیرد.  چهارمین و آخرین لایه نیز «رفتارها» است که انعکاسی مستقیم از گرایش‌ها و جلوه بیرونی آنها به‌شمار می‌آیند. در حقیقت، رفتارها ترجمانی از گرایش‌ها و در یک نگاه منظومه‌وار، خروجی ظاهری و نهایی یک ساختار منظم است.

دشمنان این مرزوبوم در طول سال‌های گذشته و در عرصه جنگ شناختی برای هر چهار لایه (و تاثیرگذاری سلبی بر آنها) برنامه‌هایی را طراحی کرده‌اند. در جریان اغتشاشات اخیر، دشمنان به‌صورت کاملا ناخواسته، نقشه‌راه عملیاتی جدید خود را در تقابل با نظام و ملت ایران عیان ساختند: تمرکز بر باورها! آمریکا و مهره‌های آن نهایت تلاش خود را درخصوص هدف‌قراردادن باورهای عمومی هموطنان ما در قبال ماهیت نظام جمهوری اسلامی صورت دادند. خلق هزاران حساب کاربری غیرواقعی که کارویژه آنها داده‌پردازی دروغین در قبال تحولات کشورمان بود، جملگی در همین راستا قابل تحلیل و ارزیابی است. دشمنان بر این باور بودند که اگر «باورها» هدف قرار گیرد، به تبع آن «نگرش‌ها»،  «گرایش‌ها» و «رفتار مخاطبان» نیزبه گونه‌ای ترسیم خواهد شد که غرب خواهان آن است.  با گذشت زمان و مواجهه هوشمندانه جمهوری اسلامی ایران در مصاف با جنگ شناختی غرب، اکنون دستان دشمنان کشورمان بیش از هر زمان دیگری خالی به نظر می‌رسد. اقدامات اخیر پارلمان‌ها و نهادهای رسمی اروپایی در دمیدن تنفس مصنوعی به کالبد بی‌جان «اغتشاشات ضدایرانی»، بر شکست غرب در این عرصه مهر تایید می‌زند. بااین‌حال بدیهی است که نبرد تمام‌عیار حق و باطل هیچ‌گاه نقطه پایانی ندارد، پس در عرصه جنگ شناختی با دشمنان و تقویت «باورها» به‌عنوان نقاط ثقل و نگه‌دارنده کشور دربرابر توطئه‌ها نباید از هیچ‌گونه کوششی فروگذار کرد.  سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی در برهه کنونی با تمرکز بر همین «باورهای اصیل»، تقویت و ارتقای آنها از طریق «روشنگری رفتار دشمن» در محیط پیرامونی و بین‌المللی را وظیفه خود قلمداد می‌کند. بر این باور هستیم که با جدیت در عرصه جهاد تبیین، نه‌تنها جایی برای نفوذ دشمنان در این باورهای عمیق باقی نخواهد ماند، بلکه اصالت این باورها شکست نهایی بدخواهان ملت و نظام مقدس جمهوری اسلامی را تضمین خواهد کرد. 

حجت‌‌الاسلام محمدمهدی ایمانی‌پور - رئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی